آخرین اخبار

نگاهي به «خشت و آينه» شاهکار ابراهيم گلستان به بهانه اکران در جشنواره ونيز سينما

نگاهي به «خشت و آينه» شاهکار ابراهيم گلستان به بهانه اکران در جشنواره ونيز

  بزرگنمايي:

چه خبر - خشت و آينه در جشنواره ونيز

فستيوال‌هاي مهم دنيا به ويژه کن، ونيز و برلين بخشي ثابت براي نمايش مرمت‌هاي تازه از فيلم‌هاي کلاسيک دارند که در بخش «ونيز کلاسيک» نيز فيلم‌هاي تازه مرمت شده از گنجينه‌هاي هنر سينما به علاوه مستندهايي تازه درباره فيلم‌ها و فيلمسازان براي اولين بار به نمايش درمي‌آيند. فستيوال فيلم ونيز قرار است نسخه به تازگي مرمت شده فيلم «خشت و آينه» ابراهيم گلستان را در نمايش افتتاحيه جهاني‌اش پخش کند. به همين بهانه بار ديگر به سراغ اين اثر ماندگار ابراهيم گلستان رفته ايم.
ابراهيم گلستان را با چه به خاطر مي آوريم؟ شمايل منحصر به فرد و مغرور يک روشنفکر ايراني؟! يا عاشق انکار کننده و لجوج فروغ فرخزاد و يا پدر نه چندان مهربان ليلي و مرحوم کاوه گلستان؟! او را از ميان «يک بوس کوچولو»ي فرمان آرا مي شود کشف کرد که پر از کنايه و ابهام است يا از ميان خاطرات حسن کامشاد که مملو از خودگذشتگي هاي گلستان براي رفقاي فرهنگي و ادباي هم عصرش هست؟ مغرور، کم حوصله، خودشيفته و گاهي هم هتاک، اما به طرز غير قابل انکاري جريان ساز و البته حضوري بسيار مهم و تاثير گذار حتي از روي يک صندلي لهستاني در جايي حومه ي لندن.

خشت و آينه,خشت و آينه ابراهيم گلستان,فيلم خشت و آينه,خشت و آينه در جشنواره ونيز,فيلم ابراهيم گلستان در جشنواره ونيز,جشنواره ونيز
فيلم «خشت و آينه» ابراهيم گلستان

اين يادداشت قرار نيست وجوه متفاوت و متنوع کار روشنفکري ابراهيم گلستان را بررسي کند، در اين يادداشت با اين ايده جلو مي روم که هنرِ هنرمند تجلي درونيات اوست، پس از سينما (نه ادبيات که تخصص گلستان است) به عنوان هنري مردمي تر، فيلم «خشت و آينه» را مرور کرده ام تا از چند جهت و به عنوان يک مُشت نمونه خروار تاثير و اهميت ابراهيم گلستان در فضاي هنري تاريخ معاصر را نشان دهم.
«خشت و آينه» در سال و يا بهتر بگويم سال هايي ساخته شد که تسلط سينماي «گنج قاروني» بر سليقه مخاطب سوار بود، در اين جا از سه جهت تفاوت و حتي تعارض سينماي «خشت و آينه» را با سينماي فيلمفارسي را بررسي مي کنم.
بخش اول لوکيشن؛ شهر به عنوان يک کليت و «کافه» به عنوان يک مصداق تکرار شونده نمونه هاي قابل بررسي در اين يادداشت کوتاه هستند. فيلم گلستان با يک نماي شهري از شهري در شب آغاز مي شود، هاشم راننده تاکسي مشغول کار است و به قولي نان شوفري اش را در شبِ شهر جستجو مي کند، شهر مملو از چرا هاي نئوني است و همزمان راديو در حال پخش صدايي است که نمک و سماق «طلا» را تبليغ مي کند.

