آخرین اخبار

زوج درماني couple therapy سلامت روان

زوج درماني couple therapy

  بزرگنمايي:

چه خبر - زوج درماني چيست؟

يکي از مراجعات شايع به متخصصان بهداشت رواني، مشکلات ازدواج و روابط عاطفي است‎ که حل اين مشکلات با زوج درماني امکان پذير است. هدف در زوج درماني کمک به زنان و مردان است تا همديگر را بهتر درک کنند و اگر تصميم دارند و يا مي‌خواهند که تغيير کنند، به آنها کمک شود تا به خواسته و هدفشان برسند. در مقاله زير ابعاد و شيوه‌هاي مختلف زوج درماني به صورت پرسش و پاسخ مورد بررسي قرار گرفته است.

زوج درماني فقط زن و شوهر را در بر مي‌گيرد. البته بچه‌ها نيز به درجات مختلف در معرض مشکلات زناشويي قرار مي‌گيرند. آنها ممکن است سراسيمه و نگران شوند و مشکلاتي از خود بروز دهند که خود اين مشکلات بروز کرده در بچه ها، کمک مي‌کند به بهتر شدن روابط زناشويي، تا اينکه بتوانند بيشتر به بچه‌ها توجه کرده و به آنها کمک کنند.

البته درماني که در آن والدين و بچه‌ها هر دو شرکت داشته باشند، خانواده درماني ناميده مي‌شود که بر روي روابط بين اعضاي خانواده تأکيد دارد، بجاي اينکه فقط بر روي زوج‌ها کار کند. البته ممکن است در بعضي موارد بحث‌ها به سوي مسائل زناشويي کشيده شود که در اينجا والدين بايد مراقب باشند تا بچه‌ها مورد بي توجهي قرار نگيرند.

اغلب خانواده‌درمانگران (family therapists) (درماني که در آن والدين و بچه‌ها هر دو شرکت داشته باشند ) عمدتا با زوج‌ها کار مي‌کنند و اصطلاح “زوج درماني” (couple therapy) به تدريج جايگزين اصطلاح قديمي‌تر”ازدواج درماني” (marital therapy) مي‌شود.

زوج درماني ممکن است بوسيله روانپزشکان، روان شناسان، مشاوران و خانواده‌درمانگراني که دوره‌هاي مخصوص اين کار را ديده‌اند و تحت نظارت براي انجام آن تعليم يافته‌‌اند، انجام شود.

فرض درمانگري که در اين حوزه کار مي‌کند، اين است که ناراحتي و ناشادماني که يک زوج با آن روبه‌رو هستند، چيزي بيش از مشکلات و علائم شخصي آنهاست. زوجي که به درمانگر مراجعه کرده‌اند ممکن است در مورد فاصله‌گيري عاطفي، نزاع بر سر قدرت، اشکال در ارتباط برقرار کردن، حسادت،‌خيانت و عدم ارضاي جنسي و خشونت شکايت داشته باشند.

درمانگر به زوج کمک مي‌کند که زندگي‌ مشترک‌شان را مورد بررسي قرار دهند و تصميم بگيرند که چه تغييراتي لازم است. آنها سعي مي‌کنند سوء‌تفاهم‌هاي دوجانبه، انتظارات غيرمعقول، و تصورات بيان‌نشده‌اي که باعث تداوم تعارض ميان آن دو مي‌شود را برطرف‌ کنند.

شيوه هاي مورد استفاده در زوج درماني1) نظريه سيستم خانواده:

اين نظريه بر الگوهاي ارتباط، کنش و واکنش در محيط خانواده به عنوان يک سيستم تاکيد دارد و هدفش آشنايي زوجين با قواعد و الگوهايي است که ناآگاهانه در اين سيستم عمل ميکنند.

2) زوج درماني رفتاري:

در اين نوع رواندرماني، از شيوه هاي رفتار درماني مانند تبادل رفتاري، تعليم دادن نحوه برقراري ارتباط و آموزش مشکل گشايي استفاده ميشود.

