براي امير قلعه نويي که بي منطق و پر از گاف حرف مي زند
حاشيه هاي ورزشي
بزرگنمايي:
چه خبر - قلعهنويي؛ بيمنطق و پر از گاف
امير قلعه نويي به لحاظ فني يکي از بهترين مربيان ليگبرتر است و نتايجي که گرفته است نشاندهنده آن است. ايراد بزرگ او اما در بعد اخلاقي است. بعدي که پر از اشتباه و گاف و خالي از منطق است. قلعهنويي در مصاحبه پيش از بازي ميگويد: «قبول ندارد پرسپوليس دستش بسته است چون تيم برانکو 13، 14 بازيکن خوب دارد که چهار سال است کنار هم بازي ميکنند.» اما در ترکيب پرسپوليس فقط عاليشاه، عليپور، کاميابينيا و نورالهي اين شرايط را دارند. عاليشاه و نورالهي هم که در نيمفصل، زماني که پرسپوليس در اوج رقابت با تيم تراکتورسازي قلعهنويي بود به تراکتور آمدند. در آن زمان شجاع شاگرد خود او در تراکتور بود. سيدجلالحسيني و بيرانوند در نفت بودند. رسن، منشا و رادوشوويچ خواب حضور در ايران را نميديدند. نعمتي در ليگ يک و مصلح در ليگ دو بازي ميکرد. باقي جوانان پرسپوليس هم در ليگهاي پايه بازي ميکردند و به ميانه جدولي بودن عادت کرده بودند.
او در مصاحبه پيش بازي باز هم گاف ميدهد. اعتقاد دارد که بقيه داوران ايراني در سطح فغاني هستند ولي بايد بقيه فرصت داد که به سطح فغاني برسند. بالاخره کدامش اميرخان در حد او هستند يا بايد به سطح او برسند؟ اما بازي که شروع ميشود او ساکت، لبخط ايستاده است. اولين سوت عليه سپاهان رنگ او را عوض ميکند و اعتراض و خندههاي تمسخرآميزش شروع ميشود و تا آخر هم ادامه دارد. بعد از پايان بازي در کنفرانس خبري حاضر نميشود و دستيارش در آن شرکت ميکند و مسابقه را به سيرک تشبيه ميکند. او تا فردا سکوت ميکند. اما امان از فردا و مصاحبه تندي که او ميکند. يک روز بعد ميگويد: «چنين ناعدالتي را تا الان نديدم.» البته ما خوب ديدهايم، ولي به سود شما آقاي قلعهنويي و هميشه شما بودي که اشاره داشتي داوري جز فوتبال است.
او در ادامه ميگويد: «بازي نساجي و سپاهان در اين فصل را ببينيد.» خيلي نگاه کرديم ولي فقط يک پنالتي عليه نساجي آن هم در دقيقه 90 که حکم برد شما داد را ديديم. قلعهنويي بازهم ادامه ميدهد و ميگويد: «به نظرم اين آقا(فغاني) يک خودشيفتگي کاذب پيدا کرده.» ژنرال، شما خودت زماني که بازيکن مليپوش در تيمت نيمکتنشين بود، مظلومنمايي ميکردي که بازيکن ندارم. زماني که مربي خارجي خوب در ليگ نبود و کسي نميتوانست بگويد که بالاي چشمت ابرو است و نماد خودشيفتگي بودي.
او در ادامه مصاحبه ميگويد: «بازيکن خارجي تيم من با ناراحتي گلايه مي کند که داور مدام به او توهين ميکند. خارجيها که ديگر دروغ نميگويند، ميگويند؟!» اميرخان، دروغ گفتن ربطي به ايراني يا برزيلي بودن فرد ندارد و به خصوصيات رفتاري و اخلاقي هر شخص برميگردد. اين رفتار يعني نژاد خارجيها از ما برتر است و فرقي با نژادپرستي ندارد. قلعهنويي در ادامه مصاحبه ميگويد: «يک پنجره بسته شده و بازيکن نگرفتند همه به داد اين تيم ميرسند. مگر براي تراکتورسازي بسته نشد تازه در تبريز ما بازيکن هم از دست داديم و يار نداشتيم. هم يارهايي که گرفته بوديم اجازه بازي پيدا نکردند، سروش رفيعي هم رفت پرسپوليس.» چه کسي به داد پرسپوليس رسيده؟ بازيکنان پرسپوليس هنوز نيمي از قرارداد خود را نگرفتهاند با اينکه به فينال جام باشگاههاي آسيا رسيدند. هنوز موقعات رسن را پرداخت نکردهاند تا او را راضي به مذاکره کنند. بعد ميگوييد پنجرههاي بسته را به روي باشگاه باز کردند.
تراکتورسازي چندين و چند بازيکن را به اسم «سربازي» ميگرفت. زمان آن قراردادها تمام شد و رفيعي به پرسپوليس آمد. شما هم به زور دو بازيکن را از پرسپوليس گرفتيد اما بعد از آن تشت رسوايي تراکتورسازي بر زمين افتاد و محروم شديد و نتوانستيد از آن بازيکنان استفاده کنيد. البته بازيهايي هم که با وجود محروميت استفاده کرديد سه بر صفر نشد و آخر فصل هم از ترس نتايج ضعيف و بيبازيکني به اصفهان فرار کرديد چون خلاف برانکو جسارت جنگ با دستهاي خالي را نداشتيد.
آقاي قلعهنويي زندگي دو وجه دارد که يکي به سود شماست و يکي هم به ضرر شماست. بعضي وقتها آدم برنده است و بعضي وقتها بازنده و آدمها در شرايط سخت گذشتهشان را فراموش ميکنند. البته همه از شما ممنون هستند که ديگر با يک سوال عصباني نميشويد و همزمان با «علي» گفتن سري به نشانه تهديد تکان نميدهيد.
منبع: isport.ir
-
شنبه ۱ دي ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۳:۱۹ PM
-
۶۲ بازدید
-
-
چه خبر