6سال از رفتنت گذشت! به ياد ناصر حجازي در سالگرد درگذشتش
حاشيه هاي ورزشي
بزرگنمايي:
چه خبر - يادي از ناصر حجازي به مناسبت سالگرد درگذشت وي
در روزگاري نه چندان دور، افرادي را در ورزش داشتيم كه صادقانه حرف ميزدند و به اين كاري نداشتند كه صحبتهايشان برايشان نان ميآورد يا غم نانشان فزوني مييابد. امروز اما داستان جور ديگري است. اين روزها خيلي از ورزشيها، هواشناسان خوبي هم شدهاند و جهت وزش باد را خوب تشخيص ميدهند.
آنها سالهاست كه حرفهايشان را در هاون آيندهنگري ميكوبند تا ماحصل آن معجوني باشد كه برايشان در آينده پست و مقام بياورد. حالا مدتهاست كه صحبت ورزشيها هم بوي سياست گرفته و آنها قبل از هر مصاحبهاي اول به اين ميانديشند كه چه بگويند تا سردمداران ورزش ناراحت نشوند. در اين اوصاف اما بودهاند كساني كه غم نان هم داشتند ولي به خاطر آن حاضر به مصلحتطلبي نشدند. مرداني كه صادق و صريح حرف ميزدند، اشتباه هم البته ميكردند اما به خاطر همين كه صراحتاً سخن ميگفتند، محبوب مردم بودند.
در روزهايي كه مصلحتانديشي و خودسانسوري يكسري از ورزشيها آزارمان ميدهد، بيشتر دلمان برايت تنگ ميشود؛ براي بيپرده بودنت، براي شفاف حرف زدنت و براي هواشناس نبودنت. براي روزهايي كه نامت را به نان نفروختي؛ براي ايامي كه به خاطر پست و اسكناس گردنت را خم نكردي؛ براي همان روزهايي كه با يك «بله» گفتن به خيلي چيزها ميرسيدي اما پيه «نه» گفتن را به جان خريدي.
6 سال است كه خرداد برايمان حال و هواي ديگري دارد. ماهي كه يك ورزشي «ماه» را از ما گرفت؛ ماهي كه در دومين روز آن خبر آمد كه ناصر حجازي عزيز ديگر درد نميكشد! روزي كه تلخي مرگت آنقدر برايمان آزاردهنده بود كه خيليها براي رفتنت اشك ريختند اما ته دلشان دلخوش به آن بودند كه حداقل آني كه دوستش داشتند ديگر درد نميكشد و مجبور نيست تخت بيمارستان را تحمل كند.
***
براي حجازي سالهاست كه نوشتهايم. هر سال كه به سالگردش ميرسيم، كلي مطلب از گذشتهاش قلمي ميشود و چه ثناهايي كه در حمد و مدح حجازي نميگويند؛ حتي آنهايي كه با او رابطه گرمي هم نداشتند، زبان به تسبيح حجازي ميگشايند. بزرگ بودي و مثل همه بزرگان طبيعي است كه اشتباهاتت هم بزرگتر جلوه ميكرد ولي خوشحاليم كه مثل «بعضي» از بزرگان ورزش شوكتت را به اسم و اسكناس نفروختي.
تو براي نسلهاي قبل از ما ناصر حجازي شدي و براي نسل ما ناصر حجازي باقي ماندي. حالا هم برايمان تا ابد همان حجازي لجباز و دوستداشتني باقي ميماني. در روزگاري كه ورزشيها براي ماندن و پست گرفتن، سياسيكاري را هم به تاكتيكهاي فني اضافه كردهاند، دلمان براي روزگار بيسياستيات تنگ شده ناصرخان.
براي همان روزهايي كه بيواهمه حرف ميزدي. كاش هر نسل براي خودش يك ناصر حجازي داشت كه ورزش را بيتعارف نقد كند و حرف دل ورزشيها را بزند. دلمان برايت تنگ ميشود اسطوره.
منبع: خبرورزشي
-
سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۱:۰۱ PM
-
۱۵۳ بازدید
-
-
چه خبر