بزرگنمايي:
رامبد جوان را ميگوييم؛ طراح، کارگردان و مجري «خندوانه» که با «جناب خان»اش در تلويزيون يکهتازي ميکند. او که فعلا تمام اوقات زندگياش صرف «خندوانه» ميشود، در يکي از آخرين روزهاي تابستان دعوت ما را براي گپوگفتي دربارهي برنامهاش عليرغم سرشلوغي زياد پذيرفت و با دستي پر از ميوههاي تابستاني آمد.
اين مصاحبه قرار بود همان روزها منتشر شود اما خبرهاي مربوط به هفته دفاع مقدس و در پي آن فاجعه منا و کشته شدن صدها تن از هموطنان ايرانيمان، انتشار آن را به تعويق انداخت؛ البته حاشيههاي پيش آمده براي رقابت بين امين حيايي و امير مهدي ژوله و خبرهاي متعددي که در اين ارتباط در رسانهها منتشر ميشد هم در به تعويق افتادن انتشار اين گفتوگو چندان بيتاثير نبود.
در نهايت تصميم گرفتيم حالا که پخش برنامه «خندوانه» پس از وقفهاي چند روزه به دليل اعلام عزاي عمومي، بار ديگر در تلويزيون از سر گرفته شده است، جريان نشست رامبد جوان را منتشر کنيم.
او در گفتوگويي صريح و نسبتا جدي، برخلاف ماهيت «خندوانه»، از سختي ساخت چنين برنامهاي، خستگي، آيندهي «خندوانه»، مهمانان دعوت شده، شايعههاي مالي، جناب خان و ... سخن گفت.
جوان همچنين خبر داد که قصد دارد کتابي را با نام «خندوانه يعني؟» چاپ کند؛ «خندوانه يعني؟» سوالي است که در برنامه از مهمانان پرسيده ميشود و برخي معتقدند طرح آن جذابيتي ندارد، اما تصميم رامبد جوان نشان ميدهد که او نظر کاملا متفاوتي دارد.
توضيحات رامبد جوان درباره مسابقه خنداننده برتر
يکي از بخشهاي «خندوانه» که با استقبال مخاطبان روبهرو شد و حتي واکنشهاي متفاوتي را در شبکههاي مجازي به همراه داشت، مسابقه ميان تعدادي کمدين بود. اين مسابقه گرچه به نظر ميرسيد با توجه به اهداف برنامه «خندوانه» براي سرگرمي و شادي برگزار ميشود، منجر به بروز واکنشهاي عجيب و غريبي هم ميان مردمي که قصد انتخاب و رأي دادن به خندانندهي برتر را دارند، شده است.
رامبد جوان درباره اينکه آيا تصور چنين استقبالي را از برگزاري مسابقه استندآپ کمدي داشت، گفت که «ما ميدانستيم با اين مسابقه، برنامه يک شيب رو به بالا ميگيرد اما استقبال خيلي بيشتر از انتظار ما بود. اين مسابقه هيجان زيادي بين مردم ايجاد کرد و واقعا دم بازيگراني که آمدند و در اين بخش شرکت کردند، گرم.
البته با خيليها تماس گرفتيم که برخي نميتوانستند بيايند و عدهاي هم نخواستند که بيايند، اما همينهايي که آمدند کار بزرگي انجام دادند که در يک مسابقه که قرار است مردم به آن رأي دهند شرکت کردند. چون همين فکر که قرار است از مسابقهاي حذف شوي ممکن است نخواهند در برنامه حاضر شوند اما همکاري زيادي کردند و حضورشان لذتبخش بود.»
از او پرسيديم که چرا از بين کمدينها مهران مديري و رضا عطاران حضور ندارند که او پاسخ داد که «رضا عطاران بيشتر تمرکزش را روي حضور در سينما گذاشته و مهران مديري هم به دليل اينکه درگير ساخت برنامه خود است، ميدانستم که وقت ندارد تا بخواهد روي اين مسابقه تمرکز کند.»
