بزرگنمايي:

چه خبر - چطور جواب آدم‌هاي منفي را بدهيد بدون اينکه خودتان منفي شويد؟

آيا تا به حال دوست، همکار يا فردي در خانواده داشته‌ايد که مدام حال‌تان را بگيرد و حس بدي به شما بدهد؟ اين کار چه عادت او باشد و چه از خصوصيات اخلاقي او و چه هر چيز ديگري، به هر حال اين آدمها گاهي مي‌توانند چالش‌هاي جالبي در زندگي‌مان ايجاد کنند!
آدمهاي «سمي» يا «منفي» مي‌توانند نقش مهمي در زندگي ما ايفا کنند و اگر دقيق‌تر نگاه کنيم مي‌توانيم ببينيم که در واقع هيچکس ذاتا منفي يا سمي نيست و صرفا مشکلي وجود دارد که باعث مي‌شود از ديد ما منفي به نظر برسد.
واقعيت اين است که چيزهاي زيادي مي‌توانيم از اين موقعيت‌ها ياد بگيريم. در اين مطلب به شما مي‌گوييم با چنين افراد و شرايطي چطور راحت‌تر برخورد کنيد. فقط کافيست يادتان باشد به جاي اينکه با يک اردنگي چنين آدمي را از خود دور کنيد، از فرصت استفاده کنيد و در مورد خودتان چيزهايي ياد بگيريد!

يکي از اولين کارها و احتمالا مهمترين کاري که در زندگي خودم در مواجهه با افراد منفي انجام مي‌دهم اين است که از خودم مي‌پرسم چه چيزي در اين آدم مرا آزار مي‌دهد، چه چيزي باعث مي‌شود در مواجهه با اين فرد احساس بدي داشته باشم، آيا تجربه يا خاطره‌اي تلخ را به يادم مي‌آورد، آيا حس خاصي را در من برمي‌انگيزد، آيا مانعي بر سر راهم ايجاد مي‌کند.
وقتي بفهميم چه چيزي را در اين آدم دوست نداريم و حالمان را بد مي‌کند مي‌توانيم بررسي کنيم آيا چيزي است که بتوانيم اول در وجود خودمان آن را کنترل يا هماهنگ کنيم. دليل اينکه اول بايد به خودمان نگاه کنيم اين است که ببينيم اين شخص چه نقشي مي‌تواند در خودشناسي ما داشته باشد. بيشتر اوقات وقتي روي خودمان کار مي‌کنيم اين آدمها از زندگي‌مان ناپديد مي‌شوند يا تغيير مي‌کنند.
وقتي به خودتان نگاه مي‌کنيد ممکن است متوجه شويد مشکل از قضاوت شما در مورد اين آدمهاست. يا ممکن است کارهايي انجام مي‌دهند که شما دوست نداريد، شايد هم قابل اعتماد نيستند و براي همين مشکلاتي در زندگي‌تان بوجود مي‌آورند. به هر حال هدف اين است که با همان حس بد ادامه ندهيد و در عوض نسبت به چيزي که در حال روي دادن است به يک صلح يا پذيرش نسبي برسيد تا بتوانيد عامل منفي را حذف کنيد، نه لزوما آدمش را!
اگر بعد از بررسي‌ها ديديد راهي جز کنار گذاشتن آدم منفي از زندگي خود نداريد حالا مي‌توانيد با خيال راحت‌تري اين کار را انجام دهيد، موضوع اين است که دليل حذف آدمهاي منفي از زندگي‌تان اين نباشد که توان روبرويي با چيزي را که از درون خودتان آزارتان مي‌دهد نداريد. بهترين نتيجه‌اي که خواهيد گرفت اين است که انگيزه‌هاي منفي درون خودتان را پيدا مي‌کنيد.

