ماجراي آشنايي و ازدواج حسين ماهيني و همسرش انيس محمدي
حاشيه هاي ورزشي
بزرگنمايي:
چه خبر - جزئيات زندگي شخصي حسين ماهيني و انيس محمدي
حسين ماهيني و همسرش يکي از زوجهاي جذاب ورزشي محسوب ميشوند که در ادامه گفتگويي خواندني با آنها را خواهيد خواند.
بهتر از اينجا شروع کنيم که چطور زوج حسين ماهيني و انيس محمدي شکل گرفت.
ماهيني: من در آن زمان در اهواز بازي ميکردم. يک روز بچههاي متاهل تيم يک مهماني خانوادگي برگزار کرده بودند. همسر من دوست خانم يکي از بچهها بود و من او را ديدم و در همان لحظه اول از او خوشم آمد و از طريق دوستم و او هم از طريق همسرش باب آشنايي را فراهم کرد و حالا خوشحالم که همسرم و مايسا دخترم کنارم هستند.
وقتي حسين به شما پيشنهاد داد چطور قبول کرديد؟ شهرت فوتبالي او باعث شد قبول کنيد يا خصوصيات ديگري داشت؟
محمدي: نه واقعاً آن زمان به اندازه حال حاضر مشهور نبود و من هم واقعاً نميشناختمش ولي تعريفش را شنيده بودم و از سادگي و مهربانياش خوشم آمد.
آن زمان اسمش را در اينترنت جستوجو نکرديد؟
محمدي:نه، بچهها وقتي موضوع را به من گفتند بازي او را ديدم که خاطرم نيست با کدام تيم بود ولي اسمش را جستوجو نکردم.
البته اگر آن زمان اين کار را ميکرديد عکس با پيراهن استقلال بيشتر ديده ميشد، خودتان پرسپوليسي هستيد؟
محمدي: بله من پرسپوليسي هستم و بودم. البته بازي او در پيراهن استقلال اهواز را ديدم. خيلي متعصب به آن شکل نيستم و اهميت آنچناني نداشت. اما اکنون شديدا پرسپوليسي هستيم.
بين شما دو نفر چه کسي زودتر ابراز علاقه کرد؟
ماهيني: مسلماً من بودم ديگر.
محمدي: حسين خيلي آدم محجوبي است و اين را به سختي به من گفت ولي در هر صورت ابراز کرد.
دليل انتخاب اسم مايسا چه بود؟
حسين: در اين مورد زياد صحبت و همفکري کرديم و حتي کتابي در اين مورد تهيه کرديم و اسامي ايراني را جستوجو کرديم و از بين گزينههاي مختلف که روي کاغذ نوشتيم مايسا را انتخاب کرديم. يک شب به 3 اسم نهايي رسيديم و مادرم قرعهکشي کرد.
همسر: ما 5 اسم نهايي داشتيم که 2 تاي آن را خود حسين حذف کرد و 3 گزينه ماند. خودش روي اسم ليانا خيلي نظر مثبت داشت ولي پيشنهاد قرعهکشي مطرح شد و مادرش قرعه را برداشت و مايسا درآمد و حسين به اميد اينکه اسم ليانا خارج شود گفت يک بار ديگر قرعه بياندازيم و دوباره مايسا انتخاب شد و در نهايت به توافق رسيديم.
پيش از ازدواج و در معيارهاي خودتان فکر ازدواج با يک فوتباليست را داشتيد؟
محمدي: کلا من به هيچ وجه به ازدواج فکر نميکردم و تنها دليلي که ممکن بود ازدواج کنم بچهدار شدن بود. خيلي به اينکه فوتباليست باشد يا چيز ديگري فکر نميکردم ولي حسين خيلي با معيارهايم فرق داشت.
حسين تو خودت واقعاً براي ازدواج عاشق شدي؟
ماهيني: مگر ميشود بدون عشق هم ازدواج کرد؟ همانطور که گفتم در نگاه اول خيلي خوشم آمد و در اين مدت هم 8 سال نامزد بوديم و بعد از آن تصميم گرفتيم ازدواج کنيم که ماجراي سربازيام به وجود آمد و مجبور شدم سربازي بروم.
آن زمان يادم است گفته بودي به عشق همسرت است که سختيهاي خدمت را تحمل کردي؟
محمدي: در آن زمان دوري ما از هم براي جفتمان سخت بود و خيلي تحت فشار بود. در آن زمان کنار هم بودن ما باعث شد براي جفتمان شرايط بهتر شود و حسين هم اين مدت را بهتر پشت سر بگذارد.