3) زوج درماني متمرکز بر عواطف:

اين شيوه بر عواطف زوجين که باعث ايجاد تمارض ميان آنها ميشود تاکيد دارد و از طريق شناساندن اين عواطف،سعي بر تغيير رفتارها دارد.

4) زوج درماني روانپويشي:

در اين شيوه فرض بر اين است که رفتارهاي زوجين در بزرگسالي ناشي از الگوهاي رفتاري دوران کودکي آنهاست و سعي بر اين است که زوجين با شناخت اين موضوع احساسات فعليشان را از احساسات و تجربيات گذشته شان نسبت به والدينشان جدا کنند.

1) سيستم‌ها و الگوهاي خانوادگي

نظريه “سيستم‌هاي خانواده” زماني نظريه غالب در اين حوزه بود و هنوز هم به عنوان يک راهنماي کلي براي زوج‌درمانگرها تاثيرگذار است. اين نظريه بر الگوهاي ارتباط، کنش و واکنش که محيط خانواده را ايجاد و تقويت مي‌کنند، تاکيد دارند. در يک زوج ناشاد، اين سيستم در برابر تغييرات مقاومت مي‌کند، زيرا به يک تعادل ناسازگارانه رسيده است، درست به همان صورتي که علائم شخصي ممکن است در برابر تغييرات مقاومت کنند، زيرا باعث مي‌شوند تعادل عاطفي فرد حفظ شود. زوج ممکن است به طور ناآگاهانه قواعدي براي خودشان گذاشته باشند که درست عمل نمي‌کند. درمانگر به زوج کمک مي‌کند که از وجود اين قواعد و الگوها آشنا شوند تا بتوانند آنها را تغيير دهند.

هنگامي که دو نفر به خوبي چه به صورت کلامي و چه غيرکلامي، ارتباط برقرار نمي‌کنند، هر يک از آنها ممکن است فکر کند که طرف مقابلش اصول معيني را پذيرفته است، در حالي که اين طور نيست. براي مثال شوهر فکر مي‌کند زنش پذيرفته است که او تا هر زماني که فکر مي‌کند ضروري است، مي‌تواند سر کار بماند، اما زن فکر مي‌کند که شوهرش بدون اظهار اين مسئله، پذيرفته است که در هنگام شام در خانه باشد. اين وعده‌هاي اظهارنشده سوء‌تفاهم‌انگيز که ناشي از مشکل ارتباطي طرفين است، ممکن است امور جنسي، وضعيت مالي خانواده يا تعداد فرزندان را در برگيرد. درمانگراني که بر اساس نظريه سيستم‌هاي خانواده عمل مي‌کنند، اغلب از مفهومي به نام “پيوند دوسويه” استفاده مي‌کنند، موقعيتي که هنگامي ايجاد مي‌شود که طرفين يک زوج، پيام‌هاي متناقض به هم مي‌فرستند، پيامي که آن را بيان مي‌کند و پيام متناقضي که از طريق ارتباط خاموش عاطفي اظهار مي‌کنند. زوج اگر بخواهند تا رابطه خود را حفظ کنند،‌ نبايد اين تناقض را بپذيرند يا به مقاصد پنهاني آن پاسخ دهند.

درمان بر اساس نظريه سيستم‌هاي خانواده براي آشکار کردن و حل کردن مشکلاتي از اين نوع طراحي شده‌ است.

درمانگرها در زوج درماني:

درمانگرها نفر سومي‌هستند که به مشکلات زوج‌ها گوش مي‌دهند تا اين که آنها افکار و احساسات خود را بيان کنند و همچنين به آنها کمک شود تا زمينه مشکلات و مسائل خود را روشن و معين کنند.

