آخرین اخبار

با اين اوصاف مي شود به معماي شاه اميدوار ماند؟! تلويزيون

با اين اوصاف مي شود به معماي شاه اميدوار ماند؟!

  بزرگنمايي:

بررسي نقاط قوت و ضعف سريال معماي شاه

«معماي شاه» ماحصل سال ها آزمون و خطاي محمدرضا ورزي در زمينه ساخت آثار تاريخي است. او دانش آموخته تاريخ است، تاکنون در آثارش برهه هاي مختلف تاريخي را به تصوير کشيده است؛ از دوران قاجار بگيريد تا دوران پهلوي اما در ميان تمامي اين برهه هاي تاريخي او علاقه وافري به روايت تاريخ پهلوي دارد و تا به حال هم در قالب يک فيلم و دو سريال مناسبتي بخش هايي از دوران پهلوي اول و دوم را به تصوير کشيده است. آثاري که در زمان پخش واکنش هاي زيادي را به همراه داشت و خيلي ها معتقد بودند که ورزي نتوانسته در خصوص اين دوران حق مطلب را ادا کند.

با وجود تمام انتقادهايي که به ساخته هاي قبلي ورزي وارد شده بود، مسئولان سيمايي بي توجه به آنها، پروژه الف ويژه «معماي شاه» را به اين کارگردان سپردند تا او به شکل جامع و کامل به روايت تاريخ پهلوي دوم بپردازد.

ماحصل سه سال تلاش او و گروهش سرانجام جمعه شب گذشته بعد از مدت ها تبليغ و پخش تيزر روي آنتن رفت اما نکته اينجا بود که سريال برخلاف تصور شروع کوبنده اي نداشت و شايد هم تا حدودي نااميدکننده بود. بر همين اساس به تحليل قسمت اول پرداخته ايم و نقاط ضعف و قوت آن را در گفتگو با خود کارگردان مرور کرده ايم.

محمدرضا ورزي، کارگردان سريال «معماي شاه» بعد از پخش اولين قست از اين سريال، به سوالات، انتقادات و ابهامات ما پاسخ داد.

در قسمت اول معماي شاه دنبال قصه نبوديم

درست است که پخش اولين قسمت از يک سريال 80 قسمتي زياد وقت مناسبي براي مصاحبه با کارگردان آن نيست اما از آنجايي که تصميم داشتيم قسمت اول را به لحاظ نقاط قوت و ضعف، به طور کامل آناليز کنيم نمي توانستيم يکطرفه به قاضي برويم. اين بود که در همين نقطه شروع سراغ محمدرضا ورزي رفتيم و خواستيم تا در همين نقطه شروع، به برخي انتقادات و ابهامات پاسخ دهد. البته پيدا کردن اين کارگردان چندان هم راحت نبود و اين مصاحبه به آخرين ساعات روز گذشته موکول شد. مشروح گفتگوي ما با ورزي درباره اولين قسمت سريال را بخوانيد.


عکس محمدرضا ورزيعکس محمدرضا ورزيعکس محمدرضا ورزي

سريال در قسمت اول به لحاظ ايجاد فضاسازي، اثري قوي به نظر مي رسيد. طراحي صحنه به خصوص در بخش هاي داخل کاخ گلستان، رعايت شده بود و در يک جمله مي شود اثر را از اين جنبه ها داراي نقاط قوت دانست. در واقع بستر اصلي براي روايت يک داستان جذاب فراهم بود. طبق شنيده ها قرار بود سريال با قصه فرعي خانواده دکتر وزيري شروع شود و اين خرده داستان، پيش برنده تمام اتفاقات باشد؛ چرا چنين اتفاقي نيفتاد؟

- ما به موازات روايت تاريخ فکر کرديم که اگر بخواهيم تاريخ را خشک و خالي روايت کنيم، يک مقدار دافعه ايجاد مي کند. اين ابداع من هم نبوده و از خيلي سال پيش توسط بزرگان سينما انجام مي شده. ما هم اين راه را ادامه داديم و فکر کرديم تاريخ بايد دراماتيزه شود. خانواده اي را ايجاد کرديم تحت عنوان خانواده دکتر وزيري. هر کدام از اعضاي اين خانواده، نمادي از قشرهاي مختلف جامعه آن زمان هستند. هر اتفاقي در فضاي جامعه مي افتد، ما فيدبکش را در اين خانواده مي بينيم.

