بزرگنمايي:
چه خبر - ابراهيم داروغه زاده: ترجيحم اين است که دبيري جشنواره سي و هفتم را قبول نکنم
ابراهيم داروغه زاده بعد از حضور در معاونت نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي، با حل مشکلات نخستين فيلم از سري آثار بلاتکليف با نام «خانه دختر» شرايط اکران آن را فراهم کرد ولي کار به فيلم دوم از اين سري با عنوان «عصباني نيستم» که رسيد به ناگاه و عليرغم صدور مجوز، جلوي اکران گرفته شد.
ابراهيم داروغه زاده ابتدا درباره اينکه ايا نمايش داده نشدن فيلمي که وعده آن در زماني مقرر داده شده بود، ناشي از وجاهت قانوني نداشتن معاونت ارزشيابي و نظارت است يا اينکه بايد آنها را به عنوان يک استثناء درنظر گرفت؟ بيان کرد:
اگر بخواهيد آن صحبتها و عملکرد مرا فقط به فيلمهاي توقيفي گذشته منوط کنيد ممکن است ارزيابي درست و دقيقي نباشد؛ چون به هرحال وظيفه اصلي من اين است که آن نگاه و روند کاري خودم را اجرا کنم و پايش بايستم که معتقدم آن را انجام دادم.
داروغه افزود:
در اين دوره که من بودم هيچ فيلمي نبوده که در مرحله دريافت مجوز ساخت و نمايش با مشکل روبهرو شده باشد. فيلمها پروانه گرفته و اکران شدهاند. حتي فيلمي نداشتيم که پروانه ساخت داشته ولي پروانه نمايش آن به مشکل دچار شده باشد؛ در حالي که به شکل قانوني اين اتفاق ميتواند بيفتد که پروانه نمايش فيلمي حتي با وجود صدور پروانه ساخت، با مشکل روبهرو شود. با اين حال اگر روزي احساس کنم اين شوراي پروانه ساختي که حکم آن را رييس سازمان سينمايي ميدهد و شوراي پروانه نمايشي که از وزير فرهنگ حکم ميگيرند هم راي و مجوزشان نميتواند اجرايي شود، مشخص است که بودن يا نبودن من يا هيچ کس ديگر در اين مسئوليت فايده نخواهد داشت و آن روز من حتما اينجا نخواهم ماند.
وي ادامه داد:
درباره فيلمهايي که اصطلاحا توقيفي گفته ميشود و من پيش از اين درباره رفع مشکلشان صحبت کرده بودم هم بايد بگويم اتفاقي در اين بين افتاده که ممکن است در ارزيابي اين روند ناديده گرفته شود و آن هم تغيير وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي است. آقاي صالحي اميري (وزير پيشين) مشي و روندي براي اين مسئله داشتند که آن را آغاز کرده بود و آقاي صالحي وسط آن جريان رسيدند و طبيعتا بايستي ما با نظر ايشان خود را هماهنگ ميکرديم و گزارش دقيقي از روند اقدامات انجام شده به ايشان ارائه مي کرديم و در ضمن ايشان هم بايد خودشان از نزديک شرايط را به طور کامل درک مي کردند و اين کمي از ما زمان گرفت ولي روند ما تغييري نکرده است.
ابراهيم داروغه زاده گفت:
به اين ترتيب فيلم «خانه دختر» اولين فيلم مشکلداري بود که آن را اکران کرديم و الان که صحبت ميکنيم پروانه نمايش فيلم دوم هم صادر شده و اوايل همين سال جديد اکران ميشود و انصافاً در اين مدت جناب دکتر صالحي تلاش بسياري براي مرتفع شدن مشکلات اين فيلم ها داشتند.
داروغهزاده در ادامه اظهار کرد:
تاکيد ميکنم که نبايد تمام ظرفيت هاي ما براي کمک به سينما محدود به رفع توقيف اين چند فيلم بشود، بايستي با گفتوگو، تعامل و پافشاري بر سر اجراي قانون، اعتبار مخدوش شده مجوزهاي وزارت ارشاد و سازمان سينمايي را باز پس بگيريم.
