بزرگنمايي:

چه خبر - دو چهره اصلاح‌طلبي که روي «پايان روحاني» مانور مي‌کنند

پروژه حذف حسن روحاني در قالب 4 سناريوي به استعفارساندن، اِعمال فشار، طرح عدم كفايت و پرونده‌سازي، تحليل سعيد حجاريان از تحرکات مقدماتي جناح مخالف براي روزهاي پسامرگ برجام و بسته شدن کامل پنجره مراودات حقوقي با غرب است تا آستانه تحمل رئيس جمهور تحريک و کاسه صبرش لب ريز شود و وقتي طاقتش به پايان رسيد، نهايتا بين زندگي با آرامش و رياست‌جمهوري پرچالش، گزينه نخست را به اختيار انتخاب کند.
تئوريسين جريان اصلاحات حتي احتمال آن را داد که کنار رفتن روحاني متأثر از سناريوهاي چهارگانه بدون آثار اجتماعي و سياسي باشد، زيرا رئيس جمهور نزد حاميان خود به دليل تحقق نيافتن وعده‌هاي اقتصادي، عدم توانايي در رفع حصر و برخي ديگر از مسائل افول كرده، همچنين به مسائل جاري مانند فيلترينگ تلگرام و افزايش نرخ دلار نيز واكنش مناسبي نداشته است بنابراين شايد مردم به نبود روحاني رضايت دهند. ضمن آنکه در حوزه عقبه سياسي هم عبور احزاب و چهره‌ها از روحاني محتمل است؛ از آن جهت که هر يك از متحدان امروزين وي تئوري بقاي خاص خود را دارند و ممکن است در يك نقطه عطف به موضع عدم دفاع برسند.
بعد از آن صادق زيباکلام خيلي نااميدانه صحبت کرد و گفت: «دوره جريان اعتدال و ميانه روي تمام شد و درصورت منتفي شدن برجام به دهه هشتاد بر مي گرديم، به اين معنا که حسب آنچه مي خواهيم جلو مي رويم و ديگر براي ما اهميتي نخواهد داشت که آژانس و اتحاديه اروپا چه مي کنند بنابراين آقاي روحاني از رياست جمهوري استعفا بدهد يا استعفا ندهد، به اصلاح طلبان نزديک شود يا نشود، همچنان بر خط اعتدال باقي بماند يا نماند، فرقي نمي کند چون ديگر حرفي براي گفتن ندارد. حتي اگر آقاي روحاني از رياست جمهوري استعفا ندهد و اصرار داشته باشد تا 1400 بماند، عملا زمام امور کشور در دست او نخواهد بود».
البته اين مسئله مورد تأييد همه اصلاح طلبان نيست و طيف هاي ديگر اصلاح طلبان نظري متفاوت دارند. از جمله آنکه حسين مرعشي گفت «دولت آقاي روحاني دولت نيرومندي است. بيدي نيست که با اين بادها بلرزد. آقاي روحاني محکم است، استوار است، پشتوانه دارد و ما در اين شرايط بايد به فکر اين باشيم که راه حلي براي مشکلات ايران پيدا کنيم».
ظاهر قضيه نشان مي دهد «پايان روحاني» صرفا نظر چند نفر از جناح اصلاحات است اما دقت در هويت شناسي افرادي همچون حجاريان و زيباکلام مشخص مي کند که آنها يک بازي رواني را با اهداف کوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت کليد زده اند.
يک هدف آن است که با طرح مسئله موضوع طرح عدم کفايت و استعفا اگر پروژه اي به صورت پنهاني دنبال مي شود، بسوزد.
هدف ديگر آن است که چون روحاني بعد از انتخابات به سمت جناح راست تمايل پيدا کرد، مي‌خواهند او از جناح راست دلزده شود و تنها راه نجات خود را بازگشت به جريان چپ بداند.
ضمن آنکه از اين منظر يک هدف مهم ديگر دنبال مي شود و آن سوزاندن کاراکتر علي لاريجاني است؛ در واقع اين طيف اصرار دارند بگويند عصر اعتدال تمام شده و آلترناتيو و جانشين اعتدال، اصلاحات است.

منبع: namehnews.ir