جوان درباره واکنشهايي که پس از اجراي هر مسابقه ميان مردم در شبکههاي مجازي صورت گرفته و در جاهايي کار تا هتاکي ميان طرفداران و مخالفان يک فرد هم بالا گرفته است، گفت که «به نظرم اين مسئله و واکنشهاي مردم خيلي جدي از نظر روانشناسي و جامعهشناسي قابل بررسي است که چه اتفاقي ميافتد که اولا همه اين چنين درگير يک ماجرا (از نظر محتوايي) ميشوند و بعد اينکه چرا اين همه خشم دارند؟ چرا ميخواهند دستهبندي شوند و بعد شروع به جنگيدن با هم و تحقير يکديگر کنند. فحش دهند و به هم حمله کنند. بايد ببينيم ما چه کم داريم که آدمها اينقدر خشمگين هستند.»
او ميگويد در اين باره خيلي حرفها دارد، اما درستتر اين ميداند که کارشناسان اين قضيه را بررسي کنند.
واکنشها به مسابقه رضويان و خمسه
يکي از شديدترين واکنشها و غيرمنتظرهترين نتيجهاي که از ميزان رأيگيري شرکتکنندگان در مسابقه استندآپکمدي بروز داده شد به مسابقه ميان جواد رضويان و عليرضا خمسه مربوط ميشد که عده زيادي معتقد بودند به دليل آنکه رضويان برنامهاي را اجرا نکرده بود، نبايد در مسابقه شرکت داده ميشد. اما رامبد جوان هم که به نظر ميرسد خودش از اين اتفاق غافلگير شده بود توضيح داد که «اگر جواد رضويان خود انصراف ميداد تکليف روشن ميشد اما ما پيشبيني نکرده بوديم که يک نفر بيايد و کاري انجام ندهد. در واقع آنچه پيشبيني کرده بوديم اين بود که يک نفر کلا به برنامه نيايد اما اينکه يک نفر کاري انجام ندهد ما را هم غافلگير کرد.»
«البته در آن زمان هنوز اين قانون را که بعد از پايان دو اجرا رأيگيري انجام شود را نگذاشته بوديم و جالب بود که تا وقتي اسم جواد آمد فاصله رأيهاي داده شده پنج، شش برابر بود.»
مجري و سازنده «خندوانه» با اين حال تأکيد کرد که «ما خندوانه را براي حال خوب، براي مهربانتر بودن، براي رفيق بودن و براي اين که جامعهاي يکدستتر و آرامتر داشته باشيم ميسازيم تا حال و انرژي خوبي به آدمها داده شود. اين چيز عجيبي است که ميبينيم مسابقهاي راه مياندازيم و بعد برخي شروع ميکنند به حرفهاي رکيک زدن درباره يکديگر و نميدانم چرا همه فکر ميکنند مدام به چيزي توهين ميشود که اميرمهدي ژوله در اجراي خود به اين قضيه اشاره کرد و اگر توهيني به سنگ پا شده آن را بياورم که عذرخواهي کند.»
وي با ابراز تعجب و بيان اينکه نميداند چه اتفاقي بايد بيفتد که حال مردم خوب شود يادآور شد که «به خاطر همين موضوع است که معتقد است بايد اين مسئله و اين جريان کارشناسي شود.»
او قضاوت کردنهايي را که پيش آمده عجيب دانست و به موردي اشاره کرد که پيش از شروع مسابقه يکي از کمدينها 40 هزار رأي بيشتر داشت.
جوان در اين باره گفت که «وقتي اين اتفاق افتاد با خود ميگويم که اين 40 هزار نفر چگونه و روي چه حسابي رأي دادهاند. خب اين هم قضاوت است ديگر و نتيجه اين است که اين تعداد رأي يعني 40 هزار قاضي فاقد صلاحيت وجود داشته است و اين خيلي ترسناک است که بدون تحقيق، بدون ديدن، شنيدن و درستي به اين راحتي قضاوت ميکنيم.»
اين در حالي است که ما براي قضاوت کردن بايد پيش از هر چيز صبور باشيم و در جريان ماوقع قرار بگيريم. اما متأسفانه گاهي اصلا به اين فکر نميکنم که يک رأي ما يک جايي در گوشهاي از اين دنيا تأثير ميگذارد. به نظرم اينها ضعفهاي جدي اجتماعي ماست که بايد مورد بررسي قرار گيرد.
