بزرگنمايي:
چه خبر - پيامرسانها نبايد براي مردم بولتنسازي کنند
به نقل از ضرغامي، بعد از ده سال از جام جم راهي پاستور شده است؛ تغيير مکاني که حرف و حديثهاي زيادي در مورد علاقه او براي جابجايي در خود پاسور هم فراهم کرده است. علاقهاي که هر وقت با پرسش خبرنگاران مواجه شده است اين پاسخ را دريافت کرده است که «انتخابات بلاي جان انقلابيها شده است».
در يک آخر هفته بهاري مهمان مهندس ضرغامي رئيس اسبق سازمان صدا وسيما و عضو کنوني شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي فضاي مجازي شديم تا در مورد فضاي مجازي که بحث داغ اين روزهاي مردم است با او صحبت کنيم. البته قبل از مصاحبه قسمت شد ما هم مهمان صبحانههاي معروف مهندس در بالکن دفتر قديمي و نوستالژيک پاستور شويم. بعد از انتشار قسمت اول گفتگوي اختصاصي فردا با مهندس ضرغامي که با تيتر دعواي خيليها بر سر لحاف ملا است منتشر شد. قسمت دوم اين گفتگو را در ادامه مي خوانيد.
سرک کشيدن به گفتگوي خصوصي مردم کار غير اخلاقي و غير شرعي است
* بعد از اين که بحث پيام رسانهاي داخلي طرح شد در جامعه به صورت طنز مطرح شد که وقتي دو نفر با هم صحبت ميکنند نفر سوم مثلا دستگاههاي امنيتي است. در واقع بحث حريم شخصي را مطرح ميکنند. شما که در اين حوزه مسئوليت داريد حريم خصوصي در پيام رسانهاي داخلي چگونه رعايت خواهد شد؟
حريم شخصي يک موضوع بسيار مهم در فضاي مجازي است. خوشبختانه مقام معظم رهبري فتواي بسيار مهمي را در اين زمينه مطرح کردند. من قبل از اين که اين فتوا مطرح شود، با توجه به آشنايي که با نگاه رهبري دارم و همچنين آشناييم با يک نگاه سالم عقلاني مبتني بر قانون اساسي در کشور از مدتها قبل بحث حريم خصوصي را مطرح کردم و قلم زدم و در صفحات مجازي خودم گفتم. وقتي دو نفر يا چند نفر با هم خصوصي يک تعاملي دارند، بسيار کار زشت، غيراخلاقي، غير قانوني و غير شرعي است که يک نفر ديگر هم از گفتگوي آنها مطلع شود چه برسد به اينکه از آن استفاده سوء هم بکند. البته يک مواقعي استثنائاتي به وجود دارد که فقط براي مسائل امنيتي کشور است که آن هم براي حفظ امنيت خود مردم است.
حتي صاحب پيام رسان هم که آنجا نشسته به هيچ وجه نبايد به آن محتوا تسلط داشته باشد. يعني وقتي يک عکس خانوادگي رد و بدل ميشود و آن اپراتور که آنجا دسترسي دارد وقتي اين عکس را ديد بايد به اشد مجازات محکوم شود. اينها همه بايد با رمز منتقل شود. فقط با حکم قاضي آن هم با ادله کافي در مقطع خاص ميتوانند مجوز داشته باشند که به محتوا دسترسي داشته باشد. پس بحث حريم خصوصي يک بخشي مرتبط با پيام رسانها است. اين اطمينان مهمي براي مردم است، براي من مهم است. مثلا بنده در پيام رسان داخلي ميخواهم عکسي بفرستم، بعضي موقعها شک ميکنم که آدمي که پشت سيستم نشسته است آيا اين عکس خانوادگي من را ميبيند يا نه. بايد از طرف نظام اين اطمينان به من داده شود که اپراتورها امانت دار خوبي هستند و وارد فضا و حريم شخصي افراد نميشوند.
