بزرگنمايي:
چه خبر - آشنايي با رحم، مشکلات، تومورهاي خوش خيم و سرطان رحم
تحقيقات باعث ميشوند اطلاعات ما در مورد سرطان رحم افزايش پيدا کند و دانشمندان دلايل آن را بيشتر بفهمند و راههاي جديد پيشگيري، کشف، تشخيص و درمان اين بيماري را پيدا کنند. تحقيقات به پيشرفت کيفيت زندگي بيماران و کاهش احتمال مرگ ناشي از سرطان کمک ميکند. البته لازم به ذکر است که در ايران طبق آمار 1385 شايعترين سرطان سيستم تناسلي خانمها سرطان تخمدانهاست. در اينجا ما به شرح کاملي از ساختار رحم و مشکلات و بيماري ها و همچنين سرطان رحم مي پردازيم.
رحم
رحم بخشي از دستگاه تناسلي خانمهاست که اندامي توخالي و گلابي شکل است و جنين در آن رشد ميکند. رحم در حفره لگن بين مثانه و ركتوم قرار دارد.
بخش باريک و پاييني رحم دهانه رحم (سرويكسي) نام دارد و بخش مياني و پهن رحم تنه (Corpus) است. برآمدگي بالاي رحم هم فوندوس Fundus نام دارد. لولههاي فالوپ Fallopian Tubes در ادامۀ هر دو سمت بالاي رحم به سمت تخمدانها منتهي ميشوند.
ديوارة رحم بافتي دولايه دارد. لاية دروني يا پوشاننده را آندومتر ميگويند. لاية بيروني بافت ماهيچه است که ميومتر (بافت عضلاني رحم) نام دارد.
در خانمهايي که در سن بچهدار شدن هستند، پوشش داخلي رحم رشد ميكند و هر ماه به ضخامت آن اضافه ميشود تا براي بارداري آماده شود. اگر خانمي باردار نشود، لايه پوشاننده دروني ضخيم و پرخون ريزش ميكند و از طريق واژن بيرون ميريزد و از بدن خارج ميشود. به اين خونريزي (ماهيانه) قاعدگي ميگويند.
فهم سرطان
سرطان دستهاي از بيماريهاي مرتبط است. همة سرطانها در سلولها - يعني واحدهاي پاية زندگي در بدن - شروع ميشوند. سلولها بافتها را و بافتها هم اندامهاي بدن را ميسازند.
معمولاً، سلولها رشد ميكنند و تقسيم ميشوند تا سلولهاي جديدي را که بدن به آنها نياز دارد تشکيل دهند. وقتي سلولها پير ميشوند و ميميرند، سلولهاي جديد جاي آنها را ميگيرند.
گاهي اين روند منظم بههم ميريزد. در سرطان، سلولهاي جديد وقتي بدن به آنها نياز ندارد تشکيل ميشوند و سلولهاي پير زماني که بايد بميرند نميميرند. اين سلولهاي اضافه، بافتي ناهمگون را که غده يا تومور نام دارد، تشکيل ميدهند.
تومورها خوشخيم يا بدخيماند
تومورهاي خوشخيم سرطان نيستند و معمولاً پزشکان ميتوانند آنها را بيرون بياورند. سلولهاي تومورهاي خوشخيم در قسمتهاي ديگر بدن گسترش پيدا نميکنند. در بسياري از موارد، تومورهاي خوشخيم پس از آنکه بيرون آورده شوند دوباره عود نميکنند. از همه مهمتر اينکه تومورهاي خوشخيم معمولاً مرگبار نيستند.
اختلالات خوشخيم رحم
فيبرويد Fibroid تومور شايع رحم است که در ماهيچۀ رحم رشد ميکند. بيشتر در دهۀ 40 سالگي خانمها شروع ميشود. احتمال دارد خانمها در يک زمان چندين فيبرويد داشته باشند. فيبرويدها تبديل به سرطان نميشوند. وقتي خانمي يائسه ميشود فيبرويدها کوچکتر و گاهي ناپديد ميشوند.
معمولاً، فيبرويدها هيچ نشانهاي ندارند و هيچ درماني هم لازم ندارند. ولي بسته به اندازه و محلشان موجب خونريزي، ترشح واژني و تکرر ادرار ميشوند. خانمهايي که اين نشانهها را در خود ميبينند بايد به پزشک مراجعه کنند. اگر فيبرويد موجب خونريزي زياد شود يا به اندامهاي مجاور فشار آورد و موجب درد شود، پزشک پيشنهاد جراحي يا نوع ديگري از درمان را ميدهد.