در قسمت اول سعي کرديم بيشتر بخش دربار را معرفي کنيم و وارد قصه نشويم. براي اينکه اين معرفي حالت خش و جدي پيدا نکند فکر کرديم داستانکي را که خوشبختانه منبعش را از خود تاريخ گرفته بوديم به آن اضافه کنيم. عليشاه وارد گداخانه اي مي شود و از آن وارد شخصيت هاي دربار مي شويم. بنابراين دنبال قصه در قسمت اول نبوديم. قسمت دوم هم همين ويژگي را دارد با اين تفاوت که در قسمت دوم شخصيت هاي داستاني معرفي مي شوند.

گفتيد در قسمت اول قصدتان اين نبوده که داستان داشته باشيد و صرفا مي خواستيد شخصيت ها را معرفي کنيد اما مخاطبان در هر شرايطي دلشان داستان مي خواهد. در واقع با شروع قصه است که مردم تصميم مي گيرند سريالي را تماشا کنند يا نه.

- ما بايد شخصيت ها را اول در يک داستان معرفي کنيم، بعد سراغ روايت قصه برويم.

يعني فکر مي کرديد نمي شود داستان را همزمان با معرفي پيش برد؟

- بله اما اواسط آن آمده ايم بخش هايي را گذاشته ايم که مخاطب، معرفي شخصيت ها را به صورت صرف، پس نزند. البته در قسمت دوم، در کنار شخصيت پردازي خانواده وزيري، قصه هم استارت مي خورد. تا الان هم فيدبک هايي که از افراد مختلف جامعه داشته ام همه خيلي خوششان آمده. برخلاف افرادي که خب از اساس کار را مي زنند به نظرم توانستيم طيف بزرگي را همراه کنيم.

پايان قسمت اول با گره يا تعليق خاصي به پايان نرسيد؛ در حالي که مخاطب انتظار داشت براي تماشاي ادامه سريال در هفته آينده، انگيزه خاصي داشته باشد و براي هفته آينده دنبال باز شدن گره خاصي باشد.

- شکل اين کار به اين صورت نيست که در هر قسمت تعليق داشته باشيم. من طي اين سال ها کار را طوري نوشتم که در هر قسمت يک اتفاق مي افتد؛ اتفاقي که در همان قسمت تمام مي شود. گاهي اوقات هم پيش مي آيد که در دو قسمت يک اتفاق ادامه پيدا کند. منظورم از اتفاق مثلا چيزي مثل بحران نان است.

در سريال هاي تاريخي معاصر، اصول زبان و ديالوگ ها با زباني که ما در محاورات شخصي اين روزها پي مي گيريم متفاوت است. با اين حال اما ديالوگ هاي شخصيت هاي مختلف سريال همه از يک جنس نبودند. يعني به صورت مجزا نمي توانستيم متوجه شويم که کل اين ديالوگ ها متعلق به يک دوره زماني خاص است.

مثلا رضاشاه زماني که محمدرضا و همسرش را به داخل خانه مي برد به محمدرضا مي گويد: «فعلا عروست رو به مادرت نشون بده. يا شمس و اشرف دارن روي مخ من راه مي رن يا اين اظهر من الشمس...» در صورتي که قطعا آن زمان از چنين اصطلاحاتي استفاده نمي شد يا در شرايطي که محمدرضا و سايرين از زبان درباري استفاده مي کردند، رضاشاه کاملا به زبان محاوره ما حرف مي زند.

- سريال در دوره اي اتفاق مي افتد که زياد از وضعيت کنوني دور نيست. مثلا زمان اميرکبير نيست که زبانشان با ما فرق داشته باشد. مدل صحبت کردن رضاشاه در تاريخ با بقيه فرق داشته. مثلا عبارت «اظهر من الشمس» کاملا قديمي است و نمي توانيم بگوييم به زمان حال تعلق دارد.

البته منظور از آوردن اين ديالوگ، تاکيد روي اصطلاح «روي مخ من راه مي رن» بود؛ اصطلاحي که همين چند سال است که استفاده مي شود.

- چون کاراکتر رضاشاه اين مدلي بوده. کسي هم آن زمان نبوده که ببيند رضاشاه کلا چطور صحبت مي کرده. اصلا چنين اصطلاحي را مي گفته يا نه. روي مخ راه رفتن مال امروز نيست. ما بچه بوديم هم اينها را مي گفتند، ضمن اينکه داستان سريال مال دوره قاجار نيست که اين مدلي حرف نزنند. نمي توانيم قاطعانه حکم کنيم که اين اصطلاحات مال چه زماني است؛ در صورتي که ما با دوره رضاشاه فقط 60 سال فاصله داريم.