پيام رسان ها نبايد براي مردم بولتن سازي کنند
بخش ديگر مربوط به خود پيام رسانها است که بايد امنيت داشته باشند اگر يک پيام رساني که در سيسيتم انتقال ديتا آن انواع و اقسام عکس، تصوير و ويدئو منتقل ميشود اگر آدمي با استفاده از اين محتواها به درست کردن بولتن مشغول شد و آنها را نزد قاضي برد که چه نشستهاي اين تصوير مبتذل از اين فرد به فرد ديگري منتقل شد و پيام رسان هم هيچ کاري نکرده است «پس حالا يک حکم بده و رئيس پيام رسان را احضار کن» اين شيوه صد درصد غلط است. خوشبختانه دستگاه قضايي مصوبه خوبي در اين رابطه داشته و شنيدم که رئيس محترم قوه هم ابلاغ کرده و بر اساس اين ابلاغ الان اين خط کاري به دستگاههاي نظارتي و قضايي داده شده است که پيام رسانها بايد از اين جهت مصونيت داشته باشند. بالاخره مردم هر چيزي را براي هم منتقل ميکنند. به ما چه که بفهيم چه چيزي رد وبدل کردند. اين که رهبري انقلاب در مورد حجاب مطلبي فرمودند: دقيقا استدلالشان اين بود. در خانه ممکن است خانومي خلاف شرع جلوي نامحرم بي حجاب باشد زياد هم اتفاق ميافتد اين به حکومت چه ربطي دارد. در واقع اين يک جور استدلال رهبري است. اما اگر همان خانم در بيرون بي حجاب شد مثل خيلي از اتفاقات ديگر در بيرون قواعد خود را دارد؛ بنابراين ما از باب حکومت مراقبت ميکنيم. همان طور که آن بي حجابي در خانواده يعني در يک محيط بسته که ربطي به کسي ندارد اقتضا نميکند که با آن برخورد شود در اين پيام رسان هم همين است. همين مطلب ساده که مدتها قبل اين را گفتم و رهبري هم فرمودند: ممکن است توجه نداشته باشند و يک گزارشي ببرند که دراين پيام رسان اين کارها صورت ميگيرد. يک موقع علني کانالي وجود دارد که مثلا تصاوير مبتذل منتشر ميکند که قطعا اين موارد حکم خاص خودش را دارد.
در فضاي مجازي ديگر نبايد به خاطر آستين يک خانم جواب علي مطهري را داد
نکته سوم من در مورد باز بودن تلورانس است. آن هم که ميآيد در منظر عموم قرار ميگيرد تلورانسش بايد به مراتب از صدا و سيما که هيچ از سينما که تلورانسش بازتر از تلويزيون است که هيچ، از مطبوعات باز بايد بالاتر باشد. تلورانس فضاي مجازي بايد چه به لحاظ اخلاقي و يا سياسي بازتر از رسانههاي رسمي ما باشد. يعني اگر در تلويزيون يک خانمي بي آستين در فوتبال ديده شد و من بايد جواب علي مطهري را هم بدهم، اما در فضاي مجازي نبايد جواب بدهم، ما اين را در پرس تي وي هم رعايت نميکرديم. قواعد پرس تي وي متفاوت از شبکههاي داخلي ما بود، دقيقا همان اتفاقي که در هيسپان تي وي افتاد. آقاي سرافراز بعضي موقعها ميآمد توضيحات کارشناسي ميداد يعني از من مجوز ميخواست من هم تا حدي همراهي داشتم، چون فضاي فرهنگ عمومي آمريکاي لاتين مثلا برزيل خيلي متفاوت از فضاي فرهنگي مثلا کشورهاي خاورميانه است. آنجا مردم در خيابان راه ميروند شما فکر ميکنيد در حال حمام رفتن هستند حالا اگر شما در شبکه هيسپان تي وي نشان دهيد که وسط برزيل همه مردم پوشيده هستند مخاطب از همان اول برنامه شما را باور نميکند. ما بايد وسط بازي کنيم. هم آن طرفيها به ما انتقاد ميکنند و هم اين طرفي ها. ولي ما بايد هم مصالح جمهوري اسلامي را رعايت کنيم و هم واقعيت را بگوييم. همانطور که ما درتلويزيون جمهوري اسلامي تلورانس رسمي مان بازتر از تلورانس شبکه قرآن است. همانطور در فضاي مجازي هم بايد تلورانس بازتر باشد و از اين باز بودن برخي نبايد بولتن سازي کنند.
