بزرگنمايي:
چه خبر - رابطه دستمزد بازيگران ايراني با فروش گيشه
در تمام سالهاي اخير از زماني که رسانههاي مجازي ساعات زيادي از زندگي روزمره مردم را به خود اختصاص دادهاند؛ فضاي مجازي پر شده از حواشي و شايعات مختلف درباره بازيگران، زندگيهاي شخصي و حواشي زندگي ستارگان و البته درآمدها و دستمزدهاي اين ستارگان. حواشي و شايعاتي که گاه در آنها صحبت از دريافتهاي ميلياردي شماري از اين بازيگران وسط ميآيد. دستمزدهايي که بيشترشان با توجه به اوضاع اقتصادي مردم و وضع و حال اقتصادي سينما که به نظر ميرسد چيزي جز يک صنعت ورشکسته نيست، عجيب و تکاندهنده به نظر ميرسد.
خبر دستمزدهاي عجيب و غريب بازيگران، از ارقامي حکايت ميکند که با گردش مالي ناچيز سينماي ايران تناسبي ندارند. قطعا شما نيز با اين موضوع هم عقيدهايد که در سينمايي که گردش مالي سالانه آن کمتر از ٢٠٠ميليارد تومان است، دستمزدهاي ٢٠٠ميليوني براي بازيگران کمي بيش از شوخي به نظر ميرسد.
براساس اخبار منتشرشده شهاب حسيني براي حضور در سريال شهرزاد ماهي ١٢٠ميليون تومان و ترانه عليدوستي براي همين سريال ماهانه ٩٠ميليون تومان دستمزد گرفتهاند. در جدول دستمزدهاي بازيگران سينماي ايران؛ دستمزد محمدرضا گلزار ٤٠٠ ميليون، هديه تهراني و اکبر عبدي ٣٠٠ميليون و بهرام رادان و مهناز افشار نيز براي هر فيلم ٢٥٠ميليون تومان اعلام شده؛ که تازه اين ارقام مربوط به سال گذشته است و ميتوان انتظار داشت که امسال نيز حداقل ٢٠درصد به اين ارقام افزوده شده است...
فارغ از اينکه آيا اين صحبتها و اخبار و حواشي و شايعات درست هستند يا نه؛ نکتهاي که در اين بين نبايد ناديده گرفته شود اين است که آيا اين بازيگران به اندازه قراردادي که ميگيرند، ميارزند؟ بياييد ماجرا را از اين زاويه بررسي کنيم. اگر اين حقيقت را که از فروش هر فيلمي تنها ٣٠درصد آن به تهيهکننده ميرسد مدنظر قرار دهيم، ناچاريم به اين حقيقت تلخ اعتراف کنيم که از بين نزديک به ٧٠ فيلمي که امسال روي پرده آمدهاند، پنج فيلم نهنگ عنبر، آينه بغل، گشت ارشاد٢، سلام بمبئي، خوب بد جلف و اکسيدان بيش از ١٠ميليارد فروختهاند و فروش ساعت 5 عصر، خالتور، رگ خواب، زرد، خفهگي، بدون تاريخ بدون امضا، ثبت با سند برابر است و ماجراي نيمروز نيز در حدود ٣ تا ٩ميليارد است. اين نکته به اين معناست که فقط و فقط ١٤ فيلم از ميان ٧٠ فيلم توانستهاند به ميزاني بفروشند که از پس هزينه دستمزدها برآيند، البته در مورد فيلمهايي که در مرز ٣ تا ٤ميليون فروختهاند ميتوان گفت با پول حق پخش ويديويي فيلم ميتوانند به حد يربهير شدن بودجه و هزينهها برسند. بقيه فيلمها که حدود ٨٠درصد فيلمها را شامل است، از فيلمهاي شکست خوردهاند.