موضوع فقط اصطلاح نيست. اگر بياييم ديالوگ هاي مردم کوچه و بازار را از درباريان جدا کنيم، در خود دربار هم يک دستي خاصي براي زبان ديالوگ ها وجود ندارد. مثلا در دربار، محمدرضا و هويدا و متين دفتري و ... رسمي حرف مي زنند. تاج الملوک و عليرضا کاملا عاميانه صحبت مي کنند و رضاخان طور ديگر.

- صحبت کردن عليرضا و تاج الملوک در تاريخ معروف بوده. همه مي دانند تاج الملوک مشهور است به بد صحبت کردن. اصلا مثل نقل و نبات فحش مي داده. عليرضا و اشرف هم چون به آنها نزديک بودند شبيه آنها حرف مي زنند. محمدرضا اگر اينطوري صحبت نمي کند به خاطر اين است که مدت ها دور از آنها زندگي مي کرده. من اينها را از خاطرات خودشان گرفتم.

از خاطرات اسدالله علم، فردوست و ... ممکن است اين شبهه به وجود بيايد که شخصيت فردوست تحريف شده يا اغراق آميز راجع به او صحبت کرده ايم اما فردوست يکي از نزديکترين دوستان محمدرضا بوده و هميشه به او حسادت مي کرده. هميشه يکجور کينه و بغض نسبت به محمدرضا داشته.

همين که الان داريد مي گوييد فردوست يکي از نزديکترين دوستان شاه بوده، مي شد در قسمت اول اين نزديک بودن به شيوه ديگري نمايش داده شود. اينکه محمدرضا به محض ديدن او بگويد فردوست تو بهترين دوست دوران کودکي من بودي... شايد آنطور که بايد گزينه مناسبي براي معرفي يک شخص نباشد چون اصولا کسي با نزديک ترين دوستش اينطوري صحبت نمي کند.

- کسي در اين مورد اعتراضي نکرده. يعني ديدگاه عمومي بر اين نيست که شيوه معرفي شخصيت ها به اين صورت اشتباه بوده. به نظرم يک مقدار سليقه اي است. يک موقع ممکن است خود من به مثلا دستيارم بگويم تو خيلي براي من زحمت کشيدي و جايگاه ويژه اي توي قلب من داري. يا مثلا به گريمورم گفتم تو واقعا دستت طلاست. ما اينقدر حرف هاي دلمان را به هم نمي زنيم برايمان غريب مي شود. آنها هم چند ماهي است همديگر را نديده اند و مي تواند چنين جمله اي را بگويد.

يکي از مهمترين نقاط قوت سريال، انتخاب حسين نورعلي براي نقش محمدرضاست. در واقع برگ برنده اصلي قسمت اول، حضور اين بازيگر است. نورعلي چند سال قبل در سريال «عمارت فرنگي» خود شما بازي کرده بود و آنجا هم همين نقش را به خوبي ايفا کرده بود. چقدر ميان نقش او در «معماي شاه» با «عمارت فرنگي» تفاوت وجود دارد؟

- بله در «عمارت فرنگي» نقش محمدرضا شاه را داشت و آن حضور باعث شد که ترغيب شوم در «معماي شاه» هم او را دعوت کنم. خيلي کارش را بلد بود. جا دارد از آقاي دژاکام تشکر کنم که حسين نورعلي زير نظر او ماه ها آموزش ديد.

ابتداي امر اين سريال قرار بود 50 قسمت توليد شود اما نهايتا به 80 قسمت رسيد و حتي علي لدني گفته که از اين تعداد هم فراتر مي رود. اين ازدياد قسمت ها باعث شده که در قسمت اول عملا اتفاق خاصي را شاهد نباشيم؟

- ما 50 قسمت داشتيم که هر قسمت با تيتراژ مي شد نزديک 70 دقيقه. من پيشنهاد دادم که اين طولاني بودن قسمت ها اتفاق خوبي نيست و بايد غير از قسمت هاي اول تا سوم، زمان ساير قسمت ها را يک مقدار کمتر کنيم. يعني آنها را بياوريم به زير 50 دقيقه. يعني از هر قسمت يک ربع بايد کم مي شد. به همين دليل بود که وقتي تايم هر قسمت را کم کرديم، تعداد قسمت ها بالا رفت. تنها مطالبي که به سناريوي اوليه اضافه کرديم اين بود که راجع به مبارزات آيت الله طالقاني صحبت کرديم و ديديم جايش خيلي خالي است و مفصل روي آن کار کرديم. از طرف ديگر هم حس کرديم فرازهايي از مبارزات و حضور شهيد مرتضي مطهري در تاريخ بايد تقويت شود. اين دو قسمت فقط اضافه شد.

