بزرگنمايي:
چه خبر - سرملواني که در سال 90 در نفتکش سانچي مفقود شد و 6 سال است هيچ خبري از او نيست:
روايت پيش روي شما درباره سرملواني است که در سال 90 در نفتکش سانچي مفقود شد و 6 سال است هيچ خبري از او نيست:
4 بهمن سال 90، سرملوان کشتي نفتکش سانچي (سپيد) در 240 کيلومتري خشکي مفقود شد. کشتي سه ماه در حرکت بوده و با فاصلهاي حدودا 240 کيلومتري با خشکي سرملوان کشتي مفقود ميشود؛ سرملواني با 25 سال سابقه کار که 6 سال است هيچ ردي از او نيست. سرملوان 57 سالهاي که پيش از بازنشستگياش در دريا مفقود ميشود و هيچکس هم روايتي ندارد تا بگويد چرا سرملوان مقدم نيست؟
در ماده 1022 قانوني مدني آمده است: اگر کسي در نتيجه واقعهاي به غير آن چه در فقرهي 2 و 3 ماده 1020 (مفقودي در زمان جنگ و وقتي که يک نفر حين سفر بحري در کشتي بوده که آن کشتي در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاريخ تلف شدن کشتي گذشته باشد بدون اين که از آن مسافر خبري برسد.) مذکور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده و يا در طياره بوده و طياره مفقود شده باشد وقتي ميتوان حکم موت فرضي او را صادر کرد که پنج سال از تاريخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون اين که خبري از حيات مفقود رسيده باشد.
در آن زمان کارشناسهاي شرکت ملي نفتکش احتمال داده بودند که سرملوان مقدم داخل آب افتاده و به سمت يک خشکي رفته است و ممکن است از آنجا خبر بدهند که او زنده است ولي خبري نشده است.
مفقود شدن يک سرملوان در يک نفتکش و بيخبري 6 ساله، موضوع ساده و پيشپاافتادهاي نيست. اينکه چرا پيگيريهاي لازم انجام نشده و روند قانوني به تعويق افتاده و همه چيز بلاتکليف است، بيشترين آسيب را به خانواده سرملوان مقدم رسانده است.
دخترش ميگويد پدرم مرد مذهبي و کاردرستي بود و کاري با کسي نداشت؛ هيچ مشکل خانوادگياي هم نداشتيم که بگوييم پدرم فرار کرده است. تنها خواسته او اين است که نام پدرش فراموش نشود و همانطور که به کشورش خدمت کردهاند مراقب خانوادهاش هم باشند.آنها به همه ارگانها نامه زدهاند و خواستار عنوان شهادت براي پدرشان هستند.
روايت راهبه مقدم دختر سرملوان عباس پورقرباني مقدم، سرملوان کشتي نفتکش سانچي (سپيد سابق) از اين اتفاق:
«پدرم سرملوان شرکت ملي نفتکش در کشتي سانچي بود؛ البته آن زمان بهنام سپيد بود و بعدها سانچي شد. سال 90 بود که نفتکش از ترکيه بار گرفته بود و به سمت مصر در حال حرکت بود که در فاصله 150 مايلي از خشکي پدرم مفقود شد.
بعد از ساعت ناهار ميبينند که پدرم نيست. تا قبل از آن بوده و همه خدمه هم او را ديدهاند ولي ساعت ناهار که ميشود هرکس غذايش را ميخورد و حواسشان نبوده که پدر من نيست. بعد از آن هم ديگر هيچ خبري از او نيست.
وسط آب پدر من کجا ميخواست برود؟ 4 بهمن در آن سرما چطور ميخواست فرار کند؟
فرداي همان روز به هر دو برادرم که در شرکت ملي نفتکش کار ميکردند گفتند که پدرتان مفقود شده و ميتوانيد از طريق مراجع قضايي پيگيري کنيد.گفتند 5 سال صبر کنيد شايد پيدا شد. طبق قانون ما را به 5 سال بعد ارجاع دادند؛ اما 6 سال گذشته و روند قانوني و دادگاهي نه تنها تمام نشده که هيچ نتيجهاي هم نداشته است.