آندومتريوز حالت خوشخيم ديگري است که بر رحم تأثير ميگذارد. بيشتر در دهۀ 30 و 40 سالگي خانمها شايع است و بهخصوص در خانمهايي که تا بهحال باردار نشدهاند اتفاق ميافتد. اين حالت با رشد بافت آندومتر در خارج از رحم و در اندامهاي اطراف ايجاد ميشود. اين حالت موجب بروز درد در دورههاي قاعدگي، خونريزي غيرعادي واژن و گاهي ناتواني در باروري (باردار شدن) ميشود ولي به سرطان نميانجامد. خانمهايي را که آندومتريوز دارند ميتوان با هورمون يا جراحي درمان كرد.
هايپرپلازي آندومتر Endometrial Hyperplasia به افزايش تعداد سلولهاي جدارۀ رحم ميگويند. اين عارضه سرطان نيست ولي گاهي تبديل به سرطان ميشود. دورههاي قاعدگي شديد، خونريزي مابين پريودها و خونريزي بعد از قاعدگي نشانههاي شايع هايپرپلازي هستند و بيشتر بعد از چهل سالگي رايج است. براي پيشگيري هايپرپلازي از تبديل شدن به سرطان، پزشک خارجسازي رحم يا درمان با هورمون (پروژسترون Progesterone ) و آزمايشهاي پيگيري منظم را پيشنهاد ميدهد.
تومورهاي بدخيم رحم
تومورهاي بدخيم سرطان هستند. آنها اساساً وخيم هستند و تهديدي براي زندگي محسوب ميشوند. سلولهاي سرطاني تهاجمياند و اندامها و بافتهاي مجاور را نابود ميكنند. سلولهاي سرطاني همچنين احتمال دارد از تومور بدخيم خارج و وارد جريان خون يا عروق لنفاوي شوند. به اين طريق سلولهاي سرطاني از تومور اصلي (اوليه) پراكنده ميشوند و تومورهاي ديگري را در ساير اندامها تشکيل ميدهند. گسترش سرطان را متاستاز ميگويند.
وقتي سرطان رحم در خارج از رحم گسترش مييابد (متاستاز)، سلولهاي سرطاني اغلب در عروق لنفاوي، يا رگهاي خوني يافت ميشوند. اگر سرطان به غدد لنفاوي برسد، سلولهاي سرطاني از غدد لنفاوي به اندامهاي ديگر مانند ريهها، کبد و استخوانها پراكنده ميشوند.
وقتي سرطان از محل اصلي خود به قسمتهاي ديگر بدن ميرسد، تومور جديد از همان سلولهاي غيرعادي تشکيل ميشود و همنام تومور اوليه است. مثلاً، اگر سرطان رحم به ريهها برسد، سلولهاي سرطاني در ريهها در واقع همان سلولهاي سرطاني رحم هستند. نام عارضه هم، متاستاز سرطان رحم است نه سرطان ريه و درمان آن هم مثل درمان سرطان رحم است نه مانند سرطان ريه. پزشکان گاهي تومور جديد را بيماري «دوردست» ميگويند.
شايعترين نوع سرطان رحم در ديواره داخلي رحم (آندومتر) شروع ميشود که به آن سرطان آندومتر يا سرطان رحم ميگويند. در اين مطلب، از واژههاي سرطان رحمي يا سرطان رحم در مورد سرطاني استفاده ميشود که از غشاء داخلي رحم شروع ميشود.
نوع ديگر سرطان، سارکوم رحم، در ميومتر (Myometrium) گسترش مييابد. سرطاني هم که از دهانه رحم شروع ميشود نوع ديگري از سرطان است. در اين مقاله به سارکوم رحم يا سرطان دهانه رحم اشارهاي نشده است.
سرطان رحم: چه کسي در معرض خطر است؟
هيچکس علت دقيق سرطان رحم را نميداند. البته روشن است که اين بيماري واگير ندارد، يعني کسي سرطان رحم را از ديگري «نميگيرد».
کساني که به اين بيماري مبتلا ميشوند، شبيه آنهايي هستند که در معرض عوامل خطرزا هستند. عامل خطرزا عاملي است که احتمال بروز بيماري را افزايش ميدهد.
ولي بيشتر کساني که در معرض عوامل خطرزا هستند، به سرطان رحم مبتلا نميشوند. از سوي ديگر، خيلي از کساني که به اين بيماري مبتلا ميشوند اين عوامل را نداشتهاند. پزشکان بهندرت ميتوانند شرح دهند که چرا خانمي به اين سرطان دچار ميشود و ديگري نميشود.
