ناپدري اهورا تمام جرم هاي خود را انکار کرد!
حوادث
بزرگنمايي:
چه خبر - ناپدري اهورا در دادگاه: نه قاتلم، نه متجاوز
قاتل اهورا به دادگاه کيفري يک استان گيلان منتقل شد تا براي نخستينبار در مقابل هيأت قضائي جزييات اين جنايت هولناک را تشريح کند.قضات دادگاه کيفري استان گيلان تا هفته آينده حکم اين پرونده را صادر خواهند کرد. مادر اهورا در جلسه محاکمه قاتل پسرش حضور نيافت. پدر کودک خردسال به خبرنگاران گفت: من به هيچ عنوان از شکايتم نميگذرم و منتظر رأي دادگاه ميمانم.
مجتبي در حالي که پيش از اين بارها به تجاوز و قتل اهورا اعتراف کرده بود تمام جرمهاي خود را انکار کرد و مدعي شد که فقط براي تنبيهکردن اهورا آرام سرش را به ديوار زده است. در جلسه دادگاه در حالي که قاتل ماجراي آن روز سياه را تشريح ميکرد، پدر اهورا عصباني شد و سعي کرد با او درگير شود.
متهم ٣٢ساله را براي برگزاري جلسه محاکمه از زندان به شعبه سوم دادگاه کيفري يک استان گيلان منتقل کردند. پدر اهورا به همراه وکيلش نيز در اين جلسه حضور يافت؛ اما خبري از مادر اهورا نبود. تنها وکيل و پدر اين زن در جلسه حضور داشتند.
درنهايت نيز اين جلسه به دستور قاضي لساني رسمي اعلام شد و نماينده دادستان کيفرخواست را خواند. در ادامه پدر اهورا شکايت خود را مطرح و در رابطه با قاتل پسرش درخواست قصاص و اعدام کرد. او گفت:«تا خودم طناب دار را گردنش نيندازم آرام نمي شوم و چيزي جز اين نمي خواهم. با رئيس ساختمان براي پيگيري وضعيت اهورا در ارتباط بودم. او حدود ساعت 3:30 با من تماس گرفت و گفت کجايي؟ اهورا حالت خوبي ندارد. من خارج از انزلي بودم و خودم را به بيمارستان رساندم که پزشکان گفتند چنين اتفاقي براي اهورا افتاده است. پزشکان بيمارستان گفتند که کودک ريه ندارد و از ناحيه قفسه سينه آسيب ديده است.»
پس از اظهارات وکيل متهم، تصاويري از آثار ضرب و جرح بر بدن اهورا پخش مي شود، پدر اهورا رويش را برمي گرداند و طاقت ديدن کبودي هاي روي بدن اهورا را ندارد. با اين حال خطاب به متهم مي گويد: «همين بلا رو سرت ميارم.»
وکيل مادر اهورا نيز از طرف او درخواست قصاص کرد. حالا نوبت به متهم رسيد. او پشت تريبون ايستاد. قاضي لساني اتهامات قتل عمد، تجاوز و شرب خمر را به او تفهيم کرد. مجتبي با رد اتهامات خود گفت: «من نه قتلي مرتکب شدم و نه تجاوز کردهام. اين بچه پايش ليز خورد و سرش با ديوار برخورد کرد. ميخواستم او را نجات دهم. به او آب دادم؛ اما صدايش درنميآمد. چند دقيقه بعد متوجه شدم که جان باخته است. من وقتي دستگير شدم بارها گفتم که زخمهاي پاي اهورا نشان ميدهد که او ليز خورده است؛ اما کسي توجه نکرد.»
در اين لحظه فيلم بازسازي صحنه قتل توسط متهم پخش شد و قاضي از او پرسيد: در تمام مراحل بازجويي با زبان خودت اعتراف به قتل و تجاوز کردي و حتي صحنه اين جنايت را هم بازسازي کردي، در اينباره چه ميگويي؟
متهم پاسخ داد: «تمام اعترافاتم تحت شکنجه بود. از وقتي دستگيرشدم کتکم زدند، مجبور شدم که اعتراف کنم. من نه قتلي مرتکب شدم و نه تجاوز کردم. همش يک اتفاق بود. من اهورا را دوست داشتم. مثل پسر خودم بود. مرا بابا صدا ميزد. چرا بايد او را بکشم يا حتي به او تجاوز کنم.»
قاضي: پزشکي قانوني موضوع تجاوز را تأييد کرده است، اگر تو تجاوز نکردي پس چه کسي اين کار را انجام داده است؟
متهم: نميدانم. اهورا مثل پسرم بود. من به او تجاوز نکردم.
قاضي: اهورا سرش چندينبار به ديوار خورده است. در اينباره چه ميگويي؟
متهم اظهارات خودش را باز هم رد کرد و اينبار گفت: «سرش را يک بار به ديوار زدم؛ ولي فقط يک بار زدم. آن هم خيلي آرام بود. بعد از آن پايش ليز خورد و سرش به ديوار برخورد کرد.»
متهم در ادامه دفاعيات خود، کبودي هاي بدن اهورا را ناشي از شيطنت هاي کودکانه او دانست و گفت: چطور طي دو هفته اين بچه را تا اين حد کتک زده ام.
او درباره روز حادثه گفت: «آن روز مادر اهورا از خانه بيرون رفت. بارها به اهورا گفته بودم که وقتي مادرش نيست، در پوشکش کثيفکاري نکند. آن روز بعد از رفتن مادرش آمد و به من گفت که پوشکش کثيف شده است. من هم از قبل عصباني بودم، با شنيدن اين حرف بيشتر عصباني شدم و خواستم او را تنبيه کنم. براي همين يکبار آرام سرش را به ديوار زدم؛ پايش ليز خورد و محکم به ديوار خورد. ديدم بيحال شد. بلافاصله رفتم برايش آب آوردم اما ديدم که آب و خون بالا ميآورد. من نميخواستم او را بکشم. هيچ قصدي براي کشتنش نداشتم. من قتل عمد را قبول ندارم.»
ادامه جلسه نيز به دستور رئيس دادگاه، به صورت غيرعلني برگزار شد و در پايان نيز هيأت قضائي وارد شور شدند و تا هفته ديگر رأي دادگاه در اينباره صادر خواهد شد. زماني که جلسه به پايان رسيد، پدر اهورا فريادزنان به متهم گفت: «ديدي که الميرا تنهايت گذاشت. ديدي نيامد. حالا ديگر تنهايي، نميتواني خودت را نجات بدهي.»
در ادامه پدر اهورا در گفتوگويي کوتاه به خبرنگاران گفت: «من اصلا حال خوبي ندارم. با شنيدن صحبتهاي اين مرد، حالم بدتر شده؛ به ياد پسرم افتادم و زجري که کشيده بود. من به هيچ عنوان از شکايتم نميگذرم و منتظر رأي دادگاه خواهم ماند. اين مرد بايد در رابطه با تک تک جرمهايي که در مورد پسر کوچکم مرتکب شده، مجازات شود.»
منبع:روزنامه شهروند
-
جمعه ۱۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۳:۴۴ PM
-
۱۸۱ بازدید
-
-
چه خبر