بزرگنمايي:
قصه تلخ جابجايي دو نوزاد در بيمارستان
بعداز ظهر يک روز سرد پائيزي ( 25 آذر 93)، 2 نوزاد پسر در يک بيمارستان شهر شيراز متولد شدهاند، نوزداني که فاصله چشم گشودنشان به دنيا، 20 دقيقه بيشتر نيست. اما سرنوشت آنان را به اندازه دو برادر به هم نزديک کرده است. روزيکه مهيار و اميرمحمد چشم به اين دنيا گشودند، هيچ کس گمان نميکرد که چه سرنوشتي برايشان رقم خورده است، سرنوشتي که از يک مچبند و جابهجايي آن آغاز شد و دو زندگي را به هم ريخت! والدين دو نوزاد، بياطلاع از جابهجايي مچبندهايي که هويت پسرهايشان بود، آغوش گرمشان را ماواي فرزنداني کردند که قرار بود روزگارشان را پر از شادي و نشاط کند اما دست روزگار، سرنوشت ديگري براي آنان رقم زده بود.
اميدوار، پدر مهيار در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار کرد: مهيار 9 ماهه بود که براي انجام آزمايش خون به يکي از درمانگاهها مراجعه کرديم و مشخص شد گروه خوني مهيار با گروه خوني من و مادرش متفاوت است! او A مثبت بود اما من O و مادرش B مثبت، و اين آغاز تلخ قصه ما بود. ابتدا به ما گفتند اين موضوع، غيرممکن نيست، اما راضي نشديم و به پزشک متخصص مراجعه کرديم و او آب پاکي را روي دستمان ريخت و گفت مهيار فرزند ما نيست!
کاش براي لحظهاي خودمان را بهجاي پدر و مادر مهيار ميگذاشتيم، اينکه يک روز بگويند اين بچهاي که در آغوش گرفتهايد، به او مهر ورزيدهايد، تمام عشق و محبت خود را نثارش کردهايد، اصلا فرزند شما نيست!
اميدوار ادامه داد: آزمايشهاي پرهزينه دي.ان.اي را قبول کرديم و انجام داديم و بعد از 2 ماه جواب حرف پزشک متخصص خون را تاييد کرد، اينکه مهيار فرزند ما نبود! با راهنمايي پزشکان، در دستگاه قضايي و پزشکي قانوني طرح دعوي کرديم و بنا به تاکيد قاضي، به دانشگاه علوم پزشکي مراجعه کرديم.
او گفت: بعد از 2 هفته از طريق معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکي شيراز اطلاع دادند که همزمان با تولد فرزند ما در بيمارستان مورد نظر، پسر ديگري چشم بهدنيا گشوده که اکنون با پدر و مادرش در خرامه سکونت دارند.
اميدوار با ابراز ناراحتي و گلايه از دانشگاه علوم پزشکي و دستگاه قضايي، گفت: امروز به ما ميگويند خب اشتباه شده است، برويد و فرزندانتان را عوض کنيد! مگر ميشود! حتي تصورش هم مشکل است، کودک يکسالهاي که يکسال در آغوش مادر و پدري زندگي کرده، مگر ميتوان بهراحتي او را از خانواده جدا کرد؟
پدر مهيار گفت: زماني که اميرمحمد را براي اولينبار ديدم، متوجه شباهتهاي او با خودمان شدم و ديدن او مرا بسيار خوشحال کرد، اما مگر ميتوانم مهرم نسبت به مهيار را بهراحتي فراموش کنم، مگر فرزندان ما کالا هستند که اشتباه جابهجايي آنها بهراحتي و با تعويض جايشان، قابل رفع باشد.
اميدوار به شدت از آنچه همکاري نکردن با آنان عنوان ميکرد گلايه داشت و خواستار رسيدگي دقيق به اين اتفاق و علت آن بود.
پدر مهديار بيان کرد: با يک روانشناس کودک صحبت کرديم و نظرش اين است که دو ماهي را خانوادهها در کنار هم زندگي کنند اما هزينه استفاده از مشاور زياد است و حداقل درخواست ما اين است که در اين قسمت بخشي از هزينه را تقبل کنند.
وي گفت: حالا بيش از زماني که فهميديم مهيار فرزند ما نيست، ميترسيم. نگران آينده بچه ها هستيم که در جايي که ادعا داريم قطب پزشکي کشور است چنين اتفاقي بيفتد و معلوم نيست که با جابهجايي بچهها در آينده ما را مواخذه نکنند.
اميدوار تصريح کرد: 20 دقيقه فاصله تولد بچهها بوده و اين تخلف رخ داد اما هيچ يک از مسئولان حتي يک عذرخواهي ساده هم نکردهاند، حال آنکه من بهعنوان يک پدر زماني که موضوع را از زبان پزشک شنيدم، تا مرز سکته پيش رفتم، چه فکرها که نکردم و چه مشکلاتي که از سر نگذرانديم.
اما کشاورز، پدر اميرمحمد در گفتوگو با ما اظهار کرد: من هم مثل آقاي اميدوار، نميدانم چطور ميتوان اين احساس تلخ را بيان کرد، اينکه بگويند اين کودک، که دلبند تو هست، فرزندت نيست! حالا برو و با فرزند خودت او را عوض کن!!
او با تصريح اينکه حاضر نيست از مهيار و اميرمحمد دل بکند، گفت: شايد بهترين نقطه اين اتفاق، آشنايي دو خانواده با هم باشد، اشتباه يک سيستم ما را به مشکلي دچار کرده است که حل آن بسيار دشوار خواهد بود. من از رسانهها درخواست دارم که آنان موضوع را پيگيري کنند شايد يک مسئول شجاع پيدا شود و مسئوليت اين اتفاق را بپذيرد.
پدر اميرمحمد گفت: براي آنکه بتوانيم اين دو کودک را از خانواده فعلي جدا کنيم و به خانواده واقعي خود برگردانيم، نيازمند زمان هستيم، بايد مدتي را هر دو خانواده با يکديگر زندگي کنند تا بچهها انس بگيرند، اگر نه ضربه روحي شديدي به آنان وارد خواهد شد. شخصا به هيچ عنوان از حق قانوني خود و فرزندم نخواهم گذشت، قطعا قانون براي يک شهروند ايراني حقوقي قائل است که بايد مسئولاني که عامل تضييع آن هستند، پاسخگو باشند.
اکنون مدتي است که اين دو خانواده ساعتهاي زيادي را با هم ميگذرانند، حال آنکه يکي از آن دو در شيراز و ديگري در خرامه ساکن هستند و اين کنار هم بودن هزينههاي سرسامآوري براي آنان ايجاد کرده است.
بيترديد، آنان فرزندان خود را با يکديگر عوض نکردهاند، هيچ دخالتي در جابهجايي اين دو کودک نداشتهاند و تنها به يک همراهي، همدلي و تحمل بخشي از زيانهاي مادي و معنوي مشکل قانع هستند، اما تاکنون و به گفته آنان، هيچ يک از اين خواستهها محقق نشده است.
منبع: ايسنا