مطالعات اين عوامل خطرزا را نشان ميدهند:سن: ابتلا به سرطان رحم بيشتر در خانمهاي بالاي 50 سال رخ ميدهد.هايپرپلازي آندومتر: اگر خانمي هايپرپلازي آندومتر داشته باشد ميزان خطر ابتلا به سرطان رحم در او بيشتر است.هورموندرماني جايگزين (HRT (Hormone Replacement Therapy: براي مهار نشانههاي يائسگي، پيشگيري از پوکي استخوان (نازک شدن استخوانها) و همچنين براي کاهش احتمال حملات قلبي يا سکتۀ مغزي بهکار ميرود.
خانمها بايد درمورد مزايا و خطرات HRT با پزشک مشورت کنند. همچنين معاينات دورهاي منظم در حين انجام HRT احتمال پيدا کردن سرطان رحم را در مراحل مقدماتي، اگر پيشرفت نکرده باشد، افزايش ميدهد.
خانمهايي که از استروژن Estrogen بدون پروژسترون استفاده ميکنند در معرض خطر ابتلا به سرطان رحم هستند. استفادة طولانيمدت و ميزان مصرف زياد استروژن خطر را افزايش ميدهد. خانمهايي که از ترکيب استروژن و پروژسترون استفاده ميکنند در معرض خطر کمتري نسبت به خانمهايي هستند که استروژن تنها استفاده ميکنند. پروژسترون از رحم محافظت ميکند.
چاقي و عوامل مشابه: بدن بعضي از اين استروژنها را در بافتهاي چربي ميسازد. به همين دليل است که زنان چاق نسبت به زنان لاغر مقدار استروژن بيشتري در بدنشان دارند. بهدليل وجود مقدار زياد استروژن در زنان چاق، آنها در معرض خطر بالاي ابتلا به سرطان رحم هستند. خطر اين بيماري در زناني که ديابتي هستند و فشار خون بالايي دارند بالاتر است (مشکلاتي که بيشتر زنان فربه به آنها دچارند).تاموکسيفن Tamoxifen: خطر ابتلا به سرطان رحم در زناني که داروي تاموکسيفن را جهت پيشگيري يا درمان سرطان پستان مصرف ميکنند، افزايش مييابد. به نظر ميرسد كه اين دارو بر رحم همان تأثيري را ميگذارد كه استروژن. پزشکان زناني را که تاموکسيفن مصرف ميکنند براي کشف نشانههاي سرطان رحم بازبيني ميکنند.
البته مزاياي تاموکسيفن براي درمان سرطان پستان مهمتر از خطر امکان بروز سرطانهاي ديگر است، گرچه هر زني با ديگري متفاوت است. هر خانمي که به فکر استفاده از داروي تاموکسيفن است بايد با پزشک درمورد پيشينة پزشکي خود و خانواده و بستگانش مشورت کند.
سرطان کولورکتال: زناني که سرطان کولورکتال وراثتي داشتهاند بيش از زنان ديگر در معرض خطر ابتلا به سرطان رحم هستند.
خطرزايي عوامل ديگر به مدتي که بدن در معرض استروژن است بستگي دارد. زناني که بچهدار نشدهاند، قاعدگي در سن خيلي پايين شروع شده يا خيلي دير يائسه شدهاند براي مدت طولانيتري در معرض استرژون و در نتيجه خطر بالاي ابتلا به سرطان هستند.
زناني که عوامل خطرزاي شناخته شده را دارند و کساني که نگران سرطان رحم هستند بايد در مورد نشانههاي اين بيماري و چگونگي معاينات دورهاي منظم با پزشک مشورت کنند. پيشنهادهاي پزشک بر مبناي سن زن، پيشينة پزشکي و عوامل ديگر صورت ميگيرد.
علائم سرطان رحم
سرطان رحم معمولاً پس از يائسگي رخ ميدهد ولي امکان دارد در حول و حوش شروع يائسگي نيز اتفاق بيفتد. خونريزي غيرعادي از واژن رايجترين نشانۀ سرطان رحم است. خونريزي بهصورت آبکي، و يا ترشح خونابه مانندي است که به تدريج حاوي خون بيشتري ميشود. خانمها نبايد خيال کنند که خونريزي غيرعادي قسمتي از يائسگي است.
اگر خانمي هر کدام از اين نشانهها را داشت بايد با پزشک صحبت کند:
خونريزي يا ترشحات غيرعادي از واژن
ادرار کردن دردناک و سخت
درد در هنگام آميزش
درد در ناحية لگن
اين نشانهها بهدليل سرطان و يا حالتهاي وخيم ديگر هستند، ولي در بيشتر مواقع ناشي از سرطان نيستند، که بهطور يقين پزشک ميتواند آن را تشخيص دهد.
