چه خبر - 23 نشانه اصلي که نشان دهنده تنفر مديرتان است

ما دوست داريم در کارمان مورد تشويق و ستايش ديگران قرار گيريم مخصوصا توسط مديرانمان؛ زيرا آنها کساني هستند که در مورد آينده کاريمان تصميم مي‌گيرند که آيا بايد ترفيع گرفته و حقوقمان افزايش يابد يا خير. مديرها نه تنها عملکرد ما را مورد بررسي قرار مي‌دهند بلکه تاثير فراواني بر روي شادي و موفقيتمان در کار دارند. بنابراين در صورتي که آنها از شما متنفر باشند بايد اين موضوع را هرچه زودتر دانسته و سعي بر تغيير شرايط کنيد؛ اما تغيير شرايط چندان ساده نخواهد بود.

مايکل کر نويسنده کتاب مزيت طنز مي‌گويد : اگر رئيستان شما را دوست نداشته باشد اصولا اين موضوع را براي خود نگه داشته و بروز نمي‌دهد، زيرا مي‌داند که روابط کاري را بايد حفظ کرده و علاقه‌هايش را در کار مخفي کند؛ بنابراين بايد با توجه به نشانه‌هاي رفتاري، ميزان علاقه يا تنفر آنها به خودتان را متوجه شويد. هرچند در صورتي که نشانه‌ها را بدانيد به راحتي متوجه اين موضوع خواهيد شد.

لين تيلور، نويسنده و متخصص در امور اداري مي‌گويد : گفته مي‌شود نيازي نيست که مديرتان بهترين دوست شما باشد؛ اما در صورت داشتن رابطه دوستانه با مديرتان مي‌توانيد موفقيت‌هاي قابل توجهي را کسب کرده، پشتيباني شده و همچنين احترام کسب کنيد.

حال قصد داريم 23 دليلي که نشان مي‌دهند مديرتان مخفيانه از شما متنفر است را بررسي کنيم؛ البته در نظر داشته باشيد مديري که چنين برخوردهايي را داشته باشد داراي رهبري ضعيفي است و اصول مديرت را نمي‌داند؛ اما اگر متوجه شديد شما تنها فردي هستيد که اينگونه مديرتان با شما برخورد مي‌کند به احتمال زياد مديرتان از شما متنفر است و آن را نه با زبان بلکه با برخورد خود نشان مي‌دهد.

نشانه اول – پيدا کردن احساسات بد و منفي

اگر حس مي‌کنيد که مديرتان از شما خوشش نمي‌آيد امکان دارد تنها در تفکرات شما باشد. هرچند گاهي اوقات اين احساسات تبديل به يقين مي‌شوند. اگر مديرتان برخورد متفاوتي نسبت به ديگر اعضاي مجموعه با شما دارد ممکن است چندان مورد علاقه‌ي وي نباشيد. در اين شرايط بهتر است به احساسات خود اعتماد کرده و به دنبال نشانه‌هاي ديگري باشيد تا به صحت موضوع پي ببريد.

نشانه دوم – هيچوقت در مورد تصميمات مهم نظر شما پرسيده نمي‌شود

اصولا وقتي در زمينه‌اي فعاليت مي‌کنيد تصميمات مرتبط با فعاليتتان بايد با شما نيز در ميان قرار داده شود زيرا باعث رشد يا کاهش عملکرد کاري شما خواهد شد که تاثير مستقيم بر روي موفقيت مجموعه يا شرکت دارد. اگر مديرتان در تصميمات مهمي که مرتبط با زمينه فعاليت شما است از نظر شما استفاده نکند ممکن است به اين دليل باشد که چندان به نظر شما اعتمادي ندارد.
مايکل کر در مورد اين موضوع مي‌گويد : وقتي از شما نظر خواسته شد به اين معني است که از نظر مديرتان شما ارزشمند هستيد؛ بنابراين نخواستن نظر مي‌تواند خلاف اين پيام را به همراه داشته باشد: «اصلا براي من مهم نيست که تو چه فکري مي‌کني!»

