محاکمه عاملان قتل زني که جسدش پيدا نشد
حوادث
بزرگنمايي:
چه خبر - جسد اين زن هيچ وقت پيدا نشد
مرد ميانسالي که متهم است زني را که با او رابطه داشته، به قتل رسانده است، در حالي پاي ميز محاکمه حاضر شد که پس از گذشت سالها، جسد مقتول پيدا نشده است.اين مرد ادعا کرد دوستش عامل اصلي قتل است و چون پدرش گورکن است، او را تهديد کرده تا به پليس چيزي نگويد، در غيراينصورت پاي پدرش را به ميان ميکشد.
سال ٨٨ دختر جواني به اداره پليس مراجعه کرد و از مفقودشدن مادرش فراست خبر داد. اين دختر جوان که مهناز نام داشت، به پليس گفت: آخرينبار ساعت هشت شب با مادرم تلفني صحبت کردم. او به من گفت شب ديروقت به خانه بازميگردد. چهار ساعت بعد هنگامي که مادرم به خانه بازنگشت، بار ديگر با او تماس گرفتم، اما تلفن همراهش در دسترس نبود تا اينکه متوجه شدم تلفن همراهش خاموش شده است و هيچيک از دوستانش هم از او خبر ندارند.
با اعلام اين خبر، کارآگاهان جستوجوي خود را براي پيداکردن اين زن ميانسال آغاز کردند، اما نتوانستند ردي از او پيدا کنند تا اينکه مهناز به کارآگاهان گفت: آن شب مادرم به خانه مردي به نام کمال رفته بود که با او رابطه داشت. کارآگاهان با اطلاعاتي که مهناز در اختيار آنها قرار داده بود، کمال را شناسايي و بازداشت کردند. او که ابتدا ادعا کرد از سرنوشت فراست مادر مهناز خبر ندارد، در بازجوييهاي فني به قتل اين زن اعتراف کرد، اما از محل جسد ابراز بياطلاعي کرد و پليس نتوانست جسد اين زن را پيدا کند.
در ادامه تحقيقات، کمال ادعاي تازهاي را مطرح کرد و گفت: شب حادثه يکي از دوستانم به نام فرشاد نيز به خانه من آمده بود. او نيز با فراست رابطه داشت. فرشاد شب حادثه جسد را با نيسان آبيرنگ از خانه من خارج کرد و به من نگفت چه بر سر او آورده است. بهاينترتيب با توجه به شکايت اوليايدم، اعترافات متهم و ساير مدارک موجود در پرونده، کيفرخواست عليه متهمان صادر شد و پرونده براي رسيدگي در اختيار شعبه دوم دادگاه کيفري استان تهران قرار گرفت.
در اين جلسه که روز گذشته برگزار شد، ابتدا نماينده دادستان کيفرخواست را قرائت کرد، سپس فرزندان فراست بهعنوان اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و شکايت خود را بار ديگر مطرح کردند. مهناز پس از قرارگرفتن در جايگاه به قضات گفت: کمال را چند شب قبل از گمشدن مادرم در منزلش ديدم. مدتي بود که با همسرم اختلاف پيدا کرده بودم و ميخواستم از او جدا شوم، براي همين به منزل مادرم رفتم و از او براي گرفتن وکيل، تقاضاي پول کردم. مادرم به من گفت پول ندارد، اما ميتواند آن را برايم جور کند، براي همين آن شب به منزل کمال رفتيم و شب را آنجا مانديم. حالا نيز از اينکه به منزل کمال رفتم پشيمانم. در ادامه رسيدگي، مادر و برادر فراست بهعنوان ديگر اوليايدم پرونده در برابر قضات ايستادند و شکايت خود را مطرح کردند.
برادر مقتول گفت: علاوه بر کمال و رضا، از خواهرزادهام، مهناز، نيز شکايت دارم. به اعتقاد من او نيز در اين قتل نقش داشته و ميداند چه اتفاقي براي مادرش افتاده است. با پايان گفتههاي شاکيان، کمال براي دفاع از خود در جايگاه ايستاد و گفت: روز حادثه فراست به خانه من آمده بود، حالش خوب بود تا اينکه هنگامي که براي خوردن چيزي به آشپزخانه رفت، بيهوش روي زمين افتاد و مرد. فرشاد نيز که متوجه اين اتفاق شد ساعت دو بامداد با وانت جسد فراست را از خانه خارج کرد و من اطلاع ندارم چه بر سر جسد او آمد. در ادامه، فرشاد در جايگاه ايستاد و ادعا کرد کمال دروغ ميگويد.
او به قضات گفت: روز حادثه کمال با من تماس گرفت و گفت دختر جواني از تهران به خانه او آمده است. از من خواست با او رابطه برقرار کنم، براي همين به منزل کمال رفتم. با ديدن فراست متوجه شدم او زني ميانسال است. براي همين منزل کمال را ترک کردم و نميدانم آنشب چه اتفاقي افتاد.
در ادامه، کمال بار ديگر ادعاهاي خود را تکرار کرد و گفت: فرشاد ميداند پدر من گورکن است، براي همين من را تهديد کرد که اگر حرفي از او به زبان بياورم پاي پدرم را به اين پرونده باز خواهد کرد. با پايان گفتههاي اوليايدم و متهمان، وکلاي متهمان دفاعيات خود را ارائه کردند. وکيل فرشاد از دادگاه تقاضا کرد براي تحقيقات بيشتر در اين زمينه پدر کمال را به دادگاه احضار کنند. در پايان، قضات به دليل عدم حضور ديگر اوليايدم جلسه را تجديد کردند.
منبع: روزنامه شرق
-
يکشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۹:۱۰:۰۰ AM
-
۵۴ بازدید
-
-
چه خبر