نقاط ضعف معماي شاه

مروري بر 4 ضعف بزرگ معماي شاه که در قسمت اول گل درشت بودند و به چشم آمدند..

عدم وجود داستان جذاب

مهمترين مسئله اي که بايد در سريال هاي مهم و طولاني مدت رعايت شود اين است که در قسمت اول، ميخ اش را براي مخاطبان خيلي خوب بکوبد. يعني داستان آنقدر جذاب باشد که مخاطب از همان ابتدا تصميم خودش را براي تماشاي کل کار بگيرد.

مثلا در سريال هاي الف ويژه «امام علي (ع)»، «مختارنامه»، «مدار صفر درجه» يا «کيف انگليسي»، در همان قسمت اول، مخاطبان با داستاني جذاب روبرو شدند. اتفاق دراماتيک جذابي در آنها رخ داد؛ اتفاقاتي که شايد به کل ماجراي اصلي چندان ارتباطي نداشتند اما به خودي خودشان توانايي اين را داشتند که مخاطب را درگير کنند. تجربه نشان داده سريال هايي که در قسمت اول براي مخاطب قلاب نينداخته اند تا آخر هم سريال هاي پرقدرتي نبوده اند.


ديالوگ ها

ديالوگ مردم کوچه و بازار درست شبيه ديالوگ هاي محاوره مردم امروز انتخاب شده بود و اتفاقا اين مسئله به دليل ارتباط گرفتن راحت مخاطبان با داستان، جذاب تر به نظر مي رسيد. ديالوگ ها زماني مشکل ساز شدند که داستان به داخل دربار رسيد. آنطور که پيداست قرار است زبان ديالوگ ها در دربار رضاشاه، زبان درباري باشد اما عملا چنين اتفاقي نيفتاده.

محمدرضا شاه، فردوست، هويدا، متين دفتري و ... کاملا به زبان درباري صحبت مي کنند و خبري از اصطلاحات عاميانه در صحبت هايشان نيست اما يکمرتبه شاپور عليرضا، مادر محمدرضا و گهگاه خود رضا شاه از ديالوگ هاي کاملا عاميانه استفاده مي کنند. مثلا رضاشاه مي گويد: «شمس و اشرف دارن روي مخ من راه مي رن»؛ اصطلاحي کاملا جديد که اصلا آن موقع ها وجود نداشته.

افزايش تعداد قسمت ها

يک ياز آفت هاي اصلي سريال هاي الف ويژه اين است که به بهانه بالا رفتن قسمت ها، يک قسمت را در دو الي سه قسمت روايت مي کنند؛ اتفاقي که در «کلاه پهلوي» يا «در چشم باد» هم به وفور شاهد بوديم. در اين صورت شايد قسمت اول به خودي خودش مي توانست قصه جذاب و گيرايي روايت کند اما به دليل گسترش پيدا کردن و تقسيم آن در دو قسمت، عملا گره هاي مهم و جذاب به يک قسمت شيفت مي شوند و قسمت ديگر فاقد جذابيت روي آنتن مي رود.

به نظر مي رسد سريال «معماي شاه» هم از چنين آفتي رنج مي برد. اين سريال ابتدا قرار بود 50 قسمتي باشد. بعد از مدتي اعلام شد که مي خواهند آن را به 80 قسمت برسانند. در واقع سريالي که پايه اصلي اش براي 50 قسمت زده شده بود يکباره 30 قسمت اضافه شد.


بازي ها

براي قضاوت درباره کيفيت بازيگران سريال «معماي شاه» بايد صبر کرد؛ اما در قسمت اول معلوم شد سريال از اين منظر دچار چندپارگي است. اگر بازي حسين نورعلي در نقش جواني محمدرضا پهلوي و نيز خارج شدن ثريا قاسمي از کليشه هاي اين چند سال را برگ برنده بدانيم، نمي توان از بازي بد جعفر دهقان در نقش رضاشاه و علي شجره در نقش عليرضا پهلوي به راحتي عبور کرد.

