بزرگنمايي:

چه خبر - فيلم هاي بي نقص هاليوود

سالانه فيلم هاي متعددي در دنيا و بخصوص هاليوود ساخته مي شوند که اغلب آن ها داراي داستان هايي سر راست و قابل درک هستند و در نهايت پيامي هايي قابل درک در خود دارند. بعضي فيلم ها از هر لحاظي بي نقص هستند و پس از تماشايشان ناگهان اتفاقي باورنکردني مانند جادو رخ مي دهد. داستان فيلم از درون پرده سينما يا صفحه تلويزيون بيرون آمده و تاثير زيادي بر روي شما مي گذارد. زندگي درست مانند تماشاي يک فيلم است. انگار تنها 10 دقيقه پس از شروع فيلم زندگي وارد شده ايد و هيچ کس اتفاقات رخ داده در 10 دقيقه ابتدايي فيلم را براي شما بازگو نمي کند. بدين ترتيب شما بايد خود به تنهايي با استفاده از سرنخ هايي که در ادامه داستان زندگي وجود دارد داستان کلي فيلم را دريابيد. برخي از فيلم ها دقيقا داستاني اين چنين دارند و بعد از تماشايشان اتفاقي در درون شما رخ خواهد داد و ديگر انسان سابق نخواهيد بود.

سري فيلم هاي «روح زمان» (The Zeitgeist)جنجال هاي بسياري بپا کرد. اين مجموعه فيلم پر از مفاهيم دردناک و شگفت انگيز است که درک شما را از همه چيز تغيير خواهد داد و خط واضحي بين توطئه و واقعيت ماجراهاي اطرافتان ترسيم مي کند. اين فيلم از بيننده مي خواهد که همه چيز را با ديد شک نگريسته و در مورد پذيرش و يا رد آن به تفکر عميق بپردازد. اگر چه اين فيلم ها خود يک شاهکار پروپاگاندايي است اما آن روي سکه ي پروپاگانداهاي امروزي را به شما نشان مي دهد. در تمام طول اين سه گانه پيشنهاد مي شود که از اقتصاد جهاني پول محور بايد به سمت سيستم اقتصادي پسا قحطي يا اقتصاد منبع محور رفت.

فيلم سه گانه روح زمان

اين فيلم ها مي خواهد به يک آرمانشهرگرايي تکنولوژيکي اتوماتيک بر اساس داشته هاي زيست محيطي بادوام و پايا و مديريت جامعه به صورت علمي برسد. اين سه گانه مي خواهد بگويد که براي رسيدن به بهترين و سعادتمندترين زندگي ها بايد دين، سياست و اقتصاد به شکل کنوني را رها کرد. بهترين قسمت اين سه گانه «پروژه ونوس» (The Venus Project) نام دارد.

فيلم «باشگاه مشت زني» (Fight Club) يکي از آن دسته فيلم هايي است که همزمان شما را از چندين جهت دچار سردرگمي کرده و به شدت شما را تکان خواهد داد. اين فيلم که بر اساس رماني پرفروش به همين نام ساخته شده داراي زيبايي خيره کننده اي است که کمتر در فيلم ديگري ديده شده است. فيلم بيننده را با خود سوار يک چرخ و فلک کرده و ناگهان متوجه مي شويد که چندين شبانه روز است بدون لحظه اي خواب سوار اين چرخ و فلک پرهيجان بوده ايد.

فيلم باشگاه مشت زني

شايد عنوان آن کساني که فيلم را نديده اند گول زده و فکر کنند «باشگاه مشت زني» فيلمي در مورد مشت زني و هنرهاي رزمي باشد اما اين فيلم در واقع تمدن انساني را به چالش کشيده و از طريق نافرماني مدني استراتژيک و حيله گري انقلابي باعث به وجود آمدن آشوب در جامعه کنوني مي شود. اين فيلم آشوب متفکرانه و با احتياط اما ساده را ار طريق ترويج مينيماليسم و دوري جستن از سيستم رايج مصرف گرايي پيچيده اما ناکارآمد را نقشه راه انسان مي داند. فيلم به زباني ساده و صريح چنين به ما هشدار مي دهد:" اين چيزهايي که در تملک داريد بزودي افسار شما را در دست گرفته و شما را کنترل خواهند کرد به نحوي که شما در تملک آن ها درخواهيد آمد".

انيميشن «روياي آمريکايي» (The American Dream) کارتوني جذاب، بامزه و انگيزشي است که به سيستم فاسد بانکي مي پردازد. اين فيلم به صورتي تاثيرگذار تمامي مشکلاتي که امروزه با سيستم بانکي، سيستم هاي خودپرداز، کارت هاي اعتباري، وام ها، بدهي هاي بانکي و تورم و دروغ هاي سياستمداران و سيستم بانکداري را به تصوير مي کشد. وي تمام اين پديده ها را همراه با شوخي هاي بامزه اما تاثيرگذار به بيننده نشان مي دهد.