اين آمار در وهله اول، نخستين چيزي که به ذهن ميآورد، موضوع دستمزدهاي کاذب است. بازيگر يا ستارهاي که حتي نميتواند فروشي ٥ ميلياردي هم داشته باشد، چرا بايد دستمزدي ٤٠٠-٣٠٠ميليوني بگيرد؟ آيا شکست ٨٠ درصد از فيلمها به اين معنا نيست که ستارگان سينماي ايران در ٨٠درصد از موارد نميتوانند از شکست فيلمهايشان ممانعت کنند؟ آيا اين نشان نميدهد که دستمزدهايي که اين ستارگان دريافت ميکنند، سزاوارانه نيست؟
اين موضوع البته از سوي کارگردانان و تهيهکنندگان مورد پذيرش قرار نميگيرد. يادمان نرفته وقتي که انتشار خبر دستمزد يک ميلياردي محمدرضا گلزار در سريال عاشقانه جنجالي شد و خيليها چنين پرداختهايي را زير سوال بردند، منوچهر هادي، کارگردان اين سريال گفت که به نظر من اگر آقاي گلزار بابت پنجماه کار با ما يک ميليارد دريافت کند، لطف بزرگي در حق ما کرده است! در همان خبر اعلام شده بود که رامبد جوان براي هر اجرا در خندوانه مبلغ ٣٠ ميليون تومان ميگيرد و البته به نقل از جعفر دهقان درباره دستمزد بازيگران سريال معماي شاه گفته بود که دستمزد بازيگران سريال معماي شاه از ماهي ٦ميليون تومان شروع ميشد تا بازيگري که ماهي ٤٠ميليون تومان حقوق ميگرفت و البته حقوق جعفر دهقان ماهي ١٦ميليون تومان بود.
براي اينکه مشخص شود اين ترديدها درباره اهميت و ارزش بازيگران براي فيلمها صحت دارد يا نه؛ در مطلب پيشرو سعيشده نگاهي داشته باشيم به درآمدها و کارنامه بازيگران شاخصي که بهعنوان هنرپيشگان پولساز هم شناخته ميشوند. با اين توضيح که کارنامه اين بازيگران در دهه ٩٠ را مورد کاوش قرار دادهايم...
شهاب حسيني
موفقترين بازيگر سالهاي اخير سينماي ايران که در همکاري با اصغر فرهادي بدل به ستارهاي شناخته شده در سطح جهان شده؛ در ٦سال اخير در فيلمهاي به اميد ديدار، من و زيبا، هيس! دخترها فرياد نميزنند، يکي ميخواد باهات حرف بزنه، حوض نقاشي، پنج ستاره، آشغالهاي دوستداشتني، تعبيرخواب، ساکن طبقه وسط، طعم شيرين خيال، دوران عاشقي، سايههاي موازي، چهارشنبه، امتحان نهايي، فروشنده، برادرم خسرو و لابي ايفاي نقش کرده؛ که با توجه به منش و سياق کاري شهاب حسيني در حضور توأمان در سينماي تجاري و سينماي مستقل هنري-اجتماعي مجموع فروش نزديک به ٣٠ميليارد توماني فيلمهاي اين بازيگر نشان از اين دارد که ميتوان او را از نظر ميزان محبوبيت و مقبوليت ميان هوادارانش داراي جايگاهي قابل قبول دانست. به عبارت بهتر شهاب حسيني با ميانگين فروش نزديک به ٢ميليارد تومان؛ با احتساب اينکه اين بازيگر در فيلمهايي چون چهارشنبه، من و زيبا، ساکن طبقه وسط، امتحان نهايي و... نيز حضور داشته است، تا حد زيادي ميتواند موفقيتي نسبي را براي فيلمهاي کارنامهاش به ارمغان آورد.
