بزرگنمايي:
چه خبر - حاشيه ها و شايعات عجيب هنرمندان
«خانم بازيگر معروف از همسرش طلاق گرفت!»، «آقاي فوتباليست در حال استعمال مواد مخدر بازداشت شد!»، «بازيگر جوان دار فاني را وداع گفت!» و... . اين روزها انگار بازار خبرها و تکذيبها داغِ داغ است. معلوم هم نيست مقصر اين اوضاع کيست؟ همه شايعات عجيب و غريب کار عدهاي است که در تلگرام و اينستاگرام با اخبار جعلي محتواي پربازديد دارند و از اين راه درآمدي به جيب ميزنند يا بالعکس آيا اين خودِ چهرهها هستند که با رفتارشان باعث بازارگرمي آن عده و ايجاد شايعات باور نکردني درباره خودشان ميشوند؟ به هرحال شايعات هرچه باشند و از هر جايي آمده باشند گاهي اوقات آنقدر تعجب برانگيز هستند که تا مدتي دامن چهره شناخته شده را ميگيرند و او را مجبور ميکنند به هرجايي ميرود کلي توضيح دهد که ماجرا چه بوده و چرا آن خبر جعلي دربارهاش منتشر شده است؟! 8 چهره معروف بازيگر، مجري و خواننده درباره بازار داغ شايعات اين روزها و عجيبترين شايعاتي که درباره خودشان شنيدهاند، صحبت کردند. با ما همراه باشيد تا در کنار آنها به شايعه با مزهشان بخنديم يا از تعجب انگشت بر دهان بمانيم!
مرجانه گلچين : مادر شدنم مبارک!
مرجانه گلچين را با سريالهاي طنز تلويزيون ميشناسيم. هرچند او در چند جا گفته از حاشيه ميترسد اما در زمان هايي با شايعات عجيبي رو به رو بوده است. او در گفت وگويي کوتاه به خبرنگار ما ميگويد: «معروف بودن و شايعه ساختن دو چيز جدا ناشدني از يکديگر است. اما اينکه چقدر درگير شايعه باشي بر ميگردد به همان رفتارت که چقدر چهرهات را در معرض قضاوتها بگذاري.
مرجانه گلچين
هرچند اين اواخر شايعه مهمي درباره خودم نشنيدم اما مدتي پيش شايعه بامزهاي ميان مردم دست به دست ميشد که طبق آن براي چندمين بار مادر شدهام. در صورتي که آن زمان نوهام به دنيا آمده بود و مادر بزرگ شده بودم. در واقع چند نفر تصاويري را که در آنها نوهام را بغل کرده بودم، منتشر کرده و گفته بودند من مادر شدهام! هرچند من هم مثل آدمهاي ديگر در مقابل شايعات لبخند ميزنم و واکنش فوري نشان نميدهم اما مواردي وجود داشت که سوال يا حرف بي اساسي دربارهام گفته شد که تلاش کردم همانجا پاسخ بدهم تا برايم دردسر جديدي ايجاد نشود! مسئله مادر شدنم هم در يکي از روزنامههاي زرد منتشر شده بود که در نوع خودش برايم جالب بود!
فريبا نادري : خدا همه رفتگان را بيامرزد
فريبا نادري از آن بازيگراني است که خيلي هم بي حاشيه نبوده است. کافي است در اينترنت جست وجوي کوتاهي داشته باشيد تا متوجه حرفمان شويد. او که به تازگي مادر شده و براي زايمان به خارج از کشور رفته است درباره شايعات اين روزهاي زندگياش ميگويد:
«اگر هرروزي که از خواب بيدار ميشوم شايعهاي درباره خودم نشنوم بيشتر تعجب ميکنم! اينقدر اين موضوعات برايم عادي شده که به سختي ميتوانم خبرهاي درست را هم تشخيص بدهم! به عنوان مثال خبر فوت ناگهانيام (!) و حرف هاي ديگر که هرکدامش کلي دردسر برايم داشته است.
فريبا نادري
شايد آن اوايل اين چيزها برايم عجيب بود اما الان ديگر عادت کردهام. مثلا همين اواخر خبري در فضاي مجازي به دست ام رسيد که خبر از فوت ناگهانيام داده بود! آنجا با خودم گفتم چه جالب! بالاخره من هم مُردَم! خدا من را هم بيامرزد! ابتدا واکنشي نشان ندادم اما وقتي خبر، بيشتر از حد انتظارم دست به دست شد اول از همه نگران خانوادهام شدم و بلافاصله با آنها تماس گرفتم که چنين شايعهاي راه افتاده است و نگران نباشيد. اما در حالت کلي بيشتر از اينکه بخواهم واکنش نشان بدهم ترجيح ميدهم آن را ادامه ندهم. بنابراين فقط سکوت ميکنم.» او ادامه ميدهد: «اميدوارم روزي برسد که مردم به نيت و ذات همديگر اهميت بدهند نه اينکه دنبال تيتر خبرهاي فضاي مجازي باشند. فضايي که همه دنبال جلب توجه بيشتري براي پيجها و کانالهاي شان هستند.»
