بزرگنمايي:

چه خبر - گفت و گو با فواد صفاريان پور درباره مشکل ممنوع التصويري مجريان

فواد صفاريان‌پور ـ مجري و برنامه‌ساز ـ درباره جايگاه مجريان تلويزيون گفت‌وگويي انجام است که در ادامه مي‌خوانيد.

صفاريان‌پور مي‌گويد: نيروي انساني که در تلويزيون تربيت مي‌شود، داراي اهميت بسيار زيادي است. متأسفانه در اين سال‌ها نيروي انساني در اين زمينه تربيت نشده است و اين خلأ را به عنوان برنامه‌ساز مي‌بينم و مخاطب تلويزيون هم مي‌بيند. در بخش‌هايي نسبت به مراقبت کردن از نيروهاي انساني و مجرياني که تربيت مي‌شوند غفلت وجود دارد. به نوعي مي‌شود گفت هر دو طرف سرمايه‌هايي براي همديگر هستند. برخوردهاي ايذايي که بعضي اوقات با مجريان اتفاق مي‌افتد به اين حوزه آسيب مي‌زند. معمولا اولين نفري که در هر حادثه‌اي يا هر خطايي که پيش مي‌آيد بلافاصله ممنوع‌الکار مي شود، مجري است.

بيشتر بدانيد : سياست هاي حراست صدا و سيما براي تبديل شدن به يک رسانه ميلي

فواد صفاريان پور

گاه خود من شاهد بوده‌ام که ستاره‌هاي ما براي تلويزيون شاخ و شونه کشيده‌اند، درست فرمانبرداري نکرده‌اند، کار خودشان را کرده‌اند، اين هم اتفاق غلطي است که براي مجريان ما در بعضي از موارد پيش مي‌آيد به ويژه زماني که به نقطه‌اي مي‌رسند که نقطه روشنايي و نقطه حضور خوبي برايشان است. بنابراين فقدان مديريت درست باعث ضرر دو طرف مي‌شود؛ هم مجري و هم برنامه‌ساز. فقدان تربيت مجري کاربلد و به‌روز هم خودش نقطه ضعفي است که در صداوسيما وجود دارد و نمي‌دانيم چرا فکري براي آن‌ها نمي‌شود.

بيشتر بدانيد : يک ليست بلندبالا از مجريان ممنوع‌التصوير تلويزيون + تصاوير

هيچ‌گاه مناسبات قضاياي مالي درست انجام نشده است. کسي که اجراي تلويزيوني مي‌کند اگر درآمدي نداشته باشد بعدش چه کاري بايد انجام دهد، بعضي اوقات اعمال نظرها و سخت‌گيري‌هاي غيراصولي، باعث ايجاد درد دروني براي آدم‌ها مي‌شود. حمايت نکردن همه اين اتفاقات را رقم مي‌زند. بنابراين وقتي پروتکل‌ها درست و همه چيز نظام‌مند نباشد، طبيعي است که اين اتفاق مي‌افتد.

مجريان ممنوع الکار

ما در تلويزيون‌هاي مطرح دنيا داشته‌ايم که در برنامه‌اي بسيار موفق مثل «تخت‌گاز» مجري برنامه براي تهيه‌کننده مشکل ايجاد مي‌کند و تلويزيون آنها حاضر مي‌شود با اينکه آن مجري برندش است را ناديده بگيرد و آن را حذف کند. پس حذف کردن و توبيخ کردن و مواخذه کردن در همه جاي دنيا وجود دارد و پروتکل دو طرفه‌اي وجود دارد. نمي‌شود که همه چيز را فقط صداوسيما بگويد و همه چيز يک طرفه اعمال شود و آن طرف هيچ حق و حقوقي نداشته باشد. همه اين حق و حقوق دو طرفه است و طي يک قوانين مشخص بايد رعايت و پايه‌گذاري شود تا همه تکليف‌ خود را بدانند و بدانند مأموريت‌شان تا چه اندازه‌اي است.
وي ابراز اميدواري مي‌کند که «تلويزيون به نقطه قدرتمند خودش به عنوان يک رسانه بزرگ برگردد که با هر اعتراضي يا با هر موضوعي که پيش مي‌آيد مجبور نشود نيروي انساني خودش را براي اينکه سروصداها بخوابد، حذف بکند. توبيخ کند، تنبيه کند، مواخذه کند.»
صفاريان پور مي‌گويد:
شما ببينيد ما در طول اين سال‌ها چند نيروي انساني و مجري از دست داده‌ايم. اصلا با سطح کيفي اين مجريان کاري ندارم. خيلي جاها خيلي حاشيه‌ها براي اين افراد درست شد و همه اين‌ها به دليل عدم مراقبت درست هست.

