بزرگنمايي:

چه خبر - منوچهر هادي در سينما دو

منوچهر هادي کارگردان سينما و تلويزيون که مهمان برنامه «سينما دو» با اجرا و سردبيري حامد عنقا بود، با اين پرسش او روبرو شد که بعضي اوقات وقتي فيلم هاي شما را مي بينم، تکليف خودم را نمي دانم که آيا فيلم هاي جدي را به اين دليل مي سازيد که بگوييد صاحب دغدغه هستيد و ايده داريد يا اينکه فيلم هاي کمدي را به اين دليل مي سازيد که حس مي کنيد مي توانيد مخاطب را جذب کنيد؟
«به نظرم کارگرداني که در حوزه تخصصي فيلمسازي کار مي کند، بايد اين آمادگي را داشته باشد که بتواند در هر ژانري کار کند. البته بايد فيلمنامه خوب يا درجه يکي باشد تا فيلمساز براي کار کردن ترغيب شود، وگرنه کارگرداني صرف يا شکستن قواعد کارگرداني راه به جايي نمي برد.»

او افزود:
«به عنوان کارگردان بايد بدانيم در کمدي چه قواعدي را رعايت کنيم و نياز به تخصص دارد. فيلم «زندگي جاي ديگري است» اجتماعي است و اين فيلم را ناکام نمي دانم، چون فروش آن سقف معيني دارد و خودم فيلم را خيلي دوست داشتم. سقف فروش اين فيلم ها به طور معمول الان دو تا سه ميليارد است. اگر منوچهر هادي کارگردان حرفه اي محسوب شود، بايد بتواند هر فيلمي را کار کند. منظور اين نيست که هر فيلمنامه اي را سفارش دادند، کار کند بلکه قطعا بايد آن فيلمنامه را دوست داشته باشم.»
عنقا در ادامه خاطرنشان کرد:
«ممکن نيست همين طور به يکباره بعضي فيلم ها به کارگردان پيشنهاد شود. «به يک کارگر ساده نيازمنديم» فيلمي نيست که يک تهيه کننده بخواهد آن را کار کند و دنبال کارگردان حرفه اي بگردد. پيداست کارگردان از اول روي موضوع فکر کرده و دغدغه داشته و بعد آن را جلوي دوربين برده است. منظورم از مشخص نبودن تکليف بد نيست، چون بالاخره فيلمساز بايد در يک مختصات قرار بگيرد.»
هادي پاسخ داد:
«به اين مختصات چندان اعتقاد ندارم و خيلي از فيلمسازان هستند که در يک ژانر کار مي کنند و بسياري از بازيگران هم تنها در يک سبک بازي مي کنند. به عنوان مثال، آقاي فرهادي هميشه در يک سبک کار مي کند ولي آن را عالي انجام مي دهد.»

او در پاسخ به اينکه آيا اصغر فرهادي در ساخت فيلم کمدي هم مثل فيلم اجتماعي موفق خواهد بود؟ تصريح کرد:
«مطمئنم آقاي فرهادي هم دغدغه دارد که کار کمدي انجام دهد، اما اين مسأله مطرح مي شود که آيا مي تواند به همان اندازه که در کار اجتماعي موفق بوده، در کار کمدي هم مي تواند موفق باشد؟»
اين کارگردان در بخش ديگري از سخنانش گفت:
«دغدغه و مسير اصلي فيلمسازي ام اجتماعي از جنس «زندگي جاي ديگريست» و «به يک کارگر ساده نيازمنديم» است. پدرام کريمي دو سال پيش از آنکه «به يک کارگر ساده نيازمنديم» ساخته شود، آن را به من پيشنهاد کرد. من هم گفتم اين قصه را خيلي دوست دارم و اگر تهيه کننده پيدا کرديد، حاضرم آن را بسازم. پس از آن تهيه کنندگي کار را خودم به عهده گرفتم.»
هادي يادآور شد:
«اين طور هم نيست دغدغه ام به هيچ وجه کمدي نباشد. من فيلم اجتماعي کار مي کنم و به هر حال سرمايه گذار مي خواهد اصل سرمايه اش برگردد و هيچکس نمي گويد براي تفکرت پول مي دهم و اگر فروخت يا نفروخت، اشکالي ندارد. در عين حال نمي توانم به آن ها دروغ بگويم و بگويم اين فيلم اجتماعي به اندازه «من سالوادور نيستم» فروش مي کند. من با بخش خصوصي کار مي کنم و حاضر نيستم با بخش دولتي کار کنم، چون ممکن است چيزهايي از من بخواهند که بخشي از آن دغدغه ام نباشد.»

در ادامه هادي در پاسخ به اين سوال که وقتي مي خواهيد فيلمي کار کنيد و فيلمنامه را ورق مي زني، دنبال نقش براي خانمت مي گردي، پاسخ داد:
«واقعا اين طور نيست. شرط ازدواجم حضور خانم ناصر در فيلم هايم نبود، شايد باورتان نشود، از 10 فيلم 8 فيلم تهيه کننده اصرار کرد حتما خانم ناصر باشد و بعد هم فيلمنامه را دادم که اگر دوست دارد، بازي کند. او قبل از اينکه همسرم باشد، بازيگر بود و براي خودش جايگاهي دارد. با توجه شناختي که از هم داريم، اگر احساس کنم در ميان پنج نفر يکتا به اين نقش نزديک است، قطعا پيشنهاد مي دهم. اتفاقا چون همسرم است، پيشنهاد هم نمي دهم، اما اگر تهيه کننده پيشنهاد بدهد، قطعا هيچ بازيگري برايم بهتر از خانم ناصر نيست.»

کارگردان «جاده قديم» درباره چگونگي رسيدن به ايده ساخت «آينه بغل» بيان کرد:
«حدود سه سال پيش، دوستم بابک کايدان، طرحي سه صفحه اي تايپ کرد و همان ابتدا که خواندم گفتم اين فيلم را مي سازم. بابک منتظر بود تهيه کننده اي حاضر به عقد قرارداد شود و دقيقا بعد از کار سالوادور بود. در بسياري مواقع طرح را مي برديم، اما تهيه کننده اعتماد نمي کرد و هنوز وضعيت فروش سالوادور در گيشه چندان مشخص نبود. بعد از سالوادور خيلي پيشنهاد داشتم و اين اتفاق در «آينه بغل» هم تکرار شد و از روزي که اکران شروع شد، هفت پيشنهاد داشتم.»
او با بيان خلاصه اي از داستان عنوان کرد:
«زوجي 15 ميليون جمع کردند تا ازدواج کنند، اما آينه بغل ماشيني را در تصادف مي شکنند که هزينه آن 30 ميليون تومان است. به عنوان ايده براي جرقه اوليه همين قدر برايم کافي بود. مي خواستم قراردادي با سهراب پور و پروين حسيني براي فيلم ديگري به نام «ماداگاسکار» ببندم که خلاصه قصه «آينه بغل» را در اين بين تعريف و همان جا قرارداد را امضا کردم. تهيه کنندگان گفتند اگر جا دارد، بخشي از قصه را در خارج از کشور بگيريم، اما من دوست نداشتم و معتقد بودم قصه ايراني است.»
اين کارگردان در پاسخ به اينکه آيا ارجاعات زياد به فضاي مجازي به روان بودن فيلم لطمه نمي زند، عنوان کرد:
«فضاي مجازي مسأله روز است و هيچگاه در فيلمنامه خودم و در اکران مردمي کسي را اذيت نکرد.»

منبع: khabaronline.ir