اتفاقا ورزي در «عمارت فرنگي» از احمد نجفي در نقش رضاشاه استفاده کرده بود که به عنوان يکي از «شاه»هاي خوب سينما و تلويزيون لقب گرفته بود. جايي که جعفر دهقان ساکت و ساکن بود، شمايلش بيننده را ياد رضاشاه مي انداخت. وقتي داراي اکت مي شد، ذات دهقان از زير گريم تحسين شده اش بيرون مي زد! علي شجره هم براي نشان دادن هيجان روحي عليرضا دچار اغراق بود.

نقاط قوت معماي شاه؛ مرهمي بر زخم!

چند نکته کلي در قسمت اول توانست سريال معماي شاه را قابل تحمل کند:

گريم

يکي از نگراني هاي هميشگي در سريال هايي که با موضوع معاصر ساخته مي شوند، ميزان انطباق چهره بازيگران بر آدم هاي آشنا است. خوشبختانه سينما و تلويزيون ما در اين زمينه خوب عمل کرده و کمتر سراغ داريم اثري که از اين منظر اعتراضي را به همراه داشته باشد.

در «معماي شاه» هم يکي از برگ هاي برنده آن، گريم هاي بازيگران است. همخواني شمايل بازيگران با کاراکترهاي واقعي، باعث باورپذيري آدم ها شده. شهرام خلج گريمور پر کار و نام آشنايي براي مخاطبان حرفه اي سينما و تلويزيون است.

او پيش از اين با محمدرضا ورزي در سال هاي مشروطه، ابراهيم خليل الله، سقوط، ستاره خضرا، عمارت فرنگي همکاري داشته و گريم بازيگران شهريار کمال تبريزي هم حاصل ذوق و توانايي اوست. اتفاقا سازندگان «معماي شاه» روي گريم سريال شان مانور زيادي داده اند.

فضاسازي

يکي از پردامنه ترين بحث هاي ژورناليستي در مواجهه با سريال هاي تاريخي، مسئله فضاسازي است. در فيلم و سريال هايي که با موضوع تاريخ معاصر ساخته مي شوند، هميشه موارد زيادي از حضور المان هاي دهه هشتاد و نود ديده شده و اين به باورپذيري داستان لطمه زده.

«معماي شاه» در قسمت نخست نشان داد اتمسفر خوبي براي روايت داستانش ايجاد کرده. محمدرضا ورزي با استفاده از لوکيشن «سرزمين کهن» و افزودن دکورهاي اختصاصي ديگري از آن در شهرک غزالي، امتيازي مثبت به حساب سريالش واريز کرده.

تصويربرداري در کاخ سعدآباد، کاخ نياوران، کاخ موزه گلستان، موزه عبرت و ... به واقعي شدن فضاي سريال کمک دو چنداني کرده. طراحي لباس هم فاکتور ديگري است که به کمک «معماي شاه» آمده.

دکوپاژ

کمترين توقع از محمدرضا ورزي اين است که بعد از ساخت چندين فيلم و سريال تاريخي در اين زمينه به امضايي مشخص و «تسلط» بر کارش برسد و بتواند دکوپاژي متناسب داشته باشد.

در «معماي شاه» اين پختگي در دکوپاژ مشهود است؛ به ويژه آن که ورزي به جاي استفاده صرف و کليشه اي از قاب هاي تک نفره و دو نفره، به اندازه کافي هلي شات و پن کردن استفاده کرده.

اين تمهيد باعث مي شود تصاوير سريال چشم نوازتر باشند. پيش تر در هفت صبح به اين مسئله اشاره کرده ايم که سريال هاي ترکي پيش پا افتاده ترين داستان ها را در رنگ و لعاب و تصاوير چشم نواز مي پيچند و با اين کار زيبايي بصري آثارشان را تضمين مي کنند. دکوپاژ سريال «معماي شاه» يکي از امتيازات آن در قسمت نخست بود؛ مگر اين که در ادامه کارگردان مقهور اين صحنه ها شود و به اغراق برسد.




منبع : روزنامه هفت صبح




ارسال نظر شما

Protected by FormShield

اخبار خواندنی

بازيگران آينه عبرت/ از ممنوع الکاري تا شراکت با بابک زنجاني + عکس

نکات کليدي سريال بازي تاج و تخت براي درک اتفاقات فصل هشتم ( قسمت 2)

نکات کليدي سريال بازي تاج و تخت براي درک اتفاقات فصل هشتم ( قسمت 1)

نقد و بررسي قسمت اول فصل هشتم سريال بازي تاج و تخت + عکس

سريال هاي رمضاني تلويزيون: از کشف حجاب تا دلدادگي + عکس

چگونه جان اسنو و دنريس در دنياي «بازي تاج و تخت فاميل» مي شوند؟

ترسناک ترين سريال ها، مختص عاشقان ترس و هيجان ! + عکس

سوالات مهم و بي جواب در مورد فصل پاياني سريال «بازي تاج و تخت»

26 سريال برتر سال 2019 بر اساس آراي IMDB

رکود کريس آنجل در برنامه «عصر جديد» زده شد ولي داوران درک نکردند!!