بيشتر بدانيد : حقايقي درباره مجرياني که طعم ممنوع التصويري را چشيدند/ از علي ضيا تا آزاده نامداري

وقتي تلويزيون نيروي انساني تربيت نکرده است مجبور است در زمينه مجري‌گري از بخش‌ هنرهاي دراماتيک استفاده کند؛ مثل افرادي چون مهران مديري، رامبد جوان و ... . به هر حال مجري هم به نوعي مانند بازيگر بايد کار خودش را خودش انجام دهد. شايد هر کدام از اين بازيگران که مطرح هستند و مجري هم هستند نقش خود را به درستي ايفا مي‌کنند. مگر ما چند مجري خوب داريم که به راحتي آن‌ها را کنار بگذاريم و دوباره آن‌ها را به تلويزيون برگردانيم. الان آقاي مديري اگر تصميم بگيرد اجرا نکند ديگر اين کار را نخواهد کرد و اين به تلويزيون مرتبط نمي‌شود اما جايي هست که تلويزيون مي‌گويد من ديگر با اين فرد کار نمي‌کنم، اين روش پروتکل و نظام رسانه را به هم مي‌زند. بالاخره زماني مي رسد که هر دو طرف به اين نتيجه مي‌رسند که چاره‌اي ندارند جز اينکه روابط‌شان را با هم نظام‌مند کنند و نظام کاري‌شان و قواعد کاري‌شان را رعايت کنند. هم مجري برنامه بايد طبق ضوابط آن رسانه کار کند و شاخ و شونه نکشد و ادعاي بي‌جا نکند و هم رسانه نبايد اين برخورد را داشته باشد که همين که هست و بگويد امروز حق داري کار کني، فردا حق نداري.

رامبد جوان و مهران مديري

صفاريان‌پور در بخش ديگري از اين مصاحبه چنين اظهار مي‌کند: يک مجري تلويزيون وقتي اجازه کار نداشته باشد بايد دنبال چه کار و چه حرفه ديگري برود. وقتي به شکل تخصصي رسانه يک دهه بر روي مجريان سرمايه‌گذاري کرده است و بعد از 10 سال مجري نسبتا باتجربه‌اي شده است، اين مجري چه شغل ديگري مي‌تواند داشته باشد زماني که تلويزيون او را حذف مي‌کند. اين زياني است که براي هر دو طرف وجود دارد. تلويزيون اگر به اين شکل پيش برود نه تنها مجريانش را از دست مي‌دهد بلکه مجري هم تربيت نکرده و پر از آدم‌هاي نابلد مي‌شود و ريزش مخاطب نقطه قطعي است که براي هر رسانه ممکن است ايجاد شود. تا زماني که بخواهيم به همه چيز دولتي نگاه کنيم اين شرايط ادامه خواهد داشت. اما زماني که بخواهيد تلويزيون را تخصصي ببينيد عين شبکه‌هاي خصوصي که بايد خودشان براي خودشان درآمدزايي کنند، طبيعتا خودشان تلاش مي‌کنند نيروي انساني درست تربيت کنند و درآمدزايي کنند چرا که نياز دارند مشتري و تماشاگر داشته باشند و بابت آن درآمدزايي کنند و آگهي بگيرند. تا زماني که رسانه به اين شکل اداره شود طبيعتا ما پيشرفتي نخواهيم کرد.

فواد و سياوش صفاريان پور

صفاريان پور در ادامه صحبتهايش به طرح اين مساله مي‌پردازد که «وقتي ما به عنوان برنامه‌ساز به شدت خلأ نيروي انساني را در هر رشته‌اي را در حرفه‌ خود احساس مي‌کنيم، طبيعتا به نظرمان مي‌آيد که دانشگاه صداوسيما آيا کارش را درست انجام مي‌دهد؟ دانشکده صداوسيما محلي است که بايد نيروي متخصص براي راديو و تلويزيون تربيت کند اما در آن با يک سري آدم که با نظام کارمندي جلو مي‌آيند و کاربري مناسبي ندارند، روبرو مي‌شويم. افرادي که آيا تلاش مي‌کنند خودشان را به‌روز کنند. مي‌بينيم که اين اتفاق نمي‌افتد. طبيعتا بايد يک بازنگري مفصل و اساسي در سيستم مديريتي تلوزيون لحاظ شود تا بتواند نيروهاي انساني درست را تربيت کند، نيروي انساني درست را تأمين مالي، روحي و رواني کند تا جان درست و حسابي پيدا کند. متأسفانه نيروي انساني بي‌جهت در ادوار مختلف در صداوسيما استخدام شده است. آنتن تلويزيون آن نيروهاي انساني نيستند. کار تلويزيون را نيروي انساني انجام مي‌دهد که خارج از سازمان صداوسيما هستند اين را مديران ما مي‌دانند اما خب چاره‌اي ندارند.»

صفاريان پور که پس از مدت‌ها دوري از تلويزيون قرار است برنامه‌اي براي اين رسانه تدارک ببيند، در پايان گفت‌وگو با ايسنا چنين مي‌گويد: من به اين تلويزيون اميدوارم و احساس مي‌کنم هنوز قابل احياء و قابل اصلاح است. تلويزيون خانه من است. نمي‌توانم چيزي بگويم ولي اميدوارم کمي بهتر نگاه کند. مديران جديد و تازه نفسي که وارد آن مي‌شوند راه حل مناسبي براي تلويزيون هستند اما اميدواريم تلويزيون با استراتژي و مهندسي بهتري در سيستم مديريتي پيش برود.

بيشتر بدانيد : آزاده صمدي را به بهانه استفاده ابزاري از زن کنار گذاشتيد، پويول را چرا ؟!

بيشتر بدانيد : تبعات احتمالي جمله زيرکانه پيمان يوسفي درباره سانسور زنان در صدا وسيما

بيشتر بدانيد : ضرر بزرگ صدا و سيما به خاطر پخش اعترافات مائده هژبري

منبع: isna.ir