اين که گفتم بعضي اعضاي شوراي عالي فضاي مجازي نمي توانند ايميل بسازند شوخي بود
* مردم يک سري تجربيات ناموفقي از فضاي مجازي و يا سرويس دهندهها در ذهنشان است که اين تجربه ناموفق امروز در ذهن مردم تاثيرگذاشته است. مثلا ما شاهد بوديم که سرويس دهنده وبلاگي بخاطر محتوايي که يک نفر در وبلاگ خودش منتشر کرده است بازداشت شده است. آيا شوراي عالي فضاي مجازي به اين موضوعات فکر کرده است؟
من خودم منتقد بعضي از رويههاي شوراي عالي فضاي مجازي هستم؛ و در جلسات رسمي هم اين نقدهاي خودم را مطرح ميکنم و سعي ميکنم در بيرون آنها را بيان نکنم. اما بايد توجه داشته باشيم که آدمهايي که در شوراي عالي فضاي مجازي هستند چه شخصيتهايي حقيقي و چه شخصيتهاي حقوقي با موضوع آشنا هستند، البته من چندوقت پيش شوخي کردم و گفتم بعضي اعضاي شوراي عالي فضاي مجازي نميتوانند ايميل بسازند. حالا بعضيها اين را جدي گرفتند و روي آن تحليل کردند. اما بايد دقت بکنيم که در باب مديريت، وقتي مهارتهاي مدير را بررسي ميکنند، از دو نوع مهارت سخن ميگويند؛ مهارتهاي فني و مهارتهاي نظري. مدير سطح بالا، بايد با مهارتهاي نظري پديده آشنايي داشته باشد تا مهارتهاي فني. بالعکس مديران رده پايينتر بايد مهارتهاي فني داشته باشند. اعضاي حقيقي شوراي عالي فضاي مجازي هم به لحاظ درک نظري، شايستگيهايي داشتند که انتخاب شدند. آنهايي هم که حقوقي هستند به خاطر دستگاه خودشان با اين موضوع مرتبط هستند. يعني ميآيند و در سطوح ديگري حرفهاي کلان را مطرح ميکنند. شوراي عالي فضاي مجازي يک شوراي موجه است و مرکز ملي فضاي مجازي هم با مديريت خوب آقاي فيروزآبادي در حال فعاليت است و من همين جا از تلاشها و نگاه کارشناسي و نگاه مديريتي ايشان تقدير ميکنم انصافا سعي ميکنند با همه گروهها، اقشار و صنوف و با همه کساني که در اين حوزه صاحب نظر هستند گفتگو کنند؛ بنابراين از اين جهت بايد خاطرتان جمع شود اين توجهات در حوزههاي محتلف دارد انجام ميگيرد.
