بزرگنمايي:
چه خبر - چرا جوانان امروز طرفدار ازدواج سفيد هستند؟
بسياري از زوجهاي جوان به دليل عدم آشنايي و در پاره اي از موارد نبود آگاهي کافي درباره نحوه برخورد با روابط عاطفي و زناشويي بين همسران ، با مشکلاتي مواجه هستند، که متاسفانه اين مشکلات در برخي از موارد تبديل به بحران هاي خانوادگي مي گرد که آثار آن در معضلاتي همچون افزايش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبي جنسي و.... قابل مشاهده مي باشد . سيمرغ با هدف پيش گيري از ايجاد اين گونه مشکلات و با احترام به حريم خانواده ، جهت افزايش دانايي زوجهاي جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهيه و ارائه مطلب زير نموده است.
هرچند سنتگريزي، امنيت اقتصادي و سودمندي رابطه، شراکت مالي، تعهدگريزي، ترس از بيخانماني، گسست از خانواده و موارد ديگر در انتخاب ازدواج سفيد موثر هستند.
عصر روز دوشنبه بيستم آذر 96، در انجمن جامعه شناسي در دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، موضوعي مورد بررسي قرار گرفت که مدتهاست مناقشه برانگيز شده است. موضوعي که در اين نشست به آن اشاره شد، همان چيزي است که پيش از آن «ازدواج سفيد» يا «همباشي» گفته ميشد و حالا در تحقيق فرزانه فرامرزي، نام «همباليني» به خودش گرفته است چرا که به گفته او، بهترين توصيف براي زندگي دو نفر است که با هم زندگي ميکنند و رابطه جنسي هم دارند اما شامل قرارداد ازدواج نميشوند. او اين تحقيق را به عنوان تز دکتري در رشته جامعهشناسي انجام داده و از زندگي جواناني خبر ميدهد که «خوانشي نو از مفهوم ازدواج» دارند.
دکتر فرزانه فرامرزي با اشاره به سختيهاي پيدا کردن چنين مواردي که در تحقيق همکاري داشته باشند، گفت: اين مطالعه به مدت دو سال روي 15 زوج همبالين تهراني در سنين بين 25 تا 35 سال انجام شده، يعني افرادي که تصميم گرفتند بدون ثبت رسمي و شرعي ازدواجشان، با همديگر زير يک سقف زندگي کنند و البته همانطور که از اسم اين موضوع پيداست، با همديگر همبالين باشند.در واقع داشتن رابطه جنسي، يکي از فاکتورهاي اصلي در چنين روابطي است.
او سپس به ريشه هم باليني اشاره کرد که از کشورهاي غربي نشات گرفته: انقلاب جنسي اواخر دهه 60 ميلادي در کشورهاي اروپايي و امريکايي رفته رفته سبک زندگي را تغيير داد. تا قبل از آن، اين اعتقاد وجود داشت که نيازهاي جنسي بايد در چهارچوب ازدواج برطرف شود اما بعد از آن، بنيانهاي فلسفي مختلفي بنا گذاشته شد، سن ازدواج افزايش پيدا کرد، فردگرايي شدت گرفت و شکلهاي جديدي از زندگي خانوادگي به وجود آمد. اين مساله رفته رفته شکل بيشتري به خودش گرفت تا آنجا که آمريکاي دهه 70، شاهد 400 هزار زوج همبالين بود اما در دهه 80 به يک ميليون و پانصد هزار زوج رسيد و در سال 2010 آمارها هفت ميليون زوج را نشان ميدهند که بدون ثبت ازدواج، زندگي مشترک دارند.
دکتر فرامرزي به آمارهايي از کشورهاي ديگر هم اشاره کرد به عنوان مثال بريتانيا که در سال 1997، سه درصد از زناني را داشته که زندگي مشترک بدون ازدواج داشتهاند اما اين تعداد در سال 1998 به 26 درصد رسيده است. اما کشورهاي شرقي هم از اين قاعده مستثني نيستند به طوري که ژاپن در سال 1987 شاهد سه درصد زوج همبالين بوده، در سال 2005 هشت درصد و در سال 2006 يعني تنها يک سال بعد، اين ميزان با رشد چشمگيري به 20 درصد رسيده است. اين در حالي است که تعداد فرزنداني هم که از اين زندگي مشترک به دنيا ميآيند در حال افزايش است به عنوان مثال در دانمارک، نروژ و سوئد، بيش از 50 درصد کودکان در خانوادههاي همبالين متولد ميشوند.
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : ازدواج سفيد چه حاصلي دارد؟
وضعيت ازدواج سفيد يا همان همباليني در ايران
اما آنطور که اين جامعهشناس در تحقيقش به آن اشاره ميکند، از ايران و بسياري ديگر از کشورهاي ديگر خاورميانه، هيچگونه آماري در دست نيست و با اين که چنين شکلي از زندگي، زير پوست جامعه در حال شکل گرفتن است، همواره با انکار رو به رو ميشود.
فرامرزي با اشاره به اين که بعضي مسئولان حتي چنين سبکي از زندگي را نميشناختند، گفت: دست من براي انجام اين تحقيق خالي بود و بسياري از کساني که براي گرفتن آمار به آنها مراجعه ميکردم ميگفتند اصلا مگر چنين چيزي وجود دارد؟ اما به عنوان يک جامعهشناس وظيفه خودم دانستم اين تحقيق را انجام دهم تا با شناختن آنچه در جامعه ميگذرد ببينيم چرا جوانها اين سبک زندگي را انتخاب ميکنند و بتوانيم راهکارهايي براي آن ارائه دهيم نه اين که چشممان را بر واقعيت ببنديم مخصوصا وقتي مشاهدات نشان ميدهند که چنين سبک زندگي در ميان جوانان در حال گسترش است.
