چرا بختياري ها حق دارند به سرزمين کهن بي اعتماد باشند؟
سينما
بزرگنمايي:
چه خبر - اگر جعفريجوزاني سريال سرزمين کهن را ميساخت باز هم مشکلساز ميشد؟
مخاطبان تلويزيون عادت کردهاند که هر چند وقت يک بار اخباري از پخش سريال «سرزمين کهن» بشنوند و پس از تماشاي تيزرهايي که وعده پخش اين سريال را ميدهد، از تماشاي اين اثر تلويزيوني نااميد شوند. يکي از مهمترين دلايل عدم پخش اين سريال، انتقادها و نگرانيهايي است که نمايندگان مردم شريف بختياري در مجلس نسبت به اين سريال داشتهاند.
مرور رويه جاري در صدا و سيما نسبت به برخي از اقوام و نيز نحوه ساخت سريال «سرزمين کهن» نشان ميدهد نگرانيهاي قوم شريف بختياري نسبت به اين سريال چندان هم بي دليل نيست. برخي از دلايل اين امر به شرح زير است:
1 ـ کمال تبريزي کارگردان پرحاشيهاي است. او در طول دوران فعاليت هنري خود بارها «فيلمها و سريالهاي توقيفي» ساخته است. «در مسلخ عشق» دومين اثر وي توقيف شده است. «مارمولک» فيلم ديگر پُرحاشيه اوست و «خيابانهاي آرام» نيز آخرين فيلم توقيفي تبريزي است. او ساخت سريال توقيفي «قصههاي رودخانه سياکيا» و سريال پرحاشيه «دوران سرکشي» را هم در کارنامه کاري خودش دارد. به اينها اضافه کنيد سريال ناموفق «ابله» در شبکه نمايش خانگي را. حالا با اين کارنامه پُرحاشيه اين سؤال مطرح ميشود که اساساً چرا ساخت اين اثر به تبريزي واگذار شده و چرا با وجود اين حاشيهها مسوولان تلويزيون بر ادامه فعاليت وي تاکيد داشته و به فکر جايگزين براي او نيفتادهاند؟
2 ـ تلويزيون ـ به جز شبکههاي محلي و استاني کم بيننده ـ در شبکههاي سراسري خود به دليل حاشيه سازيها اغلب تمايلي به بازنمايي چهره اقوام ايراني نداشته است. مشخصاً آخرين سريالي که مثلاً در آن لهجه و زبان تُرکي، کُردي، خوزستاني و… در آن به کار برده شده را به ياد داريد؟ شايد همين مسئله باعث بي اعتمادي اقوام ايراني به سريالهايي از جنس «سرزمين کهن» شده و به همين دليل وقتي اقوام شريف ايراني با آثاري از نوع «سرزمين کهن» مواجه ميشوند، نگران ادامه سريال ميشوند زيرا اين ترس وجود دارد که مفاهيم اشتباهي در سريال مطرح و اين مسائل در ذهن مخاطبان جاي بگيرد و ديگر زدوده نشود.
3 ـ شايد اگر کارگردانهايي که سابقه ساخت سريال با موضوع قوميتها را به شکل مثبت داشتند توليد اين اثر را به دست ميگرفتند ديگر شاهد چنين حاشيههايي نبوديم. مثلاً اگر کارگرداني مانند مسعود جعفري جوزاني در مقام کارگرداني اين سريال بود، قطعاً اين اثر تاکنون پخش شده و حتي با رضايت قوم شريف بختياري نيز مواجه ميشد.
4 ـ طولاني شدن روند توليد اين سريال و جدا شدن برخي از بازيگران مانند شهاب حسيني از اين اثر نيز نکته نگران کننده ديگري است. تجربه نشان داده وقتي مدت زمان ساخت سريالي طولاني ميشود، موضوع و خط داستانيان به شدت کهنه ميشود. در چنين شرايطي قطعاً اثر تلويزيوني ساخته شده فاقد کيفيت لازم بوده و باعث نارضايتيهاي فراوان ميگردد. شايد به همين دليل است که شهاب حسيني از ادامه ايفاي نقش در اين اثر خداحافظي کرد و جاي خود را به بازيگر ديگري داد.
5 ـ نکته پاياني اينکه در چنين شرايطي تا عدم مرتفع شدن دغدغههاي اين قوم شريف به طور کامل، پخش اين سريال به صلاح نيست و حتي عدم پخش آن نيز بهتر از پخش آن است چرا که تجربه نشان داده اثري که حساسيتهاي لازم را براي ساخت رعايت نکرده ميتواند تبعاتي داشته باشد که دامنه آن فقط به صدا و سيما محدود نميشود و ميتواند به بحراني ملي تبديل گردد.
منبع: cinemajournal.ir
-
يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۹:۵۰ AM
-
۱۲۳ بازدید
-
-
چه خبر