تنها مدير جمهوري اسلامي هستم که از کسي شکايت نکردم
اين که در مقطعي يا در طول ساليان گذشته نسبت به وبلاگها و ... چه برخوردهايي شده ممکن است دغدغه همه ما باشد، بايد جمع بندي و روشنگري کرد. مسئولان ما هر چقدر ميتوانند بايد تحمل شان را در مقابل حرف مخالف بالا ببرند. اين مساله شعار نيست. چون بعضيها شعار ميدهند. وقتي در صدا وسيما بودم ده سال و نيم راجع به سازمان خيلي حرفهاي انتقادي زده شد. از رئيس سازمان تا بخشهاي مختلف و ما خيلي وقتها به نقدها پاسخ نميداديم. آن بخش اندک هم که ميخواستيم پاسخ دهيم پاسخ ما را نميزدند، ما شکايت نميکرديم. شايد من تنها مدير جمهوري اسلامي هستم که در طول 10 سال و نيم از کسي هم شکايت نکرده ام. حتي وقتي به سازمان رفتم شکايتهايي که از دوره قبل من بود همه را پس گرفتم. کلي هم از من تشکر کردند. من الان در کانال رسمي خودم، يک هشتگي دارم به عنوان منتقد من. هر کسي عليه من يک حرف خوب ميزند، که حسابي عليه من است تحت عنوان منتقد من، در صفحه خودم منتشر ميکنم. من ميگويم نميتوانيم تحمل مان را بالا نبريم. اين جوري بگويم. دنيا به سمتي ميرود و ارتباطات به گونهاي شده است که حالا ما زوري هم که شده بايد دستور اسلام را انجام دهيم. حضرت علي (ع) در کوچه ميرفت کسي به او اهانت کرد حضرت رفت بعد يکي آمد گفت: فهميدي اين که بود؟ اين خليفه بود. فرد اهانت کننده سريع رفت ديد حضرت در مسجد نماز ميخواند نماز امام علي (ع) که تمام شد آن فرد به پاي حضرت افتاد امام علي (ع) فرمودند: من آمده ام دو رکعت براي تو نماز بخوانم خدا تو را ببخشد. اينها را آقايان روحانيون بالاي منبر ميگويند، اما موقع عمل يادشان ميرود و خلاف آن عمل ميکنند. من ميخواهم بگويم فضاي مجازي ما را به اين سمت ميبرد که آدم شويم، به سمت اين که اسلامي شويم. ما دستورات اسلامي را انجام دهيم. فضاي مجازي دارد ما را به سمتي ميبرد که دستورات اسلام را انجام دهيم. فضاي مجازي توفيق اجباري ايجاد ميکند. بعضي وقتها که براي سرکشي از پشت صحنه سريالها ميرفتم به بچههاي تصويربردار ميگفتم اين همه زحمت ميکشيد، اما کسي شما را نميبيند. بازيگران را ميبينند خدا از شما اين «اخلاص تحميلي» را قبول کند!
ما تبديل به ملت دانلود شديم
يکي از اشکالات ما در فضاي مجازي اين است که ما اصولا توليدکننده در فضاي مجازي نيستيم، من اخيرا جملهاي گفتم که ما در طول تاريخ ملت آپلود بوديم، اما حالا به ملت دانلود تبديل شده ايم، ما توان تبديل فرهنگ غني خودمان را به فرهنگ تصويري و يا فرهنگ موجز گويي و بسته بنديهاي درست فضاي مجازي نداريم. براي همين عقب ميمانيم. ميشويم ملت دانلود. ما بايد آموزش دهيم. من در جلسات دانشجويي که ميروم به دانشجويان ميگويم شما به عنوان پيشگامان عرصه فناوري و محتوا بايد نهضتي را شروع کنيد و فرهنگ غني ما را به بستههاي مجازي تبديل کنيد. من خطرناکتر از اين حرف زدم و گفتم من نگران دفن فرهنگ غني ايراني و اسلامي هستم. دفن مگر چيست. بايد حتما زمين را بکنند و دفن کنند. دفن يعني اسمي به ميان نيايد، خوب وقتي اسمي به ميان نيامد آن فرهنگ خود به خود مدفون ميشود. اين مساله به همه مربوط است.
شوراي عالي فضاي مجازي موثر است
من شوراي عالي فصاي مجازي را موثر ميدانم. شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم همين است. يک روز پياده در خيابان انقلاب که ميرفتم، ديدم جلوي دانشگاه تهران لوغ است. کنار خيابان داد ميزدند پروپوزال ميفروشيم! ISI داريم! رفتم گفتم پروپوزال فني چند؟! گفت: حاج آقا شمايي. با شما ارزان حساب ميکنيم. يکي گفت: ما از اينها بهتريم اشکالات استاد راهنما را هم برطرف ميکنيم! من وقتي با اين حالت در شورا گفتم آقاي روحاني مساله اش شد، آقاي آملي مساله اش شد، همان جا به وزير کشور گفتند آبروي کشور دارد ميرود. اقدامي بکنيد. اين خارجيها جلو دانشگاه تهران ميروند، ما ميگوييم مقام علمي مان بالا است. آقا تعريف ميکند، آبروي مان ميرود. اين چه علمي است. وقتي خوب توصيف کني حتما اثر ميگذارد!
