بزرگنمايي:

چه خبر - سيد جواد هاشمي در فرمول يک

سيدعلي ضياء ديروز سه شنبه 26 ارديبهشت در برنامه «فرمول يک» ميزبان سيدجواد هاشمي بود.

هاشمي در اين گفتگو درباره رابطه خود با مردم و استفاده از رانت شهرت اظهار کرد:
خيلي وقت‌ها در خيابان مردم مرا سيد صدا مي زنند. جالب است که نه اسم، نه فاميل بلکه مرا با اين لقب صدا مي کنند که برايم دوست داشتني است. بعضي وقتها خلاف کرده ام و جريمه نشده ام، انگار از رانت بازيگر بودنم استفاده کرده ام! به افسر گفته ام آقا من کلي شهيد شده ام، او هم گفته مراقب باش و جريمه ام نکرده است! گاهي هم در صف بانک که قرار گرفته ام، طوري مي ايستم که يکي مرا ببيند و بگويد چرا توي صف ايستاده اي؟!

وي در پاسخ به ضياء درباره حواشي سفر به برزيل توضيح داد:
درباره سفر به برزيل من تعهدي به سرمايه گذار داشتم که مجبور بودم به آن عمل کنم، من تهيه کننده صوري اين برنامه بودم. سرمايه گذار مرا انتخاب کرده بود شايد به خاطر اينکه من شلوارک نمي پوشيدم! البته آنجا کلا کسي شلوارک نمي پوشيد مگر اينکه لب ساحل يا فوتبال مي خواستيم برويم.


ماجراي نامه تند به نکونام چه بود؟
هاشمي در پاسخ به ديگر سوال ضياء درباره نامه تندي که به جواد نکونام نوشته بود و اينکه چرا اين حرفها را شخصا به خودش نزده تصريح کرد: من يک انتقاد کردم و تلاشم بر اين بود که يک اتفاق بد نيفتد. عده اي از آن طرف دنيا آمده بودند و داشتند توهين مي کردند. من جواد نکونام را به شدت دوست دارم او هم اسم من و يکي از بااخلاق ترين بازيکنان فوتبال و يک اسوه و اسطوره است. بنابراين انتظار داشتم يکدفعه جا خالي نکند و باعث نشود آبروي ما پيش کساني که ايراني ها را نمي شناختند و در هتل به خاطر اينکه اسپانسر پول نداده بود و پاسپورتهايشان را نگه داشته بودند، برود. درباره مسائل مالي من اصلا اطلاعي نداشتم، فقط به من زنگ زدند و گفتند مي تواني هتل را راضي کني فعلا از پولش بگذرد. من هم رفتم با تمام وجود خواهش کردم. اگر اينها نمي رفتند يک فاجعه پيش آمد و دو تصوير از خودشان در همه دنيا منتشر مي کردند که ما به ايران آمديم از ما پذيرايي نکردند. اي کاش ما از هم گلايه کنيم، با هم حرف بزنيم، به هم انتقاد کنيم و ياد بگيريم مي شود نقد کرد و ناراحت نشد.

در ادامه برنامه حجت الاسلام کميل نظافتي مهمان ضياء شد. او با راي مخاطبان به عنوان روحاني برتر انتخاب شده است؛ روحاني اي که کليه اش را به کودک ٨ ساله داد و با فروش ماشين شخصي خرج درمان را داد و در امور خيريه فعاليت هاي بسياري دارد و حتي به حيوانات کمک مي کند.

وي در بيان خاطره اي با اشاره به اينکه درباره فرد مشهوري است و او اگر خبردار شود، خوشحال نمي شود، گفت:
زماني براي يک محکوم به اعدام به شيراز رفته بودم، فراخوان دادم و مردم کمتر از 24 ساعت 50 ميليون تومان فرستادند. جواني به من زنگ زد و گفت من به شما 80 ميليون تومان مي دهم به شرطي که شما را ببينم، گفتم من شيراز هستم. گفت من شيراز مي آيم و مي بينمت. وقتي آمد گفتم چقدر قيافه ات برايم آشناست؟! گفت اسمم محسن است. گفتم فاميلي ات چيست؟ نگفت. گفتم کجا زندگي مي کني؟ نگفت. گفتم کد ملي ات را بگو من مي خواهم صورت جلسه کنم. گفت ولش کن! گفتم اگر من رضايت نگيرم اين 80 ميليون تومان بايد برگشت داده شود. گفت خيالت راحت، اگر رضايت هم نگرفتي، در حساب خودت هم باشد هرجا خواستي هزينه کن! گفتم کثرالله امثالهم، خدا امثال شما را براي من زياد کند!

نظافتي عنوان کرد:
کار انجام و جلوي اعدام گرفته شد. ما هر شب چند تا پيامک تا اذان صبح براي هم مي فرستاديم. يک هفته اتفاقي عکس کاور آهنگي را ديدم و او همان آدمي هست که من ديده بودم. او محسن چاوشي بود و بعد از آن هم آهنگ «گلدون» را خواند و جان يک نفر ديگر را هم نجات داد.

منبع: mehrnews.com