خشت و آينه,خشت و آينه ابراهيم گلستان,فيلم خشت و آينه,خشت و آينه در جشنواره ونيز,فيلم ابراهيم گلستان در جشنواره ونيز,جشنواره ونيز
فيلم «خشت و آينه» ابراهيم گلستان

زندگي مصرفي در پايتخت آن روز تهران در حال جولان دادن است و فيلمساز بلافاصله با کدهايي که مي دهد، سريعا عُلقه و ريشه ي خودش به چپ ها را رو مي کند و دوربين را به پايين شهر مي برد، لحظاتي که هاشم و بچه ي بجا مانده در تاکسي را در تپه هاي عباس آباد در به در شده اند و زني آن ها را به خرابه اي مي برد که ساکنانش زناني و بي پناه و اينجا زير پوست همان شهر مصرفي و نئون زده را مي بينيم، شهر «خشت و آينه» نشانگر اختلاف طبقاتي، کم عدالتي، نابساماني و زشتي است. در صحنه هايي بعدتر شهر براي تاجي و هاشم چه در خيابان هاي پر رفت و آمد چه در تيمچه و بازارچه عرصه ي گذر است و دوربين فيلمساز بيشتر مستندنماست.
«کافه» به عنوان پاي ثابت فيلم هاي آن دوران در فيلم گلستان حيات متفاوتي دارد، اگر در قاطبه آثار کاباره نشين تعريفي تيپيکال و قابل پيش بيني دارند و اجزاي کاباره تشکيل شده از زني لوند و رقاص و زن هايي در حال دلبري روي نيمکت ها و مرداني هوس باز و لايعقل هستند در «خشت و آينه» زنِ رقاص اتفاقا لوندي نمي کند، در همان نماي ابتدايي در حال جر و بحث بر سر موضوعي است (که دليلش را نمي دانيم) مردان آن ميزي که هاشم و رفقايش را ميزباني مي کنند هم بيشتر درگير بچه اي هستند که در دامن هاشم مانده و هر کدام سناريويي دارند که البته غالبا بدبينانه است و حاصل بي اعتمادي جامعه آن روز تهران ( و حتي امروز) هست، صحبت هاي کافه اي بنا به عادت مرسوم نه درباره ي زن است و نه ماهيت انتقامي دارد، صحبت چاقو و تفنگ نيست و اتفاقا کسي هم بد مستي نمي کند.
ديالوگ هاي اين سکانس اگر نگوييم بي همتا، حداقل کم نظير است و شايد تا قبل از آن هيچ سکانس کافه اي سينماي ايران ان قدر ديالوگ هاي چند لايه و فکر شده نداشته، به توصيف هاشم از جدول کلمات متقاطع توجه کنيد و تشبيهي که ميان کافه و کليت زندگي مي سازد؛ «جدول حکم خلقت خدا رو داره، حدس مي زني، خيال مي کني، يه حرف ميذاري تو يه خونه، يه حرف بي طرف، يه حرف بي هدف، اما هر کدوم پايه آزاد يک حقيقتند»

خشت و آينه,خشت و آينه ابراهيم گلستان,فيلم خشت و آينه,خشت و آينه در جشنواره ونيز,فيلم ابراهيم گلستان در جشنواره ونيز,جشنواره ونيز
فيلم «خشت و آينه» ابراهيم گلستان

