نمک بر زخم زلزله زدگان کرمانشاه نپاشيد!!!
سياسي
بزرگنمايي:
چه خبر - ديدن ضجه کودکان و زنان و بيپناهي در زلزله بسيار تلخ و رقتانگيز است
جاويد قربان اوغلي در روزنامه شرق نوشت: زلزله بلاي اي است طبيعي، ناگهاني و غيرمترقبه که براساس نظر دانشمندان و دستاوردهاي علمي تاکنون زمان وقوع آن پيشبينيشدني نيست و از حوادث طبيعي و بلاياي خارج از کنترل انسان است، به يک روستا، شهر، کشور بزرگ و کوچک يا فقير و ثروتمند هم اختصاص ندارد و هر لحظه ممکن است در هر جايي از کره زمين رخ دهد و عدهاي زن و مرد و کودک را زير تلي از آوار مدفون کند.
آنچه علم زمينشناسي و مهندسي زلزله در اختيار بشر قرار داده، شناخت لايههاي متراکم زمين، گسلها و مناطقي است که امکان وقوع زلزله در آنها محتملتر است. کشور ما نيز در زمره مناطقي از کره خاکي است که قسمتهايي از آن در مدار زلزله قرار دارد. در چند دهه اخير نيز مردم زلزلههاي مهيبي مانند بوئينزهرا، قير و کارزين، طبس، رودبار، بم، ورزقان و زلزله اخير در استان کرمانشاه را شاهد بودهاند.
مشاهده صحنههاي ضجه کودکان و زنان و بيپناهي ناشي از آوارشدن سرپناه، بسيار تلخ و رقتانگيز است. درست است که تعداد تلفات زلزله اخير استان کرمانشاه در مجموع کمتر از آمار کشتهشدگان يک ماه کشور در تصادفات جادهاي است، اما اين از ويژگيهاي حوادثي مانند سيل و زلزله است که بهشدت احساسات عمومي را جريحهدار ميکند و عواطف انساني را برميانگيزد. اگر زلزله را گريزي نيست و نميتوان زمان و مکان وقوع آن را پيشبيني کرد، امروز بسياري از کشورهاي جهان در پرتو پيشرفتهاي علمي، برنامهريزي و مديريت بحران و حوادث غيرمترقبه توانستهاند عواقب ناشي از زلزله را به حداقل ممکن کاهش دهند و از بار مصائب آن بکاهند.
شايد به جرئت ميتوان ادعا کرد عيار سنجش کارآمدي و توان مديريتي کشورها در آمادگي و مديريت حوادث طبيعي است. قدرت کشور زماني به منصه ظهور ميرسد که هنگام رخداد و آزمون سخت زلزله، در نخستين لحظات و ساعات طلايي، واحدهاي آموزشديده مانند عقاب در منطقه آسيب فرود ميآيند و مانند تيمي هماهنگ بهگونهاي تلاش ميکنند که گويي سالهاي متمادي در کنار يکديگر تمرينهاي امداد و نجات را فراگرفتهاند. اقلام مورد نياز اسکان موقت و خورد و خوراک مردم آسيبديده در کوتاهترين زمان بين آنان توزيع ميشود. واحدهاي درماني در مکان مناسب تعبيه ميشوند، مؤسسات عمومي مورد نياز بهسرعت فعال شده و خدمترساني را آغاز ميکنند. داوطلبان امدادرسان ذيل واحدهاي مديريت بحران سازماندهي و براساس اولويتهايي که همان ستاد تشخيص داده است وارد عمل ميشوند. کمکهاي مردمي که ناشي از احساسات پاک و بيآلايش مردم هر کشور در چنين رويدادهاي تلخي است، در قالب برنامهاي منظم و براساس اولويت نيازها بين مردم آسيبديده توزيع ميشود.
نکته مهم در اين رابطه پرهيز از دادن وعدههايي است که در بازديدهاي برخي مسئولان عاليرتبه و تحققنيافتن آن تقريبا در تمام زلزلههاي مشابه در چهار دهه اخير ديده شده است. تحقق موارد يادشده اگرچه در نظر برخي خوشخيالانه، از سر بيدردي و ادعاهاي کنار تشک نشستن و لنگش کن، است، اما واقعيتهاي انکارناپذيري است که در ديگر کشورها تجربه شده و نتايج آن را ميتوان به سهولت مشاهده کرد.
از آفات مديريتي بلاياي طبيعي آلودهکردن آن با اغراض سياسي است. احساسات پاک و بيآلايش مردم که در زلزله اخير و زلزلههاي سالهاي قبل شاهد آن بوديم و مسئولان ذيربط را که بايد در خط اول امداد و نجات و کمکرساني باشند، حيرتزده کرده، خالص و فارغ از جريانهاي رايج سياسي است. در چنين لحظات تلخ و دردناکي، بهرهبرداري از احساسات مردم، در حکم نمک بر زخم آنان پاشيدن است. مشکل مردم در چنين شرايط دردناکي و پس از زلزله اخير در کرمانشاه، مسکن مهر نيست و اشاره به آن در چنين شرايطي اگر خوشبين باشيم، عين بيتدبيري است.