نشانه سوم – مديرتان سعي مي‌کند به چشمانتان نگاه نکند

تيلور مي‌گويد: براي يک مدير که عصباني است مي‌تواند سخت باشد که به چشمان شما نگاه کند. آنها مي‌ترسند که شما بتوانيد اين رابطه خصمانه را متوجه شويد؛ بنابراين بهترين گزينه‌اي که براي آنها باقي مي‌ماند نگاه نکردن به شما و خيره شدن به محيط است.

نشانه چهارم – در کنار شما لبخند زده نمي‌شود

ما در مورد يک يا چند روز بد صحبت نمي‌کنيم. اگر مديرتان سعي مي‌کند زماني که شما در اتاقشان هستيد لبخند نزند قطعا مشکلي وجود دارد.

نشانه پنجم – بر روي شما مديريت خرد اجرا مي‌شود

مديران به چند دليل دست به مديريت خرد مي‌زنند که مي‌توان مواردي مانند نياز به مديريت مداوم يا نداشتن اعتماد به طرف مقابل را مثال زد.
تيلور مي‌گويد: مديريت خرد لزوما به معني اينکه مديرتان به شما اعتماد ندارد نيست. در بعضي موارد مي‌تواند به رفتار قلدري و زورگويي ختم شود، جايي که مدير با زير نظر داشتن هر حرکتي که انجام مي‌دهيد شکلي از ترس و وحشت را ايجاد مي‌کند.

نشانه ششم – مديرتان از شما دوري مي‌کند

اگر مشاهده کرديد مديرتان تنها زماني که منتظر آسانسور هستيد از پله‌ها استفاده مي‌کند يا تقويم خود را به نحوي زمانبندي مي‌کند که برخورد کمتري با يکديگر داشته باشيد مي‌تواند نشان دهنده حس تنفر مديرتان نسبت به شما باشد.

نشانه هفتم – به حضورتان اعتنايي نمي‌شود

به عقيده تيلور اگر زماني که به سر کار مي‌رسيد مديرتان با شما احوالپرسي نمي‌کند يا زماني که ساعات کاري تمام شده و قصد رفتن به خانه را دارد با شما خداحافظي نمي‌کند مي‌تواند به اين معني باشد که مديرتان به شما علاقه ندارد.

نشانه هشتم – مکالمات مديرتان با شما کوتاه است

اگر از رئيس خود بپرسيد «حالتان چطور است؟» و ايشان با جملات کوتاه جواب داده و ميلي به ادامه گفتگو نداشته باشند يا اگر سعي مي‌کنند با شما بيشتر از طريق ايميل در ارتباط بوده و در پيام‌هاي خود مستقيما به مورد مدنظر اشاره کرده و از سلام يا احوالپرسي استفاده نمي‌کنند مي‌تواند نشان دهنده عدم علاقه مديرتان به شما باشد.
مايکل کر مي‌گويد: اگر برخورد مديرتان به شما مانند يک نوجوان بداخلاق باشد به اين معني است که چندان مورد علاقه نيستيد.

نشانه نهم – در برخورد با شما از زبان بدن منفي استفاده مي‌شود

به گفته مايکل کر، زبان بدن يک مدير مي‌تواند گوياي آنچه در درون او است باشد. اگر حرکاتي مانند چرخاندن چشم‌ها يا حرکات منفي ديگري را مشاهده کرديد مي‌تواند به معني اهميت ندادن مدير به شما باشد. اين موضوع زماني که شما به اتاق مدير وارد شديد نيز نمايان مي‌شود. در صورتي که مديرتان به شما علاقه‌اي نداشته باشد به کاري که انجام مي‌دهد ادامه داده و به شما توجهي نمي‌کند.

نشانه دهم – ارسال ايميل به مکالمه حضوري با شما ترجيح داده مي‌شود

اگر مديرتان به شما علاقه نداشته باشد سعي مي‌کند مکالمات حضوري را تا حد ممکن محدود ساخته و از طريق ايميل يا روش‌هاي ديگر با شما ارتباط برقرار کند. اگر بيشتر مکالمات شما با مديرتان به صورت ايميل و غيرحضوري است مي‌تواند نشان دهنده عدم علاقه مدير به شما باشد.

نشانه يازدهم – در ديدارها و پروژه‌هاي مهم از شما دعوت نمي‌شود

به گفته مايکل کر، مديراني که به شما علاقه نداشته باشند سعي مي‌کنند در پروژه‌هاي مهم و ديدارهاي حساس، مانع حضور شما شوند.