مورد دوم قابل بررسي يا همان وجهي از وجوه قابل تمايز «خشت و آينه» مساله تسلط ادبيات بر فيلم است، به هر حال گلستان بيشتر از هر چيز يک نويسنده و داستان نويس است و در «خشت و آينه» هم با بسيار ديالوگ هايي مواجهيم که گاها از نثر به نظم مي رسند و البته که با جريان غالب آن روزها (و حتي اين روزها) تفاوت آشکار دارد. ديالوگ ها در اين اثر صرفا قرار نيست داستاني را تعريف کنند و آکنده از واژه هاي روتين باشند، ديالوگ ها حتي تعريفي تيپيکال و يا کليشه اي از آدم هاي داستان نمي دهند و حتي در جهاني قابل نقد تمام آدم هاي داستان زباني فلسفي و مايوسانه دارند و گويي تمام مردم شهر گلستان از توانايي ادبي قابل قبولي برخوردارند (شايد به عنوان يک نکته منفي، شايد هم نه).
افسر کلانتري (جمشيد مشايخي)، پزشک مالباخته (محمدعلي کشاورز) خودِ هاشم و در سطحي بالاتر از ديگران؛ تاجي. مساله تاثير ديالوگ در پرداخت شخصيت ها يک طرف و مساله پر رنگ تر نوع به کار گيري ديالوگ ها در جهت بسط منويات فيلمساز است، واژه هايي چون: شب، ديوار، سياهي، ترس، فردا و....همه کارکردي سياهي دارد و راوي يک فضاي نااميد کننده است که با نگاهي چپ زده حتي اشاراتي استعاري به «جنگل» آدرس نوعي شورش و عصيان مستتر در تمام داستان را مي دهد، واژه ها و فضا را که به جهان بيرون آن روزهاي فيلم ارتباط بدهيم خيلي چيزها آشکار خواهد شد. دو نمونه ي آشکار؛ «روشن باشه، هرچي باشه، روشن باشه، هر جا باشه» يا «شب سخت بود، شب پايدار مي نمود»
وجه سوم قابل تامل «خشت و آينه» مساله ي مفهوم جاري در فيلم است. گلستان در روايت فيلم دو قطب متضاد را در کنار هم قرار داده و به مرور با پيشرفت داستان، دوقطبي را توسعه و پرورش مي دهد. تجسم دوقطبي در هاشم و تاجي به عنوان نمادهاي دو ذهنيت چالش بر انگيز که احتمالا ذهن جامعه روشنفکري آن دوران (با سيطره ي چپ ها) را مشغول کرده که انگار قرار است اين تقابل در فيلم نماد و نشانه اي از تقابل و تضارب آراي جامعه روشنفکري آن دوران باشد.

خشت و آينه,خشت و آينه ابراهيم گلستان,فيلم خشت و آينه,خشت و آينه در جشنواره ونيز,فيلم ابراهيم گلستان در جشنواره ونيز,جشنواره ونيز
فيلم «خشت و آينه» ابراهيم گلستان

هاشم نماد و نشانه ي آدم هاي مايوسي است که به روزمرگي و بي تفاوتي و مسئوليت گريزي تن داده اند و خودشان هم جزوي از تيرگي شبِ سياه شده اند و تاجي هم نماد آن هايي است که به رستاخيز، به فردا گونه اي ديگر فکر مي کنند و قرار نيست جزوي از شب باشند. براي لمس عُريان تر ماجرا باز هم به ديالوگ ها ارجاعتان مي دهم ديالوگ هاي فيلم به مثابه مانيفست ابراهيم گلستان.
اين ديالوگ از دهان تاجي خطاب به هاشم بيرون مي آيد: «فردا براي تو چه فرقي با امروز داره، آفتاب که زد يه روز ديگه اس، آفتاب که رفت روز تموم ميشه، فردا رو اين طوري حساب مي کني؟»
تاجي خطاب به کودک: «برام بگو تو هم تو خونت مي ترسيدي، تو هم از سايه خودت ترس داري»
اين ها همه خشت هايي است که از آينه ي فيلم گلستان برداشته شده، درباره اش خيلي بيشتر از اين ها مي شود نوشت.

بيشتر بدانيد : به بهانه 90 سالگي ابراهيم گلستان

بيشتر بدانيد : حرف هاي ليلي گلستان عليه پدرش ابراهيم گلستان و همسرش + فيلم


منبع : زندگي ايده آل



ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

بيوگرافي ليام نيسون و مصيبت هايي که پشت سر گذاشته از کودکي تا امروز + عکس

مقايسه دستمزد بازيگران سريال بازي تاج و تخت با بازيگران پردرآمد ديگر

بهترين فيلم هاي سينماي جهان با موضوع جنگ جهاني دوم + عکس

ستاره هاي محبوبتان را قبلا با اين تيپ و ظاهر نديده بوديد!!