پشت «خندوانه» را خالي نکنيد
در ابتداي اين مصاحبه قبل از هرچيز اشارهاي کرديم به صحبتهاي رييس سازمان صداوسيما که در بررسي عملکرد 9 ماههي مديريت خود در اين سازمان، برنامهي «خنداوانه» را به طور مشخص اسم برد و از آن به عنوان يک نقطه قوت ياد کرد.
اين نکته، البته براي رامبد جوان هم جالب بود و در پاسخ به اينکه آيا چنين دورنما و موفقيتي را براي برنامهاش پيشبيني ميکرد؟ گفت: بايد بگويم بله، چون ميدانستيم چه موضوع و چه برنامهاي را طراحي ميکنيم. تيمي که براي کار جمع شده بوديم، تحقيقاتي که پشتوانهمان بود، امکاناتي که از نظر مضموني و علمي در اختيار داشتيم و نيز نگاه ويژهي ما به يک موضوع يا سوژه، باعث شد اطمينان داشته باشيم کار قطعا مورد توجه قرار ميگيرد. ضمن اينکه من به خاطر دغدغهي خودم و نياز اجتماعياي که وجود داشت سراغ «خندوانه» رفتم.
او همچنين دربارهي برخي حاشيههايي که در طول دو سال گذشته براي «خندوانه» پيش آمد و ميزان حمايت مديران سيما، بيان کرد: «بديهي است که مديران بايد از يک برنامه حمايت کنند. نکته اينجاست که همهي ما، يعني سازندگان برنامه، مديران تلويزيون و مخاطبان در وضعيت مشترکي قرار داريم و همه ميدانيم بايد يک نوع مراقبت خاص از برنامه داشته باشيم؛ يعني اگر هر کدام از اين سه گروه پشت «خندوانه» را خالي کند، برنامه آسيب جدي خواهد ديد.»
وي ادامه داد: درحال حاضر همگي بايد از اين برنامه مراقبت کنيم، چون تاثيراتي ميگذارد که به نظرم فوقالعاده است. ممکن است در اطرافتان افرادي باشند که متوجه شويد تماشا کردن «خندوانه» چه تاثيراتي در روحيهي آنها گذاشته و آنوقت است که به حرف من ميرسيد، چون من خودم با آدمهايي مواجه شدم که اين حرف را مستقيم از آنها شنيدم.
او با اين حال يادآور شد که فکر ميکند، «خندوانه تا همينجا، کار قابل توجهي را انجام داده چون توانسته براي عدهاي فضايي را ايجاد کند که تا قبل از آن نبود. ما به اميد و روحيه نياز داريم؛ نياز داريم که بگوييم دنيا و زندگي جايي است که ميشود بهتر از اينها با آن روبهرو شد.»
آدمهايي که ديگر قرص اعصاب نميخورند
اين تاکيد رامبد جوان بر بس بودن «خندوانه» اين سوال را به ذهن رساند که آيا سازندهي «خندوانه» از موفقيتهاي ساخت اين برنامهي طنز اقناع شده است؟
او در جواب به اين پرسش گفت: ما هر کاري که ميکنيم، بر مبناي وظيفهاي است که داريم. من با آدمهاي فراواني روبهرو شدم که قرص اعصاب ميخوردند و الان ديگر نميخورند. با آدمهايي روبهرو شدم که دست به خودکشي زده بودند، نجاتشان داده بودند و دوباره ميخواستند خودکشي کنند، اما با اين برنامه به روحيهاي رسيدند که ديگر نميخواهند زندگي خود را تمام کنند. حتي با خانمي مواجه شدم که در اولين سالگرد فوت بچه دو ماههاش به «خندوانه» آمده بود و من وقتي اين موضوع را فهميدم حالم دگرگون شد.