در آن زمان قبول کردن حسين ماهيني به عنوان سرباز و در آن مشکلات کمي ريسک بود و چطور با اين موضوع کنار آمديد؟
محمدي: همانطور که گفتم ابتدا اصلاً قصد ازدواج نداشتم ولي در آن برهه من عاشق حسين شده بودم و ديگر مسائل پيراموني برايم مهم نبود و تصميمي که گرفتيم را عملي کرديم.
حسين خودت به عنوان يک بازيکن مشهور و با تجربه توصيهات به فوتباليستها چيست، اينکه عاشق شوند و ازدواج کنند يا با تفکر جلو بروند؟
ماهيني: فکر ميکنم راهي که من پله پله جلو رفتم بهترين راه ممکن بود و ما چند سال نامزد بوديم و در مقطعي دور بوديم از هم و ارتباط ما تلفني بود ولي در حال حاضر براي هم بهترين زوج تاريخ هستيم و اين شيوه براي من بهترين شيوه ممکن بوده است و خدا را شکر از شرايطم راضي هستم.
در حال حاضر فوتباليستهاي زيادي وارد رابطهاي ميشوند که خيلي زود تمام ميشود و فکر ميکنيد دليلش چه باشد؟
ماهيني: همانطور که گفتم ما خودمان 8 سال با هم در ارتباط بوديم و پس از آن ازدواج کرديم و همه چيز هم را ميدانستيم. اينکه از چه چيزي ناراحت يا خوشحال ميشويم. تايمي که من ازدواج کردم مربوط به زماني است که سرباز بودم و يک نيم فصل اجازه بازي کردن نداشتم و سرم کمي خلوت شده بود و بهترين فرصت براي عملي کردن تصميممان بود. در آن زمان با همسرم صحبت کردم و با اينکه از لحاظ روحي شرايط خوبي نداشتم ولي زمان مناسبي بود و خيلي هم به من کمک کرد و شرايط جفتمان در حاليکه خوب نبود دگرگون شد و به نظرم توانستم برگردم و خيلي قويتر و بهتر از قبل و اين به خاطر حضور همسرم کنارم بود که مديونش هستم.
اينکه يک فوتباليست حرفهاي زندگي کند و سواي مساله ازدواج رعايت کردن يک سري اصول که حتي شامل خوابيدن و بيدار شدن به موقع هم در کار او تاثير گذار است در تو نمود زيادي دارد. قبول داري؟
ماهيني: درست است. فکر ميکنم خانواده در اين مورد تاثير زيادي دارد. به نظرم بخش اعظم آن وجود خانواده است و اينکه من از زير صفر شروع کردم و در کمترين امکانات کارم را آغاز کردم و پله پله بالا آمدم و با ايرانجوان در ليگ يک حضور داشتم و از زير صفر شروع کردم واستقلال اهواز را هم که نقش بزرگي در پيشرفتم داشت خيلي دوست دارم و پيگير نتايجش هستم. بعد از آن 2 سال فوقالعاده را در ذوبآهن داشتم که در ليگ عالي بوديم و به فينال آسيا هم رسيديم. به پرسپوليس و تيم ملي رسيدم و کلاً پله پله رشد کردم و به اينجا رسيدم. مادرم هميشه به من ميگفت از تو ميخواهم مردمدار باشي و قول بده هروقت آدم مشهوري شدي گذشتهات را فراموش نکن و يادت نرود از کجا آمدي. مردم هميشه من را يک آدم بدون حاشيه و خوب توي فوتبال و جامعه ميشناسند و براي همين ميگويم خانواده مهم است و جنبه خود بازيکن هم مهم است. بازيکناني بودند که راه 10 ساله را 2 ماهه جلو رفتند ولي خيلي زود زمين خوردند و براي همين سطح توقع و جنبه خيلي مهم است.
اين رفتار تو را در فضاي مجازي هم ميبينيم که خيلي پخته و حسابشده رفتار ميکني. اين را چطور مديريت ميکني؟
ماهيني: شايد اگر بخواهم صحبت کنم طولاني شود ولي من از همان اول اهل فضاي مجازي بودم و از زمان ياهو و فيس بوک در اين فضاها حضور داشتم و بعد از آن توئيتر و اينستاگرام آمدند. من پدرم در شرکتي کار ميکرد که همه پرسپوليسي بودند و روزنامه هواداري پرسپوليس را از همان سال هر روز از پدرم ميگرفتم و ميخواندم و عکسهايش را جدا ميکردم و به ديوار ميزدم. هميشه دوست داشتم بدانم بازيکنان خارج از مستطيل سبز چه کار ميکنند و برايم سوال بود. در حال حاضر که خودم اين فضا را تجربه ميکنم دوست دارم مردم از شرايط من و کارهايي که کنار فوتبال انجام ميدهم آگاه باشند و مردم بدانند ما هم از خودشان هستيم و تفاوتي نداريم. در کارهاي خانه و نگهداري مايسا کمک ميکنم و واقعاً دوست دارم مردم بدانند ما هم مثل آنها زندگي ميکنيم و همين مسائل را در فضاي مجازي مطرح ميکنم.