ابراهيم داروغه زاده در پاسخ به اينکه آيا اشارهاش به صالحي اميري بدان معني است که اگر او هنوز وزير فرهنگ و ارشاد بود فيلمهاي توقيفي تا حالا اکران شده بودند؟ گفت:
منظورم اين بود که آقاي صالحي اميري هم به زمان احتياج داشتند که اين مسائل را پيگيري کند و در حال حل و فصل مشکلات بودند که از وزارت ارشاد رفتند. ضمن اينکه طبق قانون از اکران فيلم هايي که پروانه نمايش دارند فقط دو نفر ميتوانند ممانعت کنند؛ يکي وزير ارشاد و ديگري هم رييس سازمان سينمايي، بنابراين وقتي وزير تغيير ميکند آن روندي که در حال طي کردن با مراجع بالا دستي بود دچار وقفه ميشود. البته در مواردي قوه قضاييه دستور اکران نشدن فيلمي را صادر ميکند که کار خيلي سخت و پيچيده ميشود.
داروغه زاده در ادامه در پاسخ به اينکه وقتي ميگويد فيلمهايي را که پروانه ساخت داده پروانه نمايش نيز گرفتهاند و اگر فيلمي مثل «عصباني نيستم» در زمان او ارائه ميشد مجوز ساخت و نمايش ميگرفت يا خير؟ بيان کرد:
با توجه به اين که فيلم پروانه نمايش داشت حتماً تمام تلاشم را مي کردم که فيلم اکران شود؛ همانطور که در جشنواره آن دوره عليرغم مخالفت هايي که بود، در کاخ جشنواره اکران شد. البته فيلمنامه «عصباني نيستم» به گواه دوستاني که در شوراي پروانه ساخت بودند، با فيلمي که ساخته شده متفاوت است ولي کلا اينطور نيست که وقتي فيلمنامه را در شورا ميخوانيد مطمئن باشيد که فيلم حتما مثل همان چيزي که تصور ميکنيم ساخته ميشود. در واقع اين پروانه ساخت يک موافقت است که ميتوان با آن فيلمي را ساخت ولي هر کارگرداني به يک شکل فيلمش را ميسازد و به تصوير ميکشد.
وي خاطرنشان کرد:
در حال حاضر آنچه باعث شده فيلمهاي جديد ما در مرحله پروانه نمايش دچار مشکل نشوند اين بوده که علاوه بر صدور پروانه ساخت، گفتوگوهايي با فيلمسازان داشتيم تا به تصوير مشترک و صحيحي از آنچه ميخواهد اتفاق بيفتد برسيم. الان براي هر درخواستي حتما با فيلمساز صحبت ميکنم و اين طور نيست که فقط يک فيلمنامه بفرستند و در شورا بررسي شود و انصافاً فيلم هايي که مجوز ساخت و نمايش گرفته اند با کمترين مميزي بوده است.
معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي همچنين درباره رفع مشکل فيلم «گزارش يک جشن» ابراهيم حاتميکيا که توقيفش صداي اعتراض و گله اين کارگردان را در جشنواره فجر سال گذشته هم درآورد و اينکه آيا براي اين فيلم هم تعاملي صورت گرفته است؟ گفت:
شايد آقاي حاتميکيا به عنوان کارگردان دوست داشته باشد که فيلمش اکران شود ولي نکته اينجاست که تهيهکننده فيلم به هر دليلي مصالحي را در نظر گرفته که تاکنون براي نمايش عمومي فيلم درخواست نداده و پيشقدم نشده است.
او در ادامه در پاسخ به اين پرسش که قبلا گفته بود براي توليد فيلمهاي بهتر سختگيريهاي بيشتري در شوراي پروانه ساخت صورت ميگيرد و رويه کار تغييراتي خواهد داشت، اما اين اقدام به چه صورت بوده که باز هم فيلمهاي سينمايي جشنواره فجر دوره سيو ششم که محصول دوران مديريت او بوده با انتقادهايي روبهرو شدند و حتي از سوي مرکز بررسيهاي استراتژيک هم با واژههايي تند و تلخ تحليل شدند؟ اظهار کرد:
اولاً سخت گيري ما محدود به اجراي قانون است نه سليقه و نظر افراد و گروه هاي مختلف که مي توانند پس از اکران عمومي فيلم ها، نقدهاي و حتي بولتن هاي خودشان را منتشر کنند. نکته ديگر اين که امسال اتفاقاً تنوع ژانر و مضمون در جشنواره نسبت به گذشته بهتر بود و به لحاظ جغرافيايي هم از فضاي آپارتماني خارج شده بوديم؛ چراکه علاوه بر فيلمهاي اجتماعي، کمديهاي با کيفيتتر و نيز فيلمهايي با موضوع دفاع مقدس و داعش داشتيم و به نظر متنوع تر بودند، اما نبايد فراموش کنيم که بخش مهمي از سينماي ما به فضاي کلي جامعه به ويژه در فضاي ادبي و نمايشي بستگي دارد.