نشانه دوازدهم – اتاق مديران به روي شما هميشه بسته است

اگر مدير شما داراي اتاقي است و در آن را هميشه بسته نگه مي‌‌دارد مي‌تواند نشان دهنده موضوعي خاصي باشد. در حالت اول که متداول‌تر است مديران به دليل اهميت و حساسيت اتفاقاتي که در اتاقشان رخ مي‌دهد قصد دارند کمتر کسي از آنها با خبر شود به همين دليل هميشه در اتاق آنها بسته بوده و اتاقي براي مديران انتخاب مي‌شود که صداي گفتگوها به راحتي شنيده نشده و کسي از اتفاقات درون اتاق باخبر نگردد؛ البته حالت دومي نيز وجود دارد که شايد تحمل ديدن شما يا ديگر کارکنان را ندارند.

نشانه سيزدهم – مديرتان هميشه با شما مخالف است

اگر مديرتان هر چه ايده داريد را ناديده بگيرد يا ساز مخالف با هرچه مي‌گوييد بزند؛ اما اين کار را با ديگران انجام ندهد مي‌تواند به اين معني باشد که مخفيانه از شما متنفر است.

نشانه چهاردهم – برخوردها با شما هيچوقت دوستانه نيست

مايکل کر مي‌گويد اگر متوجه شديد که رئيستان در مورد مسائل مختلف مانند خانواده و سرگرمي‌ها با ديگر همکارانتان صحبت مي‌کند؛ اما در برخورد با شما تنها به موضوعات کاري مي‌پردازد مي‌تواند به اين معني باشد که به دانستن مسائل زندگي شما چندان اهميت نمي‌دهد.

نشانه پانزدهم – کاري را به شما واگذار مي‌کند که کسي علاقه به انجامش را ندارد

اگر مديرتان کاري را بر عهده شما قرار مي‌دهد که بسيار پايين‌تر از سطح شما است مي‌تواند به اين معني باشد که به توانايي شما اعتمادي نداشته يا از آن بدتر، شما را وادار مي‌کند تا براي کارهاي پيش پا افتاده وقتتان را تلف کنيد. اين کار درنهايت باعث خواهد شد که به دنبال کار در مجموعه ديگري بگرديد.

نشانه شانزدهم – هيچ وقت بازخوردي به عملکردتان داده نمي‌شود

اگر مديرتان بخواهد به پيشرفت شما کمک کند در مورد نحوه عملکردتان بازخوردهايي ارائه خواهد داد، حال مي‌تواند همراه با تشويق باشد و يا تنبيه شويد؛ اما هدف اصلي مديرتان پيشرفت شما و در نتيجه پيشرفت مجموعه است. هر چند نبود هيچگونه بازخوردي به معني عدم توجه نسبت به عملکرد شما است که در اين حالت يا نسبت به کاري که مي‌کنيد دلسرد خواهيد شد يا در وضعيتي که هستيد باقي مانده و هيچگاه رشد نخواهيد کرد.

نشانه هفدهم – تنها بازخورد منفي به عملکردتان داده مي‌شود

شايد از مخرب‌ترين حالت‌ها همين نشانه باشد؛ مخصوصا اگر بازخورد منفي در جمع ارائه شود و مديرتان ايرادات شما را در جمع بازگو کند. اگر مديرتان چنين قصدي داشته باشد به اين معني است که به شما علاقه‌اي نداشته و تنها قصد تخريب شما را دارد.

نشانه هجدهم – مديرتان تنها از شما کار مي‌خواهد

گپ‌ها و شوخي‌هاي دوستانه مدير با کارمندان باعث مي‌شود تا آنها احساس عضوي از يک تيم بودن را داشته باشند؛ بنابراين وقتي مديرتان تنها از شما کار مي‌خواهد و رفتار دوستانه‌اي با شما ندارد مي‌تواند به اين معني باشد که به شما اهميتي نمي‌دهد يا شما را عضوي از تيم خود نمي‌داند.