در مورد لايو اينستاگرام به روحاني توضيح دادم
من يک بار در مورد لايو اينستاگرام در يکي از همين جلسهها صحبت کردم، ديدم در شواري عالي فضاي مجازي متوجه نيستد. گفتم آقاي روحاني يک موقع هست فردي عکس مبتذل ميبيند فيلم مبتذل آفلاين ميبيند آن يک حالتي دارد، يک موقع دختره رفته دريا دوربين گذاشته روي پاهاش بعد بالا برده، چون زنده است، همه کامنت ميگذارند. يکي ميگويد يک ذره ببر بالاتر، دوربين را بالاتر ميبرد. نفر ديگر کامنت ميگذارد. پله پله جلو ميرود. من ميخواستم بگويم لايو چه مشکلاتي دارد. متوجه شدند. البته اين يک حوزه است حوزه سياسي هم گفتم. گفتم حزب اللهيها هم لايو راه مياندازند اسم نميبرم، طرف ميرود بهشت زهرا جوگير ميشود. به صورت زنده يک چيزي ميگويد بعد دنيا به ما حمله ميکند. اتفاقا به همين دليل وقتي در خيابان ميروم و با همه صحبت مستقيم ميکنم و از اول همين طور بودم، چون حسي که به من ميدهد هيچ جاي ديگر آن حس را نميدهد؛ و اين را بدانيد جزئيات زندگي زيباست. ما در کليات ميمانيم و نميتوانيم از مشکلات فراتر برويم. اگر کسي با جزئيات سرو کار داشت، از زندگي لذت ميبرد. همان شوراي عالي قابليتهاي بالايي دارد. در مورد پيام رسان داخلي ما جلسه داشتيم که تبديل شد به آئين نامه پيام رسانهاي داخلي که به نظرم کار خوبي شده است. صادقانه اگر نخوانديد بخوانيد ميبنيد در آنجا حرفهاي خوب زيادي زده شده است اين ناشي از نگاهي است که مشکلات کشور را ميبيند. با اين که من منتقد هستم در جلسات مختلف آن را تبيين ميکنم. به عنوان اين که وظيفه من اين است مصوبه را تبيين کنم.
فضاي سياسي کشور را بايد از جناح بازي بيرون بياوريم
* فرموده بوديد به دنبال ارئه يک روايت غير کليشهاي از جريان انقلابي هستد اين روايت چه ويژگيهايي دارد؟
بخش اول فرمايشات رهبري در ديدار با کارکنان وزارت اطلاعات در اين زمينه به نظرمن فرمايشات مهمي بود که فرمودند: وزارت اطلاعات نبايد به دنبال جريانات سياسي باشد و بايد انقلابي باشد. قبلا در مورد نيروهاي مسلح امام (ره) فرموده بودند، آقا هم فرموده بودند. من دايره اين را گستردهتر ميدانم. من جناح بازي را به معنا اين که ما در کشور پياده کرديم و از محتوا خالي کرديم، سم کشور ميدانم. احترام به همه ميگذارم. در قضاوتهاي مان آن قدر دچار آسيب شده ايم که کشور را به قهقرا ميبريم. اين را خطر بزرگي ميدانم و معتقدم که يواش يواش نخبگان ما در اسارت تريبونهاي جريانهاي سياسي قرار گرفتند، قدرت اظهارنظر مستقل ندارند اگر حرفي بيان ميکنند فورا متهم ميشوندکه فلاني طرفدار فلان جريان است. ما بايد نهضتي راه بياندازيم و حالت فضاي سياسي کشور را از اين حالت در بياوريم. من به تنهايي اين را وظيفه خودم ميدانم. هر کس ديگري هم در اين مسير بيايد به نظر من خدمت ميکند. اين حرف کلي من است.
بايد در سبک زندگي خودمان تجديد نظر کنيم
اين که ويژگيهاي يک فرد انقلابي چه ويژگيهايي است اين خودش موضوع مستقلي است. رهبري چند وقت پيش سخنراني مستقلي داشتند که انقلابي چه ويژگيهايي بايد داشته باشد. من خارج از آن چارچوب نميگويم. من ميگويم ويژگيهايي که رهبري در سخنراني مستقل راجع به ويژگيهاي فرد انقلابي صحبت کردند ميتواند ملاک عمل باشد. از سادهترين مسائل تا مهمترين مسائل را در برمي گيرد. ما نيز به يک تجدد نظر کلي هم در رفتار و هم در سبک زندگي و هم در سبک تفکر نياز داريم.