تشخيص سرطان رحم
اگر خانمي سرطان دارد، پزشک نشانههاي کلي سلامتي او را بازبيني ميکند و در صورت نياز براي او آزمايش خون و ادرار مينويسد. پزشک همچنين يک يا دو آزمايشي را که در ادامه آمده است انجام ميدهد.
معاينۀ لگن: معاينۀ لگن براي بررسي واژن، رحم، مثانه و ركتوم انجام ميشود. پزشک اين اندامها را بهدنبال هرگونه تغييري در شکل و اندازهشان لمس ميکند. براي ديدن قسمت بالاي دهانۀ رحم و واژن وسيلهاي به نام اسپکلوم Speculum را وارد واژن ميکنند.آزمايش پاپ اسمير: پزشک سلولهايي را از دهانة رحم و بالاي واژن برميدارد و در آزمايشگاه پزشکي سلولهاي غيرعادي را بازبيني ميکنند. گرچه آزمايش پاپ اسمير ميتواند سرطان را در دهانه رحم پيدا کند، اما سلولهاي درون رحم در آزمايش پاپ مشاهده نميشوند. به همين دليل است که پزشک نمونههاي سلولي را از داخل رحم انتخاب ميکند. به اين روش نمونهبرداري ميگويند.سونوگرافي از طريق واژن: پزشک وسيلهاي را داخل واژن فرو ميکند. اين وسيله امواج صوتي با فرکانس بالا را در رحم بهوجود ميآورد. انعکاس اين امواج تصويري را توليد ميکند. اگر غشاء داخلي خيلي ضخيم باشد پزشک نمونهبرداري انجام ميدهد.نمونهبرداري: پزشک نمونهاي از بافت را از پوشش رحم در ميآورد. اين عمل معمولاً در مطب پزشک انجام ميشود. بعضي از خانمها نياز به ديلاتاسيون و کورتاژ (D&C (Dialation and Curettage دارند. D&C معمولاً به صورت جراحي با بيهوشي، در يک روز در بيمارستان انجام ميشود. پس از آن، آسيبشناس، بافت را براي بازبيني سلولهاي سرطاني، هايپرپلازي و موارد ديگر بررسي ميکند. بعضي از خانمها براي مدت کوتاهي پس از نمونهبرداري کرامپ (گرفتگي، باز کردن دهانه رحم و تخليه بافت رحم) و خونريزي واژني دارند.
خانمي که نياز به نمونهبرداري دارد ميتواند اين موارد را از پزشک بپرسد:
چه نوعي از نمونهبرداري خواهم داشت؟ چرا؟
چقدر طول ميکشد؟ بيهوش خواهم شد؟ درد دارد؟
چند وقت بعد نتيجه را ميگيرم؟
خطر دارد؟ آيا بعد از نمونهبرداري احتمال عفونت يا خونريزي وجود دارد؟
اگر سرطان داشته باشم، چه کسي درمورد درمان با من صحبت ميکند؟ چه زماني؟
مرحلهبندي سرطان رحم
سرطان رحم كه مشخص شد، پزشک بايد مرحلۀ آن يا ميزان گسترش بيماري را مشخص کند تا بتوان بهترين برنامۀ درماني را ارائه داد. مرحلهبندي براي اين است که بهطور دقيق بفهميم سرطان گسترش يافته يا نه، و اگر گسترش يافته در کدام قسمت بدن.
پزشک درخواست آزمايش خون يا ادرار و عکسبرداري از قفسة سينه ميدهد. شايد هم عکسبرداري، سي.تي.اسکن، سونوگرافي، MRI، سيگموئيدوسکوپي يا کولونوسکوپي انجام دهد.
در بسياري از موارد، دقيقترين راه مرحلهبندي اين بيماري خارجسازي رحم است. (توضيحات درمورد جراحي در بخش «روشهاي درمان» با اطلاعات و جزئيات بيشتري آمده است.) وقتي رحم را بيرون ميآورند، جراح بهدنبال نشانههاي واضحي ميگردد که آيا سرطان به ماهيچة رحم نفوذ کرده يا نه. جراح همچنين غدد لنفاوي و اندامهاي ديگر محدودة لگن را به دنبال نشانههاي بيماري بازبيني ميکند. آسيبشناس از ميکروسکوپ براي بررسي رحم و بافتهاي ديگري كه با جراحي بيرون آوردهاند، استفاده ميکند.
اين موارد مشخصههاي هر مرحله از بيماري هستند:مرحله I: سرطان فقط در رحم است و به دهانه رحم گسترش پيدا نكرده است،مرحله IA و IB .
مرحله II: سرطان از تنه رحم به دهانة رحم گسترش پيدا كرده است، مرحله II .