انيميشن روياي آمريکايي

در واقع اين فيلم قلب طمع و قدرت طلبي را نشانه رفته و نشان مي دهد که اين دو در صورت کنترل نشدن و مورد محدوديت قرار نگرفتن و متوازن سازي با قدرت مردم خيلي زود باعث شرارت و فساد خواهند شد.

فيلم «بسوي طبيعت وحشي» (Into the Wild) يک شاهکار سينمايي است که اولين تجربه کارگرداني شان پن مي باشد. وي در اين فيلم بي نقص توانسته به خوبي درد و لذت همزمان شخصيت واقعي کريستوفر مک کندلس در زنده ماندن و در نهايت مرگ در تنهايي در طبيعت وحشي آلاسکا را به تصوير مي کشد.

فيلم به سوي طبيعت وحشي

فيلم برداري خيره کننده اين فيلم به زيبايي هر چه تمام تر دوري شدن کريستوفر از تمدن و راه افتادن در جاده ها به سمت بيابان ها آريزونا و مکزيک و در نهايت طبيعت وحشي آلاسکا و البته تنهايي، گرسنگي و مرگ او در اين منطقه را به تصوير مي کشد. اين فيلم به شدت تماشاگر را تحت تاثير قرار داده و بيننده را در ميانه راه ترس از مرگ و اشتياق فراوان براي ماجراجويي رها مي کند.

فيلم «سامسارا» (samsara ) فيلم زيبايي است که تقريباً سخني در آن به زبان آورده نمي شود اما دقيقاً به همين دليل ساده و باورنکردني شما را درگير داستان خود مي سازد.

فيلم سامسارا

اين فيلم پر از تصويرسازي هاي خيره کننده، موسيقي هيجان انگيز و فيلم برداري هاي باورنکردني است که ماهيت انسان در داشتن رابطه با ديگران يا نداشتن رابطه با ديگران و محيط اطراف را به تصوير مي کشد. فيلم هم جنبه هاي روشن و هم تاريک انسان مدرن بودن را در برابر شما ظاهر مي سازد. اين فيلم به طور همزمان شما را پر از عشق و نفرت نسبت به مخمصه اي که بشريت در آن گرفتار شده خواهد ساخت.

فيلم «بين ستاره اي» (Interstellar) شما را به تفکر عميق در مورد گزاره هايي مانند زمان، نيروي جاذبه و عشق مي برد و شما را در حالت نيم خيز قرار مي دهد، زماني که از کرم چاله ها عبور مي کنيد و تنهايي ويرانگر و خرد کننده در فضا را تجربه مي کند. با تماشاي فيلم به راحتي مي توانيد وجود جاذبه يا عدم وجود آن را تجربه کنيد که شما را به سمت يک موجود فاني که هيچگاه نمي تواند از بند زمان فرار کند سوق مي دهد. اگر چه ما توان فرار از زمان را نداريم اما مي توانيم با استفاده از آن هنري بسازيم که از زمان نيز پيشي مي گيرد و اين فيلم دقيقاً همان اثر هنري است که دانش را نيز پشت سر خود دارد. اين فيلم ماجراجويان و قهرمانان را به کشف آخرين حد و مرزهاي ناشناخته فرا مي خواند. متيو مک کانهي در نقش کوپر در اين فيلم چنين مي گويد:" انسان در زمين به دنيا آمده است اما هيچگاه قرار نيست که حتماً همانجا بميرد".

فيلم بين ستاره اي

عليرغم تلاش هاي دانشمندان حرفه اي در حوزه فيزيک، شيمي و مهندسي براي اين که فيلم « What the Bleep Do We Know» را به يک فيلم قابل درک تبديل کنند اما اين فيلم هم به خاطر نادرست نشان دادن دانش و هم جلوه دادن مباحث غيرعلمي به جاي مباحث علمي مورد انتقاد قرار گرفت. اما با تمامي اين انتقادات، اين فيلم رابطه روحاني بين فيزيک کوانتوم و بصيرت (عرفان کوانتومي) را به زيبايي به تصوير مي کشد. اگر چه نمي توان تمام مولفه هاي ارايه شده در اين فيلم را پذيرفت اما دستکم باعث مي شود که واقعيت را به شيوه اي خيالي و نوآورانه به چالش بکشيد.

فيلم تفکر برانگيز بين ستاره اي

اين فيلم اين سوال را در ذهن ايجاد مي کند که فکر مي کنيم تا چه ميزان در مورد عالم هستي اطلاعات داريم و اين اطلاعات به چه ميزان درست هستند. همچنين با تماشاي اين فيلم در مورد جايگاه خود در عالم هستي و ديدگاه تان نسبت به وجود خود و عالم هستي دچار ترديد خواهيد شد. حتي اگر تاثير زيادي بر روي شما نداشته باشد نيز دستکم به شما کمک خواهد کرد که تفکر فيلسوفانه اي در مورد حقيقت وجود خود داشته باشيد.