آيا حسين ماهيني آدم دغدغهمندي است و مشکلاتش را در خانه ميآورد؟
محمدي: حسين آدم خونسردي است و خودش را خيلي درگير ناراحتيها و مشکلات نميکند و براي همين من خيلي وقتها بعد از چند روز از بررسي رفتارهاي او در جريان ناراحتياش قرار ميگيرم. در دنياي مجازي هم فعاليت خوبي دارد و خيلي از آنها را از قبل با من هماهنگ ميکند و مشورت ميکند و بعضي وقتها تغييراتي انجام ميدهيم.
توئيتهاي بامزه از حسين ميآيد يا همسرش؟
محمدي: من خودم توئيتر ندارم ولي حسين کلا خودش آدم شوخ طبعي است.
ماهيني: من خيلي از توئيتهايي که ميخواهم منتشر کنم را منتشر نميکنم يا سانسور ميشود.
محمدي: کلا آدم شوخي است و در مهمانيها هم بذلهگويي ميکند و جمع را ميگرداند.
فوتباليست بودن ماهيني باعث شده درآمد خوبي داشته باشد، شما خودتان مقتصد هستيد يا به خاطر باز بودن دستتان در خرج کردن پول آزاد برخورد ميکنيد؟
محمدي: در يک سري مسائل خوب خرج ميکنيم ولي اصلاً شبيه آن چيزي که از بيرون به نظر ميرسد نيستم. ولي اگر از دو چيز مثل هم خوشم بيايد ترجيح ميدهم ارزانتر را انتخاب کنم. خيليها فکر ميکنند خريدهاي آنچناني و برندهاي آنچناني داريم که خيلي اهلش نيستم.
شما مسئول بد تيپ بودن حسين هستي؟
محمدي: حسين خيلي هم خوشتيپ و عالي است. شايد خيليها مثل شما خوب دقت نميکنند که اينطور ميگويند.
ابراز علاقه از سوي هواداران حسين باعث حسادت شما نميشود؟
محمدي: نه من آدم حسودي نيستم و هرچقدر دوست دارند ابراز علاقه کنند و کار خوبي هم ميکنند. حتي وقتي ميخواهند با او عکس بگيرند خودم کادر را برايشان خالي ميکنم. واقعاً اهل حسادت نيستم. زماني که از هم دور بوديم کمي حسادت داشتم ولي الان که کنارش هستم اينطور نيستم. اتفاقا باعث خوشحالي من است که حسين آدم محبوبي است ولي ناراحت ميشوم از کساني که به ناحق توهين ميکنند و ايرادات الکي ميگيرند. چون از کودکي آدم حاضر جوابي بودم الان سختم است که نميتوانم با خيليها هم کلام شوم و پاسخ خيليها را بدهم!
صحبتت با اين افراد که به صفحه شخصيتهاي مشهور حمله ميکنند و توهينهاي خانوادگي انجام ميدهند چيست؟
محمدي: اين افراد آدمهاي مشهور را از بيرون ميبينند و خيلي راحت دهانشان را باز ميکنند و هر حرفي ميخواهند ميزنند ولي واقعاً بزرگي شخصيتهاي مشهور است که به خاطر جايگاهشان سکوت ميکنند. الان هم خيلي فحاشيها به خود من ميشود که طبيعتاً هر مردي از اين توهينها ناراحت ميشود ولي امثال حسين به احترام هوادارانشان چيزي نميگويند. بارها به خود من توهين کردند و جواب يک سري از آنها را دادم و از آنها پرسيدم مگر من را ميشناسيد و توضيح دادم و آنها عذرخواهي کردند. اينها واکنشهاي آني است که خودشان را در يک لحظه خالي ميکنند و بعد پشيمان ميشوند. اينها با يک ناراحتي توهين ميکنند و با يک حرکت خوب هورا ميکشند و نبايد انقدر واکنشهاي لحظهاي نشان بدهند و خودشان را جاي طرف بگذارند و ببينند دل آدم چقدر ميشکند.