جوان از همهي اين اتفاقات به نيکي ياد کرد و افزود: قطعا ما برنامه را بزرگتر، وسيعتر و متنوعتر از اين ميبينيم و ميخواهيم با يک برنامهريزي بر مخاطب تاثير بگذاريم و در اين راه خودمان را در ماجراهايي مثل محيط زيست، رفتارهاي اجتماعي، روحيه شاد داشتن، اميدوار بودن و ... انداختهايم و پاي آنها هم ايستادهايم. بعضي وقتها پيش ميآيد که خنديدن و شاد بودن کمرنگ و برنامه به تريبون تبديل ميشود، طوري که دوست داريم فقط حرف بزنيم، اما واقعيت اين است که خيلي گستردهتر به برنامه نگاه ميکنيم و هر کاري بشود را در آن انجام ميدهيم، مثل مسابقهي کتابخواني «بخون و بِبَر» که بزرگترين مسابقه کتابخواني کشور است و استقبال خوبي هم از آن شده است؛ بنابراين اينکه ميگويم «خندوانه» تا همين جا کار قابل توجهي را انجام داده، بخاطر اين است که ميگويند اگر يک نفر را از مرگ نجات بدهي انگار بشريت را نجات دادهاي و براي من تا همين جا که پيش آمدهايم اتفاق خيلي بزرگي بوده است؛ البته به اين معني نيست که ميخواهم اصطلاحا «وا بدهم» و برنامه را رها کنم، نه؛ چون اصلا اين مدلي نيستم.
ارتباط خصوصيتر با مخاطب در فضاي مجازي
رامبد جوان که هر شب در برنامهي خود پذيراي تعدادي از مخاطبان «خندوانه» است، در شبکههاي اجتماعي هم نوع ديگري از ارتباط را با تماشاگران برنامهاش دارد؛ تماشاگراني که جدا از ابراز احساس و طرح ايده، گاهي واکنشهاي تندي هم به مجري «خندوانه» نشان ميدهند.
او دربارهي ارتباط خود با مخاطبان در شبکههاي اجتماعي و تاثير اين ارتباط چند سويه در بهتر ديده شدن «خندوانه» بيان کرد: به نظرم وجود چنين ارتباطي اصلا واجب است و من کاملا در راستاي همين قضيه از فضاي مجازي استفاده ميکنم. مخاطبان در شبکههاي اجتماعي کمي خصوصيتر ميتوانند موضوعات را مطرح کنند، حتي ميتوانند به من غر بزنند، چون خيلي وقتها موقعيتي پيش ميآيد يا بحثي مطرح ميشود که در هنگام پخش برنامه يک طرفه است و تماشاگر نميتواند جواب بدهد؛ در نتيجه اين اتفاق در فضاي مجازي رخ ميدهد که البته گاهي واکنشها وقيحانه و با بينزاکتي بروز داده ميشود، اما در کل بد نيست چون يک جور تخليه رواني است و براي من قابل درک.
روزي که «خندوانه» ديگر ديده نشود
وي همچنين در پاسخ به اينکه آيا با وجود استقبالي که از سوي مردم ديده، واهمهاي ندارد روزي برسد که «خندوانه» ديگر ديده نشود؟ ابتدا تاکيد کرد که «ماجراي «خندوانه» چند جانبه است» و بعد اين طور توضيح داد: يک طرف اين ماجرا ما هستيم که بايد کارمان را درست انجام دهيم، طرف ديگر تماشاچي و مردم هستند که قطعا با پيشنهادها و حتي ايدههايشان ميتوانند در روند برنامهسازي و فکري ما تاثير بگذارند. وجه سوم هم تيم خود «خندوانه» است که تيمي کوچک و با آدمهاي معمولي نيست؛ يک گروه بيش از 100 نفره و کاملا حرفهاي هستيم و در بسياري از بخشهاي برنامه مثل گزارشها آنچيزي را ارائه ميکنيم که در شبکههاي ديگر تلويزيون نيست.