داروغهزاده دراين باره افزود:
وقتي داريوش مهرجويي در جواني فيلم ميساخت با داريوش شايگان و سهراب سپهري و احمد شاملو و … همنشين و هم صحبت بود ولي الان سهراب سپهري زمانه ما کسيت؟ مهدي اخوان ثالث کجاست؟ بعد ميگوييم چرا فيلمهايمان شاعرانه نيست؟! فيلمها و فيلمسازها زاييده زمان خود هستند. ما فقط سياست گذار هستيم و ميتوانيم از سينما و فيلمسازان حمايت کنيم. وقتي آنها به ما ميرسند ديگر همه مراحل رشد ذهني و فکري خودشان را گذراندهاند و ما حداکثر باغبان خوبي باشيم براي حفظ و نگهداري و حمايت از درختان باغ فرهنک و هنر ايران.
او گفت:
سازمان سينمايي نميتواند به تنهايي مهرجويي و تقوايي و کيميايي و بيضايي و مجيدي و حاتميکيا خلق کند. رشد سينما بدون رشد و توسعه ادبيات نمايشي و أزادي انديشه و بيان امکان پذير نيست.
ابراهيم داروغه زاده در اينباره در پاسخ به اينکه حالا که اسمي از فيلمسازان باسابقه به ميان آمد آيا قصدي بر اين هست که از کارگردانهاي قديمي که کمتر در اين سالها فيلم ساختهاند دعوت شود تا اگر فيلمنامهاي دارند شرايط براي کارشان مهيا شود؟ با اشاره به اينکه حمايتهاي مالي حتما از جايي ديگر بايد صورت گيرد، گفت:
ما در معاونت ارزشيابي و نظارت اين سياست را داريم که اگر سينماگران پيشکسوت حتي يک صفحه طرح داشته باشند، حمايت کنيم ولي يک نکته هم اين است که فيلمسازاني همچون ناصر تقوايي، مسعود کيميايي و داريوش مهرجويي در دوران ميانسالي بهترين فيلمهايشان را ساختهاند و ما الان بايد کارگردانهاي جواني را که با يکي دو فيلم اول خود نشان دادهاند کيمياييها و بيضاييهاي آينده هستند مورد توجه قرار دهيم و نبايد خيلي در گذشته بمانيم. الان امثال پيمان معادي، بهرام توکلي، سعيد روستايي، هومن سيدي ، محمدحسين مهدويان ، وحيد جليلوند، بهروز شعيبي و ديگر جوانان هنرمند و خلاق هستند که نياز به توجه و حمايت جدي تري دارند و نبايد از اينها غافل شويم.
معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي که رييس شوراي عالي اکران فيلمهاي سينمايي نيز است، در بخش ديگري از اين گفتوگو درباره نظامنامه اکران که در آخرين روزهاي ماه اسفند سال 96 ابلاغ شد و اينکه با توجه به اعتراضات شديد سينماگران در ماه هاي گذشته نسبت به روند اکران چقدر تضمين هست که با اين نظامنامه مشکلات اکران حل شود؟ بيان کرد:
بخشي از اين اعتراضات به حق نيست و بخشي هم به حق است اما اقبال نکردن مخاطب از يک فيلم با هيج نظام نامهاي به نتيجه نميرسد چون يک فيلم ممکن است تلاش کند اکران شود ولي وقتي مخاطب آن را نپسندد و ارتباط برقرار نکند ما ديگر نميتوانيم سينمادار را مجبور کنيم که حتما آن فيلم را 6 هفته اکران کند.
داروغهزاده اضافه کرد:
وقتي در دو هفته اول مخاطب از فيلمي استقبال نميکند و سينما خالي ميماند بايد شرايط سينمادار را نيز درک کنيم. روح اين نظامنامه جديد اين است که تا جاي ممکن عدالت بيشتر ديده شود و تعداد بيشتري فيلم امکان گرفتن تعداد بيشتري سالن را داشته باشند. نکته مهم ديگر اين نظامنامه در ضدانحصار بودن آن است؛ يعني ممکن است دو فيلم خوب داشته باشيم که مثلا يکي از آنها به خاطر ارتباط خوب پخشکننده بتواند 100 سالن بگيرد ولي فيلم خوب ديگر فقط 20 سالن بتوانند بگيرد. اين نظامنامه طوري نوشته شده که اگر فيلمي خوب هست از امکانات سالنهاي سينما به حد متعادلي برخوردار شود.
