بزرگنمايي:

چه خبر - مصاحبه خواندني کارلوس کي روش

رئال، منچستر، رونالدو؛ چه از نوع برزيلي اش چه از نوع پرتغالي اش، بکهام، زيدان، روبرتو کارلوس، رائول و هزاران سوژه ناب ديگر. اينها چيزها و آدم هايي هستند که کي روش درباره شان حرف مي زند. او از دنيايي مي آيد که اين ادم ها حضور داشته اند.

کي روش در تازه ترين گفت و گوي خود با روزنامه دسپورتيو چيزهايي جالبي در اين باره مي گويد و خلاصه اي از حرف هايش را در زير مي خوانيد؛

*در تهران 17 روزنامه ورزشي وجود دارد. بنابراين تاثير رسانه ها در حضور من در ايران بسيار زياد است.

* ايران داراي مناطق بياباني زيادي است ولي کشور گل هاست. ايراني ها معمولا انگليسي نمي توانند حرف بزنند ولي من شما را دوست دارم و يا من از شما قدرداني مي کنم را من عاشقتم ترجمه مي کنند! در حال حاضر يک حس عاطفي بين ماست. در ايران مردان گل مي دهند. خيلي از مردم هستند که به هم گل مي دهند. هيچ خانه اي نيست که گل در آن نباشد. در همه جا گل فروشي مي بيني. گل ها بخشي از زندگي روزمره همه هستند.

*من هميشه گل ها را دوست داشتم. حالا هم هر روز علاقه ام به گل ها بيشتر مي شود. همانطور که مي دانيد در ايران با بوسه به هم تبريک مي گويند بنابراين گاهي مردان به من مي گويند عاشقم هستند و من را مي بوسند و حتي صورتم کمي تر مي شود! (خنده) من در يک ساختمان با همسايگانم زندگي مي کنم. اغلب ساعت سه يا چهار صبح بعد از بازي ها به خانه مي رسم و حياطي را مي بينم که پر از گل است.

*من از زندگي در ايران خوشحال هستم.

*الجزاير آفريقاي جنوبي, قطر و... به من پيشنهاد دادند و براي من جذاب و تحريک کننده بودند. ولي ما در فوتبال اغلب وقت ها اين ما نيستيم که تصميم مي گيريم.

*بعد از جام جهاني روسيه به ساحل مي روم و ماهگيري مي کنم. اين تمام برنامه ام است!

*تا به امروز به خاطر فوتبال خانواده ام را مجبور کردم که از من پيروي کنند. کاري که بايد بعد از جام جهاني انجام دهم اين است که خيلي جدي تر کنار خانواده ام باشم. بايد يک تصميم بگيرم. فوتبال و خانواده با هم سازگار نيستند.

*من نتايج منچستر يونايتد را دنبال مي کنم. دوست دارم باشگاههايي مثل رئال و بنفيکا برنده شوند. اما تنها باشگاهي که راديکال من است و به آن تعصب زيادي دارم منچستر يونايتد است.

*يکي از داستان هاي جذاب من از بکهام و روبرتو کارلوس بود. ما گاهي وقت ها بعد از بازي سر يک ميز غذا مي خورديم و چند ساعت حرف مي زديم. هر کدام هم اهل يک کشور بوديم.

*من وقتي رسيديم که رئال در سوپر کاپ بازي داشت و آبجو و شراب را روي ميز بازيکنان ديدم. خيلي ناراحت شدم. به دکتر تيم گفتم اين منطقي نيست روز بازي از اين چيزها مي خورند. بايد ممنوع شود. مي خواستم روز بازي نوشيدن الکل، شراب و آب جو را ممنوع کنيم. سپس رائول پيش من آمد و گف: «در باشگاه ما يک سنت وجود دارد. الکل آبجو و شراب بخشي از وعده غذايي ماست. اين کمک مي کند تا آرام باشيم.» بعد از آن باور مي کنيد من ديگر هيچوقت نديدم در روز بازي بازيکنان چنين چيزهايي را مصرف کنند؟ گاهي اوقات بعد از بازي مي پرسيدند که آيا مي توانند يک ليوان آبجو داشته باشند. رونالدو هم که عاشق کوکاکولا بود!

*من و رونالدو هرگز بعد از جام جهاني 2010 صحبت نکرده ايم.

*اميدوارم در جام جهاني روسيه با پرتغال همگروه نشوتيم چون اگر اين اتفاق بيفتد ما مي خواهيم برنده باشيم.
منبع: خبرورزشي