حميد گودرزي: در جشنواره جام جم ناراحتي من به خاطر محمدرضا گلزار نبود!!

کدام بازيگران سريال «بازي تاج و تخت» در فصل 8 بايد بميرند!!

معرفي سريال هاي جديد تلويزيون براي پخش در سال 98 + عکس

بازيگران «بازي تاج و تخت» روي فرش قرمز فصل 8 سريال

سانسور صحبت هاي جنجالي مهران مديري در ويژه برنامه دورهمي + فيلم

چالش هاي يلدا قشقايي بازيگر سريال «بر سر دوراهي»

تصميم جديد بهنوش بختياري در سال جديد براي حضور در فضاي مجازي

گفت و گو با حامد سريال «برسردوراهي» + عکس

دستمزد بازيگران سريال «بازي تاج و تخت» براي هر فصل و سود خالص آنها

بچه داري و استراحت: برنامه رامبد جوان براي نوروز! + عکس

جزئيات برنامه هاي نوروز 98 تلويزيون: از خندوانه و دورهمي تا عصر جديد

سانسور کردن «ابي» در عصر جديد عليخاني!! + فيلم

گزارشي از پشت صحنه سريال «بر سر دوراهي» + عکس جديد

جنجال هاي جشنواره جام جم / از انصراف مديري تا حذف عادل!

عکس هاي جديد از سريال تلويزيوني «ستايش 3»

تريلر جديد فصل هشتم سريال بازي تاج و تخت Game of Thrones

هر آنچه مي خواهيد درباره برنامه هاي نوروز تلويزيون 98 بدانيد

پوسترهاي فصل هشتم «بازي تاج و تخت» منتشر شد + عکس

جديدترين تصاوير از سريال خنده دار نوروزي «ن. خ» سعيد آقاخاني

سکانس هاي آزار دهنده «تاج و تخت» که براي بازيگران نيز دردناک بود! + عکس

نگاهي به 3 سريال نوروزي «ن.خ»، «بر سر دوراهي» و «زوج و فرد»

سکانس هاي آزاردهنده «تاج و تخت» که براي بازيگران نيز دردناک بود! + عکس (قسمت 2)

بهاره رهنما، اکبر عبدي و ارژنگ اميرفضلي در سريال نوروزي سال 98 + تصاوير

از دورهمي و خندوانه تا صداپيشگي شهاب حسيني: برنامه هاي نوروزي

اميرحسين مدرس مجري ويژه برنامه تحويل سال شبکه 4 شد

زمان و ساعت پخش سريال هاي نوروز 98 مشخص شد

ويژه برنامه هاي تحويل سال 98 و اسامي مجريان

برترين سريال هاي سال 2018 بر اساس رتبه بندي سايت IMDB + عکس

عکس ها و توضيحات مهراوه شريفي نيا از بازي در سريال نوروزي

متفاوت ترين نقشي که شهين تسليمي بازي کرده + عکس

پرمعناترين و فراموش نشدني ترين ديالوگ هاي سريال «بازي تاج و تخت»

اولين عکس هاي ميترا حجار در سريال نوروزي «بر سر دوراهي»

شرايط و هزينه هاي حضور ستاره ها در برنامه «پنج ستاره»

چرا علي ضياء و برنامه فرمول يک، متهم به ترويج همسرآزاري شد؟!

چرا سعيد آقاخاني اين نام عجيب را براي سريال نوروزي اش انتخاب کرد؟! + عکس

سحر قريشي، بهرام رادان و ميترا حجار در سريال «رقص روي شيشه»

سير تا پياز درباره شرکت کنندگان و شيوه راي دهي در مسابقه عصر جديد

عصر جديد احسان عليخاني، کپي ناشيانه از تلنت شوهاي غربي يا ايده ايي خلاقانه؟

فراخوان قسمت نوروزي «پايتخت» براي جذب يک بازيگر خردسال

با نبرد وينترفل، خونين ترين و بزرگترين نبرد فصل پاياني سريال «بازي تاج و تخت» آشنا شويد(قسمت 2)