توصيه شما براي همسر فوتباليستهاي ديگر چيست؟
محمدي: همسران فوتباليستها بايد مديريت خوبي در منزل داشته باشند و خيلي مسائل را با فداکاري تحمل کنند و با سختيها و مشکلات بسازند تا از پس سختيها بر بياييم و به همسرانمان انرژي مثبت بدهيم تا خواب و خوراک راحت داشته باشند و در زمين بهترين عملکرد را داشته باشند.
حسين اگر اين شرايط برعکس بود و همسرت آدم مشهوري بود با اين حواشي و مشکلات چطور کنار ميآمدي؟
در ابتدا بايد بگويم که مردمي که اين توهينها را انجام ميدهند نميدانند يک شخص مشهور براي رسيدن به نقطهاي که در آن قرار دارد چه سختيهايي کشيده است و چقدر زحمت کشيده است که به آن نقطه رسيده است. هيچ آدمي يک شبه بزرگ و مشهور نشده است و سختيهايي کشيده است و بهتر است موقع کامنت گذاشتن خودشان را جاي طرف بگذارند. پاسخ به سوال شما هم واقعاً سخت است. خود من وقتي از خانه بيرون ميروم بچهها خواب هستند و وقتي برميگردم چند ساعت فرصت دارم پيش آنها باشم و بعد بايد بازهم زود بخوابم و فرصتي براي آنها نميتوانم بگذارم. زندگي روزمره ما اين است و اين هم براي تمرينات روزمره ماست و اردوهاي مختلف هم به آن اضافه ميشود که سختي زيادي دارد و ميدانم زندگي با يک فوتباليست چقدر سخت است و خوشحالم که همسرم در حال حاضر در کنار من حضور دارد، اگر همسرم شخص مشهوري بود نميدانم چه اتفاقي ميافتاد.
در خانواده استقلالي داريد که با او کل کل فوتبالي داشته باشيد؟
ماهيني: بله، پدر خانم من استقلالي است که البته الان ميگويد به خاطر مايسا پرسپوليسي شده است.
زماني که به عنوان يک پرسپوليسي به خواستگاري رفتي اين موضوع استقلالي بودن پدرخانمت مسالهاي ايجاد نکرد؟
ماهيني: اول اين را بگويم که من زماني که بازيکن ملوان بودم به خواستگاري رفتم. پدر خانم من قبلش تمام تحقيقات لازم را انجام داده بود و خودش خيلي مسائل را در موردم ميدانست و همان شب اول که رفتيم همه چيز ختم به خير شد و مشکل خاصي نبود.
اگر فوتباليست نميشدي و قرار بود بازيگر شوي دوست داشتي جاي چه کسي باشي؟
ماهيني: سوال خيلي سختي است ولي بخواهم نام ببرم حميد فرخنژاد و پرويز پرستويي را ميگويم. من هيچ وقت نميتوانم بازيگر خوبي شوم و يک نقش کوتاه در سريال پژمان داشتم و ديدم چقدر کار سختي است و از توان من خارج است.
اگر به شما پيشنهاد بازيگري بشود حسين را چطور راضي ميکنيد که قبول کند؟
محمدي: راضي ميشود چون که ميداند چقدر به اين کار علاقه دارم و به هر شکل او را راضي خواهم کرد و فکر نميکنم مشکلي داشته باشد.
ماهيني: همانطور که گفت راضيام ميکند. البته در آن شرايط خيلي سخت ميشود. اگر براي يک فيلم باشد مشکلي نيست ولي بخواهد دنباله دار باشد واقعاً مشکل است.
محمدي: خود حسين هم ميداند من دلم نميآيد تمرکزم را از زندگي خودم بردارم و براي مسائل ديگر بگذارم.
اهل موسيقي هستي؟
ماهيني: خيلي زياد. ميدانم چه ميخواهي بگويي، من قبلاً اجرا داشتهام و اگر بخواهم دوباره بخوانم لوث ميشود.
محمدي: اگر در اين شرايط که کنار من هستي بخواني احساسيتر ميشود.
(ماهيني بخشي از يک ترانه رضا صادقي را اجرا ميکند)
محمدي: وقتي که بدون تمرکز و ساده و بيآلايش ميخواند اجراي بهتري دارد ولي در اين شرايط وقتي تلفظ حرف سين او ميزند مشکلساز ميشود! (خنده)
وقتي سيناش ميزند چرا نام مايسا را انتخاب کرديد؟ براي اذيت کردن حسين بود؟
محمدي: من زمان انتخاب اسم به اين موضوع فکر نميکردم. البته وقتي حواسش نباشد سين را خوب تلفظ ميکند و مايسا را هم به خوبي تلفظ ميکند. (رو به ماهيني ميگويد: بگو مايسا و خنده دسته جمعي را در پي دارد).
