ششمين جلسه دادگاه داعشي ها برگزار شد
سياسي
بزرگنمايي:
چه خبر - متهمان تعريف بيعت با داعش را هم عوض کردند!
ششمين جلسه رسيدگي به اتهامات عوامل گروهک تروريستي داعش در حمله به مجلس شوراي اسلامي و حرم مطهر امام راحل به رياست قاضي صلواتي برگزار شد.
مستشار دادگاه، خانواده شهدا، وکلاي مدافع و نماينده دادستان در جلسه حضور دارند.
قاضي صلواتي در ابتداي جلسه دادگاه با اشاره به مواد 352، 353 و 354 قانون آيين دادرسي کيفري مبني بر رعايت نظم جلسه دادگاه خطاب به متهم رديف پنجم از او خواست در محل حاضر شده و خود را معرفي و دفاعيات خود را بيان کند.
متهم رديف پنجم گفت: س. ع. فرزند ابوطالب متولد 1365 متأهل، کارمند هستم ياد و خاطره شهداي 8 سال دفاع مقدس را گرامي ميدارم به خانواده شهداي ترور 17 خرداد 96 تسليت ميگويم.
قاضي پرسيد: شما از چه سالي به گروهک تروريستي داعش پيوستي و با چه کساني بيعت کرديد؟
متهم پاسخ داد: من بيعتي نداشتم و با س. ص. دوست بودم. آقاي س. ص. از اين گروه تعريف ميکرد و ميگفت: بر مبناي قرآن و سنت عمل ميکنند من هم گفتم اگر اين گروه واقعاً برمبناي قرآن و سنت عمل ميکنند من مشکلي ندارم، اما با ايشان بيعتي نداشتم.
قاضي پرسيد: شما 4 سال قبل با گروه تکفيري بيعت کرديد و براي آنها عضوگيري ميکرديد که در اقارير شما وجود دارد. چه توضيحي داريد؟
متهم پاسخ داد: من هيچ تبليغي نداشتم ، فقط اين حرفها را از آقاي س. ص. شنيدم.
قاضي پرسيد: شما با س. ص. تروريست انتحاري چه مدت آشنا بوديد؟
متهم گفت: از سال 91 او را ميشناختم .
قاضي پرسيد: س. ص. امير گروه داعش بود قبل از عمليات تروريستي آيا اين موضوع را ميدانستيد؟
متهم پاسخ داد: نه، خبر نداشتم، اما ميدانستم که او هوادار اين گروه است.
قاضي پرسيد: شما 4 سال پيش با س. ص. بيعت کرديد، در اين باره توضيح بدهيد.
متهم پاسخ داد: س. ص. به من گفت اينها بر مبناي قرآن و سنت هستند من هم گفتم، چون بر مبناي قرآن هستند قبول دارم.
قاضي پرسيد: شما در جلسات تشکيلاتي گروهک به همراه س. ص. شرکت ميکرديد، در اين باره توضيح دهيد.
متهم پاسخ داد: من به خانه خودش رفتم و حرفي نميزديم.
در ادامه مستشار دادگاه از متهم رديف پنجم س. ع. پرسيد: تحصيلات شما چيست که در آن جلسات سئوالات حاضرين را پاسخ ميداديد ؟
متهم پاسخ داد: تحصيلات من زير ديپلم است!
قاضي پرسيد: شما س. ص. را بهعنوان امير گروهک تروريستي داعش پذيرفتيد و در حضور س. ص. اقرار کرديد قصد پذيرفتن و پيوستن به گروه داعش را داريد توضيح دهيد.
متهم پاسخ داد: بله تا جايي رسيد که به اين گروه حسن ظن داشتم و از تعريفاتي س. ص. ميکرد با خود گفتم شايد من نيز بروم.
در ادامه جلسه دادگاه، مستشار پرسيد: شما اينگونه به گروه داعش پيوستيد و بيعت فقط اين نيست که دست بدهيد.
متهم گفت: به نظر من اين بيعت نيست من خودسرانه اين کار را کردم.
قاضي پرسيد: شما با چ. تروريست انتحاري آشنايي داشتيد، توضيح دهيد.
