بزرگنمايي:
چه خبر - مواضع متغيير کيهان نسبت به پايتخت و توجيهش براي اين موضوع
روزنامه کيهان در پاسخ به انتقاداتي که نسبت به تغيير موضع ناگهاني اش نسبت به سريال به اين رسانه وارد شده بود, نوشت:
کيهان در مواجهه با اين برنامه تلويزيوني هم به نقاط ضعف آن پرداخته و هم به نقاط قوتش. کيهان بدون هيچ تعارفي، نسبت به مسير اشتباه سريال «پايتخت5» در قسمتهاي ابتدايي و مياني اين سريال، ازجمله تبليغ گردشگري ترکيه و استفاده از عوامل يک شبکه ماهوارهاي معاند، سبک زندگي مغاير با فرهنگ ايراني و اسلامي و ... هشدار داده بود. اما قسمتهاي پاياني اين سريال، ضمن عبور از آن فضا و نزديک شدن به کمدي سالم، به بخشي از واقعيتهاي سالهاي اخير منطقه نيز پرداخته بود. «پايتخت» اولين سريال تلويزيوني ما محسوب ميشود که به گوشهاي از جنايات و ماهيت سياه گروه تروريستي داعش توجه کرده که اين موضوع، قابل ستايش است. حتي در خبر اخير کيهان در حمايت از اين سريال هم تأکيد شده بود که انتقاد ما به قسمتهاي قبلي «پايتخت5» پابرجاست.
سيمرغ_ گفتني است در حاليکه کيهان به تندي از قسمت هاي اوليه پايتخت که بيشتر جنبه طنز داشته انتقاد کرده و نوشته بود:
سريال «پايتخت»، يکي از معدود مجموعههاي رسانه ملي بود که با تکيه بر فرهنگ و آيينهاي بومي و حمايت از ارزشها و باورهاي ملي و ديني اين سرزمين در سريهاي اول و دوم و به خصوص سري سوم خود، نکات متعددي از ابعاد مختلف سبک زندگي ايراني/اسلامي را در قالب ملودرامي طنزآميز و جذاب بر صفحه تلويزيون برد اما متاسفانه به دلائلي از جمله فشارها و سرکوب شبه روشنفکري که معمولا در فضاي رسانهاي کشور هر ساز مخالف خود را به شدت منکوب ميکند در سري چهارم، سريال «پايتخت» به جز افت شديد ساختاري، به لحاظ محتوايي نيز از آن فضاي ملي و ديني خود فاصله گرفته و به دعواهاي خانوادگي و بحثهاي بيپايان قومي و قبيلهاي و موضوعات سطحي و پيش پا افتاده پرداخته است.
اما در حالي که تصور ميشد با ورود سازمان فرهنگي اوج به عرصه توليد اين سريال، سري پنجم آن از کيفيت لااقل محتوايي بهتري برخوردار شود اما متاسفانه همان روند نزولي و سقوط ساختار و محتوا در اين سري حتي با سرعت بيشتري ادامه يافت و شايد با اغماض تنها برخي لحظات جلوههاي ويژه تصويري و ميداني خصوصا در صحنههاي بالن سواري، بخش قابل قبول آن باشد!
نمي دانيم آيا اين دوستان هنوز متوجه نشدند براي يک اثر هنري يا رسانهاي اگر موضوعات ضدملي و غير ارزشي مطرح کند، يک يا چند کاراکتر و يا موضوع با هويت ملي و ارزشي نميتواند کسب وجهه نمايد؟! مثلا اينکه در فيلمي روابط غير شرعي مابين زنان و مردان نامحرم حاکم باشد و عشقهاي آنچناني شکل بگيرد، حضور دو کاراکتر فرضا رزمنده مدافع حرم در اين ميان، نه تنها مشروعيتي به روابط فوق نميدهد بلکه حتي توهيني به مدافعان حرم تلقي خواهد شد.
پس از پخش صحنه هاي استرس زا و خشونت بار از داعش در سريال پايتخت روزنامه کيهان موضعش را به کلي در مورد اين سريال تغيير داد و نوشت:
با قسمتهاي آخر سريال، سري پنجم پايتخت همان چيزي شد که انتظارش ميرفت؛ يک مجموعه طنز سالم و مردمي که بازتابدهنده واقعيتهاي مهم و ملي هم هست.
تا قبل از اين هيچ سريالي درباره مسائل منطقه و داعش، توليد و پخش نشده بود. اين درحالي است که کشور ما اصليترين سد دفاعي در برابر هجوم گروههاي تکفيري بود و انتظار ميرفت که اين اتفاقات و به ويژه ازخودگذشتگيهاي مدافعان حرم در سريالهاي ما به نمايش در بيايد.
قسمتهاي پاياني سريال «پايتخت5» واکنشي به اين خلأ ناگوار بود. اين بار مردم، شخصيتهايي مثل نقي، هما، ارسطو، بابا پنجعلي و ... را در محاصره داعش ديدند. علاقه به اين کاراکترها باعث شد تا خود مردم نيز اين موقعيت وحشتناک را درک کنند. آنچه در اين سريال به نمايش درآمد تنها بازسازي بخشي از واقعيتهاي تلخي است که طي اين سالها در سوريه و عراق رخ داد، آن هم در قالب فيلم و نمايش. قطعا واقعيت، فاجعهبارتر و سياهتر از آن چيزي است که ما در آثاري چون «پايتخت5» و «به وقت شام» ميبينيم.
نکته مهم اين است که در «پايتخت5» صحنههاي جنگي بسيار سنجيده و حرفهاي به تصوير کشيده شدند. سکانسهاي جنگي در اين سريال، هم باورپذير و واقعي جلوه پيدا کردند و هم جذاب و ديدني بودند. فقط کافي است همان بخشي که نفربر حامل خانواده معمولي و يارانشان از کنار خودروي داعشيها عبور کرد را در نظر بگيريم که چگونه در عرض چند ثانيه، حس هراس و دلهره به مخاطب منتقل ميشد.
قسمتهاي پاياني سريال «پايتخت5» که به نجات عليآباديها منجر شد را ميتوان در حکم نجات و پايان توأم با درخشش اين سريال نيز دانست.
منبع: روزنامه کيهان