نکتهاي که در مورد زندگي حسين ماهيني واضح است اين سادگي است که در او وجود دارد و درست همان چيزي است که نشان ميدهد. اين را قبول داريد؟
محمدي: دقيقاً همينطور است و بعضي وقتها من لجام ميگيرد از بس که خوب و خويشتندار است. من به اندازه حسين خوب و مثبت نيستم ولي او به همه چيز مثبت نگاه ميکند. ميتواند خيلي کارها انجام دهد ولي دوست ندارد اين کار را انجام دهد.
عصباني هم ميشود؟
محمدي: فقط من ميتوانم خيلي لج او را در بياورم. سر يک مسائلي که ميدانم از آن ناراحت ميشود بعضي وقتها به وسيله آن لجاش را در ميآورم.
ميتوانيد يکي از آنها را بگوييد؟
ماهيني: يکي از آنها اين است که من وقتي در خانه گوشي دست ميگيرم اعتراض ميکند و ميداند از اين رفتار ناراحت ميشوم. از وقتي مايسا به دنيا آمده وقت نگاه کردن به گوشي ندارم. دوستان از من ميپرسند چرا تلفن را جواب نميدهي ميگويم واقعاً وقتش را ندارم. من در زمان تمرين و اردوها هميشه گوشي در دستم است و بازيکنان ديگر ميگويند چقدر گوشيات دستت است و ميگويم من در خانه اصلاً فرصت گوشي دست گرفتن ندارم چون با مايسا مشغول هستم و همسرم به کارهاي خانه ميرسد.
گوشي حسين را چک ميکنيد؟
محمدي: چک کردن به آن شکلي که منظور شماست نه ولي ما خيلي با هم رفيق و راحت هستيم و براي همين همه چيزمان دست هم است. اکانت هم را داريم و چيز مخفي از هم نداريم. خيلي وقتها دايرکتهايش را من چک ميکنم و ميگويد اگر چيز مهمي بود به من بگو.
پس دايرکتهاي عاشقانه زيادي خواندهايد؟
محمدي: بله خيلي. البته برايم ناراحت کننده نبوده ولي خيليها را بلاک کردم چرا که حس کردم ممکن است خطرساز باشند. از قربان صدقه رفتن و اين مسائل ناراحت نميشوم ولي کسي که شمارهاش را دايرکت ميکند بايد بلاک شود.
در اين دايرکتها پيش آمده خودتان وارد گفتوگو شويد؟
محمدي: چند بار پيش آمده، مثلاً پيشنهاد براي همکاري با موسسه خيريه يا مسائل اين چنيني را ميتوانم دخالت کنم و با او همفکري ميکنم و نظرم را ميگويم. خيليها بيش از حد سماجت ميکنند و حتي به خود من پيام ميدهند و ميگويند دوست دارم حسين را ببينم يا پيراهنش را داشته باشم و ميگويم وقتي طرف آنقدر برايش مهم بوده که حتي سراغ من آمده است يک چيزي به او برسان. يا درخواستهاي کمک مالي ميشود که خيلي زياد است و نميتوان به همه آنها پاسخ داد و امکانش وجود ندارد.
پس با مديريتهاي اين چنيني مشکلي نداري؟
ماهيني: همانطور که همسرم گفت ما چيز پنهان از هم نداريم. زماني که توئيتر آمد حتي به او پيشنهاد دادم مديريت توئيتر من را خودش در دست بگيرد. در همه چيز با هم و با مشورت هم عمل ميکنيم.
اين no direct در توضيحات اينستاگرام حسين هم کار شماست؟
محمدي: راستش را بخواهيد بله. در يک برههاي واقعاً دايرکتهاي ناجور ميآمد و خواندن و بررسي آنها هم روي دوش من بود و واقعاً خسته شده بودم و گفتم بنويس دايرکت ندهند ولي بازهم دايرکت ميدهند.
پيش آمده در جايي بخواهيد هزينه کنيد و حسين خساست به خرج دهد؟
محمدي: نه، اصلاً چنين چيزي پيش نيامده است. من خودم آدم ولخرجي نيستم و خواستههاي عجيب و غريب ندارم. البته يک عادت دارد که براي همه چيز اول نه بگويد که من را اذيت کند و بعد قبول ميکند ولي واقعاً خسيس نيست.