وي افزود:
همچنين معمولا تعداد فيلمهاي انگشتشماري هستند که بيش از 20 ميليارد تومان ميفروشد و اگر بتوانيم شرايط اکران را براساس توليدات سينمايي طوري پيش ببريم که فيلمهاي با فروش بيش از دوميليارد تا 10 ميليارد، بيشتر داشته باشيم بهتر خواهد بود.
داروغهزاده در پاسخ به اين که در اين پروسه اکران امکانش هست که جلوي اکران برخي فيلمهاي بي کيفيت گرفته شود؟ گفت:
خيلي از فيلمهايي که اعتراض ميکنند و ميگويند چرا به ما سالن نميدهند و حرف از مافياي اکران ميزنند دقيقا همين فيلمهايي هستند که مخاطب از آنها استقبال نميکند و سينمادار هم بر اساس ذائقه مخاطب براي انتخاب فيلمها پيشبيني ميکند و برهمين اساس قرارداد نميبندد. ما نميتوانيم سينماداري را مجبور کنيم که هر فيلمي توليد شد را اکران کند ولي شرايطي بايد ايجاد شود که تعداد بيشتري فيلم خوب از سالنها در نسبتي متعادلتر و عادلانهتر بهره ببرند.
او درباره اعتراض سازندگان فيلم «بدون تاريخ بدون امضاء» که منتظر ادامه اکران فيلمشان به عنوان يکي از سرگروههاي اکران نوروزي بودند اما با تدوين نظامنامه جديد سرگروه اين فيلم حذف و تعدا سالنهايش نيز کم شده است، توضيح داد:
سينما قدس که سرگروه اين فيلم بوده اکران فيلم را ادامه داده است و تقريباً تمام پرديس ها هم به اکران فيلم در ايام نوروز ادامه دادند. البته به شکل طبيعي تعداد سالنهايش کم شد.
رييس شوراي عالي اکران در ادامه درباره بخش مفصلي که در نظامنامه به اکران فيلمهاي خارجي اختصاص پيدا کرده است و اين که چه پيشبيني از تقاضا براي اين فيلمها دارد به ويژه آنکه سانسور فيلمهاي خارجي در ايران و شرايط آسان دانلود ممکن است ميل کمتري را براي ديدن فيلم خارجي در سينما به همراه داشته باشد، گفت:
در همه جاي دنيا شرايط دانلود وجود دارد و کشورهاي ديگري هم هستند که در آنها فيلمها سانسور ميشود و در عين حال امکان دانلود هم هست، اما باز فيلمهاي خارجي را در سينماهايشان نمايش ميدهند چون مخاطب علاقهمند به فيلم خارجي که بخواهد روي پرده فيلم را ببيند در هر کشوري هست و البته تعدادي هم هستند که ديويدي فيلمها را ميبينند واينها هيچ کدام جاي ديگري را نميگيرند.
او اضافه کرد:
اما نکته اين است که ما بالاخره بايد مثل همه جاي دنيا يک روزي به شرايط طبيعي ورود پيدا کنيم و آن شرايط طبيعي هم اين است که مردم حق دارند فيلم سينمايي ايراني و خارجي را در سينماها ببينند. اين شرايط بايد فراهم شود و اگر تا الان فراهم نشده مهمترين دليلش کمبود سالن بوده است، چون کشور ما به لحاظ ميزان توليد و کيفيت توليد جزو کشورهاي رده بالاست و اين مسئله فرصت عرضه را براي ارائه فيلمهاي خارجي فراهم نکرد، اما الان با توجه به رونق سالنهاي سينمايي و پرديسها که بايد ادامهدار هم باشد، شرايط بهتر شده و بايد به اين فکر کنيم که تنوع يکي از نيازهاي رونق پرديسهاي سينمايي است.
داروغهزاده با اشاره به اينکه حتي خيلي از سينماگران به دليل علاقهاي که دارند به خارج از کشور سفر ميکنند تا فيلم هاي روز دنيا را روي پرده سينما و با صداي باکيفيت تماشا کنند، خاطرنشان کرد:
اگر ساخت پرديسها ي سينمايي اقتصادي نباشد امکان ادامه روند توسعه ساخت پرديس هاي جديد فراهم نخواهد شد، در حالي که همين الان هم چراغ برخي سالنها با اجراي تئاتر روشن مانده و اگر بشود به جاي تئاتر، فيلم در آنها نمايش داد چرا نبايد شرايطش فراهم شود؟ البته طبيعي است که براي انجام اين مهم مسائلي وجود دارد که بايد حل شود.