او که به قول خودش به دور از هرگونه تعريف از خود ميگويد که استايل «خندوانه» در بعضي بخشها فوقالعاده است، تاکيد کرد که به عنوان يک آدم حرفهاي چنين نظري دارد و ادامه داد: «ما مدام فکر ميکنيم که چه کار کنيم تا برنامه جذابتر شود و حداقل هفتهاي دو بار با گروه ايدهپردازي جلسه داريم. با تمام اين اوصاف گوشهايمان باز است و به حرف مخاطب هم گوش ميدهيم، مثلا در فضاي مجازي حرفهاي مخاطبان را زياد ميخوانم تا بدانم چه انتظاري دارند و متوجه شدهام آنچه بيشتر دوست دارند حضور آدمهاي معروف و بامزه در برنامه است، اما نکته اينجاست که مگر چقدر آدم بامزهي معروف داريم؟ ضمن اينکه اصلا ماهيت برنامه ما اين نيست، چون از همان روز اولي که طرح ساخت برنامه را داشتم تاکيدم بر اين بود که در فاز اول و دوم دو موضوع را جلو ببريم. اول اينکه بگوييم، هر آدم موفقي، قطعا آدم شوخ طبعي است و با عبوس بودن و منقبض بودن نميشود به موفقيت رسيد. دوم اينکه بگوييم شادي چيزي نيست که از بيرون به آدم منتقل شود که اگر هم بشود پايداري آن به خود ما ربط دارد نه به محيط بيرون. ما بايد بلد باشيم که شادي را خودمان ايجاد کنيم و من هيچ وقت نميتوانم شما را وادار کنم که خوشحال باشيد.
مگر ميتوان 160 مهمان بانمک گير آورد؟
جوان با وجود اينکه ميداند بسياري از مخاطبان برنامه ترجيح ميدهند افراد معروف و بامزه در برنامه حضور داشته باشند، اما گاهي کساني را دعوت ميکند که شغل خاصي دارند و شايد براي مخاطب عام آنطور که بايد جذاب نباشد.
او درباره اينکه چطور جلوي خواستههاي مخاطبانش قرار ميگيرد تا آنها به گفتوگو با مهماناني از حوزههاي تخصصي توجه کنند و ذائقهشان تغيير کند، به يکي از مهمانان «خندوانه» – يونس شکرخواه – استاد ارتباطات، اشاره کرد و گفت: به نظرم يکي از بهترين برنامههاي «خندوانه» مربوط به آن شبي بود که يونس شکرخواه حضور داشت. ايشان آدم بسيار درجه يکي است و اتفاقا به نظرم «خندوانه» از همين منظر ميتواند غيرقابل پيشبيني باشد که از خودمان بپرسيم امشب مهمان دعوت شده چهقدر ميتواند برنامه را جذاب کند، چون مهمانهايي داشتيم که خودم تصور ميکردم وقتي بيايند ميترکانند، اما آمدند و نترکاندند و برعکس مهمانهايي هم داشتيم که با خودم ميگفتم خدايا من با اينها چه کار کنم؟ اما آمدند و خيلي هم خوب و خارج از تصور بودند.
وي اضافه کرد: در واقع هر کسي که به «خندوانه» آمده و خودش را رها کرده و ترس اين را نداشته که يک وقت زشت شود و چهره سابقش مخدوش شود، عاليِ عالي شده است؛ که البته خيلي دلم ميخواهد بعضيهايي که خود را ميشکنند جلوي دوربين بشکنند تا بيننده ببيند که گاهي يک مهمان را نميشود کاري کرد، چون برنامه ما 160 قسمت است و در اين 160 قسمت مگر ميتوانيم 160 مهمان خوش سر و زبان و باحال و با نمک گير بياوريم؟
تا جان در بدن دارم «خندوانه» را ادامه ميدهم
جوان در برنامه خود سوالات متفاوتي را از مهمانان ميپرسد، از جمله اينکه وقتي حالشان بد است چه ميکنند؟
او با بيان اينکه اصرار دارد که در برنامه چنين سوالي را بپرسد، درباره چرايي آن توضيح داد، به نظرم خوب است که همه بدانند مثلا يک نويسندهي بزرگ اين مملکت وقتي ناراحت و عصباني ميشود چه کار ميکند، چون ما متاسفانه عادت کردهايم مدام بگوييم چرا هيچکس هيچکاري نميکند؟ نميدانم چرا هميشه نشستهايم و توقع داريم از بيرون کاري براي ما انجام دهند. بنابراين فکر ميکنم با تمرکز بر اين دو نکته در دو فصل اول «خندوانه» توانستيم تاثيري داشته باشيم و ميتوانيم براي ادامه برنامه در فصل سوم تغييرات ديگري را مدنظر بگيريم.