فيلم هوشمندانه، نوآورانه و مفرح «تلقين» (Inception ) فيلمي است که به شدت شما را در فکر فرو برده و با تماشاي آن «چه مي شد اگر» هاي زيادي از خود خواهيد پرسيد؛ مهم تر از همه اين که چه مي شد اگر انسان ها مي توانستند فضاي ذهني را بين يکديگر به اشتراک بگذارند که به آن ها اين امکان را مي داد که به بخش ناخودآگاه ذهن فرد ديگري دسترسي داشته و بدين ترتيب او را براي انجام دادن کاري خاص به سبکي خاص تحريک سازند. فيلم ما را سوار يک چرخ و فلک سريع السير مي کند که از ايسگاه هاي خيال پردازي مختلفي مي گذرد و در نهايت با اين سوال ما را تنها مي گذارد: آيا امکان دارد که واقعيت موجود خود يک خيال و رويا باشد.

فيلم تلقين

به قول معروف يک حکيم چيني که در بحثي مشابه چنين گفت: در خواب ديدم که يک پروانه هستم. ناگهان بيدار شدم و ديدم که انسان هستم. اکنون نمي دانم که آيا انساني هستم که خواب پروانه بودن را ديده ام يا آيا پروانه اي هستم که خواب انسان بودن را مي بينم".فيلم حتي وارد مباحثي مانند کش دادن زمان و امکان افتادن در عمق خاطراتي مي شود که مي تواند به يک زندان روانشناختي تبديل شود. اين فيلم ما را به فکر فرو مي برد که آيا اکنون در خواب هستيم يا نه، آيا بسياري از اتفاقاتي که براي ما افتاده در واقع رويا بوده يا خير و بسياري سوالات ديگر در مورد فاصله بين خواب و واقعيت.

فيلم «پرايمر» (Primer) که با بودجه اي بسيار اندک ساخته شده اما نمي گذارد اين بودجه ناچيز باعث شود که در مورد محتواي فيلم مردد شويد. اين فيلم پر از واقعيات علمي خيره کننده و پيچش و تغييرات ناگهاني داستاني است که شما را لحظه اي به حال خود رها نمي کند. اين فيلم در مورد سفر در زمان روايتي جديد و منحصر به فرد در مورد ماهيت سفر در زمان دارد. علي رغم محاسبات رياضي پيچيده و علوم پيچيده اي که در آن مطرح مي شود اما اين فيلم به شدت ساده و قابل درک است.

فيلم پرايمر

بر پايه اين مفروض که بسياري از اکتشافات بزرگ تاريخ تنها به صورت اتفاقي و در نتيجه يک تصادف صورت گرفته اند، دو شخصيت اصلي داستان به طور ناگهاني به ايده سفر در زمان به عنوان اثر جانبي و غيرمنتظره کاهش الکترومغناطيسي وزن يک شيء با تحت تاثير قرار دادن قدرت جاذبه در يک جعبه خاص مي رسند. اين دو بر سر نحوه استفاده از اين اکتشاف بزرگ خود اختلاف پيدا مي کنند و در نهايت ايجاد نسخه هايي متفاوت از خودشان باعث آشوب و آشفتگي ويران کننده اي در سير زمان مي شود. اين فيلم بدون شک مغز شما را به چالش کشيده و شايد بهترين فيلم تاريخ در ژانر علمي تخيلي باشد.

بدون شک نمي توان فهرست فيلم هاي توهم برانگيز را بدون نام بردن از فيلم «ماتريکس» (mind-blowing) به پايان برد. بدون شک هيچ فيلمي تا به اين حد در فضاي شناخت اجتماعي کلي انسان ها رسوخ نکرده است. در اين فيلم همه چيز خواهيد ديد: فلسفه عميق، معماهاي اخلاقي، سفر قهرمان،ربات هاي قاتل و البته کونگ فو اما بيش از همه به زيبايي واقعيت و فريب را به چالش مي کشد. اين فيلم درک شما از واقعيت و ديدگاه شما نسبت به محيط اطراف را به طور کلي تغيير خواهد داد. «ماتريکس» هم شما را با شک و ترديد نسبت به عالم هستي، به دولت ها، به واقعيات ظاهراً انکار ناپذير اطراف و به خودتان رها خواهد کرد به نحوي که براي مدت ها تحت تاثير پيام ويرانگر پاياني فيلم خواهيد بود.

فيلم ماتريکس

اگر چه در اين فهرست تنها به 10 فيلم پرداختيم که ذهن و فکر شما را به چالش مي کشند اما نبايد از نام فيلم هايي مانند «چهار اسب سوار» ( Four Horsemen)، «ممنتو» (Memento)، «کيهان: اوديس زمان فضايي» (Cosmos: A Spacetime Odyssey)، «داني دارکو» (Donnie Darko) و «جان مالکوويچ بودن» (Being John Malkovich) به سادگي گذشت.

منبع: bartarinha.ir