بزرگنمايي:

چه خبر - کيهان اصغر فرهادي را تلويحا داعشي دانست !!

سيمرغ_ پس از آنکه اصغر فرهادي در يادداشتي به حمايت از مطالبات مردم در اعتراضات اخير پرداخت روزنامه کيهان, در يادداشتي به تندي به وي تاخت و او را به اطلاعي و کم خردي متهم نمود. در ادامه مي توانيد مقاله روزنامه کيهان را مطالعه نماييد:

کيهان_بالاخره پس از گذشت دو هفته از اغتشاشات اخير، اصغر فرهادي، نماينده و برگزيده موسسه فيلمسازي امير قطر در مراسم اسکار سال گذشته به حرف آمد و از کشفيات و اختراعات خود در طول اين دوهفته گفت که نخير، علت اغتشاشات يا به قول او اعتراضات، «مطالبه» نبوده بلکه «تحقير» بوده است! تحقير از اينکه به بسياري از پرسش هاي اغتشاشگران با «به سکوت واداشتن، بازداشت و تهديد» برخورد شده است!
اصغر فرهادي که در تمام طول سال و در مقابل وقايع مختلف ساکت است، باز هم در بزنگاهي که نامزد دريافت جايزه از يک جشن سينمايي غربي شده، براي اظهار نظرات سياسي «غرب پسند» پيدايش شده است. سال گذشته هم فرهادي دقيقا در آستانه اعلام نامزدهاي مراسم اسکار به نوشتن يادداشت درباره گورخواب ها پرداخته بود و امسال نيز پس از يک سال سکوت، دقيقا باز هم در آستانه اعلام برگزيدگان جايزه بفتا، يادداشتي درباره آشوب هاي اخير نوشته تا اين تصور ايجاد شود که اين مطالب بيشتر با هدف مصرف شخصي و جشنواره اي نوشته مي شود تا يک دغدغه!
واقعا اين به اصطلاح گل سرسبد جوايز جهاني سينماي ايران تا اين حد از مرحله پرت است که حتي نتوانسته اين همه موضع گيري هاي شفاف و بي پرده ترامپ و نظاميان آمريکايي و سران اسرائيلي و منافقين تروريست و تکفيري هاي داعشي را بشنود و بخواند که چگونه از ماه ها پيش اين اغتشاشات را طراحي و برايش پول هزينه نموده و تيم هاي تروريستي براي اجرايش سازماندهي و اعزام کرده بودند؟! آيا درک و فهم اين واقعيات خيلي دشوار بوده و هوش سرشاري مي طلبد؟!
البته با توجه به هم سفرگي جناب اسکاري با همپالکي هاي قطري که به همراه آل سعود ازحاميان اصلي منافقين تروريست و گروه تکفيري داعش محسوب مي شوند، بي جهت نيست که ايشان سخني درباره حضور زنجيره غربي/عربي/عبري در اغتشاشات اخير بر زبان نياورد!
اما دلسوزي برنده قطري اسکار براي يکي از نوجوانان قرباني اغتشاشات هم از آن جوک هاي تاريخي به نظر مي رسد! نوجواني که به شهادت همه حاضرين در صحنه و نقل قول دوستانش و حتي اعترافات ليدرهاي اغتشاش در خميني شهر، مثل اکثر ديگر قربانيان، توسط گلوله تروريست هاي اغتشاشگر به قتل رسيد. انگار نه انگار که جناب فيلمساز براي حاميان مالي همان تروريست ها فيلم ساخته و برايشان کلاس فيلمسازي گذارده و از صدقه سرشان اسکار گرفته و حالا هم با ناديده گرفتن دست هاي خونين شان در حوادث سه-چهار سال اخير در عراق و سوريه و همين اغتشاشات اخير،سخن از تحقير شدگي مي کند!انگار نه انگار که تحقير واقعي توسط امثال ايشان و در همين سينما اتفاق افتاده که براي بدست آوردن يک مجسمه اعم از «نخل» يا «خرس» و «شير» و يا «شواليه صليبي»، همه حيثيت و هويت و ريشه و وطن خويش را قرباني کرده، ساخت هر فيلم سفارشي را براي تحقير مردمشان قبول نموده و در کنار خبيث ترين موجودات دنياي امروز روي فرش قرمز اين جشنواره يا آن مراسم عکس يادگاري مي گيرند!
اگر جناب اسکاري و همپالکي* هاي ايشان اخبار منابع و کانال هاي ديگر را هم دريافت کنند يا تاريخ همين 30-40 سال اخير ايران را بخوانند (تاريخ معاصر و قبل از آن پيشکش) شايد متوجه شوند ملتي که در طول اين سال ها با دست خالي و عليرغم همه تحريم هاي به قول آمريکايي ها فلج کننده، در برابر تمامي هيمنه نظام سلطه جهاني ايستاده و آنها را وادار به کرنش کرده را نمي توان ملت تحقير شده ناميد! حقير کساني هستند که اين مقاومت بي نظير و ايستادگي تاريخي که حتي رسانه هاي غربي هم به آن معترفند را نمي بينند يا نمي خواهند ببيند! مقاومتي که در همين يک هفته اخير هم در راهپيمايي هاي سراسر ايران مشاهده شد.
پالکي: کجاوه بي سقف

منبع: روزنامه کيهان