نقش درمانگرها در زوج درماني :

1) مشکلات و اين که زن و شوهر آنها را چگونه مي‌بينند؟

2) تاريخچه اي از ارتباطات خود

3) و تاريخچه زندگي فردي هر کدام از طرفين (زوج‌ها)

اين کار، درمانگر را قادر مي‌کند تا تفاهم بيشتري را برقرار سازد و ارزيابي‌هاي خود از موقعيت را به بحث بگذارد و بالاخره، راهکارها و نوع درمان را مشخص کرده و پيشنهاد دهد. درمانگر ممکن است مانند يک آرامبخش عمل کند به گونه اي که کوشش کند تا کج فهمي‌ها و سوءتفاهم‌ها در روابط بين زن و شوهر مشخص شود که نتيجه اين امر، نگاه جديدي است که آنها به رفتار و احساسات خود پيدا مي‌کنند تا بتوانند مشکلات خود را راحت تر حل کنند.

نگراني‌هاي رايج در مورد زوج درماني

سوال: من فکر مي‌کنم مشکلات شخصي ام موجب تنش در زندگيمان مي‌شود، آيا من به تنهايي بايد از يک درمانگر کمک بگيرم يا هر دو با هم؟

مشکلات شخصي مانند اعتماد به نفس پايين، بيماري، استرس کاري و غيره … بر روي شريک زندگي و روابط بين آنها تأثير مي‌گذارد. پس معمولاً بهتر است هر دو زوج در جستجوي کمک برآيند تا اين که هر زوج قادر شود، مشکلات زوج ديگر را درک کند و درمانگر نيز مشکلات را از هر دو ديدگاه بشنود و بررسي کند و سپس وي مي‌تواند درمان فردي يا زوج درماني را پيشنهاد دهد.

اگر من به کمک احتياج داشته باشم، به اين معني است که من ديوانه يا رواني ام؟

جستجوي کمک براي مشکلات شخصي يا مشکلات زناشويي به معني بيماري‌هاي رواني نيست. آن به معني بالغ شدن و يا آماده شدن براي اداره کردن مسائل و مشکلات است، که اگر بدون حل باقي بماند ممکن است به استرس‌هاي قوي تر و يا از هم پاشيدن زندگي منجر شود.

2) زوج درماني شناختي رفتاري

فرايند زوج درماني شامل زن و شوهر، و يک فرد آموزش ديده و متخصص در اين زمينه است‎

زوج درماني رفتاري

رفتاردرماني زوجها سه نوع کمک را براي آنها فراهم ميکند: تبادل رفتاري، تعليم دادن ارتباط، و آموزش مشکل گشايي. در تبادل رفتاري، به هر يک از زوجين کمک ميشود تا يک تغيير مطلوب در رفتار طرف مقابل را تعيين کند و طرفين موافقت ميکنند با يکديگر همکاري دوجانبه داشته باشند. درمانگر آنها را تشويق ميکند تا آخر به اين تعهد خود وفادار بمانند و نسبت به هم احترام نشان دهند.

آموزش ارتباط به زوج نشان ميدهد تا چگونه به حساسيت هاي يکديگر گوش دهند و نيازهايشان را بدون اتهام زدن به يکديگر بيان کنند.

در آموزش مشکل گشايي، زوج ياد ميگيرند چگونه موضوعاتي را که تعارض ايجاد ميکنند، شناسايي کنند، راه حلهاي اختصاصي را پيدا کنند، به مذاکره بپردازند و مصالحه کنند.

درمانگران رفتاري، چه در حين جلسات درماني و چه در تمرينهاي خانگي ممکن است تکاليفي را براي زوجين تجويز کنند که الگوهاي ناسازگارانه را براي آنها روشن ميکند. مثلا ممکن است به زن گفته شود انتقادش از همسرش را تشديد کند تا زماني که شوهر او را به چالش بکشد. اگر زوج در حال متارکه هستند، درمانگر ممکن است که مرد را متعهد کند که 4 يا 5 شب در هفته براي شام به خانه بيايد.

