بزرگنمايي:

چه خبر - محمد شعبان: داعش و تفکر پليد آن همان چيزي است که در فيلم مي‌بينيد

محمد شعبان بازيگر سوريه‌اي در فيلم سينمايي «به وقت شام» به کارگرداني ابراهيم حاتمي کيا نقش «ماهر» يکي از سرسپرده هاي داعشي را ايفا کرده است. شعبان مي‌گويد تجربه مواجهه واقعي‌اش با داعش به او در پرورش کاراکتر ماهر کمک بسياري کرده است. اين بازيگر جوان سوريه اي در يک گفتگوي کوتاه درباره تجربه بازي خود در اين فيلم و همکاري با ابراهيم حاتمي کيا صحبت کرد.

پنج سال است در ايران زندگي مي‌کنم و دانشجوي ترم هشتم رشته کارگرداني سينما در دانشگاه هنر هستم و به زودي فارغ‌التحصيل مي‌شوم. يکي از دوستانم که در گروه بازيگرداني فيلم حاتمي کيا بود با من تماس گرفت و گفت براي يک فيلم به دنبال بازيگر عرب مي‌گردند و کارگردان کار ابراهيم حاتمي‌کيا است. براي تست بازيگري نزد عوامل فيلم رفتم و خوشبختانه انتخاب و براي بازي به اين فيلم دعوت شدم.

وقتي در سوريه بودم تنها کارگردان ايراني که مي‌شناختم مجيد مجيدي بود و فيلم «آژانس شيشه اي» را ديده بودم و خيلي دوست داشتم ولي نمي‌دانستم که کارگردان آن ابراهيم حاتمي‌کيا است. وقتي به ايران آمدم با سينماي ابراهيم حاتمي‌کيا آشنا شدم و فيلم «آژانس شيشه‌اي» را باز هم تماشا کردم.

محمد شعبان و ابراهيم حاتمي کيا

تجربه بسيار خوبي بود حتي مي‌توانم بگويم از کلاس‌هايي که در دانشگاه برگزار مي‌شوند مفيدتر و بهتر بود. پيش از اين نيز سر فيلمبرداري برخي آثار سينمايي رفته بودم اما وقتي به گروه فيلم «به وقت شام» پيوستم تازه فهميدم کارگرداني يعني چه. حاتمي‌کيا بسيار دقيق و حرفه‌اي است و در شلوغي صحنه‌هاي فيلم هم حواسش به جزيي‌ترين نکات است. وي به خوبي مي‌داند از بازيگر چه مي‌خواهد و عوامل فيلم را به درستي راهنمايي مي‌کند. اين کارگردان با بازيگران و عوامل خيلي صميمي و راحت است و حتي از من مي‌پرسيد که فلان جمله را چطور بگويي راحت‌تري؟ يعني پيشنهادپذير است.

در زمان فيلمبرداري از سوريه خبر رسيد که پدرم در بستر بيماري است و من از آقاي حاتمي کيا خواستم نقشم را تمام کند تا بتوانم نزد پدرم بروم. به هرصورت شرايط مهيا شد و من به سوريه رفتم و چندين ماه بعد براي اکران فيلم در جشنواره به تهران آمدم و همان روز در پرديس ملت آقاي حاتمي‌کيا را ديدم و وي در آن شلوغي و ازدحام بلافاصله از من پرسيد محمد حال پدرت چطور است؟ که برايم بسيار با ارزش بود.

بله همينطور است. من در محله‌اي زندگي مي‌کردم که هم داعش و هم گروه‌هاي تروريستي ديگر که در ايران کسي نام‌شان را نشنيده و شناختي از آنها ندارد حضور داشتند. چند سال قبل وارد محله‌اي شدم که در آن غريبه بودم و تروريست‌ها که فکر کردند از طرفداران دولت هستم مرا دستگير کردند تا به عنوان گروگان نگه دارند و از خانواده‌ام پول بگيرند. اين مواجهه واقعي‌ام با گروهک تروريستي بود. همان زمان متوجه شدم اغلب اعضاي گروهک‌هاي تروريستي بسيار کم هوش هستند و هر آن چه به آنها گفته مي‌شود باور مي‌کنند. آنها با کشتن مردم مشکلي ندارند و شقاوت خود را نوعي جهاد مي‌دانند.

وقتي در فيلم «به وقت شام» بازي مي‌کردم حس کردم باز هم با داعش مواجهه دارم و سعي کردم همان چيزهايي را که ديده بودم در ايفاي نقشم به کار گيرم.

فيلم به وقت شام

بله من اين فيلم را بسيار دوست دارم. تکنيک‌هايي که در اين فيلم استفاده شده بسيار عالي است. اين فيلم قبلا در استوري برد طراحي کامل شده بود که اين اتفاق در سينماي ايران به ندرت اتفاق مي افتد. آقاي حاتمي‌کيا براي ثانيه به ثانيه فيلم طرح و برنامه داشت. کارگرداني اين فيلم فوق العاده بود و جايزه‌اي که به آقاي حاتمي‌کيا اعطا شد واقعا حق وي بود. نکته ديگري که من بسيار دوست دارم اين است که حاتمي‌کيا عنوان کرد بخش فني و جلوه‌هاي ويژه فيلم را تماما با همکاري هنرمندان ايراني توليد کرده‌ که به نظرم بسيار با ارزش است.

داعش و تفکر پليد آن همان چيزي است که در فيلم مي‌بينيد حتي برخي از صحنه‌هاي فيلم مو به مو بازسازي شده‌اند. براي مثال صحنه‌اي که قرار است در پالميرا سر اسيران را از بدن‌شان جدا کنند دقيقا در واقعيت اتفاق افتاده است. در فيلم مي‌بينيم که اين گروه يک کارگردان دارند که صحنه‌هاي اعدام را کارگرداني مي‌کند و اين دقيقا کاري است که داعش انجام مي‌دهد. براي اين گروه فيلمبرداري و نشر آن در فضاي مجازي بسيار مهم است.

من از مردم ايران، مسئولان ايران و دانشگاهي که با آغوش باز پذيراي من شد تشکر مي‌کنم و دوست دارم در ايران بمانم و به فيلمسازي مشغول شوم اما آينده را نمي‌شود پيش‌بيني کرد.

منبع: mehrnews.com