تا به حال غذا پخته است؟
محمدي: آخرين بار چند سال قبل ماکاروني درست کرد و ما خورديم و خدا را شکر سالم مانديم (خنده) آن ماکاروني با خامه و تن ماهي درست شد و هنوز هم بعد از چند سال از آن تعريف ميکند.
توضيح داد که اين مدل طبخ ماکاروني را از چه کسي ياد گرفتي؟
ماهيني: در استقلال اهواز يک بازيکن برزيلي داشتيم که طبقه بالاي ما زندگي ميکرد و يک شب من را دعوت کرد و اين غذا را درست کرد و وقتي خوردم از آن خوشم آمد و شيوه طبخش را از او ياد گرفتم و خودم هم هميشه درست ميکنم.
کمي هم در مورد شرايط حال حاضر خودت بگو، خودت را به جام جهاني روسيه دور ميداني يا نزديک؟
ماهيني: نه دور هستم نه نزديک، شايد وسط باشم.
اگر مسافر روسيه شوي همسرت را هم با خودت ميبري؟
بله، به او قول دادم اگر قسمت شد و همراه تيم ملي به روسيه رفتم او را هم با خودم ميبرم.
در صورت دعوت نشدن به تيم ملي هم به روسيه سفر ميکني؟
نه، اگر همراه تيم ملي نباشم از دور آنها را تشويق خواهم کرد. چون امسال ليگ زود تمام ميشود و به همسرم قول دادم چند سفر خارجي خوب در تعطيلات با هم برويم.
جريان کري خواندنت با استقلاليها در فضاي مجازي چيست؟ مثلاً سر همين که 9 هفته مانده به پايان ليگ مينويسي قهرمان شديم؟
من هيچوقت با استقلاليها کري ندارم. اين پست هم در فاصله 7 هفته مانده به پايان ليگ گذاشته شده نه 9 هفته و با توجه به فاصلهاي که با ساير تيمها ايجاد کرديم سايرين براي دومي ميجنگند. با اينکه سرمربي استقلال گفته بود به ما ميرسند خودش هم ميدانست اين اتفاق شدني نيست. در حال حاضر دوست دارم يکي از تيمهايي که در کنار ما سهميه ميگيرد پارس جم باشد و تيم شهرم به رقابتهاي آسيايي صعود کند چرا که تيم شايستهاي هستند.
بهترين توئيتي که گذاشتي و خودت از آن لذت بردي چيست؟
ماهيني: اکثر توئيتهايي منتشر ميکنم يک باره به ذهنم ميرسد و بدون پيشزمينه است و خيلي از توئيتهاي خوبم را هم منتشر نکردهام چراکه خيلي از حرفها را نميشود گفت. من در مورد تيم خودمان بخواهم توئيت کنم هر روز اتفاقات خندهداري در تمرينات ميافتد که حتي يکي از آنها را هم نوشتم ولي ارسال نکردم. مثلا در يکي از تمرينها افشين پيرواني منشا را صدا زد و گلي که در دربي به استقلال زده بود را به او نشان داد و منشا هم گفت مگر استقلال دفاع نداشت که شما گل زدي؟ من خواستم اين را بنويسم ولي بيخيال شدم. الان هم اکثر توئيتهايي که ميخواهم منتشر کنم را ارسال نميکنم و پشيمان ميشوم. همسرم ميداند چند دفتر در خانه دارم که همه اتفاقات روز را در آن يادداشت ميکنم که اکثراً قابل انتشار نيستند. کلاً دست به قلم و دست به تايپ خوبي دارم.
براي آينده دخترت چه برنامهاي داري؟ دوست داري به سمت ورزش برود؟
ماهيني: من در مورد آينده مايسا با همسرم خيلي صحبت ميکنيم و جفتمان عقيده داريم او بايد آيندهاش را خودش انتخاب کند و مسيري که دوست دارد را برود، نه اينکه ما به او بگوييم چهکاري انجام بدهد. در حال حاضر هم به فوتبال علاقه زيادي دارد و هر وقت فوتبال ميبيند ميگويد: گل، گل
محمدي: جديداً هم حسين را در بازي ميبيند و ميگويد: بابا، کلا خيلي ذوق و شوق از خودش نشان ميدهد.
اگر مايسا استقلالي شود چکار ميکني؟
ماهيني: چنين چيزي اتفاق نميافتد چرا که فضاي خانه ما جوري است که از الان نشان ميدهد پرسپوليسي است ولي اگر هم اين اتفاق بيافتد مورد خاصي نيست. استقلاليها هم دوستان ما هستند.