بسياري از رفتاردرمانگرها همچنين تلاش دارند طريقه واکنش نشان دادن زوجين به رفتار نامطلوب را اصلاح کنند. آنها ممکن است از شيوه بازسازي شناختي استفاده کنند که در آن، تفسير هر يک از طرفين از رفتارهاي طرف مقابل تغيير داده مي شود. زوجين مي آموزند که از کلماتي مانند «هميشه» و «هرگز» استفاده نکنند، پيش از متهم کردن ديگري شواهد را بررسي کنند، و عواقب زندگي براساس فرضياتي پوشيده را که به درستي آنها اطميناني نيست، مورد ملاحظه مجدد قرار دهند (مانند اين عقيده که شما هرگز نبايد در برابر همسرتان خشمگين شويد).

3) زوج درماني با تمرکز عاطفي

نوع ديگري از درمان که از روان درماني مراجع مدار کارل راجرز و نيز از نظريه سيستمهاي خانواده الهام ميگيرد، و بيش از رفتار بر عواطف متمرکز ميشود، درمانگر به زوج کمک ميکند که تا به عنوان پيش شرط درمان، عواطفي را که تعارض آنها را برمي انگيزد، شناسايي کنند تا بتوانند الگوهاي رفتاري دردسرآفرين را متوقف کنند. آنها آسيب پذيري هايشان را بيان ميکنند و احساسات پذيرفته نشده شان را بروز ميدهند، بعد موقعيت آنها در پرتو اين احساسات مورد بررسي مجدد قرار ميگيرد تا راه حلهاي جديدي به دست آيد.

اغلب حل مشکل زوج به قطع کردن يا رهايي از الگوها يا چرخه هاي پاسخ هاي انعطاف ناپذير منوط مي شود. براي مثال يک طرف خشمگين، منتقد و شکايت گر با يک الگوي مداوما تکرار شونده، با طرف مقابلي که حالت تدافعي و انزواجو دارد، مواجه ميشود.

درمانگر به طرف عصباني کمک ميکند تا ناتواني اش در مورد ارتباط برقرار کردن به صورت غيرتهاجمي- به گوش دادن به نگرانيهاي طرف مقابل و پاسخ دادن به آنها با حمايت را، درک کند.

زوج درماني متمرکز بر عواطف ممکن است زوج را تشويق کند که به مشکلاتشان در قالب نيازهاي دلبستگي، چارچوبي دوباره ببخشند. وعده نظريه دلبستگي اين است که ايجاد پيوند عاطفي ايمن با شخص ديگر، نيازي اساسي براي بقا است که پايگاهي در جهان براي فرد فراهم ميآورد. از هنگام نوزادي، همه ما به ديگراني نياز داريم که به ما اهميت دهند و به نيازهاي ما با حساسيت پاسخ دهند.

الگوهاي دلبستگي معمولا در ابتدا در رابطه ميان والد و کودک ظاهر مي شوند و بعد در طول زندگي اغلب تکرار ميشوند. دلبستگي ايمن هم باعث راحتي مي شود و هم فضايي براي کاوش مستقل را باز ميگذارد.

هنگامي که دلبستگي نامطمئن و ناايمن است، افراد ممکن است خشمگين و اگر پاسخي به آنها داده نشود افسرده و نوميد شوند. آنها ممکن است دلبستگي تحريف شده پيدا کنند که شکل يک اتصال از سر اضطراب به ديگري را، به خود بگيرد؛ يا ترکيبي از هر دو حالت تشکيل دهد.

پيوند دوگانه در اين حالت به اين صورت درمي آيد: «بيا پهلوي من، به تو نياز دارم» و «تو خطرناکي، از من دور شو.» زوجهايي که به دنبال کمک درماني ميروند، دچار «آسيب دلبستگي» هستند، بحراني که ممکن است شامل بي وفايي، فريبکاري مالي، خشونت، کلمات تند و برخورنده يا خيانت آشکار باشد.

يکي از طرفين ممکن است در هنگام لحظه هاي بحراني مانند از دست دادن شغل يا بيماري وخيم احساس کند از لحاظ عاطفي ناديده گرفته شده است.

