بزرگنمايي:
چه خبر - من ندارم سر ياس به اميدي که مرا حوصله هست
مراسم بزرگداشت لوون هفتوان بازيگر نام آشناي تئاتر و سينما که صبح روز شنبه 19 اسفندماه درگذشت، شب گذشته در «مجموعه تئاتر ديوارچهارم» و با حضور هنرمندان، علاقمندان و دوستان آن مرحوم برگزار شد.
مراسم يادبود لوون هفتوان در تماشاخانه ديوار چهارم
در بخشي از پيام تسليت تماشاخانه ديوارچهارم که در اين مراسم قرائت شده بود، آمده است:
تمام خانواده «ديوار چهارم» انگار عزيزي وراي تعلقشان به مردي از هنر، تئاتر و سينما، که برافرازنده پرچم حضور در اين عرصه، که تلاقي اولين اجرا و دلگرمي روزهاي پر تشويش «دارم خواب مي بينم، نمي بينم؟!» را از دست داده اند. او براي اولين بار در ايران اجرا به روي صحنه مي برد و ما براي اولين بار اجرايي در مجموعه اي تازه تاسيس. مردي که مهاجرانه خواب مي ديد در تهران است و صبح خود را جاي ديگري مي ديد و از خود مي پرسيد نکند زندگي ما، چيزي است که ديگران در خواب ميبينند...آري امروز همه ما داغدار مرگ قدم هاي آرام و سنگين هنرمندي بي حاشيه و مهربانيم. مهاجري که حالا انگار بخشي از ما را نيز در چمداني با خود برده و گويي قسمتي از «ديوار چهارم» ترک خورده... لوون مانند خواب زيبايي بود که ما مي ديديمش، روياي دراماتيکي از صحنه. او براي آخرين بار در صحنه خوابيد، خوابي ابدي... اما هنوز نور صحنه روي اوست ... تا ابد.
نمايش برخي از عکس هاي قديمي و خانوادگي لوون هفتوان
در اين مراسم دو ترانه ارمني که مورد علاقه لوون بودند اجرا گرديدند.
اجراي دو ترانه محبوب لوون هفتوان
عباس ياري در اين مراسم گفت:
20 سال پيش وقتي به تازگي با لوون آشنا شدم, برخوردش در همان اولين گفت و گو به گونه اي بود که گويي, سال هاست او را مي شناسم. در آن مقطع از زمان به او به دليل مشکلات فراواني که داشت, تحت فشار روحي بود, اما هرگز نه عصباني مي شد و نه بدخلقي مي کرد, وجودش سرشار از مهرباني بود.
کاظم مولايي نيز در اين مراسم درباره لوون هفتوان چنين گفت:
فقط دوست دارم بگويم 27, بازيگر به من نه گفتند, چرا که پول نداشتم, تنها کسي که مرا با تمام بي پولي هايم پذيرفت, لوون بود. خيلي او را اذيت کردم, هميشه از او عذرخواهي کرد.
مولايي با بغض ادامه داد:
او عذر مرا نمي پذيرفت, در اينجا باز هم از او عذر مي خواهم, اميدوارم اين بار عذر مرا بپذيرد.
امير اثباتي کارگردان فيلم هجوم درباره لوون هفتوان گفت:
لوون هيچ تلاشي براي ادامه يافتن حياتش نمي کرد, او مرگ را به سخره گرفته بود. من بر خلاف اکثر دوستان, که وي را از ديرباز مي شناسند, زمان زيادي از آشنايي ام با او نمي گذرد, ولي از امروز رفاقتم را با او شروع مي کنم.
شادي کرم رودي بازيگر تئاتر نيز در توصيف لوون گفت:
شايد اگر لوون اينجا بود, الآن در صف هايي جلويي نشسته بود, و داشت, چرت مي زد, و گاهي از خواب مي پريد و به ما لبخند مي زد.
شادي کرم رودي در مراسم يادبود لوون هفتوان
روشنک گرامي نيز که در تئاتر آخرش با زنده ياد لوون هفتوان همبازي بود, با چشماني پر از اشک چنين گفت:
يادم است در طول تمرينات, همه مان فکر مي کرديم که قرار است , تا آخر عمرمان اين تئاتر را با هم اجرا کنيم, هيچ گاه فکر نميکرديم, آخر عمر بهترين مان اينقدر نزديک باشد.
روشنک گرامي در مراسم يادبود لوون هفتوان
چشمان اشکبار روشنک گرامي در مراسم يادبود لوون هفتوان
وي وقتي در سال 1991 براي شرکت در يک جشنواره تئاتر در ارمنستان به سر ميبرد پاسپورتش را گم کرد و نتوانست به ايران برگردد. هنرمندان ديگري نيز در اين مراسم از زندگي سخت لوون هفتوان در سال هايي که دور از وطن در شرايط سخت در ارمنستان و شوروي به سر مي برد گفتند. وي وقتي در سال 1991 براي شرکت در يک جشنواره تئاتر در ارمنستان به سر ميبرد پاسپورتش را گم کرد و نتوانست به ايران برگردد.
برخي معتقد بودند که وي به خاطر شرايط نا به سامان هنري و اجتماعي در سال 60 از ايران رفت, و متاسفانه با شرايط بدتري در ارمنستان مواجه گرديد. لوون در آن سال ها در ايران براي خود آينده اي نميديد. بسياري از دوستان هنرمند لوون در اين مراسم معتقد بودند, که وي به حقش نرسيده است. و علي رغم ظاهر آرام و مهربان و بسيار خوش اخلاقش, غم هاي بزرگي در دلش نهفته بود و هرچند سخني از آن ها به ميان نمي آورد, ولي براي فراموشي و کاستن عذاب روحي, روي به نوشيدني هاي الکلي آورده بود, و دوستانش سعي داشتند, جلوي وي را بگيرند تا در مصرف شان افراط ننمايد.
هر چند برخي از دوستان ديگر لوون, اظهار داشتند که از وي چنين خاطراتي را به ياد نمي آورند...
محمود عزيزي در مراسم يادبود لوون هفتوان
محمد شيري در مراسم يادبود لوون هفتوان
لوون عزيز خداحافظ
حضور هنرمندان در مراسم يادبود لوون هفتوان
منبع: سيمرغ