اين هم تا حدودي با توصيه‌ي اول در ارتباط است : پيدا کردن چيزي که آزارتان مي‌دهد. کمي عميق‌تر به خودتان نگاه کنيد، فاصله گرفتن از آدمهاي منفي و وقت صرف کردن براي خودتان گاهي راهي بسيار عالي و موثر است که احساسات خودتان را در شرايط گوناگون محک بزنيد و با هم مقايسه کنيد. زمانهايي در زندگي وجود دارد که به هر دليلي مجبوريم آدمهاي منفي را اطرافمان داشته باشيم (مثلا در محيط کار)، اما اگر ياد بگيريم با فاصله گرفتن از اين افراد و وقت گذاشتن براي خودمان، خود را شارژ کنيم مي‌توانيم به يک صلح و آرامش دروني برسيم و درگير قضاوتهاي بي‌وقفه‌اي نشويم که ذهن‌مان را آشفته کند. منظور اين نيست که مجبوريم تا آخر عمر اين اشخاص را تحمل کنيم، بلکه هدف اين است که ببينيم به چه چيزي نياز داريم و در نهايت ياد بگيريم باوجود آدمهاي سمي و منفي، آرامش دروني خود را حفظ کنيم و دوست خودمان باقي بمانيم.

يکي از بزرگترين چيزهايي که مي‌توانيم گرفتارش شويم و به آن عادت کنيم، قضاوت ديگران است. گاهي اين کار را انجام مي‌دهيم بدون اينکه حتي بدانيم! قضاوت يک نفر ديگر حتي مي‌تواند آنقدر اعتياد آور باشد که آن را صرفا به دليل اينکه جزئي از نگرش و رفتار ما شده انجام دهيم و فراموش کنيم که نقاط قوت ديگران را هم ببينيم. ما ديگران را قضاوت مي‌کنيم به اين دليل که کاري را انجام نمي‌دهند که ما دوست داريم يا مانند ما عمل نمي‌کنند. دليل قضاوت ديگران مي‌تواند دستپاچگي و پريشاني، حسادت و يا حتي ترس باشد.علت قضاوت ما هر چه که باشد بايد خود را از اين عادت خودخواهانه رها کنيم. اين خود ِ شما نيستيد که قضاوت مي‌کنيد؛ بلکه اين باورها و افکار و نگاههاي خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خيالات باطل به ما القا مي‌کند که چه چيزي درست و چه چيزي نادرست است.

ما هميشه هم از علت رفتارهاي ديگران آگاه نيستيم. حتي اگر به نظر برسد اين افراد دقيقا به «شخص» شما حمله مي‌کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. يادآوري اين موضوع مهم باعث مي‌شود نه تنها در درون‌تان به صلح بيشتري برسيد بلکه کمک‌تان مي‌کند کمتر خشمگين شويد و واکنش تند نشان دهيد. همه چيز را شخصي تلقي کردن گاهي واقعا شرايط را ناخوشايند مي‌کند.

منظور اين است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوري نشان دهيد و نه به سادگي از آن چشم پوشي کنيد، بلکه بايد موقعيت را تعديل و کنترل کنيد. شما اين توانايي را داريد که با درک رفتارهاي ديگران و انتخاب يک واکنش مناسب، روي ديگران تاثير بگذاريد. بعضي اوقات مي‌توانيم بگوييم: بسيار خب او هنوز خيلي جوان و بي‌تجربه است، يا: اين سليقه‌ي اوست و اينگونه دوست دارد. بايد قبول کنيم که گاهي آدمها جوري رفتار مي‌کنند که مورد پسند همه نيست. تغيير ديدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه‌ي آنهايي که در موقعيت هستند نيز مي‌باشد.

فاصله گرفتن از بعضي از آدمها هميشه يک انتخاب است. يادتان باشد که هدف اين نيست که نسبت به افرادي که دلتان مي‌خواست هرگز در زندگي‌تان نبودند جبهه بگيريد و برايشان نقشه بکشيد، بلکه منظور اين است که در همان مرحله‌ي اول تصميم به ترک اين آدمها نگيريد و با قضاوت نادرست و بدبيني آنها را حذف نکنيد. توصيه‌هاي گفته شده را بکار ببريد و در نهايت اگر نتيجه‌‌اي را که انتظار مي‌رفت نگرفتيد انتخاب کنيد. خود شناسي و رشد شخصيت، بخش بزرگي از اين پروسه است و درک و تحسين ديگران مي‌تواند انرژي زيادي به خودتان برگرداند.

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : انرژي هاي منفي خانه تان را با اين روش از بين ببريد

اگر مي خواهيد بيشتر بدانيد : قدرت کلمات را دست کم نگيريد

منبع : زندگي ايده آل