کلا خيلي کم گل ميزني. اما وقتي هم ميزني شادي گلهايت خانوادگي است.
ماهيني: کلاً قرار گذاشتهام اگر گل بزنم حلقه ازدواجم را ببوسم و اداي پستانک خوردن مايسا را در بياورم تا از اعضاي خانوادهام يادي کرده باشم و اگر گل بزنم کاري که ميکنم همين است.
در مورد شماره پيراهنت صحبت کن، چرا شماره 13؟
ماهيني: خيلي اتفاقي بود، در استقلال اهواز و ذوبآهن شماره 5 و 20 را بر تن ميکردم. زماني که آقاي کيروش آمد و به اردو دعوت شدم در تقسيم پيراهنها شماره 13 به من رسيد و از همان زمان اين شماره براي من باقي ماند.
شما به او نگفتيد اين شماره خوب نيست و ميگويند نحس است؟
محمدي: نه، اصلاً چنين اعتقادي ندارم و به نظرم عدد 13 يک جورهايي با حسين عجين شده است، تولد خودش روز سيزدهم است و روزي که فهميدم باردار هستم هم فکر ميکنم 13 بود و روزهاي تولد مايسا را هم جمع کنيم عدد 13 بدست ميآيد. کلاً عدد جالبي در زندگي ما بوده است.
حسرتي که در زندگي شخصي يا فوتبالي برايت مانده است چيست؟
ماهيني: در فوتبال خدا را شکر به 90 تا 95 درصد خواستههايم رسيدهام و خدا را شکر ميکنم و حسرت خاصي برايم نمانده است و هرچه دارم از فوتبال است. تنها چيزي که دوست دارم بدست بياورم قهرماني با پرسپوليس در آسياست که فصل گذشته تا نزديکي آن رفتيم ولي در بازي با الهلال متاسفانه شرايط جوري که ميخواستم پيش نرفت و تنها خواستهام قهرماني با پرسپوليس در آسياست.
اتفاق جذاب سال 96 براي شما چه بود؟
همسر: تولد يک سالگي مايسا
ماهيني: قهرماني پرسپوليس، به نظرم سال 96 به اين زوديها از ذهن هواداران پرسپوليس پاک نميشود. سالي که در آن 3 قهرماني بدست آورديم و اصلاً سابقه نداشته در يک سال 2 قهرماني مسجل شود و سال خيلي خوبي براي پرسپوليس و براي خودم بود و بايد آن را قاب کنيم و به ديوار بزنيم.
بهترين هديهاي که به عنوان عيدي از حسين گرفتيد چه بود؟
محمدي: حسين هميشه هديههاي خوبي براي من ميگيرد ولي نميدانم چرا در عيدي دادن جور ديگري است و نهايتاً يک 5 هزار توماني يا 10 هزار توماني ميدهد و ميگويد عيدي بايد به همين شکل باشد ولي فرداي آن روز جبران ميکند.
ماهيني: خب رسم به اين شکل است که عيدي بايد در همين حد باشد ولي تولد خودش 10 فروردين است که در روز تولدش حسابي برايش جبران ميکنم.
فصل آينده پرسپوليس شرايط خاصي را تجربه ميکند و محروميت از نقل و انتقالات هم هست، امکان تکرار قهرماني براي بار سوم وجود دارد؟
ماهيني: خيلي کار سختي است چرا که ما از نقل و انتقالات محروم هستيم و تيمهاي ديگر هم تلاش ميکنند بازيکن بخرند تا پرسپوليس قهرمان نشود. ما تلاش کرديم و براي دومين بار توانستيم قهرمان بشويم ولي شرايط براي تکرار آن براي بار سوم خيلي سخت است، هرچند که همه تلاشمان را ميکنيم.
يک سوال حاشيهاي، به عنوان يک بازيکن پرسپوليسي از دست مهدي طارمي دلخور هستي يا نه؟
ماهيني: راستش را بگويم آنقدر که هواداران از دست او ناراحت هستند، ما بازيکنان نيستيم چرا که به خاطر همکار بودنمان شرايط را بهتر درک ميکنيم. به نظرم مهدي اگر ميماند خيلي بهتر بود چرا که در پايان فصل ميتوانست بهتر جدا شود ولي تصميمش را گرفت و با رفتنش هم يک پولي به باشگاه رسيد ولي اگر من جاي او بودم ميماندم.