بعضيها ميگويند دنيا عوض شده است، ديگر 40 سال پيش نيست. همه عوض شديم. نو فکر کنيم. اما اين شعار غلطي است. اتفاقا اگر با همان تفکر انقلاب اسلامي سال 57 عمل کنيم خيلي از مشکلات حل ميشود. برعکس خيليها که ميگويند ما بايد از آن الگو فاصله بگيريم و با آنها نميشود جلو رفت. من واقعا معتقدم با الگوي 57 ميتوانيم جلو برويم. آن ايثارها، فداکاري ها، تواضعها و از خودگذشتگيها و آن احساس تکليفها در اول انقلاب واقعا به درستي انجام ميگرفت. به عنوان مثال در مجلس اول به خيليها اصرار ميکردند که نماينده مجلس شوند، اما قبول نميکردند و ميگفتند بلد نيستند. فلاني شايستهتر است. آيا امروز واقعا ما با همان روحيه و منش عمل ميکنيم؟ ما فرق کرديم. فيلم کوتاهي در تلويزيون نشان ميداديم که تميز کردن خيابانها بعد از راهپيمايي 22 بهمن بود و همه کمک ميکردند تا آشغالها را جمع کنند. از روحاني گرفته تا افسر نيروي هوايي آشغالها را جمع ميکردند. آيا ما بعد از انقلاب، روحاني در خيابان ديديم که آشغال جمع کند؟!
من از بعضي روحانيون در استانها خواستم که يک جلسه ولو نمايشي بگذارند و کمپين بزنند و قدري آشغال و پلاستيک از طبيعت جمع کنند تا مردم بدانند محيط زيست بايد تميز باشد. آقاي مطهري وقتي امام آمد مجري مراسم بهشت زهرا بود، مثل يک مجري ساده پشت تريبون قرار گرفت. تئوريسين بزرگ انقلاب در مقام يک مجري مردم را به خط ميکند. آيا امروز رفتار روحانيون ما همين گونه است؟ اگر اصولگرايي را مطرح ميکنيم بايد در سبک زندگي آقايان آن را مشاهده کنيم. آيا در آمد، زندگي، لباس، خانواده، ماشين و بچههاي خيلي اصولگرايان مطابق تفکر اصولگرايي است؟ سبک زندگي اين آقايان کجاي اصولگرايي است؟
*يک ذره مردانگي در سياسيون ما باشد مشکلات ما حل مي شود
اينکه ميگويم انتخابات بلاي جان انقلابيون شده، يعني زمان انتخابات احساس تکليفهايي ميشود و حرفهايي زده ميشود که کارنامه انقلاب را داغون ميکنند. مردم هم خوب ميفهمند که چه کسي چه ميگويد. حرفهايي که اعتقاد ندارند و عمل نميکنند ميزنند. چه اصولگرايان و چه اصلاح طلبان متاسفانه به اين آسيب دچار هستند. خيلي از اصلاح طلبها حرفهايي که ميزنند اصلا متناسب با اصلاح طلبي نيست. هيچ سنخيتي با اصلاح طلبي ندارد. من اخيرا گفتم که آنها نان برندشان را ميخورند و از ناتواني اصولگراها سود ميبرند. من ميگويم نگاه انقلابي نگاه اصيل است. يک نگاه اصيل که بايد دوباره به آن رجوع کرد. عيب ندارد جريانهاي سياسي چه اصلاح طلب باشد چه اصولگرا بايد انقلابي باشند. اصلا من ميگويم مرد باشند. من سياسيون را به مرد و نامرد تقسيم کردم؛ و واقعا هر کسي از اين آقايان ميرسد به من ميگويد حرفت درست است. يک ذره مردانگي در سياسيون باشد همه چيز حل است.
منبع: farsnews.com