اما واقعيتها چه چيزي ميگويند و چرا با همه مخاطراتي که زندگي مشترک بدون ثبت رسمي و شرعي دارد، عدهاي اين سبک زندگي را انتخاب ميکنند؟
آنچه در اين پژوهش به دست آمده پاسخ اين سوال است. پاسخ زوجهاي همبالين براي انتخاب اين زندگي مشترک شامل اين عبارتهاست: سنتگريزي، امنيت اقتصادي و سودمندي رابطه، شراکت مالي، اصالت نيازهاي عاطفي و جنسي، تعهدگريزي، ترس از بيخانماني، گسست از خانواده، لذتجويي، نياز به همدلي و گريز از تنهايي، تعهدات پرتکلف ازدواج، عدم اعتقاد به اوامر ديني، اهميت عشق، شکاف بين بلوغ جنسي و بلوغ اقتصادي، ناکامي در ازدواج، دم غنيمت شمردن، استقلال، گرايش به سبک نوين زندگي و به طور کلي خوانشي نو از مفهوم ازدواج.
با همه اينها، ازدواج سفيد چه عواقبي دارد؟
دکتر فرامرزي ميگويد مهمترين چيزي که در مصاحبهکنندهها ديده، ترس است، نوعي ترس که آنها را در مرز بين بودن و نبودن قرار ميدهد: مشکلات مختلفي در اين نوع زندگي وجود دارد مخصوصا براي زنان که سلامت جسمي آنها را به خطر مياندازد به عنوان مثال آنها در معرض سقطهاي مکرر قرار ميگيرند، تعارض با قوانين و عرف هم ديگر مشکلاتي که است خود اين افراد هم به آن واقفند، اما آنچه در بيشتر اين زوجها ديده ميشود نوعي ترس است، ترس ناشي از پنهان کردن رابطهشان از خانواده، همکاران و اقوام. آنها در دنيايي پر از ابهام و نگراني زندگي ميکنند، بين هست و نيست قرار دارند و در طول مصاحبه اذعان ميکردند که دنيايشان مبهم و وهمآلود است.
اين جامعه شناس با بيان اين که همباليني را بايد نه در جايگاه خانواده ديد و نه در جايگاه فحشا، تاکيد کرد: اين زندگي، سبک جديدي است که بر اساس آن، کنشگر با علم به سختيها و مزايايي که دارد، دست به انتخاب ميزند. او ميداند که اين زندگي پيامدهايي دارد ولي با اين حال دست به انتخاب ميزند و بر حسب موقعيتش که شايد نتواند يا نخواهد تنها زندگي کند يا تشکيل خانواده بدهد، همباليني را انتخاب ميکند. اين سبک زندگي با همه سختيهايش در حال رشد است و شايد وقتش رسيده باشد به جاي اين که چنين مواردي را انکار کنيم، سياستگذاران به دنبال راهکارهايي براي آن باشند.
اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : صحبت هاي زوجي که به سبک سفيد زندگي مي کنند
ازدواج سفيد يا همباليني انتخاب است يا اجبار؟
دکتر عاليه شکربيگي، جامعهشناس ديگري بود که در اين نشست حضور داشت. اين محقق حوزه زنان و خانواده، با اشاره به اين که مهمترين چيزي که بايد در اين نوع زندگي به آن توجه کرد اين است که ببينيم جامعه چنين راهکاري را به جوانها داده يا آنها اين راهکار را به جامعه تحميل ميکنند؟ گفت: درواقع بايد ببينيم همباليني انتخاب افراد است يا نوعي اجبار؟ بايد ديد سختيهاي ازدواج رسمي چقدر زياد است که افراد با علم به تمام سختيها، ميپذيرند در چنين رابطهاي قرار بگيرند. اين موضوعي است که مسئولان بايد به آن توجه کنند و با حل کردن مشکلات اقتصادي و حتي قوانيني که درباره ازدواج و طلاق وجود دارد، دغدغه جوانان براي ازدواج رسمي را کم کنند.
او در ادامه تاکيد کرد که البته مشکل فقط اقتصادي نيست و بايد کار فرهنگي هم انجام شود: در تحقيقي که در امريکا انجام شد که چرا به جاي ازدواج، همباليني انتخاب ميشود، اين جواب داده شد که مشکل فقط اقتصادي نيست بلکه ازدواج، آزادي و استقلال افراد را سلب ميکند و همباليني تعهد کمتري به وجود ميآورد. بنابراين شايد ما بايد افراد مسئوليتپذيرتري را تحويل جامعه بدهيم و اين نيازمند فعاليت مناسب آموزش و پرورش است.
دکتر شکربيگي با اشاره به اين که تکليف فرزندآوري در زندگي همباليني چه ميشود؟ گفت: نتايج تحقيقات ميگويد بيشترين آسيب را در اين نوع زندگي، زنان متحمل ميشوند و همچنين فرزنداني که از اين نوع زندگي ممکن است به دنيا بيايند. در جوامع ديگر، همباليني پذيرفته شده و قوانين حمايتي براي اين نوزادان وجود دارد بنابراين شايد در کشوري مانند سوئد، رشد همباليني پذيرفته باشد که بيشترين آمار اين نوع زندگي را دارد و فرزندان اين نوع زندگي تحت حمايت قرار ميگيرند، اما در کشوري مانند ما که قانون و عرف چنين پديده جديدي را به رسميت نميشناسند، ميتوان گفت اين سبک زندگي به شدت شکننده و آسيبرسان است.
منبع : khabaronline.ir