شهاب حسيني
شهاب حسيني در اين چندسال، هم فيلمهاي موفق داشته و هم فيلمهاي شکست خورده. موفقترين فيلم اين بازيگر که در عين دريافت دستمزدي بالا، فيلمهاي مستقل کمهزينه را هم از نظر دور نميدارد، فروشنده با فروش بيش از ١٥ميليارد تومان است.فيلم شکست خورده کارنامه شهاب حسيني هم فيلم من و زيبا ساخته فريدون حسنپور است که تنها ٢٦٠ميليون تومان عايدي داشته است. در کل درباره شهاب حسيني ميتوان گفت که همه چيز هم فروش نيست؛ با اينکه اين بازيگر در اين زمينه آمار بدي ندارد و حتي فيلمي چون امتحان نهايي عادل يراقي را به فروش ٥٠٠ميليوني رسانده است، اما اينکه حضور اين بازيگر در فيلمي حتي معمولي آن را تبديل به فيلمي خاص ميکند؛ يعني ارزش افزوده؛ و اين مهمترين دليل گفتن اين نکته است که پرداخت دستمزد بالا به شهاب حسيني به معناي حيف و ميل کردن پول نيست...
رضا عطاران
پرفروشترين بازيگر سينماي ايران. بازيگري که بودنش در فيلمي به اين معناست که آن فيلم قطعا پرفروش خواهد بود و رکوردها را خواهد شکست، مگر اينکه مانند آبنبات چوبي يا دهليز حضورش در فيلمي ارتباطي با شمايل رضا عطاران نداشته باشد؛ که البته در اين موارد نيز بالاخره به طريقي گليمش را از آب بيرون ميکشد... رضا عطاران در سالهاي اخير در فيلمهاي خوابم ميآد، بيخود و بيجهت، چه خوبه که برگشتي، دهليز، آينه شمعدون، استراحت مطلق، طبقه حساس، رد کارپت، کلاشينکف، نهنگ عنبر١ و ٢، گينس، من سالوادور نيستم، دراکولا، آبنبات چوبي، هزارپا، ما شما را دوست داريم خانم يايا و مصادره بازي کرده.
رضا عطاران
در اين بين حضور عطاران در اين فيلمها ٦٥ميليارد تومان عايدي براي تهيهکنندگان به ارمغان آورده؛ که به اين معناست که هر فيلم با بازي رضا عطاران بهطور متوسط حدود چهارونيمميليارد تومان عايدي دارد؛ که در شرايط اقتصادي سينماي ايران رقم درخشان و حيرتانگيزي است؛ بهخصوص که اين موضوع را نبايد فراموش کرد که خوابم ميآد، بيخود و بيجهت، چه خوبه که برگشتي، دهليز، آينه شمعدون، استراحت مطلق، آبنبات چوبي و... هيچکدام از آن آثاري نيستند که از همان ابتدا بهعنوان آثار پرفروش روي آنها حساب شود؛ با اينکه در اين زمينه هم عطاران گليمش را از آب بيرون کشيده و مثلا آبنبات چوبي بهعنوان يکي از کمفروشترين فيلمهاي اين بازيگر، يکميليارد و ٣٥٠ميليون تومان فروخته است.پرفروشترين فيلم عطاران هم قطعا نهنگ عنبر ٢ است که با فروش بيش از ٢١ميليارد تومان رکورددار فروش تاريخ سينماي ايران است... در کل درباره رضا عطاران ميتوان گفت که او تضمين فروش هر فيلمي ميتواند باشد، حتي فيلم تلخ و نفسگيري چون کلاشينکف سعيد سهيلي که فقط و فقط با حضور چند دقيقهاي رضا عطاران جزو فيلمهاي پرفروش سال ميشود...
محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار که در سالهاي آخر دهه ٨٠ موقعيتي را داشت که امروز به رضا عطاران تعلق دارد؛ در چند سال اخير با ممنوعالکاريهاي پشت سر هم و شايد هم بيانگيزگيهاي مقطعي روبهرو بوده و به اين دليل هم هست که در دهه ٩٠ از اين بازيگر فقط و فقط چهار فيلم مادر قلب اتمي، خشکسالي و دروغ، سلام بمبئي و آينه بغل از او اکران شده است. اين چهار فيلم روي هم نزديک به ٤٠ فيلم فروختهاند که متوسط ١٠ميليارد تومان براي هر کدام از فيلمهايش را باعث شده و اين اواراژ عالي درحالي نصيب گلزار شده که نه خشکسالي و دروغ و نه مادر قلب اتمي فيلمهاي متعارف به اصطلاح بفروشي نبودهاند...