وي که سال گذشته دبيري جشنواره فيلم فجر را هم برعهده داشت، در بخشي ديگر در پاسخ به اين که آيا براي دوره سيهفتم هم دبيرجشنواره خواهد بود به ويژه آن که دعوت او از ابراهيم حاتميکيا براي داوري جشنواره سال آينده شائبه دبيرياش را قوت بخشيد؟ گفت:
هنوز در اينباره صحبت نشده ولي ترجيح خودم اين است که با توجه به حضورم در معاونت، چنين کار سختي را قبول نکنم و اگر فرد ديگري کانديدا باشد قبول آن جذابيتي برايم ندارد.
داروغهزاده در پاسخ به اين که چه شد که هزينهها جشنواره با فاصله زماني کم از برگزاري اعلام شد؟ توضيح داد:
از روز اولي که دبير جشنواره شدم درباره اين موضوع سوال ميشد که هزينه جشنواره چقدر است ، ولي من اطلاع دقيقي نداشتم و حتي برآوردي هم نداده بودم. يعني از اول در صحبتي که با آقاي حيدريان داشتم، گفتم «تلاش ميکنم هزينهها را مديريت کنم ولي شما اين اختيار را به من بدهيد که آخر کار هزينهها هر چقدر شد همان را به عنوان بودجه و هزينه جشنواره اعلام کنيم» و واقعا فکر نميکردم اينقدر بتوانيم کاهش هزينه داشته باشيم؛ چون تمام بخشها و آيينهاي مربوط به جشنواره را برگزار کرديم حتي بخش تجلي اراده ملي که در سال هاي اخير تعطيل شده بود و مراسم قرعهکشي فيلمهاي سينماي رسانه را نيز داشتيم. ضمن اينکه تلاش شد در ارائه خدمات و امکانات و پذيرايي هم کم گذاشته نشود. البته اين موفقيت را مرهون تلاش هاي خالصانه تمام مديران و همکاران خودم در جشنواره هستم و همين جا از تمامي اين عزيزان تشکر مي کنم.
او در بخش پاياني اين گفتوگو در پاسخ به اينکه پس از 9 ماه حضور در معاونت ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي آيا تصميم و کاري بوده که دوست داشته انجام دهد يا بابت آن پشيمان باشد و اينکه براي سال جديد هم آيا برنامه ويژهاي دارد يا خير؟ بيان کرد:
من آرزوهايي در سينما دارم که بايد شرايط برايشان فراهم شود؛ تا مثلا زمينه براي يک سري توليدات خوب فراهم شود ولي متاسفانه الان آن شرايط وجود ندارد. پس شايد بهتر است درباره حسرتهايم بگويم و اينکه الان شرايط طبيعي فرهنگي در جامعهمان نداريم.
وي ادامه داد:
ما سينماگران گرانقدري داريم که رابطهشان به دلايل مختلف با مديريت فرهنگي کشور به حداقل ممکن رسيده، يعني ميزان گفتوگو و روبرو شدن ما با سينماگران در حداقل ممکن است و ميزان بياعتمادي ميان سينماگران و مديريت فرهنگي خيلي زياد شده است. شايد نکته مهمي که در دهه 60 وجود داشت همين تعامل ميان سينماگران و مديريت فرهنگي بود که همه دوش به دوش هم کمک ميکردند تا فيلمهاي با کيفيت بهتري داشته باشيم.
داروغهزاده افزود:
اما الان خيلي از آن شرايط دور شدهايم و شايد يکي از دلايلش تغيير زياد مديريت و نبود ثبات بوده به طوري که باعث شده مديران، کوتاه مدت و براساس واکنش به شرايط موجود آن زمان عمل کنند. مثلا يک مدير آمده و گفته است که من فيلمهاي توقيفي را آزاد کردم يا يکي ديگر گفته جلوي فلان نوع سينما را گرفتم. همه اينها واکنشي و کوتاه مدت بوده است. بنابراين مديريت با ثباتي که از بالادست هم به آن اعتماد شود و مثل صدا و سيما باشد که مديرش براي 10 سال حکم ميگيرد، در سينما نبوده است.
