بزرگنمايي:

چه خبر - درخواست مرد 55 ساله براي ازدواج چهارم

در مجتمع قضايي ونک، زن و مردي در شعبه 261 دادگاه خانواده نشسته بودند و با هم بحث مي‌کردند. موضوع مشخصي در مشاجره آنها وجود نداشت، بلکه هر يک به نوبت ديگري را به ناديده گرفتن حقوق خود در زندگي مشترک متهم مي‌کردند.قاضي «محمود سعادت» که انگار به اين نوع بحث‌ها عادت داشت، بي‌توجه به مجادله زن و شوهر ميانسال سرگرم مطالعه پرونده‌شان با موضوع عدم تمکين زن بود.

دادخواست ازسوي «کامران» مطرح شده بود. او مردي قدبلند وتحصيلکرده يکي از دانشگاه‌هاي امريکا بود که چند سال پيش به وطن بازگشته و به کار باغداري مشغول شده بود.او 55 ساله بود که چند سال قبل با «غزال»به‌عنوان سومين همسرش ازدواج کرده بود.

نخستين ازدواج کامران به 30 سال پيش باز مي‌گشت. آن زمان او تازه از دانشگاه فارغ‌التحصيل شده و در يک شرکت اکتشاف نفت درامريکا مشغول به کار شده بود تا اينکه خانواده‌اش اصرار کردند هر چه زودتر ازدواج کند.

از همين رو چند دختر ايراني را به پسرشان پيشنهاد دادند که يکي از آنها به کامران عشق و علاقه زيادي نشان داد. کامران هم حاضر به ازدواج شد و پس از برپايي جشن مفصلي درکشور، همسرش را به امريکا برد و زندگي مشترک‌شان را شروع کردند. اما چند سال بعد که همسرش موفق به دريافت گذرنامه امريکايي شد با استفاده از قوانين امريکا طلاق گرفت و اعتراف کرد که فقط براي دريافت مجوز اقامت در امريکا با او ازدواج کرده است. درچنين شرايطي، کامران سرخورده و تنها به ايران بازگشت و با سرمايه‌اش چند هکتار باغ در حوالي تهران خريد. صاحب باغ مردي بود که دخترش امور حسابداري‌اش را انجام مي‌داد و قرار شد که اين دختر اسناد مالکيت باغ را سال آينده به کامران تحويل دهد.

چند ماه بعد مرد دل شکسته با دختر جواني در يک ميهماني آشنا شد که تحصيلکرده رشته کشاورزي بود. کامران از او در امور باغداري کمک خواست تا اينکه رابطه کاري آنها منجر به يک رابطه عاشقانه و ازدواج شد. اما يک سال نشده زن جوان بهانه گرفت و مهريه 114 سکه اي‌اش را به اجرا گذاشت. در همان دادگاه بود که کامران خبردار شد همسرش پيش از اين با سه مرد ازدواج کرده و از آنها طلاق گرفته است. بنابراين مهريه‌اش را داد و پس از طلاق دوباره به امريکا رفت تا همه چيز را فراموش کند.

مهندس اکتشاف نفت، چند سال پيش به ايران بازگشت تا در دوره بازنشستگي به امور باغ چندهکتاري‌اش بپردازد که با «غزال» روبه‌رو شد. دختر مرد باغدار که حالا 35 ساله شده بود، همچنان مجرد مانده و تنها قدري چاق‌تر شده بود. مدتي بعد، رفت وآمدهاي کامران با خانواده غزال بيشتر شد تا اينکه پدر غزال پيشنهاد ازدواج به او داد. کامران هم که قصد بازگشت به امريکا را نداشت تصميم گرفت براي سومين بار در 50 سالگي ازدواج کند. اما اين آخر داستان نبود و او در همان دو سال اول ازدواجش پي برد همسرش از نوعي بيماري روحي رنج مي‌برد و دارو مصرف مي‌کند. با اين حال سعي کرد ضمن همراهي با غزال، زندگي‌اش را به هر ترتيبي شده حفظ کند. اما زن جوان به هر بهانه‌اي عصباني مي‌شد و زود از کوره در مي‌رفت.

در نخستين دعواي سختي که بين آنها درگرفت پدر غزال پادرمياني کرد و از او خواست سه دانگ از منزل مسکوني‌اش در تهران را به نام همسرش سند بزند تا غزال به زندگي مشترک دلخوش باشد. با اين حال اختلاف ميان آنها ادامه پيدا کرد و غزال به بهانه‌هاي تازه‌اي ناسازگاري مي‌کرد. او حتي مبلغ مهريه‌اش را هم نقداً از کامران دريافت کرده بود ولي باز هم نسبت به شوهرش بدبين بود. تا اينکه از سه سال پيش غزال زندگي مشترکش را ترک کرد و شکايت عدم تمکين کامران هم نتوانست او را به خانه برگرداند. در آخرين پرونده ميان زن و شوهر ميانسال کامران که از بازگشت همسرش نااميد شده بود دادخواست ازدواج مجدد به دادگاه ارائه کرد تا شايد همسرش از ترس هوو کوتاه بيايد...

وقتي که قاضي سعادت سرش را از روي پرونده کامران و غزال به سمت آنها برگرداند، زن و شوهر همچنان مشغول بحث بودند. بنابراين خودکارش را روي ميز زد و گفت: «کافي است ديگر!» و از زن پرسيد:«با توجه به اينکه بارها منزل مشترک را ترک کرده ايد، همسرتان تقاضاي ازدواج مجدد داده است. چه توضيحي در اين باره داريد؟»

غزال گفت:«او اصلاً مرا درک نمي‌کند و به خواسته هايم توجهي ندارد.»

کامران حرف او را قطع کرد و گفت:«اصلاً تو در خانه هستي که من بتوانم درکت کنم؟ من که مهريه ات را پيش از اين نقداً پرداخته‌ام و ديگر حقي به گردن من نداري. اما بهتر است رفتارت را در زندگي مشترک عوض کني.»زن جواب داد:«تو خودت در خانه مي‌ماني؟ دائماً که در باغت هستي. من ديگر 40 ساله شده‌ام و نمي‌توانم بچه دار شوم. دلم به شوهرم خوش است...»

قاضي که ديد بحث آنها نتيجه و هدف مشخصي ندارد زن و شوهر را به آرامش و گذشت دعوت کرد و به زن تأکيد کرد که هر زني موظف به تمکين از شوهر است. مگر آنکه براي ترک منزل دلايل محکمه پسند داشته باشد. سپس توصيه کرد به مشاوران متخصص امور خانواده مراجعه کنند و صدور رأي را به روزهاي بعد موکول کرد.

منبع: isna.ir