ممکن است تهديد به طلاق يا متارکه مطرح باشد. در روند درمان، ابتدا طرف آسيبديده ممکن است با خشم يا اندوه واقعه را بيان کند، در حالي که طرف مهاجم آسيبهايي را که وارد کرده است کم جلوه ميدهد يا حتي تدافعي به خود ميگيرد. رواندرمانگر طرف آسيب ديده را تشويق ميکند که به جاي خشمگين شدن، ناراحتي و ترس خود را نشان دهد، و طرف مهاجم را تشويق ميکند تا مسووليت کارهايش را بپذيرد و شرمندگي خود را نشان دهد. بعد براي طرف آسيب ديده ممکن است تقاضاي مراقبت و تسلايي را بکند که در هنگام حادثه به او داده نشده بود، و طرف مهاجم ممکن است بر خود غلبه کند و به تسلي دادن آسيب دلبستگي طرف مقابل کمک کند.

4) زوج درماني روان پويشي

درمانگرهاي روانپويشي معتقدند شيوهايي که زوجهاي بزرگسال با يکديگر رفتار ميکنند، به شدت تحت تاثير الگوهايي است که در دوران کودکي آنها تثبيت شده است درسهايي که اغلب به صورت ناخودآگاه در خانواده اي که در آن بزرگ شده اند به آنها آموخته شده است. درمانگر بر اميال ناخودآگاه و واکنشهاي دفاعي که آنها نيز عمدتا ناخودآگاه هستند، تاکيد دارد. واکنشهاي دفاعي مانع ابراز کامل اين اميال ميشوند يا آنها را به سوي ديگر منحرف ميکنند.

زوج درمانگران روان پويشي، توجه خاصي بر «همانندسازي فرافکنانه» دارند، واکنشي دفاعي که شامل نسبت دادن اميال و تکانه هاي خود شما به طرف مقابلتان مي باشد و به نحوي پاسخ هايي را برانگيزد که شما را متقاعد کند، اين نسبت دادن درست است. شوهري که نميتواند وابستگي و ضعف خود را تحمل کند و با انعطاف ناپذيري و سلطه جويي به عنوان بياني از قدرت سعي ميکند به جبران مفرط اين خصوصيت خود بپردازد. اين رفتار شوهر ممکن است به رفتار وابسته و انفعالي در همسرش بيانجامد که او ميتواند هم با آن همذات پنداري کند و در عين حال از آن احساس تلخکامي کند.

به عقيده روان درمانگران روان پويشي، چنين الگوهاي مکملي اغلب از روابط دوران کودکي با والدين سرچشمه ميگيرد. اگر همه چيز درست پيش برود، زوجين موفق ميشوند که اين احساسات نسبت به يکديگر را از احساسات و تجربيات گذشته شان نسبت به والدين خودشان جدا کنند.

فرد و زوج

علايم رواني شخصي و مشکلاتي که زوجين با آن روبه رو هستند به شيوه اي پيچيده با هم مرتبط هستند. اغلب چرخه اي معيوب پيش ميآيد که در آن رابطه طرفين به وسيله انزواجويي و تحريک پذيري شخص افسرده، رفتار تهاجمي و تکانشي فرد مبتلا به ماني (شيدايي)، نياز به اطمينان بخشي مداوم ناشي از اضطراب و مانند اينها به خطر ميافتد. تعارض ميان هر يک از زوجين اين علايم را تشديد ميکند تا زماني که گفتن اينکه اين چرخه از کجا آغاز شده است، مشکل ميشود.

زوج درمانگرها ممکن است بر کنشهاي اختصاصي متمرکز شوند که علايم فردي را تشديد کند، يا ممکن است آنها يکي از زوجين را به يک درمانگر جايگزين معرفي کنند. همچنين ميتوان به زوجين با درمانهايي مانند آموزش آرامش بخشي، شيوه هاي رفتاردرماني مانند قراردادن در معرض عامل تنش و پيشگيري از پاسخ، يا درمانهاي شناختي مانند ساختاردهي مجدد شناختي، ياري رساند، و در حالي که درمان پيشرفت ميکند و اطلاعات به درمانگر ارايه ميشود، تغييرات را تحت نظارت قرار داد.

