بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با برادر محمد حسيني: ولي وقتي از من سوالي ميشود، يا بايد چاپلوسي کنم يا دردهايم را بگويم!
يکي از مجريان مشهور تلويزيون در اواسط دهه70 و اوايل دهه 80 محمدحسيني بود. حسيني از طريق اجراي برنامهها و جُنگهاي مختلف در شبکههاي تهران و سه توانست به شهرت بسياري دست پيدا کند. مدتي از مجري قد بلند سيما خبري نبود تا اينکه در سال84 خبر مهاجرت او از کشور رسانهاي شد. به مرور، مجري سابق صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران در برنامههايي شرکت ميکرد که سخناني ساختارشکنانه درآنها مطرح ميشدند و نهايتاً اين روند به جايي رسيد که حسيني به مدافعان حرم، مسوولان نظام و بسياري از ارزشها مستقيماً توهين کرد. اقدامي که به بهانه نقد مشکلات کشور بود. آقاي «مرتضي حسيني» برادر مجري سابق سيماست که اتفاقاً او هم در تلويزيون مجريگري ميکند. البته مرتضي شهرت برادر بزرگترش را ندارد ولي با توجه به حواشي مهم محمد، فعاليتهايش با اما و اگرهايي روبهرو شده است.
نميدانم ممنوعالکار هستم يا نه
مرتضي حسيني درباره عدم حضورش درتلويزيون در ماههاي اخير به «صبحنو» گفت:
البته برنامهاي نبوده که اخيراً آن را انتخاب کنم ولي درباره موضوع ممنوعالکاري تا به اين لحظه کسي به من چيزي نگفته است. آخرين اجراي من به جنگ ميلاد امامرضا در شبکه سه مربوط ميشود. البته بعد از آن هم چند برنامه پيشنهاد شد ولي خودم نتوانستم به لحاظ ترافيک کاري به آنها برسم؛ به همين خاطر الان نميتوانم نظر درستي درباره اين که آيا ممنوع الکار هستم يا نه بدهم. ظاهراً مديران تلويزيون با من مشکلي ندارند و ازشبکههاي مختلف از من براي کار دعوت کردهاند.
هرکسي خطوط قرمزي دارد
مرتضي حسيني با اشاره به سايه رفتاربرادرش روي خودش، ميگويد:
اين موضوع منحصر به من نيست و حتي از بزرگان کشور هم عزيزاني هستند که بستگانشان اين مسائل را داشتهاند. فکر ميکنم درکشور ما آنقدري دموکراسي باشد که اين موضوعات مشکلي ايجاد نکنند. روزگاري برادر کسي بودم که عاشق، مؤمن، نمازخوان و بزرگ بود. من تاکنون درباره مساله برادرم با چند رسانه مصاحبه کردهام که آن را پخش نکردهاند. هرکسي براي خودش خطوط قرمزي دارد ولي وقتي از من سوالي ميشود، يا بايد چاپلوسي کنم يا دردهايم را بگويم.
حسيني با اشاره به کمپين موسوم به رياستارت گفت:
قطعاً بسياري از رفتارهاي برادر من غلط است. اين که مسائل و مشکلات کشورش را بين غريبهها مطرح کند کار کاملاً نادرستي است. مسجد و بانک اموال عمومياند و از پول بيتالمال ساخته شدهاند. پول ساخت مساجد را پدران ما دادهاند و من صد درصد با تخريب آنها مخالفم. البته اگر مثلاً از گرانيها انتقاد ميکند با حرفش موافقم؛ اين موافقت صرفاً محدود به او نيست حتي اگر ديگران هم بگويند حمايت ميکنم.
با مخالف وطنم مخالفم
من با هرچيزي که با وطنم، مردم و شهدا مخالف باشد مخالفم. حتي اگر آن شخص برادر خودم باشد. تا قيامت آن کس که براي وطنم جان داده تاج سر ماست. برادرم معاند يا هرچيزي که اسمش را بگذاريد باشد اما اين بيشتر نوعي لجبازي است. برخي رفتارهاي تلويزيون هم نامناسب است. حتي خود من وضعيتم را نميدانم. نميگويند که هستم يا کلاً اخراج شدهام. چرا بايد من به عنوان يک منافق در تلويزيون باشم؟
اين مجري تلويزيون درباره وضعيتش در تلويزيون گفت:
اگر من درباره وضعيتم از مديران سيما پيگيري نکردم به اين دليل است که معتقدم اگر کسي مرا بخواهد، دربارهام پيگير ميشود. همانطور که شما مصاحبه با من را خواستيد و پيگير من شديد. نميشود من به رسانهها زنگ بزنم و بگويم با من مصاحبه کنيد. من بارها به برادرم گفتهام اگر باکسي مشکل داري، همه را وارد اين دعوا نکن. تو با اين رفتار داري به همه توهين ميکني. وقتي به شهداي مدافع حرم توهين ميکني به کل ملت توهين کردهاي. تو اگر با فلان شخص مشکل داري، بگو با او مشکل داري.
همه که فاسد نيستند
پس از ماجراي تجاوز در فرودگاه سعودي، من به عربستان توهين کردم؛ فيلمش موجود است و به خاطر آن مدتي ممنوعالتصوير شدم. گفتم ما ايراني هستيم و يک وجب از خاکمان را به دنيا نميفروشيم. معلوم است که غيرت دارم و به همين خاطر با برخي از رفتارهاي برادرم مشکل دارم. اين ماجراي آسيب رساندن به مسجد و بانک کار زشتي است. مگر اينها براي شخص خاصي است؟ اينها براي ملت است. ضربه زدن به بيتالمال نشانه بزرگي و فهم و کمالات نيست. سنگ زدن به خودروي پليس درست است؟ مگر پليس از همين ملت و براي امنيت کشور نيست؟ اگر در فلان نهاد انقلابي چند آدم فاسد پيدا شود، از آن سمت هزاران نفر هم وجود دارند و موشکهايي ساختهاند که دشمنان ما را به لرزه انداختهاند؛ همه که بد نميشوند.
برادرم کثيفترين است ولي...
مرتضي حسيني در پايان گفت که شخصاً در گذشته براي حل مشکل برادرش پاپيش گذاشته. او مدعي است که کسي در اين موضوع تحويلش نگرفته است:
من سهم خودم را انجام دادهام. شخصاً به چهار مرجع مراجعه کردهام و خواستهام که مرا براي صحبت با برادرم واسطه کنند؛ نامههاي اين موضوع موجود است ولي متاسفانه هيچ کس مرا راه نداد. قصد داشتم که اين ماجرا را کمي آرام کنم ولي هيچ کس قبول نکرد. برادر من امروز کثيفترين آدم است ولي شايد فردا متحول شد.
شايد اگر شما دراين قضيه قدم پيش بگذاريد، ماجرا کلاً حل شود. فکر نکنيد برادرم شرايط خوبي دارد. پولش را خوردهاند، بيکس و تنها شده است و صدها مساله ديگر. مديران کم لطفي ميکنند وگرنه من بردهان هرکسي که به اعتقاداتم توهين کند، مشت محکم ميزنم. بازهم تاکيد ميکنم اگر نمايندهاي از يک قشر، فاسد است نبايد آن را به همه آنها تعميم داد.
منبع: روزنامه صبح نو