مرحله III: سرطان در خارج از رحم پراكنده شده است، ولي نه در خارج لگن (و نه در مثانه و ركتوم). غدد لنفاوي در حفره لگن هم به سلولهاي سرطاني آلوده شدهاند،مرحله IIIB ، IIIA و IIIC .
مرحله IV: سرطان در مثانه يا ركتوم يا در وراي لگن يا قسمتهاي ديگر بدن گسترشيافته است ( متاستاز)، مرحله IVA و IVB .
درمان سرطان رحم
بسياري از زنان ميخواهند در تصميمگيري دربارۀ مراقبتهاي درماني خود سهيم باشند. آنها ميخواهند هر آنچه لازم است در مورد بيماريشان و انتخابهاي درمانيشان بدانند. البته، صدمه و اضطرابي که افراد پس از تشخيص سرطان به آن دچار ميشوند، طرح همة پرسشهايشان را از پزشک مشکل ميکند. گاهي بهتر است که پيشاپيش همۀ مواردي را که ميخواهيد از پزشک بپرسيد يادداشت کنيد. براي کمک به يادآوري هر آنچه پزشک گفته است ميتوانيد با اجازۀ پزشک، حرفهايش را ضبط کنيد. بعضي از زنان همچنين ميخواهند يكي از دوستان يا اعضاي خانوادهشان در زمان ملاقات با پزشک همراهشان باشد تا در بحث شرکت کنند يا يادداشتبرداري کنند و يا فقط گوش کنند.
معمولاً پزشک بيمار خود را به پزشک متخصص سرطان ارجاع ميدهد، يا خود بيمار تقاضاي ارجاع دارد. درمان عموماً چند هفته پس از تشخيص شروع ميشود. در اين زمان، فرصت کافي براي صحبت با پزشک دربارۀ گزينههاي درمان (اينکه چه نوع درماني را انتخاب کند)، و يادگيري بيشتر دربارۀ سرطان رحم وجود دارد.
آماده شدن براي درمان
انتخاب درمان به اندازة تومور، مرحلة بيماري، اينکه آيا هورمونهاي زنانه بر رشد تومور تأثير ميگذارد، و همچنين درجة تومور بستگي دارد. (درجه نشان ميدهد که سلولهاي سرطاني چقدر به سلولهاي عادي شبيه هستند و سرعت رشد سرطان را هم نشان ميدهد. سرطانهاي درجه پايين به نظر آرامتر از سرطانهاي درجه بالا گسترش پيدا ميکنند.) پزشک همچنين عوامل ديگر نظير سن بيمار و سلامت عمومي او را در نظر ميگيرد.
مواردي که خانمها ميتوانند از پزشک بپرسند:
چه نوع سرطان رحمي دارم؟
آيا سرطان گسترش پيدا کرده است؟ مرحلۀ بيماري چيست؟
آيا نياز به آزمايشهاي ديگري جهت تشخيص گسترش بيماري دارم؟
درجۀ تومور چيست؟
چه گزينههاي درماني دارم؟ کدام را براي من تجويز ميکنيد؟ چرا؟
مزاياي درماني قابل انتظار هر درمان چيست؟
هر درماني چه عوارض جانبي و خطراتي را دربر دارد؟
هزينۀ درمان حدوداً چقدر است؟
درمان چقدر بر فعاليت روزانه من تأثير ميگذارد؟
چند وقت يكبار بايد معاينة دورهاي منظم بشوم؟
آيا شرکت در پژوهشهاي باليني (مطالعات تحقيقاتي) براي من مناسب است؟
نيازي نيست که خانمها همة سؤالاتشان را يكجا بپرسند يا تمام جوابها را يکباره و در يك جلسه متوجه شوند. موقعيتهاي ديگري هم براي پرسيدن نظر پزشک در مورد موارد مبهم و کسب اطلاعات بيشتر وجود خواهد داشت.
روشهاي درماني
زناني که سرطان رحم دارند با روشهاي درماني متعددي معالجه ميشوند. بيشتر زنان مبتلا به سرطان رحم با عمل جراحي درمان ميشوند، بعضي از آنها هم پرتودرماني ميشوند. تعداد محدودي از زنان با هورموندرماني، درمان ميشوند و بعضي از بيماران با ترکيبي از درمانها.
پزشک، بهترين كسي است كه ميتوان با او در مورد انواع درمانها و انتخاب مناسب، و دربارۀ نتايج قابل انتظار درمان مشورت كرد و از او توضيح خواست.
بيشتر زنان مبتلا به سرطان رحم براي برداشتن رحمشان (هيستركتومي) از طريق ايجاد شکاف بر شکم جراحي ميشوند. پزشک همچنين هر دو لولة فالوپ Fallopian Tubes و هر دو تخمدان را هم بيرون ميآورد. (به اين عمل سالپنگو اووفورکتوميSalpingooforecromy دوطرفه ميگويند.)