مصاحبه طارمي هم در دلخوري هواداران نقش داشت. اينطور نيست؟
اين مصاحبه آن زمان زياد سرو صدا نکرد و بعد از آن بود که يکهو همه جا پخش شد و بولد شد. بازي در استقلال و پرسپوليس خيلي سخت است و کوچکترين مسائل زندگي تبديل به حاشيه ميشود و اين براي يکي مثل من يا سيدجلال حسيني به عنوان بزرگترهاي تيم خيلي سخت است که بخواهيم مسائل درون تيم را مديريت کنيم و ما که از نزديک با اين مسائل در ارتباط هستيم به خوبي آن را درک ميکنيم.
اگر روزي مربي شوي از سبک چه کسي پيروي ميکني؟
ماهيني: من همين الان مدرک مربيگري c آسيا را دارم و از تمرينات فيروز کريمي و برانکو و کيروش يادداشت برداري کردهام و خيلي تشنه يادگيري هستم ولي هنوز نميدانم چه سبکي را در کار انجام خواهم داد.
محمدي: دوست دارم مثل مورينيو کار کند. البته همانطور که گفتم فوتبالي نيستم و مورينيو را هم اسمش را شنيدهام و حتي نميدانم الان در کدام تيم است.
از دوران عيد زمان کودکيات بگو. چطور آن دوران را سپري ميکردي؟
ماهيني: ما رسم داشتيم کل فاميل جمع ميشديم خانه پدر بزرگم و با عموها و عمهها و سايرين قليه ماهي ميخورديم و دور هم خوش ميگذرانديم. ما در بوشهر عادت داريم در مراسم خاص و حتي جمعهها هم قليه ماهي بخوريم و اين يک رسم است.
بدترين خاطره سال 96 که گذشت چه بود؟
محمدي: فکر ميکنيم بدترين اتفاق اول زلزله کرمانشاه بود و بعد از آنهم کشتي سانچي و سقوط هواپيماي ياسوج. سال 96 از اين جهت سال تلخي بود و حوادث اين چنيني زياد داشتيم که اميدوارم ديگر شاهد آن نباشيم.
حرفي هست که دوست داشته باشي به هواداران بگويي ولي تا الان نتوانستهاي؟
ماهيني: تنها چيزي که ميتوانم به هواداران بگويم اين است که بايد بدانند ما فوتباليستها دوست داريم تمام بازيهايمان را ببريم و هر بازيکني چنين چيزي را دوست دارد و بدانند همه تلاش ما را انجام ميدهيم که برنده شويم.
همسر آينده دختر شما بايد چه خصوصياتي داشته باشد؟
ماهيني: تا به حال به اين موضوع زياد فکر نکردم، بهتر است همسرم پاسخ اين سوال را بدهد.
محمدي: هنوز زود است به اين مسائل فکر کنيم و دوست ندارم در حال حاضر فکرم را مشغول اين موضوع کنم و فعلاً دوست داريم از حضور مايسا لذت ببريم.
آرزويتان در سال 97 چيست؟
محمدي: آرزو ميکنم شرايط کشور ما و زندگي مردم ما بهتر شود چرا که به آينده فرزندم و همميهنانم بستگي دارد اين موضوع و مهمترين آرزويم همين موضوع است.
ماهيني: آرزوي من هم سلامتي براي مردم کشورم است. هيچ نعمتي بالاتر از سلامتي وجود ندارد و خداي نکرده شاهد اين نباشيم که بيماري براي کسي پيش بيايد و از پس مخارج درمانش هم بر نيايد. آرزوي ديگرم هم اين است که فضاي مجازي در ايران به شکلي شود که ديگر به هم توهين نکنيم. بيشتر توهينها در صفحه همسرم يا دخترم انجام ميشود و شايد اگر به خودم توهين ميشد انقدر ناراحت نميشدم و اين تبديل به يک مشکل جدي در کشور ما شده است. اميدوارم آن حس همبستگي و محبت ميان ما دوباره شکل بگيرد. بايد بدانيم کسي که به جايي رسيده است زحمت کشيده است و يک شبه به اينجا نرسيده است.
هدف مهم شما در سال 97 چيست؟
ماهيني: اميدوارم سال به سال در فوتبالم پيشرفت کنم و بتوانم يک زندگي خوب طبق روالي که دارم داشته باشم و همسرم و فرزندم از من راضي باشند.
منبع: yjc.ir
-
سه شنبه ۱۴ فروردين ۱۳۹۷ - ۹:۲۱:۴۸ AM
-
۱۲۱۴ بازدید
-
-
چه خبر