نشانه نوزدهم – اعتبار ايده‌هاي شما دزديده مي‌شود

تيلور مي‌گويد: بعضي از مديران چنين کاري را حتي با کارمنداني که دوستشان دارند نيز انجام مي‌دهند؛ اما اگر مديرتان از شما بدش بيايد نه تنها اعتبار ايده‌ي شما را مي‌دزدد بلکه خود ايده را به نام خود ثبت مي‌کند.

نشانه بيستم – پروژه‌هاي خوب شما به ديگران داده مي‌شود

تيلور مي‌گويد : فرض کنيد امروز، اولين روز کاري هفته است و وقتي سر کار خود حاضر مي‌شويد مشاهده مي‌کنيد که پروژه‌اي که روز قبل از تعطيلات آخر هفته به شما واگذار شده بود به صورت شگفت آوري به شخص ديگري سپرده شده است. هر چند اين موضوع براي مديران بي‌برنامه تازگي ندارد و کارمندان آنها هميشه با اين موارد دست و پنجه نرم مي‌کنند؛ اما اگر مشاهده کرديد که چنين موضوعي مکررا بر سر شما مي‌آيد مي‌تواند به اين دليل باشد که مديرتان علاقه‌اي به شما ندارد.

نشانه بيست و يکم – مديرتان هر بار به تفاوت نظراتش با شما اشاره مي‌کند

يکي از نشانه‌هاي اينکه مديرتان به شما علاقه ندارد گفتن اين موضوع به صورت غيرمستقيم است. مهم نيست که شما چه مي‌گوييد و چه تفکري داريد، تنها گفتن عبارتي کافي است که مديرتان جهت مخالف را تاييد کرده و اينکه ميان نظر شما و نظر او تفاوت‌هاي بسياري وجود دارد را به زبان بياورد.

نشانه بيست و دوم – مديرتان هميشه شما را تمسخر مي‌کند

تمسخر گاهي اوقات به عنوان نشان دهنده خشم نيز جلوه مي‌کند و بيشتر براي تخريب شخصيتي استفاده مي‌شود؛ بنابراين هميشه بايد مراقب تمسخرها و کنايه‌هاي مديرتان باشيد. البته حالتي وجود دارد که کنايه‌هاي مديرتان برگرفته از شخصيت و روحيات وي است و ربطي به شما ندارد؛ اما اگر مشاهده مي‌کنيد که اين کنايه‌ها فقط شامل حال شما مي‌شود و ديگر کارمندان از نيش و کنايه‌هاي مدير در امان هستند بايد به اين موضوع فکر کنيد که شايد مديرتان چندان به شما علاقه‌مند نيست.

بيست و سوم – کمتر به شما توجه مي‌شود

اگر مشاهده کرديد که مديرتان کمتر به گفته‌هاي شما توجه مي‌کند يا در زمان گفتگو با شما کاسه صبر وي سريعا لبريز مي‌شود مي‌تواند به اين معني باشد که مديرتان با شما مشکل داشته و تحملتان را ندارد.

جمع‌بندي

در نهايت بايد گفت که مشاهده يک يا دو مورد از نشانه‌هاي ذکر شده شايد چندان اهميت نداشته باشد و بيشتر به روحيات مديرتان در آن لحظه يا شايد در آن دوره از زمان برگردد؛ اما در صورتي که بيشتر موارد ذکر شده با برخوردي که مديرتان با شما دارد مشابه باشد در آينده مي‌تواند براي شما مشکل آفرين شود، زيرا پيشرفتي در کار خود نخواهيد داشت و کمتر فرصت يافتن موقعيت‌ها را به دست خواهيد آورد.
حتي امکان دارد فرصت‌هاي فعلي را نيز از دست دهيد و به خاطر اينکه کارهاي معمولي و سبکي به شما واگذار شده به رزومه کاريتان لطمه وارد گردد.
در اين شرايط بهتر است سعي کنيد رابطه بهتري با مديرتان ايجاد کرده و همچنين عملکرد خود را به قدري بالا ببريد تا به عنوان يک مهره کليدي براي سازمان در نظر گرفته شده و مديرتان مجبور به ايجاد تعامل با شما شود؛ البته اگر انجام اين کارها نيز شرايط را عوض نکرد بهتر است به دنبال يک موقعيت و کار در مجموعه بهتري باشيد.

منبع : zoomit.ir