شايد هم پزشک غدد لنفاوي نزديک تومور را بهخاطر احتمال وجود سرطان در بياورد. اگر سلولهاي سرطاني به غدد لنفاوي برسند، بدين معناست که سرطان به قسمتهاي ديگر بدن گسترش يافته است. اگر سلولهاي سرطاني در آن طرف غشاء داخلي رحم گسترش يابد، فرد به درمان ديگري هم نياز دارد. طول زمان بستري شدن در بيمارستان از چندين روز تا يک هفته در نوسان است.
مواردي که ميتوانيد در مورد جراحي از پزشک بپرسيد:
چه نوعي از جراحي روي من انجام خواهد شد؟
بعد از جراحي چه احساسي خواهم داشت؟
در صورت داشتن درد چه کمکهايي ميگيرم؟
چقدر بايد در بيمارستان بستري شوم؟
آيا بهخاطر اين جراحي دچار عوارض طولانيمدت خواهم شد؟
چه زماني ميتوانم فعاليتهاي عادي را از سر بگيرم؟
آيا جراحي بر رابطة زناشويي تأثير ميگذارد؟
آيا براي پيگيري باز هم بايد به ديدن شما بيايم؟
پرتو درماني
در پرتودرماني، از اشعه با انرژي بالا براي کشتن سلولهاي سرطاني استفاده ميكنند. پرتودرماني هم مثل جراحي، درماني موضعي است که فقط بر سلولهاي سرطاني آن محدوده تأثير ميگذارد.
بعضي از زنان مبتلا به سرطان رحم مرحلة I، II يا III به جراحي و پرتودرماني با هم نياز دارند. آنها شايد پيش از درمان، براي کوچک کردن تومور، يا پس از جراحي، براي نابودي سلولهاي سرطاني باقيمانده، پرتودرماني شوند. معمولاً پزشک براي تعداد محدودي از خانمها که نميتوانند جراحي شوند پيشنهاد پرتودرماني ميدهند.
پزشکان از دو نوع پرتودرماني استفاده ميکنند:پرتودرماني خارجي: در پرتودرماني خارجي، از دستگاه بزرگي در خارج از بدن براي تاباندن پرتو به محل تحت درمان استفاده ميكنند. زنان معمولاً بهصورت سرپايي در درمانگاه يا بيمارستان، 5 روز در هفته و براي چند هفته متوالي، پرتودرماني خارجي ميشوند. اين برنامه به محافظت از سلولها و بافتهاي سالم با پخش و تقسيم شدن دوز كلي پرتودرماني کمک ميکند. هيچگونه مواد راديواکتيوي را در اين نوع پرتودرماني در بدن كار نميگذارند.پرتودرماني داخلي: در پرتودرماني داخلي محفظهاي کوچک از مواد راديواکتيو را از طريق واژن به مدت چندين هفته در رحم كار ميگذارند. براي محافظت ديگران از پرتودهي راديواکتيو، کسي نميتواند بيمار را در زماني که اين مواد در بدنش است ملاقات کند و افراد فقط براي مدت کوتاهي ميتوانند او را ببينند. بعد از خارج كردن ايمپلنت، هيچ اثري از مواد راديواکتيو در بدنش نخواهد داشت.
بعضي از بيماران به هر دو نوع پرتودرماني داخلي و خارجي نياز دارند.
اينها مواردي هستند که ميتوان دربارۀ پرتودرماني از پزشک پرسيد:
هدف از اين درمان چيست؟
چگونه پرتو را ميتابانند؟
آيا بايد در بيمارستان بستري شوم؟ در اينصورت،براي چه مدت زماني؟
چه زماني درمان شروع ميشود؟ چه زماني تمام ميشود؟
چه احساسي در طول درمان خواهم داشت؟ آيا عوارض جانبي هم دارد؟
چه کارهايي را براي مراقبت از خود در طول درمان بايد انجام دهم؟
چگونه متوجه ميشويم که پرتودرماني تأثير دارد؟
آيا ميتوانم فعاليتهاي روزمرة خود را در طول درمان ادامه بدهم؟
چگونه پرتودرماني بر رابطة زناشويي تأثير ميگذارد؟
آيا براي پيگيري بايد به ديدن شما بيايم؟
هورمون درماني
هورموندرماني شامل موادي است که نميگذارند سلولهاي سرطاني به هورمونهايي که براي رشد به آن نياز دارند، دسترسي داشته باشند، يا از آنها استفاده کنند. هورمونها ميتوانند به گيرندههاي هورموني وصل شوند و موجب تغييراتي در بافت رحم شوند. پيش از شروع درمان، پزشک درخواست آزمايش گيرندههاي هورموني ميدهد. اين آزمايش ويژه بافت رحم به پزشک کمک ميکند، تا ببيند گيرندههاي استروژن و پروژسترون در رحم وجود دارند يا نه. اگر از اين گيرندهها دارد، به احتمال زياد پاسخ به هورموندرماني مثبت است.