آنها تمام قايقها و جليقههاي نجات را گشتند تا ببينند چيزي کم نشده باشد چون اين امکان را ميدادند که پدر با قايق نجات رفته باشد ولي چيزي پيدا نکردند. حتي ميگفتند غواص هم فرستادهاند ولي چيزي پيدا نکردند؛ نه داخل آب نه داخل کشتي.
خانوادههاي حادثه نفتکش سانچي ميدانستند که عزيزانشان در اين کشتي بودند و حادثهاي پيش آمده ولي نميتوانند درد نبودن عزيزانشان را تحمل کنند. ما هم همين حال را داشتيم؛ با اين تفاوت که حادثهاي رخ نداده بود و نميدانستيم پدرمان چرا نيست؟
60 سال بابا که تمام شد، بازنشست شد و مادرم حقوق بازنشستگياش را ميگيرد ولي سنوات به او تعلق نميگيرد. شان و منزلت پدر من کمتر از عزيزان دريانورد سانچي نيست و جانش را براي همين شرکت داده. چرا به داد ما نميرسند؟
ما هيچ احتمالي نميتوانيم بدهيم که پدرم چرا مفقود شده و ممکن است چه اتفاقي برايش افتاده است؟ در کشتي نه دوربيني بوده نه چيز ديگري که وارسي کنند و ببينند پدرم چطور مفقود شده است»
اينها را دختر سرملوان عباس پورقرباني مقدم ميگويد؛ سرملواني که به شکل عجيبي مفقود شده و در اين 6 سال هيچ ردي از او نيست. حالا حادثه نفتکش سانچي زخمشان را باز کرده و از اين بيخبري گلايه دارند.
اظهار نظر کاپيتان مصطفي قبادي درباره مفقود شدن سرملوان عباس پورقرباني مقدم:
در همين ميان مصطفي قبادي، کاپيتان بازنشسته کشتي که دورادور در جريان مفقودشدن اين سرملوان بوده، با اشاره به اينکه اين مسئله ممکن است اتفاق بيفتد و اين مورد تنها مورد مفقودي نبوده، ميگويد: «مفقودشدن خدمه کشتي تحت تاثير عوامل مختلفي است. (البته ذکر اين موارد به اين معني نيست که سرملوان مقدم با اين دلايل مفقود شده است) احتمال اول اين است که فرد براي رفتن به يک کشور ديگر فرار کند که در اين مورد با توجه به فاصله زياد از کشتي و اينکه خدمه او را ديدهاند و به يک باره ناپديد شده کاملا منتفي است. مورد ديگر اين است که به دلايلي چون حال بد يا تصميم به خودکشي داخل آب پريده باشد.»
قبادي در خصوص اظهارنظر دختر سرملوان مبني بر فرستادن غواص داخل آب و پيدا نکردن او نيز ميگويد: «مگر کشتي داخل حوض و استخر خانه بوده که غواص فرستادند؟ وقتي کسي داخل پهنه وسيع دريا بيفتد به هيچوجه ديده نميشود مگر اينکه سريع متوجه بشوند يا آن فرد از وسايل امداد و نجات مانند جليقه و حلقه استفاده کرده باشد. اينکه شخصي داخل آب بيفتد و چند ساعت بعد متوجه بشوند و دنبال او باشند کار بيهودهاي است.» اين در حالي است که طبق گفتههاي دختر سوملوان قبادي هيچکدام از وسيلههاي امداد و نجات کم نشده بودند.
اين کاپيتان بازنشسته کشتي درباره ورود قانون به اين مسئله ميگويد: «بايد تمام حالات و روحيات فرد در کشتي مورد بررسي قرار گيرد تا ببينند آيا مشکلاتي داشته که بتوان گفت او خودکشي کرده است يا نه؟ چون ممکن است تحت تاثير دارو يا... حالش بد شده باشد. در واقع تمام اين موارد بايد مورد بررسي قرار گيرد تا هم خانواده از بلاتکليفي دربيايند هم از اينگونه اتفاقات جلوگيري شود.»
منبع:khabaronline.ir