حرف از فصل سوم که پيش ميآيد از رامبد جوان پرسيديم که «خندوانه» تا کي ادامه دارد و او هم بلافاصله با همان لحن خاص و همراه با خندهاش گفت: تا جان در بدن دارم!!
او جملهاش را اينطور تکميل کرد: تا قبل از ماه محرم برنامه را پيش ميبريم و اگرچه مديران محترم تلويزيون معتقدند بلافاصله بعد از ماه صَفر، «خندوانه» را روي آنتن ببريم، اما من مخالفم، چون ميخواهم فيلم بسازم؛ يعني اول دلم ميخواهد سفر بروم و بعد فيلم بسازم، بعد دوباره سفر بروم و برگردم سر «خندوانه». واقعا از کارکردن خسته شدهام، هيچ وقت در زندگيام اينقدر کار نکرده بودم و شديدا خوابم ميآيد.
خيلي لوس است «خندوانه» را سياسي بدانيم
جوان دربارهي حواشي و شائبههاي سياسي بودن برنامه و بعضي مهمانانش اظهار کرد: اينکه ميگويند «خندوانه» با سياسيها يا با جاهاي ديگري ميبندد، به نظرم خيلي لوس و بي اساس است و اصلا چيزي نيست که بشود آن را ثابت کرد. ما در فصل جديد 115 برنامه داشتيم که در يکي از آن برنامهها که با حضور سياسيها روي آنتن رفت، رييس کميسيون اجتماعي مجلس مهمان ما بود؛ نمايندهاي که از نظر من و اجتماع بايد بيايد و بگويد که براي مردم چه برنامهاي دارد. نفر بعدياي که منصب سياسي داشت هم استاندار تهران بود. معتقدم او هم بايد بيايد و بگويد که براي شادي مردم در تهران به عنوان کلانترين بخش اين مملکت چه فکري کرده است. اين افراد با مسؤوليتهايي که دارند بايد در برنامه حاضر شوند و حرف بزنند.
او که تاکيد دارد نميتوان سياست را از جامعه حذف کرد، ادامه داد: نميدانم چرا تصور ما اين است که اگر سياسيون به «خندوانه» بيايند يعني ما با آنها بستهايم! در حالي که فکر ميکنم همه بايد به اين برنامه بيايند و اگر قرار باشد ببنديم پس لابد بايد با همه ببنديم. اصلا من که نميتوانم سياسيها را از کل اين جامعه حذف کنم و بگويم کاري با شما ندارم؛ ضمن اينکه اتفاقا به نظرم خيلي جذاب است که مردم ببينند سياسيون ما اهل خندهاند يا مثلا براي خود من جذاب است که يک آدم سياسي بيايد، رو به رويم بنشيند و من از او بخواهم پنج ثانيه لبخند بزند و خود را قدري رها سازد. اين خود يک تلنگر است، تلنگري فردي و اجتماعي.
مهمانان سفارشي در «خندوانه»؟!
بحث مهمانهاي برنامه که وسط ميآيد اين سوال را از رامبد جوان پرسيديم که آيا پيش آمده مديران صدا و سيما مهماني را سفارش دهند تا در «خندوانه» حضور داشته باشد و او هم با صراحت پاسخ داد که «افرادي پيشنهاد شدند، اما هيچ وقت اصراري براي حضورشان نبود که اينها بايد حتما به برنامه دعوت شوند؛ البته واقعيت اين است که ما در يک شاخههايي مهمان کم ميآوريم، ولي در کل گاهي از پيشنهادهايي که شده استفاده کرديم و گاهي هم نکرديم. جدا از موضوع سفارش مهمان، يکي از کساني که به شدت دوست دارم به «خندوانه» بيايد آقاي ظريف است که اخيرا با ايشان صحبت کردم ولي دلايلي داشتند که فعلا بهتر است به برنامه نيايند و من هم پذيرفتم، اما قول دادند که حتما بيايند.»