هورموندرماني نوعي درمان سيستميک است، زيرا بر سلولهاي سرطاني در سرتاسر بدن تأثير ميگذارد. معمولاً، هورموندرماني نوعي پروژسترون است که به شكل قرص دريافت ميشود.
پزشک هورموندرماني را معمولاً به زنان مبتلا به سرطان رحم که قادر به انجام عمل جراحي نيستند پيشنهاد ميدهد. همچنين، پزشک هورموندرماني را به زنان مبتلا به سرطان رحم هم که سرطان در ريهها و قسمتهاي دوردست ديگر گسترش يافته است پيشنهاد ميدهد. اين درمان را همچنين به زناني که سرطانشان عود کرده است تجويز ميكنند.
هورموندرماني موجب بروز تعدادي عوارض جانبي ميشود. بيماراني که پروژسترون دريافت مي-کنند مايعات را دفع نميكنند، اشتهايشان زياد ميشود و افزايش وزن پيدا ميکنند. زناني که کماکان قاعدگي دارند دورة قاعدگيشان دچار تغييراتي ميشود.
مواردي که ميتوانيد در مورد هورمون درماني از پزشک بپرسيد:
چرا به اين درمان نياز دارم؟
جواب آزمايشهاي گيرندههاي هورموني چه بود؟
چه نوع هورموني دريافت خواهم کرد؟ اين هورمونها چه ميکنند؟
آيا عوارض جانبي هم دارد؟ با چه کارهايي ميتوانم از پس اين عوارض بر بيايم؟
چه مدت تحت اين درمان خواهم بود؟
عوارض جانبي درمان سرطان
سلولها و بافتهاي سالم را هم، درمان سرطان از بين ميبرد. از اينرو، عوارض جانبي ناخواستهاي در بر خواهد داشت. اين عوارض جانبي به عوامل متعددي بستگي دارد، از جمله نوع و وسعت درمان. اين عوارض براي همهكس و در همه حال يکسان نيست و حتي گاهي از جلسهاي تا جلسهاي تغيير ميکند. پيش از شروع درمان، پزشکان و پرستاران عوارض جانبي احتمالي و نحوة کمک به مهار آنها را توضيح ميدهند.
عوارض جراحي
زنان معمولاً پس از برداشتن رحم احساس درد و خستگي مفرط ميکنند. بيشتر زنان از 4 تا 8 هفته پس از جراحي به فعاليت روزمرة خود باز ميگردند ولي بعضي به زمان بيشتري نياز دارند.
پس از جراحي، بعضي از زنان به مشکلاتي مانند تهوع و استفراغ دچار ميشوند و بعضي هم به عوارضي در مثانه و شكم. پزشک احتمالاً برنامة غذاي فرد را در ابتدا به مايعات محدود ميكند و کمکم به غذاهاي جامد باز ميگرداند.
زناني که رحمشان را برداشتهاند ديگر دورههاي قاعدگي ندارند و هرگز باردار نميشوند. وقتي تخمدانها را بيرون ميآورند، يائسگي به يکباره اتفاق ميافتد. گر گرفتن و ساير نشانههاي يائسگي که جراحي ايجاد ميكند بسيار شديدتر از نشانههاي ناشي از يائسگي طبيعي است. هورموندرماني جايگزين (HRT)، معمولاً در مورد زناني که سرطان رحم نداشتهاند براي کاهش اين عوارض اعمال ميشود. البته پزشکان معمولاً هورمون استروژن را به زنان مبتلا به سرطان رحم نميدهند. استروژن عامل خطرزايي براي اين بيماري است. از اينرو، بسياري از پزشکان بر اين باورند که استروژن موجب بازگشت سرطان ميشود. برخي ديگر از پزشکان اذغان ميکنند که هيچگونه شواهد علمي مبني بر اينکه استروژن خطر بازگشت سرطان را افزايش ميدهد وجود ندارد.
برداشتن رحم فعاليت جنسي برخي از زنان را مختل ميکند. فرد ممکن است احساس زوال كند و اين امر ممکن است موجب شود نتواند بهراحتي عمل جنسي انجام دهد. در ميان گذاشتن اين احساسات با همسر مفيد است.