محمدرضا گلزار
درباره محمدرضا گلزار اين نکته را نيز بايد گفت که اين بازيگر که پرفروشترين فيلمش در اين سالها آينه بغل با فروشي ٢٠ميلياردي بوده؛ در سالهاي اخير حرکتي آگاهانه در جهت جديتر گرفتن و گرفتهشدن را با حضور در فيلمهايي چون دلم ميخواد بهمن فرمانآرا، مادر قلب اتمي و خشکسالي و دروغ پي گرفته است. حرکتي که البته برخي از منتقدان بر اين عقيدهاند که در بلندمدت ميتواند آسيبهاي بنيان برکني به برند محمدرضا گلزار بهعنوان هنرپيشهاي پرفروش وارد آورد؛ گرچه اين کارکرد ميتواند باعث شود شاهد پيشرفت اين بازيگر در حضور حرفهاياش شود. اما به قول يک منتقد قديمي؛ سينماي ايران بازيگر قابل قبول کم ندارد، اما محمدرضا گلزارش بسيار بسيار کم است!!
ليلا حاتمي
يکي از فرهيختهترين و باکلاسترين بازيگران سينماي ايران که حضورش به هر فيلمي اعتبار داده و آن فيلم را تبديل ميکند به اثري خاص و ويژه و اين قضيه حتي در مورد فيلمهايي چون من و رگ خواب هم مصداق دارد که با هر متر و معياري بالاتر از يک فيلم معمولي متوسط نبودهاند و نيستند... ليلا حاتمي در دهه ٩٠ در فيلمهاي جدايي نادر از سيمين، نارنجيپوش، پله آخر، سر به مهر، آشنايي با ليلا، دوران عاشقي، من و رگ خواب ايفاي نقش کرده. فيلمهايي که قاعدتا هيچکدام فيلمهاي گيشهاي نيستند؛ با اينکه تقريبا بيشتر اين فيلمها صرفا به دليل وجود و حضور اين بازيگر گليمشان را در گيشه از آب بيرون کشيده و توانستهاند فروش آبرومندانهاي داشته باشند.
ليلا حاتمي
در مجموع فيلمهاي دهه نودي اين بازيگر حدود ١٥ميليارد تومان فروش کردهاند که آمار متوسط يک و نيم ميليارد تومان براي هر فيلم را به وجود ميآورد. پرفروشترين فيلم ليلاي سينماي ايران از نظر رقمي رگ خواب بوده با نزديک به پنجميليارد تومان و کمفروشترين فيلم کارنامه دهه ٩٠ ليلا هم آخرين ساخته همسرش علي مصفا، پله آخر با حدود ٣٠٠ميليون تومان فروش بوده است. در کل ميتوان گفت ليلا حاتمي با اينکه در گيشه هم بازيگر موفقي است، اما او نيز بسان شهاب حسيني بيشتر به واسطه ارزش افزودهاي که براي فيلم ايجاد ميکند، ارزش دستمزدي را که ميگيرد، دارد و در اين نکته کمترين شکي نبايد داشت...
