بزرگنمايي:
رابطه دستخط و بيماريکدام بيماريها ميتوانند باعث اختلال در نوشتن شوند و دستخط چندين و چندساله بيمار را تغيير دهند؟
آنچه ميخوانيد، پاسخي است به همين پرسش.
علم نورولوژي
اساسا در علم نورولوژي، وقتي از زبان تکلم صحبت ميکنيم، منظورمان فقط صحبت کردن نيست، بلکه حرف زدن، درک کردن، خواندن، نوشتن، ناميدن و تکرار کردن هم از اجزاي زبان تکلمي انسانها محسوب ميشود.
آفازي يا اختلال در گويش
آفازي يا اختلال در گويش، مشکلي است که در آن، ممکن است فرد در همه اجزاي گفتهشده مربوط به زبان تکلم مشکل پيدا کند که يکي از اين اجزا، نوشتن است و بخش مهمي در رشته نورولوژي محسوب ميشود زيرا برخي بيماريها ميتوانند روي نوشتن افراد تاثير بگذارند و پزشکان قادرند از اين امر به عنوان نشانهاي براي تشخيص بيماريها استفاده کنند.
اختلال در نوشتن 2 بعد دارد؛
بعد اول، بعد ساختاري و معنايي نوشتار است
بعد دوم، بعد زيباييشناسي خط و نوشتار.
بيماريهايي که زيبايي و زيباشناسي خط را دچار اشکال ميکنند، فقط دستخط بيمار را تغيير ميدهند اما بيماريهايي که بر ساختار و معناي نوشتار بيمار تاثير ميگذارند، گفتهها و نوشتههاي او را نامفهوم ميکنند.
پارکينسون باعث ريزنويسي ميشود
در بيماري پارکينسون، بيمار به علت کمبود دوپامين و به هم خوردن تعادل مواد شيميايي در مغز، دچار چند علامت ميشود که يکي از آنها کندي حرکت است؛ مثلا راه رفتن و حرکت دست بسيار آهسته ميشود، به طوري که بيمار براي دست بردن به سوي صورت بايد زمان زيادي را صرف کند. کندي در حرکت را در حرکات عضلات صورت و پلکها هم مشاهده ميکنيم.
اما مشکل بيماران مبتلا به پارکينسون فقط آهستگي حرکات نيست و بخش ديگري از علائم مربوط به لرزش اندامهاست. لرزش واضح در وضعيت استراحت ديده ميشود و با حرکت اندام کمتر خواهد شد.
از سوي ديگر، اين بيماري روي دستخط بيماران هم اثر ميگذارد و تاثير آن به طور عمده به صورت ريزنويسي است. خط نوشتاري بيماران بهتدريج و با پيشرفت بيماري ريز و ريزتر ميشود. به اين اختلال در علم پزشکي «ميکروگرافي» گفته ميشود؛ يعني بيمار ابتدا يک خط مشخصي داشته و لغات را با اندازه مشخصي مينوشته ولي به مرور خط ريزتر ميشود و شکل نگارش از نظر زيباييشناسي تغيير ميکند.
ترمور باعث نازيبانويسي ميشود
يکي ديگر از بيماريهايي که زيبايي خط را تغيير ميدهند، اسنشيال ترمور يا لرزش اوليه ارثي خوشخيم است. همانطور که از نام اين بيماري پيداست، ارث در آن نقش مهمي دارد. در اين بيماري، دست فرد وقتي در حال انجام کاري است، شروع به لرزش ميکند؛ مثلا وقتي ليوان آب را در دست ميگيرد، آب از آن بيرون ميريزد يا اگر عکاس باشد، نميتواند دوربين را ثابت نگه دارد و عکسها خراب ميشوند. نوع لرزش در اين بيماري درست برخلاف پارکينسون است و دست بيمار در حالت کار دچار لرزش ميشود. طبيعتا اين بيماران هنگام نگارش هم مشکلات زيادي پيدا ميکنند؛ مثلا نميتوانند امضا کنند يا هنگام نوشتن نميتوانند صاف و درست بنويسند. با پيشرفت بيماري، وضعيت بدتر هم خواهد شد. پس پارکينسون و لرزش اوليه ارثي خوشخيم 2 بيماري هستند که باعث اشکال در زيبايي خط ميشوند.
سکته مغزي باعث اختلال ساختاري نگارش ميشود
در بعضي از بيماريها اشکال در نگارش، ساختاري است؛ مثلا وقتي بيمار دچار سکته مغزي در قسمت چپ مغز ميشود، آفازي يا اختلال در گويش ايجاد ميشود. چنين بيماراني دچار اشکال در نگارش هم ميشوند. آفازي انواع مختلفي دارد؛
-در يک نوع از آن بيمار نميتواند صحبت کند ولي درک خوبي دارد؛ مثلا اگر به او بگوييم دستت را تکان بده، متوجه ميشود.
-در نوع ديگر آفازي، فرد ميتواند صحبت کند ولي درک ندارد؛ يعني اگر سوالي از او بپرسيم، نميتواند مفهوم را درک کند و قادر به پاسخ دادن نيست. در اين آفازيهاست که بيمار دچار اختلال در نوشتن ميشود. وقتي بيماري دچار آفازي در نوشتن است، حتي ممکن است هنگام نوشتن قسمتهايي را جا بيندازد. جملاتي که اين بيماران مينويسند، اختلال گرامري و ساختاري دارد.
آلزايمر و دمانس فرونتوتمپورال باعث نامفهومنويسي ميشوند
در بيماري آلزايمر و بعضي از انواع دمانس (زوال عقل يا خردسودگي) مانند دمانس فرونتوتمپورال ديده ميشود. در اين اختلال بهتدريج دايره واژگان بيمار کمتر ميشود و در نتيجه، شکل حرف زدن او نيز تغيير ميکند و جملاتش کوتاه و کوتاهتر ميشوند. فراموشي، علت اصلي کوتاه شدن جملات هستند. بيماران جملاتي دارند که دچار فقر کلمات يا عيوب ساختاري و گرامري است؛ مثلا فاعل يا فعل ندارد.
منبع:salamat.ir