عوارض پرتودرماني
عوارض جانبي پرتودرماني به مقدار درمان و نقطهاي از بدن که درمان ميشود، بستگي دارد. عوارض جانبي شايع ناشي از پرتو عبارتند از، خشکي و قرمز شدن پوست، ريزش مو در محلهاي تحت درمان، از دست دادن اشتها و احساس خستگي مفرط. بعضي از زنان احساس خشکي، خارش، سفت شدن و سوزش در محدودة واژن دارند. همچنين پرتو موجب اسهال يا تکرر و احساس ناراحتي در دفع ادرار و موجب کاهش تعداد گلبولهاي سفيد خون - که به حفاظت بدن درمقابل عفونت کمک ميکند - مي شود.
پزشکان به بيماران توصيه ميکنند که در طول پرتودرماني آميزش نداشته باشند، گرچه بيشتر بيماران ميتوانند فعاليت جنسي خود را چند هفته پس از پايان درمان از سر گيرند. ميتوانيد در مورد راههاي کاهش ناراحتي ناشي از درمان از پزشک يا پرستاران توصيههايي بگيريد.
تغذيه
بيماران بايد در طول درمان تغذية مناسب داشته باشند و به کالري و پروتئين کافي جهت بالا بردن قدرت حفظ بهبودي و نگه داشتن وزن مناسب نياز دارند. غذا خوردن مناسب، اغلب به افراد مبتلا به سرطان کمک ميکند که حس بهتر و انرژي بيشتري داشته باشند.
پيش ميآيد كه بيمار ميلي به خوردن غذا نداشته باشد يا احساس ناراحتي يا خستگي کند. همچنين عوارض جانبي درمان مانند کم اشتهايي، تهوع يا استفراغ، غذا خوردن را مشکل ميکند. مزة غذاها نيز بهنظر متفاوت ميآيد.
پزشک، كارشناس تغذيه يا ساير درمانكنندگان، بيماران را دربارۀ راههاي برنامه غذايي سالم راهنمايي ميکنند.
پيگيري مراقبت
پيگيري مراقبت بعد از درمان براي سرطان رحم مهم است. زنان نبايد از پيگيري مشاوره با پزشک دست بكشند. معاينات دورهاي منظم مطمئناً هرگونه تغيير در سلامتي را مشخص ميکند. با اينگونه معاينات ميتوان هر مشکلي که بروز پيدا ميکند جست و سريع درمان کرد. معاينات دورهاي شامل معاينة فيزيکي، معاينة لگن، عکسبرداري با اشعة ايکس و آزمونهاي آزمايشگاهي است.
حمايت از زنان مبتلا به سرطان
زندگي کردن با بيماري، آن هم بيماري حادي چون سرطان، آسان نيست. بعضي از بيماران براي کنار آمدن با جنبههاي احساسي و کاربردي بيماريشان احتياج به کمک دارند. گروههاي پشتيباني کمک مناسبي هستند. در اين گروهها، بيماران يا اعضاي خانوادهشان گرد هم ميآيند تا آنچه را در مورد کنار آمدن با بيماري آموختهاند با هم در ميان بگذارند. بيماران ميتوانند با اعضاي گروه مراقبان سلامتي در مورد يافتن گروههاي پشتيبان مشورت کنند.
زنان طبيعي است که نگران تأثيرات سرطان رحم و درمان آن بر تمايلات جنسيشان باشند. آنها ميتوانند با پزشک درمورد عوارض جانبي احتمالي، و دائمي يا موقتي بودن آنها صحبت کنند. نظر پزشک، هرچه باشد، براي بيمار و همسر مفيد است که درمورد احساساتشان با هم صحبت کنند و هرکدام براي يافتن راههاي ابراز تمايل در حين و بعد از درمان به همسر خود کمک کنند.
افرادي که با وجود سرطان زندگي ميکنند نگران نگهداري از خانواده، حفظ شغل يا ادامۀ فعاليت روزمرهشان هستند. توجه به درمان و مهار عوارض جانبي، بستري شدن در بيمارستان و صورتحسابهاي پزشکي نيز عادي است. پزشکان، پرستاران و ساير اعضاي گروه مراقبان سلامتي به پرسشهاي شما دربارۀ درمان، کار کردن يا ساير فعاليتها پاسخ ميدهند. ملاقات با مددکاران اجتماعي يا مشاوران براي کساني که ميخواهند دربارۀ احساساتشان صحبت کنند يا دربارۀ نگرانيهايشان مشورت کنند، مفيد است. مددکار اجتماعي اغلب منابعي را براي کمکهاي مالي، هزينههاي رفتوآمد و مراقبت در منزل يا پشتيباني احساسي معرفي ميکند.
تهيه شده توسط موسسه تحقيقات، درمان و آموزش سرطان
منبع: ncii.ir