بزرگنمايي:
چه خبر - بهترين برخورد با دختر و پسري که با جنس مخالف رابطه دارد چيست
« نوجواني » يکي از بحراني ترين دوره هاي زندگي انسان هاست. هويت يابي در اين سنين شروع مي شود و تا مدت ها ادامه دارد. از يک سو نوجوان تکليف خودش را با خودش نمي داند و هر روز يک برنامه جديد براي آينده اش دارد، از سوي ديگر تغييرات هورموني و فرآيندهاي رشد موجب مي شود که دچار مشکلاتي با خانواده اش، دوستان و جامعه شود.
احتمالا خانواده ها هم متوجه اين بحران هستند. بعضي ها به خوبي از پس مديريت دوره نوجواني برمي آيند. بعضي اما اوضاع را خراب تر مي کنند، ارتباط شان را با فرزندشان از دست مي دهند و در نهايت تاثير عميقي روي آينده اجتماعي - ارتباطي - شغلي فرزندشان مي گذارند.
شايد يکي از چالش برانگيزترين اتفاق ها براي خانواده ها در اين دوره، برقراري ارتباط عاطفي با جنس مخالف است. آنها نمي دانند که با اين وضعيت چگونه روبرو شوند و عموما کار را خراب تر مي کنند. اين مطلب، راه هاي چگونگي رويارويي با اين وضعيت است.
آيا برقراري ارتباط در اين سنين درست است؟
احتمالا در دسترس ترين پاسخ خانواده ها به اين سوال اين است که جلوي اين حرکت را بگيرند. بعضي از خانواده ها اين اتفاق را خط قرمز خانوادگي خود مي دانند و با نوجواني که ارتباط برقرار کرده، بدترين واکنش ها را نشان مي دهند.
کلينيک هاي مشاوره و روانشناختي با دختران و پسران و نوجوانان مضطرب و نگراني که به علت برقراري ارتباط سرکوب شده، اعتماد به نفس و آرامش خود را از دست داده اند، غريبه نيستند. واقعيت اين است که از لحاظ رواني و فيزيولوژيکي، خيلي عجيب نيست که در اين سنين، نوجوانان تمايل به برقراري ارتباط عاطفي داشته باشند. يعني بعد از شروع بلوغ و ترشح هورمون هاي جنسي در دختر و پسر، تمايلات دگرجنس خواهانه هم در آنها شکل مي گيرد. نوعي نياز به برقراري ارتباط عاطفي و هيجاني و نيز ارتباط جسمي.
اين يک فرآيند طبيعي است و تا قرن هاي متمادي انسان ها وقتي به سن بلاوغ مي رسيدند اقدام به برقراري ارتباط براي تشکيل زندگي مشترک مي کرده اند؛ بنابراين اينکه نوجواني تمايل به برقراري ارتباط داشته باشد يا عاشق شود يا در ذهنش به اين موارد فکر کند، اصلا چيز عجيبي نيست. خيال تان را راحت کنم، به سلامت روان نوجواني که به اينجور چيزها فکر نمي کند، بايد شک کنيد!
درمواجهه ارتباط فرزندمان با جنس مخالف چه واکنشي نشان دهيم؟
وقتي از رابطه نوجوان تان با جنس مخالف آگاه شديد، اين کارها را انجام دهيد :
ارتباط خودتان را با فرزندتان حفظ کنيد
اين اصل، مهمترين اصل تربيت فرزندان است. والدين بايد به گونه اي با نوجوان تعامل کنند که خانواده مهمترين منبع ارتباطي براي او باشد. در واقع خانواده اي در تربيت فرزندش موفق شده است که فرزند نوجوانش اگر رابطه اي برقرار کرد يا تمايلي به فردي داشت، آن را ابتدا با والدين يا حداقل يکي از والدين در ميان بگذارد.
نوجوان زماني مي تواند اين کار را انجام دهد و خانواده را در جريان بگذارد که مطمئن باشد واکنش خانواده نسبت به اين ماجرا وحشتناک نخواهد بود. مثلا اگر نوجوان متوجه باشد که با فهميدن خانواده، دوره پر تنشي شروع خواهد شد، سرکوب مي شود، مورد خشونت قرار مي گيرد يا سرزنش ها و اضطراب هاي جديدي برايش شروع خواهند شد، ترجيح مي دهد اساسا قيد اطلاع رساني به خانواده را بزند. چنين نوجواني مستعد آسيب در روابط عاطفي است و به واسطه اينکه پتشوانه تجربي و حمايتي و آموزشي ندارد، احتمالا دچار مشکلات در رابطه يا حتي سوءاستفاده خواهد بود.
نوع دوم خانواده هايي هستند که با مطلع شدن از اين ارتباط، اصولا شروع به نصيحت و سرزنش مي کنند و تلاش مي کنند که ارتباط نوجوان شان را قطع کنند. نتيجه اينکه شايد موفق شوند که فرزندشان را از ادامه ارتباط منصرف کنند ولي مشکل اينجاست که احتمالا نوجوان در تجربه هاي بعدي ترجيح مي دهد که خانواده را در جريان اين اتفاق ها قرار ندهد.
نوع سوم خانواده هايي هستند که بعد از فهميدن ماجرا، به احساس نوجوان شان احترام مي گذارند. او را براي اين ارتباط سرزنش نمي کنند. اين خانواده ها آگاهانه سعي مي کنند که ارتباط شان را با فرزندشان حفظ کنند تا نوجوان بتواند به راحتي مشکلاتي که پيش مي آيد را با آنها در ميان بگذارد ولي در عين حال تلاش مي کنند فرزندشان را راهنمايي کنند.