«خندوانه» که به صورت توليدي از شبکه نسيم پخش ميشود به گفتهي رامبد جوان قرار بوده اول زنده باشد، اما بنا به پيشنهاد عزتالله ضرغامي، رييس سابق صدا و سيما تصميم گرفته ميشود که حداقل 10 برنامه اول ضبطي پخش شود تا شرايط کار سنجيده شود و همين جاست که گروه متوجه ميشوند پروژه آنقدر سنگين است که امکان پخش زنده آن وجود ندارد و به جز دير آمدن برخي مهمانها، فشار کار به حدي است که گاهي بايد وسط برنامه استراحت کرد.
البته او يادآور ميشود که همين برنامهي يکساعتهاي که هر شب روي آنتن ميرود، در طول هفت ساعت ضبط ميشود.
وي دربارهي پخش برنامه «خندوانه» از يکي از شبکههاي سراسري به لحاظ اينکه در سراسر ايران به شبکههاي ديجيتال دسترسي ندارند، گفت: جايگاه ما در شبکه نسيم درستتر است و همين الان خيليها در سراسر ايران و حتي از کشورهاي ديگر برنامه را ميبينند. اين خيليها را هم با قطعيت ميگويم، چون ما دو گروه داريم که به روستاهاي دور از مرکز ميروند، از سيستان و بلوچستان تا کردستان، خراسان شمالي و جنوبي و براساس آماري که داريم ميدانم برنامه را تعداد زيادي از مردم تماشا ميکنند.
و حالا جناب خان
اما يکي از جذابترين بخشهاي فصل دوم «خندوانه» حضور عروسکي با لهجهي جنوبي است که براي خود به برندي تبديل شده است. پيش از پرداختن به «جنابخان»، اين سوال را از رامبد جوان پرسيديم که آيا اصلا به بِرَندسازي در تلويزيون اعتقاد دارد؟
او در پاسخ ضمن تاييد موضوع برندسازي در سيما بيان کرد: «در برنامههايي مثل «خندوانه» يا «نود» مجري، برند ميشود چون ميزبان برنامه است. در «خندوانه» اگر قرار بود يکسري آيتمهاي مختلفي پخش شود ميتوانستيم بگوييم که «جنابخان» جذابترين است ولي واقعيت اين نيست، چون در اين برنامه يک رامبدي وجود دارد که ممکن است دو سال ديگر کس ديگري جاي او باشد، اما من براي «خندوانه» غير از رامبد جوان فرد ديگري را نميشناسم و اگر رامبد جوان را برداريد کل برنامه به هم ميريزد، پس جنابخان يک جزء و آيتمي از برنامه است و اين رامبد است که در تقابل با جنابخان ايجاد جذابيت ميکند.»
اين صراحت کلام جوان در برند بودن خودش در «خندوانه» اين سوال را در پي داشت که پس با اين حساب شائبهي کمرنگ شدن جنابخان به خاطر محبوبيت زيادتر، را رد ميکند؟
وي با تاکيد بر اينکه ماجرا اصلا اين نيست، توضيح داد: «جناب خان با يک درام وارد برنامه ميشود و اين طور نيست که کلا حضور داشته باشد و با هم بداهه، حرف بزنيم. ما ميخواهيم جناب خان همواره بالا بماند و يک ذره هم پايين نيايد. اين مستلزم آن است که قصهها، درامها و موقعيتهاي نمايشي جناب خان هميشه جذاب باشد و اين چيزي نيست که هر روز بشود آن را انجام داد. ما نميخواهيم جناب خان فراز و نشيب داشته باشد.»