وي تاکيد کرد:
اين ها در حالي است که بايد مديريت باثبات در سينما وجود داشته باشد. البته منظور اين نيست که نگاه مميزي حاکم باشد بلکه منظورم اين است که توليدات فرهنگي خوب دور يک ميز به صورت دايره شکل بگيرد و نه دستوري و بخشنامهاي. اگر تعامل و گفتوگوي بدون قضاوتِ از قبل و مهربانانه را بين سينماگران و مديران فرهنگي و دستگاههاي فرهنگي، که الان در حوزه فرهنگ تاثيرگذار هستند ولي کمتر رفتار فرهنگي دارند، اصلاح کنيم آن موقع ميتوانيم سينماي بهتري داشته باشيم.
ابراهيم داروغه زاده گفت:
الان حتي نوع برخورد برخي رسانهها هم با سينما فرهنگي نيست، مثلا يک رسانه وابسته به مديران قبلي است و هنوز دنبال آمدن آن مديران هستند يا مثلا مشکل سياسي با مديران فعلي دارند و نتيجه اين ميشود که وقتي فيلمي اکران ميشود هيچ نقد درست و سينمايي نوشته نمي شود بلکه ناسزانامه نوشته ميشود و اين بدبيني به وجود ميآورد.
معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي اضافه کرد:
در حال حاضر معتقدم شکافي ميان مردم و دستگاههاي حکومتي وجود دارد و يکي از مهمترين گروههايي که ميتواند در اين بين تعادل ايجاد کند و در برطرف شدن اين تنش ها موثر و کمک کننده باشد، سينماگران هستند، پس هرچه ارتباط دوستانه تري داشته باشيم در کيفيت فيلمها هم اتفاقات بهتري را شاهد خواهيم بود.
وي خاطرنشان کرد:
من از هيچ کدام از مواضع خودم که از ابتداي کارم مطرح کردم، کوتاه نيامدهام ولي واقعيت اين است که معتقدم با ادبيات گردنکشي صحبت کردن هم غيرواقعبينانه است. بنابراين وقتي خودم چنين توقعي دارم تلاش ميکنم همين طور برخورد کنم و مخالفانم را از قبل قضاوت نکنم. من روز اول گفتم که هر کسي جلو فيلمي را بگيرد اغتشاشگر است چون اين کار قانوني نيست ولي بايد با مخالفين هم به همان شکل بيقضاوت گفتوگو و قانعشان کنم. نميتوانم بگويم بهرغم اينکه شما اين فيلم را دوست نداريد آن را اکران ميکنم حالا ببينم چکار مي کنيد!
داروغهزاده گفت:
اين نوع واکنشها به نفع سينما نيست و اينجا همان جايي است که بايد ادبيات گفتو گو را عوض کرد تا هرکسي فقط منافع خود را نبيند چون واقعيت اين است که الان اوضاع فرهنگ مثل جبهه جنگ شده است در حالي که ما بايد به سمت وحدت برويم و اين وحدت بدون گفتوگو بدون قضاوت از قبل اتفاق نميافتد. گفتگوهايي براي کشف حقايق تازه و اين را بپذيريم که تمام حقيقت نزد يک نفر نيست.
ابراهيم داروغه زاده در پاسخ به اينکه با وجود تاکيدي که خودش بر تعامل و گفتوگو دارد چرا برخي توييتهايش خطاب به سينماييها (از جمله در واکنش به صحبتهاي ليلا حاتمي در برلين) رنگ و بوي سياسي و طعنه و کنايه ميدهد؟ گفت:
آن حرف من هم از باب گفتوگو بود و اصلا اسمي هم نياوردم، اما اگر طور ديگري برداشت شده به دليل همان فضاي بياعتمادي و پر از سوء تفاهم است که اشاره کردم، سينماگران ما به درستي انتقادهايي به نحوه مديريت مسئولان دارند ولي بايد خبرنگاران آلماني که ظاهراً اينقدر نگران حقوق بشر هستند متوجه بشوند که دولت آلمان که ظاهراً نگران دموکراسي و حقوق بشر در ايران هست بيشترين حمايت را از گروهک تروريستي و جنايتکار سازمان مجاهدين خلق ميکند؛ سازماني که به جنايت عليه بشريت حتي نسبت به اعضاي خود معروف است. البته به نظرم درباره آن اتفاقها و حاشيهها بهترين واکنش را خود خانم حاتمي داشتند که سکوت کردند.
منبع: cinemajournal.ir