متهم پاسخ داد: فروردين ماه 96 روز پنجشنبه با س. ص. بودم و او از من خواست به يکي از استانهاي غربي کشور برويم، من هم بهعنوان راننده پول ميگرفتم. به آنجا رسيديم، اما من چ. را نميشناختم حدود 5 الي 6 بعدازظهر روز پنجشنبه به آنجا رسيديم و به منزل چ. رفتيم ديگر راجع به هيچ موضوعي حرفي نزدند و اطلاعي نداشتم و در حضور من آنها هيچ حرفي راجع به هيچ موضوعي نزدند. شب را مانديم تا فردا جمعه بعدازظهر برگشتيم و من از کار او اطلاع نداشتم.
قاضي پرسيد: براساس اقارير شما که قبلا داشتيد شما س. ص. را به منزل چ. در ارديبهشت 96 ميبريد که قرار تشکيلاتي و عضو کم داشتند که ميخواستند چ. را براي عضويت متقاعد کنند.
قاضي پرسيد: شما راننده آژانس هستيد. مگر نگفتيد کارمند اداره برق هستيد؟
متهم جواب داد: بله راننده آژانس هستم، اما مدتي بود که پيمانکار اداره برق بودم.
قاضي پرسيد: شما س. ص. را در 4 نوبت در ارديبهشت 96 به روانسر برديد و براي اجراي قرار تشکيلاتي براي جذب نيرو با س. ک. نيز ملاقات ميکنيد.
متهم پاسخ داد: بله من 4 مورد او را پيش س. ب. بردم و در ماشين من مينشستند س. ص. به من ميگفت: شما بيرون ماشين باشيد ما حرف داريم که اين جلسات آنها 10 تا 15 دقيقه طول ميکشيد.
قاضي پرسيد: چرا تلفن همراه را در جلسه نمي گذاشتيد؟
متهم پاسخ داد: گوشيها را به من ميدادند تا رديابي نشوند.
قاضي پرسيد: اگر حرف عادي ميزدند چرا شما را بيرون ميکردند؟
متهم گفت: حرف عادي نبود.
قاضي پرسيد: پس شما متوجه شديد حرف آنها عادي نيست. شما بارها با عناصر اصلي گروهک داعش همراه و مطلع بودي و مشکوک به آنها شديد. در اين بين از عمليات آنها در تهران چه زمان آگاهي پيدا کردي؟
متهم پاسخ داد: روزي س. ص. به من گفت قرار است در کشور اتفاقاتي بيفتد. گفتم چه اتفاقاتي؟ گفت: قرار است عملياتي بشود گفتم کجا؟ گفت: حرف من راجع به مرگ است شما هستيد؟ من گفتم: حرفت را بگو. س. ص. گفت: در تهران عمليات ميشود که مهمات هم هست که من سکوت کردم و جواب ندادم من از س. ص. پرسيدم تو خودت هستي؟ س. ص. گفت: نه، من بعد از ماه رمضان ميخواهم خانه بسازم من نيز حرف او را باور کردم و راجع به اين موضوع حرفي نزدم.
قاضي در ادامه پرسيد: شما که گفتيد فقط راننده هستيد. يک عضو تروريستي داعش مسئله انتحاري آينده را که به راننده نميگويد. توضيح بدهيد.
متهم پاسخ داد: س. ص. اين موضوع را به همه ميگفت.
قاضي گفت: بله، به همه ميگفت، اما به کساني که مورد اعتمادش بودند. شما براي رفتن به سوريه و عراق اعلام آمادگي کردي در حضور س. ص. و خانواده هم گفتي. پس شما راننده نبودي عامل گروهک تروريستي بودي.
در ادامه نماينده دادستان در جايگاه حاضر شد و توضيحات خود را ارائه کرد و گفت: متهم س. ع. 4 سال است که با عناصر تند و تکفيري فعاليت دارد و ضمن پيوستن به داعش اقدام به فعاليت و جذب و نيروگيري کرده است. همچنين به واسطه ارتباط با الف. و س. ص. با گروهک تروريستي داعش در سال 91 آشنا ميشود و طي شرکت در جلسات تشکيلاتي عقيدهاش راسخ ميشود و در سال 92 در منزل س. ص. که عنوان امير داعش را دارد بيعت ميکند.