وي افزود: «نميگذاريم حضور هميشگي جناب خان براي مخاطب تبديل به عادت شود، اگر او خيلي هم جذاب باشد بالاخره تبديل به عادت ميشود، در حالي که ما به دنبال اين هستيم هميشه دل تماشاچي غنج بزند و منتظر ديدن جناب خان باشد. اصلا اين قانون برنامهسازي است، چون مگر من چقدر امکانات ابزاري براي جذاب شدن برنامه دارم؟ آن هم وقتيکه حتي موسيقي زنده که قانون برنامههاي زنده دنياست را در اختيار ندارم؛ البته ابتداي برنامه يک گروه زنده موسيقي را در گوشهاي از استوديو و به شکل فشرده جاي داده بوديم که مبادا ديده شوند، اما وقتي ديديم اين کار جذابيتي ندارد، به اين نتيجه رسيديم که بودن يک ارکستر کوچک به آن شکل لزومي ندارد و آن را حذف کرديم.»
لزومي ندارد کسي بداند من چقدر پول ميگيرم
در روزهاي اخير يکي ديگر از حرف و حديثهايي که زياد شنيده ميشد درباره اسپانسر «خندوانه» و درآمدي بود که رامبد جوان از اين برنامه به دست ميآورد. حرف و حديثهايي که بيشتر در شبکههاي مجازي مطرح شد و کارگردان «خندوانه» را هم به واکنش واداشت.
او در اين گفتوگو با اشاره به اينکه سال گذشته تلويزيون پول برنامه را داده و «خندوانه» در حال حاضر اسپانسر دارد، اظهار کرد: نکته مهم درباره اين قضيه اين است که اصولا اهل توضيح دادن درباره پس و پشت زندگيام به ديگران نيستم. لزومي ندارد کسي بداند من چقدر پول ميگيرم و به نظرم اين بخشي از آداب معاشرت و رفتار درست اجتماعي است که آدمها از هم نپرسند چهقدر پول درميآوري. من جزو آدمهايي هستم که معقول پول درميآورم و اصلا هم آدم ارزاني نيستم. ايده برنامه «خندوانه» از من بوده، کارگرداني و طراحي از من بوده، اسپانسر را هم من آوردم و تلاش کردم اين پروژه بتواند سرپا بايستد؛ پس بديهي است که نه تنها من بلکه کل گروه، به اندازه زحماتمان دستمزد متناسب بگيريم.»
وي همچنين اشاره کرد که «پيش از آغاز برنامه، هزينهها برآورد شده بود، اما با شروع کار مواردي پيش آمد که در برنامهريزيها گنجانده نشده بود، مثل مشکلات هماهنگي تماشاگراني که به استوديو ميآمدند يا وسيلهاي که براي اياب و ذهاب در اختيار آنها قرار ميگرفت. مورد ديگر اضافه شدن بخشهاي جديد به برنامه است که از ابتدا درنظر گرفته نشده بودند مثل استندآپ کمدينها يا تدارک و برگزاري مسابقه «خنداننده برتر».
جوان تاکيد دارد که «کمدينهاي برنامه هم دستمزد ميگيرند؛ البته آنها دوستان من هستند ولي به هر حال کارشان همين است و بايد دستمزد بگيرند.»
رامبد جوان در پايان اين مصاحبه دربارهي مسابقهاي که داخل استوديو با تماشاگران برگزار ميشود و تصاويري که در تدوين مدام کات ميشود و حس ناخوشايندي را براي بيننده ايجاد ميکند، گفت: «مسابقه برنامه را کمرنگ کردهايم، اما يک تعهدي داريم و آن هم جايزه دادن به تماشاچي داخل استوديو است که جزو قرارهاي ميان ما، شبکه و اسپانسر برنامه است. در اينباره کلي فکر کرديم که چه مسابقهاي ميتوان در استوديو برگزار کرد که براي تماشاگر جذاب باشد و به اين نتيجه رسيديم که عمده چيزي که براي تماشاگر ميتواند جذاب باشد اکت و حرکت است. اما هماهنگي و ايجاد فضاي حرکتي با اين ميزان تماشاگر، بسيار دشوار است و کنترل اين مسابقات وقت زيادي از برنامه ميگيرد. به همين دليل گاهي از جامپکات استفاده کرديم تا طولاني شدن برخي حرکات تماشاگر تلويزيون را اذيت نکند.»
منبع : isna.ir