اين راهنمايي به معناي نصيحت نيست بلکه آنها واقعيت هاي موجود را درباره ارتباط هاي نوجواني مي گويند. مثلا همانقدر که به احتمال بي ثباتي اين رابطه ها اشاره مي کنند، به جذاب بودنشان هم اشاره مي کنند، به اينکه کنجکاوي نوجوان را برمي انگيزاند.
با نوجوان تان صادقانه صحبت کنيد
آمارها نشان مي دهند که نوجوانان بيشترين اطلاعات ارتباطي را از همسالان مي گيرند و تنها درصد کمي را از والدين مي گيرند؛ اين در حالي است که همسالان هميشه اطلاعات مبهمي از اينگونه روابط دارند و والدين مشخصا دقيق ترين اطلاعات را دارند.
بنابراين نسبت به روابط، هيجان ها و احساس هايي که افراد مي توانند در اين دوره تجربه کنند، با نوجوان تان حرف بزنيد و اطلاعات دقيق به او بدهيد. سعي نکنيد اطلاعات دلهره آور در اختيار او قرار دهيد. اينکه اينگونه روابط موجب بدبختي آدم ها مي شود يا ايجاد احساس گناه در نوجوان، کمکي به مديريت اين وضعيت نمي کند. منصف باشيد و اطلاعات دقيق در اختيارش قرار دهيد.
پذيرش تان را بالا ببريد
منظورم اين نيست که هر اتفاقي افتاد با آغوش باز بپذيريد، نه؛ پذيرش يعني اينکه آرامش خود را در مواجه شدن با برخي اتفاق هاي فرزندتان بالا ببريد. نوجواني که با مسئله اي روبرو شده است، خود به اندازه کافي استرس و تنش دارد. بهتر است شما با آرامش تان، وضعيت رواني فرزندتان را بيشتر دچار تنش نکنيد.
لزومي ندارد در آن لحظات شروع کنيد به پيش بيني هايي که از اين رابطه کرده بوديد، اينکه اين رابطه از اول اشتباه بوده است. جو حمايتي خانواده را به گونه اي پيش ببريد که فرزندتان به خانواده اعتماد کند. آنقدر پذيرش داشته باشيد که نوجوان تان بتواند اتفاق هاي عجيبي که برايش افتاده را با شما در ميان بگذارد. در واقع خانواده بايد اولين حريم امن نوجوان باشد.
کنترل نکنيد
بعضي از خانواده ها تمام تلاش خود را مي کنند که فرزند نوجوان شان را کنترل کنند. چک کردن گوشي، زير و رو کردن وسايل شخصي اش براي پيدا کردن نشانه هاي خطر! يا پيگيري کردن کارهاي روزمره زندگي نوجوان. نوجوان ها متوجه اين کنترل ها مي شوند. آنها (و در کل همه انسان ها) نسبت به کنترل شدن حساس هستند. کنترل ارتباط را قطع مي کند، اعتماد را از بين مي برد و نوجوان را از خانه گريزان مي کند. به حريم شخصي نوجوان احترام بگذاريد ولي هميشه خود را براي شنيدن حرف هاي نوجوان تان درباره رابطه عاطفي اش آماده کنيد.
خط قرمزها را مشخص کنيد
به جاي تهديدها يا نصيحت هاي مکرر، با در نظر گرفتن وضعيت خانوادگي، خط قرمزهايي را براي اين ارتباط مشخص کنيد. محدوديت هاي خانوادگي را با او در جريان بگذاريد. محدوديت هايي مثل محدوديت هاي زماني ارتباط، استفاده تلفني و ...
حتي مي توانيد محدوديت رابطه جنسي را با قاطعيت با آنها در ميان بگذاريد. متاسفانه خانواده ها از صحبت کردن در اين موارد به شدت گريزان هستند و چه بسا مي ترسند که با صحبت کردن در اين باره، فايل هايي در ذهن نوجوان باز کنند که فرزندشان قبلا توجهي به آنها نداشته است.
اگر تا اين زمان آموزش جنسي به فرزندتان نداده ايد، سعي کنيد به شيوه هاي مختلف او را آگاه سازيد. مثلا مي توانيد کتاب هاي خوبي در اين باره براي هديه دادن به فرزندتان پيدا کنيد.
با دوست فرزندتان ارتباط برقرار کنيد
در صورتي که مقدور باشد، با فردي که فرزندتان با او دوست شده، آشنا شويد. او را به خانه يا به يک گردش چند ساعته در شهر دعوت کنيد. حسن نيت تان را هم به فرزندتان و هم به دوستش ثابت کنيد و نشان دهيد که به احساس آنها احترام مي گذاريد.
با اين کار مديريت بيشتري روي ارتباط آنها خواهيد داشت. با اين کار احتمالا آنها مخفي کاري نمي کنند و مشکلات شان را با شما در ميان مي گذارند. خطوط قرمز را رعايت مي کنند و طبق اصول خانوادگي شما پيش مي روند.
اين شکل از ارتباط عموما براي خانواده ها بسيار سخت است، مخصوصا اگر دخترشان در ارتباط باشد ولي واقعيت اين است که با جنگ و دعوا و تنش کاري پيش نمي رود.
غلامرضا ميناخاني، کارشناس ارشد روانشناسي
منبع : ماهنامه سپيده دانايي