حقايق جالب ناشنيده در مورد فيلم هاي تام کروز + عکس

سکانس هاي حذف شده سريال «بازي تاج و تخت» که داستان فيلم را تغيير مي دهند (قسمت2)

براي موفق شدن در زندگي اين 10 فيلم را ببينيد + عکس

محبوب ترين شخصيت هاي منفي تاريخ سينما + عکس و ديالوگ هاي برتر

گفتگوي خواندني دو خواهري که با Game of Thrones بزرگ شدند! + عکس

10 فيلم سينمايي ايران براي مخاطبين سخت پسند سينما + عکس

سکانس هاي حذف شده سريال «بازي تاج و تخت» که داستان فيلم را تغيير مي دهند (قسمت1)

بازيگراني که به خاطر دلايل عجيب و غريب بازيگر شدند! + عکس

تاثيرگذارترين شاهکارهاي تاريخ سينما + عکس

12 پوستر ترسناک و خشن سينماي هاليوود که نمايششان ممنوع شد!!

حقايقي که نظرتان را درباره بازيگران «بازي تاج و تخت» تغيير مي دهد + عکس

ستاره هاي معروفي که در پياده روي مشاهير هاليوود صاحب ستاره نشدند!

نکات عجيب و جالب رابطه اورلاندو بلوم و کيتي پري! + عکس

برترين فيلم هاي تاريخ سينما، تلفيق کمدي و تراژيک + عکس ( قسمت 2)

بازيگري که پس از 50 سالگي مشهور شد! + عکس

سلبريتي هايي که پس از مرگ مبلغ قابل توجهي بدهي به يادگار گذاشتند! + عکس

رحمان 1400 فيلمي با شوخي هاي مستهجن و مبتذل؟!! + عکس

جمشيد مشايخي به روايت جمشيد مشايخي + عکس کودکي

پول سازترين بازيگران سينماي ايران در سال 97/ از رضا عطاران تا سارا بهرامي

جنجال برانگيزترين فيلم‌هاي تاريخ سينما!! (+عکس)

شغل دوم معروف ترين سلبريتي هاي ايراني + عکس

فيلم هايي که تاريخ را با واقعيت و بدون تحريف نشان دادند + عکس

سکانس هاي برتر سينمايي در سال 97 + عکس

مادران متفاوت دهه نود در سينماي ايران + عکس

ستاره هايي که در زمينه عشق خوش شانس نبودند! + عکس

مردان جذاب سينماي ايران در سال 97 + عکس

برترين فيلم هاي تاريخ سينما، تلفيق کمدي و تراژيک + عکس ( قسمت 1)

نگاهي به زندگي هنري سوسن تسليمي، زن تکرار نشدني سينماي ايران + عکس

گزارش تصويري: فيلم برنده اسکار 2018 کتاب سبز (Green Book)

کارگردان هاي مشهوري که هرگز اسکار بهترين کارگرداني نگرفتند + عکس

بيوگرافي پل نيومن، ستاره خوش چهره اي که با موي سفيد هم دوست داشتني است + عکس

آيا مي توانيد اين بازيگران زن را در اولين نقش هايشان تشخيص دهيد؟!

معروف ترين زبان هاي ساختگي در فيلم ها و سريال هاي مطرح

با اين عکس ها معجزه جلوه هاي ويژه در هاليوود را متوجه مي شويد!

فيلم هايي که بر مبناي زندگي شخصيت هاي واقعي ساخته شدند + عکس

ستاره هاي هاليوود که هيچ وقت ازدواج نکردند + عکس

10نکته در مورد فيلم ليدي گاگا A Star Is Born + عکس

10 فيلم برتري که بايد سه بعدي تماشا کنيد! (+عکس)

3 فيلم عاشقانه سال 97 که در يادها مي ماند + عکس

3 فيلم ديدني ايراني با حال و هواي نوروز

آيا در مستند جديد مايکل جکسون Michael Jackson حقايق بيان شده؟! + عکس

خبرسازان سينما در سال 97 چه کساني بودند؟

اکران فيلم هاي سينمايي در نوروز 98 + تصاوير

زيباترين و مشهورترين زنان سياهپوست دنيا + عکس

چرا برخي زوج هاي هاليوودي جدا از هم زندگي مي کنند؟! + عکس

بازيگران پرطرفدار «گرگ و ميش» قبل از معروف شدن!! (+عکس)