نماينده دادستان تصريح کرد: وي در نزد همسرش بارها از علاقه به پيوستن به داعش ميگويد. متهم س. ع. در ارديبهشت 96 س. ص. را به نزد چ. ميّبرد و س. ص. با سه نفر ديگر نيز ملاقات ميکند وي همچنين چند مرتبه س. ص. را به نزد س. ک. ميبرد و س. ص. در دومين مسافرت به روانسر موضوع اقدام انتحاري در کشور را ميگويد و پيشنهاد ميدهد، اما متهم هيچگونه پاسخي طبق اقرارهاي خود نداده است. متهم همچنين عليرغم رفتارهاي مشکوک س. ص. طبق اظهاراتش هيچ سوالي از س. ص. نميپرسد.
معاون دادستان به اهم اظهارات متهم ميپردازد و ميگويد: طبق اظهارات وي به پذيرفتن گروهک داعش از سال 91، شرکت در جلسات براي جذب افراد اين گروهک ، بررسي و پاسخگويي به تناقضات گروه، بيعت کردن با س. ص، اعتراف به قصد رفتن به سوريه و عراق در آينده، انتقال س. ص. براي ملاقات چ. عامل انتحاري مجلس در ارديبهشت 96 براي جذب نيرو، انتقال س. ص. به روانسر در سال 96 در 4 نوبت و ملاقات با س. ک، اعتراف به مشکوک بودن رفتار س. ص. و س. ک. و اطلاع از عمليات تروريستي در تهران به واسطه گفتههاي س. ص، اعتراف کرده است.
معاون دادستان اظهارات ديگر متهمين را درباره متهم رديف پنجم س. ع. بيان کرد و گفت: الف. ص. درباره اين متهم ميگويد او از عناصر تروريستي داعش است و در منزل ع. ع. نيز شرکت کرده است و در جلسات اين گروه حضور داشت.
معاون دادستان خطاب به قاضي دادگاه گفت: آقاي رئيس عضويت متهم س. ع. در گروهک داعش محرز است، اطلاع وي از عمليات توسط س. ص. بوده که به وي نيز پيشنهاد داده، اما او نپذيرفته است. در ارديببهشت ماه از قصد تيم براي حمله تروريستي کاملاً آگاهي داشته است.
در ادامه جلسه دادگاه قاضي صلواتي از متهم پرسيد: با توجه به پيشنهاد عمليات حمله تروريستي شما نميتوانستيد اين موضوع را به ماموران امنيتي اطلاع بدهيد.
متهم پاسخ داد: وقتي س. ص. اين حرف را ميزد گفت: شوخي کردم .
قاضي پرسيد: شما تمام موارد گفته شده را کنار هم قرار بده و توضيحات خود را کامل کنيد.
قاضي از او پرسيد: بعد از حمله تروريستي چهره خود را عوض کرديد و در تهران شما متواري شديد. اگر شوخي بود چرا اين کار را کرديد؟
متهم پاسخ داد: من از اين موضوع از طريق رسانهها متوجه شدم که س. ص. خود را منفجر کرده است. خانوادهام ترس داشتند، من متواري نشدم بلکه منزل فاميلم رفتم.
قاضي پرسيد: چه موقع از عمليات تروريستي تهران باخبر شدي؟
متهم گفت: هجدهم يا همان روز که رسانهها اعلام کردند متوجه شدم و جمعه نوزدهم صبح به سرکار رفتم و به يکي از بچهها گفتم چند روزي من نميآيم سرکار.
قاضي از او پرسيد: نظر خود را راجع به عمليات تروريستي گروهک داعش بيان کن.
متهم گفت: داعش ساخته آمريکا، اسرائيل و آل سعود است ميبينم اين فکر باطل و لعين است. وقتي ميبينم داعش ساخت اين چند کشور است اعلام برائت ميکنم و حرفي ندارم.
در ادامه متهم رديف پنجم س. ع. رو به خانواده شهدا کرد و گفت: من را شريک غم خود بدانيد.
منبع: farsnews.com
-
دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۵:۲۹:۱۳ PM
-
۱۹۴ بازدید
-
-
چه خبر