ترانه عليدوستي
ترانه هم از آن بازيگراني است که ارزش و اهميتش بيشتر در ارزش خاص بودن است که براي فيلمها ايجاد ميکند و نه فقط در بازدهي ريالي در گيشه که البته بسان بازيگران هم ردهاش در اين زمينه نيز موفق بوده و حداقل اينکه نميتوان او را بازيگر شکست خوردهاي در گيشه ناميد... ترانه عليدوستي بازيگر پرکاري نيست. او در ٦سال اخير در هفتفيلم انتهاي خيابان هشتم، پذيرايي ساده، آسمان زرد کمعمق، زندگي مشترک آقاي محمودي و بانو، مادر قلب اتمي، استراحت مطلق و فروشنده حضور يافته است. اين فيلمها هم در اکران روي هم رفته بيش از ٢٢ميليارد تومان فروختهاند که نشان از ميانگين بيشتر از ٣ميليارد تومان براي هر کدام از فيلمهاي ترانه دارد که البته اين ميانگين بيش و پيش از هر چيز ديگري مديون فروش بيش از ١٥ميلياردي فروشنده است.
ترانه عليدوستي
با اينکه در صورت نبود اين فيلم نيز، فروش ٧ميلياردي فيلمهايي چون پذيرايي ساده، آسمان زرد کمعمق، زندگي مشترک آقاي محمودي و بانو، مادر قلب اتمي و استراحت مطلق که ميانگين بالاي يک ميلياردي را برايش به ارمغان ميآورد، نشان از مقبوليت اين بانوي گزيده کار ميتواند داشته باشد... در کل با اينکه ترانه عليدوستي جزو بازيگران گران سينماي ايران دستهبندي ميشود، اما اين واقعيت که در بين فيلمهايش فيلم شکستخورده نداشته به اين معناست که محبوبيتش او را در قالب يک بازيگر با فروشي تضمينشده نيز جلوه داده که اين براي بازيگري در جايگاه ترانه عليدوستي انتخاب او را براي فيلمها مقرون به صرفه ميکند...
جواد عزتي
يکي از موفق ترين بازيگران سال هاي اخير که از سريال هاي بي اهميت تلويزيوني آغاز کرد و آهسته و پيوسته خود را به جايگاهي رساند که در حال حاضر يکي از اولين گزينه هاي هر فيلمسازي به خصوص در زماني که قصد ساخت فيلم کمدي داشته باشد، به شمار مي آيد...
جواد عزتي
جواد عزتي در سال هاي اخير فيلم هاي موفقي چون آينه بغل، اکسيدان، خرگيوش، ماجراي نيمروز، کلاشينکف، طلا و مس و... داشته که به اين معناست که اين بازيگر خود را در يک ژانر محدود نکرده و در هر فيلمي حضور داشته باشد مي تواند درخشيده و موفق جلوه کند.فروش يازده ميلياردي اکسيدان، بيست و يک ميلياردي آينه بغل، و البته فروش بالقوه بالاي خرگيوش جواد عزتي را از نظر گيشه نيز در اين مدت ارتقا داده و بيراه نيست اگر بگوييم او يکي از موفق ترين هاي اين عرصه در يکي دو سال اخير است...
حميد فرخ نژاد
پرفروش ترين بازيگر سال ٩٦؛ با دو فيلم خوب بد جلف و گشت ٢ که هر دو نزديک به بيست ميليارد تومان فروختند؛ در کل در شش سال اخير حدود چهل و پنج ميليارد فروخته است. اين بازيگر که متوسط فروش فيلم هايش بيش از سه ميليارد تومان است؛ در صورتي که اين دو فيلم آخرش را نمي داشت با متوسط فروش سيصد ميليون تومان شکست خورده محض به شمار مي آمد. اما در يک سال اخير تغيير جهت داده و با همين دو فيلم آمارش را در قياس با بيشتر بازيگران ارتقا داده است...
حميد فرخ نژاد
از فيلم هاي حميد فرخ نژاد در شش سال اخير مي توان به گشت ارشاد، روزهاي زندگي، زندگي خصوصي آقا و خانم ميم، زندگي مشترک آقاي محمودي و بانو، بشارت به يک شهروند هزاره سوم، استرداد، مردن به وقت شهريور و چاقي اشاره کرد. از فرخ نژاد فيلم هاي ما شما را دوست داريم خانم يايا، تگزاس، سمفوني نهم، دختر شيطان و لاتاري را مي توان نام برد.
منبع: bartarinha.i