در اينکه مسکن مهر با نقايص عديده و هزينههاي سنگين مترتب بر آن، از اشتباهات مسلم دولت بود، ترديدي نيست و نگارنده اين سطور در يادداشتها و مقالات متعدد در نقد دولت معجزه هزاره سوم و حاميان آن بارها به آن اشاره کرده است، اما در شرايطي که ابعاد ويراني بسيار وسيع و تعداد خانههاي ويرانشده و آوارشده و سقفهاي فروريخته بر سر مردم، خارج از شمارش است، انگشتنهادن بر ويراني واحدهاي مسکن مهر که در ميان ويرانيهاي زلزله گم است، چه معنايي ميتواند داشته باشد؟ آيا بهتر نيست پاي سياست را از اينگونه فجايع ملي بيرون بکشيم و امکانات کشور را در کاهش آلام مردم و حل مشکلات ساختاري عديده مديريتي بسيج کنيم؟ و اگر چنين کنيم مردم پاک و نجيب آسيبديده نيز انتظاري از مسئولان کشور و نمايندگان آنان براي حضور در بين خود ندارند و حضورنيافتنشان را به پاي مشغوليت تماموقت آنها در جهت برنامهريزي براي ساماندهي امور آنان تلقي خواهند کرد. فاجعهاي مانند زلزله ممکن است در هر جايي از جهان رخ دهد. ابعاد انساني و نوعدوستانه بلاياي طبيعي بر وجوه ديگر آن غالب است.
مشاهده کردهايم در چنين شرايط ناگواري، سران و مقامات کشورهاي جهان با مسئولان و مردم ابراز همدردي ميکنند، کمکهاي نوعدوستانه خود را در اسرع وقت روانه کشور آسيبديده ميکنند. سازمانهاي بينالمللي و غيردولتي (NGO) جهان امدادرساني را بهدور از شائبههاي سياسي از وظايف انساني خود تلفي ميکنند و براي آن بسيج ميشوند. اتفاقا چنين رخدادهايي نمايش نوعي همبستگي جهاني است که همه اديان الهي و آيينهاي بشري بر آن مهر تأييد زدهاند، کمااينکه هلال احمر کشورمان نيز همواره در حوادث طبيعي ديگر کشورهاي جهان فارغ از نژاد، رنگ و مذهب پيشگام پيشنهاد امدادرساني به مردم مصيبتزده ديگر کشورها بوده است. در چنين شرايطي نپذيرفتن کمکهاي ديگر کشورهاي جهان و تأکيد و اصرار بر توان ملي در مديريت و امدادرساني پذيرفته نيست و اتفاقا بايد از آن استقبال کرد و اينگونه اقدامات را از زاويه انساني نگريست و آن را نمايانگر همبستگي وسيع جهاني با کشور تلقي کرد.
از اين منظر توييت دکتر ظريف بلافاصله پس از زلزله کرمانشاه در تکيه بر توان و امکانات داخلي بهويژه در شرايط ضعفها و کاستيهاي دولتي و درخواست مکرر از مردم، وجهي نداشت و براساس اطلاعات موثق با واکنش منفي مردم روبهرو شد. اتفاقا مردم از وزير خارجه خود بسيج همبستگي جهاني را که يک بُعد آن ارسال کمکهاي انساندوستانه حتي بهصورت سمبليک است، انتظار دارند. برخلاف تصور اوليه، پيشنهاد کمک ديگر کشورها در چنين شرايط دشواري بههيچوجه ضعف يا کمبود امکانات کشور حادثهديده تلقي نميشود. پيام همتاي ژاپني دکتر ظريف به او پس از زلزله اخير گواهي بر اين مدعاست. تارو کونو، وزير خارجه ژاپن، به همتاي ايراني خود نوشته بود: «...کشور ما حمايتهاي کشور شريفتان را که هنگام وقوع زلزله در سال ٢٠١١ در مناطق شرق ژاپن انجام شد فراموش نميکند و آمادگي دارد کمکهاي همهجانبه خود را به ايران ارائه دهد». وزير خارجه کشوري غني و تقريبا بينياز از هر کمک پس از شش سال از ايران به خاطر پيشنهاد يا احتمالا کمک اندک، اينگونه متواضعانه تشکر ميکند. اين همان حس همبستگي است که ارزشي بسيار بيشتر از کمک و امداد دارد.
منبع: روزنامه شرق
-
دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ - ۹:۰۰:۵۷ AM
-
۳۹۲ بازدید
-
-
چه خبر