بزرگنمايي:
چه خبر - ماجراي اخراج 2 بازيکن تيم ملي از سوي کي روش
قبل از جامجهاني برزيل. تيم ملي ايران به آفريقاي جنوبي رفته است. فكر و ذكر همه تلاش است و تلاش. رقابت شديد براي رسيدن به جام جهاني. رقابت بالايي بين بازيكنان وجود دارد. همه به موقع بيدار ميشوند، به موقع ميخوابند. برنامه غذاييشان را رعايت ميكنند كه مبادا به مشكل بخورند.
در اين بين اما دو بازيكن هستند كه انگار درك نميكنند در چه موقعيت ويژهاي هستند. انگار درك نميكنند اينجا تيم ملي است و هركس آرزو ميكند در جايگاهشان باشد. آنها فكر ميكنند ژوهانسبورگ تهران است و كارلوس كيروش هم يكي مثل مربيان ايراني كه حواسش به بعضي چيزها نيست و اگر هم باشد، گاهي زير سيبلي رد ميكند.
هر كس يك چيز نوشت
كمي جلوتر ميرويم. به بعد از اردوي آفريقاي جنوبي. وقتي تيم ملي به تهران ميرسد، اين دو بازيكن به نزديكان خود ميگويند بعيد است ديگر دعوت شوند. دليلش را هم نميگويند. تيم ملي پس از اردوي آفريقا، قصد دارد عازم اتريش هم شود. اين اردوي نهايي تيم ملي است و بازيكنان پس از آن عازم برزيل ميشوند. در تاريخ 16 ارديبهشت ماه 1393 كارلوس كيروش ليست بازيكنان را براي اردوي اتريش اعلام ميكند و نام دو بازيكن فوق در ليست نيست.
رسانهها به اين مسئله ميپردازند و براي خط خوردنشان دليلها ميآورند. يكي مينويسد مشكل افراد ديگري بودند، يكي مينويسد چون در آفريقاي جنوبي خوب كار نكردند و يكي مينويسد كيروش از آنها خوشش نميآيد. واقعيت اما هيچكدام از اينها نبود....
كي روش ظاهر ميشود
درست در روزهايي كه بازيكنان فقط به جامجهاني و حضور در برزيل فكر ميكردند، اين دو بازيكن معروف به فكر چيزهايي بودند كه معمولاً در تهران به آن فكر ميكردند. در يكي از روزها، وقتي كيروش بازيكنان را آزاد ميگذارد، اين دو بازيكن دست به اقدام عجيبي ميزنند. آنها از هتل خارج نميشوند و در اتاقشان ميمانند؛ با اين فكر كه كيروش حواسش نيست اما آنها كاملاً در اشتباه بودند.
كيروش كه ميدانست در اردوي تيم ملي چه ميگذرد و چه كساني به آنجا رفتوآمد ميكنند، به ناگهان مچ اين دو بازيكن را ميگيرد! كارلوس عادت ندارد به اتاق بازيكنان برود ولي اين بار آنقدر از همه چيز مطمئن است كه در چشم به هم زدني جلوي اتاقشان ظاهر ميشود و وقتي در را باز ميكنند، سريعاً به داخل ميرود و چيزي را كه نبايد ميبيند.
در اين لحظه، دو بازيكن شوكه هستند و نميدانند بايد چهكار كنند. اتفاقي كه نبايد، رخ داده. بهت در چهره دو بازيكن موج ميزند. كيروش هم با عصبانيت چيزهايي ميگويد. آنها بدون اينكه انگليسي بدانند، ميفهمند معناي جملات كيروش اخراج است. كي روش ميخواهد آنها را همان لحظه اخراج كند.
او ميگويد: «اينها در تيم ملي من جايي ندارند، بيرون!» ولي چون روزهاي پاياني اردوست، ديگران دخالت ميكنند و سرانجام كارلوس اجازه ميدهد بمانند ولي تمرين نكنند. هر دو بازيكن همراه با تيم ملي به تهران برميگردند ولي ميدانند ديگر راه برگشتي وجود ندارد.
كيروش روي نام هر دو آنها خط قرمز ميكشد و وقتي در آستانه اردوي اتريش خط ميخورند، به هيچ عنوان تعجب نميكنند. فقط رسانهها ماندند و يك علامت سؤال؛ چرا؟ چرايي كه بعد از گذشت نزديك به سه سال حالا جوابش را فهميدهايم!
سكوت يكي از بازيكنان
از بين اين دو بازيكن يكي بعدها اعتراض ميكند. نفرين ميكند اما منظور او به عامل خط خوردنش نيست، بلكه به كسي است كه انگار آمارشان را به كيروش داده بود! بازيكن ديگر هم لام تا كام حرفي نميزند. اين بازيكن هنوز هم در ليگ خوش ميدرخشد و جالب اينجاست با وجود اين درخشش، حتي يك بار هم به غيبتش در تيم ملي اعتراض نكرده است. او ميداند چه كاري كرده و اگر قرار باشد اعتراض كند، چه جوابي خواهد شنيد!
منبع: خبرورزشي