در اغلب موارد زوج درماني و درمان فردي با هم ترکيب ميشود. همچنين در صورتي که خشونت خانوادگي شديدي وجود داشته باشد، ممکن است زوجين را به صورت جدا از هم درمان کرد.




منبع: migna.ir




ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

لکنت زبان در کودکان

واکنش هاي کودکان نسبت به مرگ

روش هاي آشنا کردن کودکان با احساساتشان

افسردگي در نوجوانان را با اين علايم تشخيص دهيد

ترس هاي تخيلي کودکان را چگونه کنترل کنيم

تا چه سني بايد موبايل و تبلت را از کودکان دور نگه داريم

چطور به حرف زدن کودکمان کمک کنيم

9 علامت نشان دهنده بدرفتاري و سوء استفاده از کودکان

چرا خواب نمي بينم ؟ براي خوب خوابيدن چه کنم؟

گلي که دشمن استرس است

درمان ناخن جويدن با چند روش ساده و موثر

مزاج مغز شما سرد, گرم, خشک يا تر است؟

کاهش علايم شيزوفرني با مکمل هاي غذايي

کاهش ابتلا به افسردگي با زود بيدار شدن و تغيير عادت هاي صبح

راه هاي پيشگيري از فروپاشي عصبي و کنترل اعصاب در مشکلات

استرس و اضطراب شديد داريد اگر اکثرا اين علايم جسماني را تجربه مي کنيد!

9 علامت نشان دهنده بدرفتاري و سوء استفاده از کودکان

ناخن جويدن در مورد شخصيت شما چه مي گويد + روش درمان

راه هاي پيشگيري از فروپاشي عصبي و کنترل اعصاب در مشکلات

چطور به حرف زدن کودکمان کمک کنيم

تا چه سني بايد موبايل و تبلت را از کودکان دور نگه داريم

5 قدم براي روبرو شدن با خاطرات ترسناک و پشت سر گذاشتن آن ها

افسردگي چه تاثيري بر ميل جنسي مي گذارد؟

کاهش ابتلا به افسردگي با زود بيدار شدن و تغيير عادت هاي صبح

کاهش علايم شيزوفرني با مکمل هاي غذايي

ترس هاي تخيلي کودکان را چگونه کنترل کنيم

درمان ناخن جويدن با چند روش ساده و موثر

افسردگي در نوجوانان را با اين علايم تشخيص دهيد

گلي که دشمن استرس است

روش هاي آشنا کردن کودکان با احساساتشان

چرا خواب نمي بينم ؟ براي خوب خوابيدن چه کنم؟

چگونه از افسردگي پس از سقط جنين پيشگيري کنيم

آنچه درباره آزمايش اعتياد نمي‌دانستيد

با اين روش ترمز استرس را بکشيد

افسردگي در کمين کودکان چاق

واکنش هاي کودکان نسبت به مرگ

آموزش مهارت هاي مقابله با استرس

لکنت زبان در کودکان

الکسي تيميا alexithymia چيست و چه ارتباطي با مشکلات روحي دارد؟

چرا پزشک ها بيشتر از هر شغل ديگري خودکشي مي کنند؟

عکس پروفايل شما چه حقايقي را در مورد شخصيت تان بر ملا مي کند؟

چرا ستاره هاليوود تماشاي کارتون سيندرلا را براي دخترش ممنوع کرد؟

چرا بيماري هاي روحي و رواني در بين دانشجويان فزايش يافته؟

افسردگي چيست؟

آيا شما هم وسواس داريد؟

دليل و درمان حرف زدن در خواب

افسردگي در مردان چه تفاوتي با افسردگي در زنان دارد؟

کاهش استرس با ماساژ نقاطي خاص در بدن

آيا آلزايمر ارثي است؟

درمان موثر دردهاي مزمن با بخشيدن ديگران!!