شبنم قلي خاني : بي حاشيه و بي شايعه
شبنم قلي خاني يک بازيگر متفاوت است. او همانطور که چهره آرامي دارد نقشهاي آرام و متفاوتي را هم اجرا ميکند.
«قلي خاني» که اين روزها در مجموعه «آنام» ميدرخشد در گپي کوتاه با زندگي سلام ميگويد:
«من فکر مي کنم علت اين که بعضي از چهرههاي معروف شايعات بيشتري پشت سرشان است به اين خاطر است که خيلي از همکاران ما هستند که خودشان به مسئلهاي دامن ميزنند و هرجايي آنقدر توضيح اش ميدهند که به قول خودشان حرف و حديثهاي پشت سرشان کمتر شود. در صورتي که اين کار باعث ميشود شايعه هاي بزرگ تر و عجيبتري پشت سرشان به راه بيفتد. اين موضوع درباره بعضي از آدمها آن قدر زياد و جدي است که انگار بعضيهاي شان دوست دارند شايعاتي راجع به آنها گفته شود.»
شبنم قلي خاني
قلي خاني ادامه مي دهد:
«خوشبختانه هيچ وقت شايعه درباره خودم نشنيدم. شايد هم شايعهاي وجود داشته اما خودم خبر ندارم. به هرحال سعي کردهام هميشه آرام باشم و در سکوت کارهايم را پيش ببرم. شايد همين کمک کرده است که تاکنون شايعهاي درباره خودم نشنوم.»
پرستو صالحي: من سيگاري نيستم
پرستو صالحي هم يکي ديگر از آن بازيگراني است که در دورههايي حاشيههاي زيادي به دنبال داشته است. از حضورش در برنامه احسان عليخاني و صحبت از اعتياد پدرش به مواد مخدر گرفته تا جنجال خواستگاري محمد نادري از او در ارتباط مستقيم اينستاگرامي که هرکدامش کلي حاشيه براي خانم بازيگر به همراه داشت.
پرستو صالحي
پرستو صالحي درخصوص شايعات درباره چهرههاي معروف اينطور توضيح ميدهد:
«اينکه بگوييم ما ايرانيها اينطور هستيم و براي همه شايعه درست ميکنيم، اينطور نيست. در تمام دنيا بعضي آدمها در معرض توجه بيشتري قرار دارند. بنابراين شايعات بيشتري هم پشت سرشان وجود دارد. اما اين موضوع زماني آزاردهنده ميشود که جنبه تهمت پيدا ميکند. همين چند وقت پيش در فيلمي بازي کردم که در سکانسي از آن سيگار ميکشيدم. از همان موقع تصاويري از من منتشر و شايعه شد که «پرستو صالحي» اهل دود و سيگار است در حالي که من مخالف پروپا قرص دخانيات هستم. از همان زمان هرجايي ميروم توضيح ميدهم که اين عکس مربوط به چيست؟ با اين که مدتي هم از آن گذشته است اما هرجايي وارد ميشوم تصور ميکنند اهل سيگار هستم! متاسفانه اين روزها شايعات فقط يک شايعه عادي نيستند چون در کنار شايعه اي که منتشر مي شود کلي پيام ناجور براي چهره معروف سرازير مي شود.اين که يک نفر براي يک موضوع دروغ سرخورده شود، از همه دردناکتر است!»
فريدون آسرايي : غزل خداحافظي را بخوانم؟!
هر آدمي شخصيتي دارد که اين خصوصيات شخصي روي کارش هم تاثيرگذار است. يکي از ويژگيهاي صداي «فريدون آسرايي» آرامش عجيبي است که در هر کلمهاش مي توان آن را حس کرد. اما اين آرامش هرگز به معناي دور بودن آقاي خواننده از شايعات و حاشيهها نيست.
فريدون آسرايي
فريدون آسرايي در گپي کوتاه ميگويد:
«شايعه سازى در کشور ما مثل غيبت کردن کاري عادى شده و همه هم آن را قبول کردند. من هم مثل خيلي از چهرههاي ديگر با شايعات زيادي سر و کار داشتم. يک بار مشکلي براي گلويم پيش آمده بود که پزشک معالج به من گفت بايد بيشتر مراقب خودم باشم چون امکان ابتلا به سرطان حنجره وجود دارد. اما همهجا تيتر زده بودند که فريدون آسرايي مبتلا به سرطان حنجره شده است و کمکم بايد غزل خداحافظي را بخواند! من هم که از اين موضوع تعجب کرده بودم با چند مصاحبه و در صفحات مجازي اين موضوع را تکذيب کردم. هرچند تا مدتي هرکه را ميديدم بايد جواب پس ميدادم که باور کنيد من سرطان ندارم!»
نيما کرمي : من و همسرِ ممنوعالکارم!
نيما کرمي را بيشتر از همه با برنامه «صبحي ديگر» شبکه آموزش ميشناسيم. اما او هم در دورههايي از حواشي و شايعات عجيب و غريب دور نبوده است. ماجراي در آغوش گرفتن همسرش روي آنتن زنده تلويزيوني که تا مدتي فضاي مجازي را ترکانده بود يکي از همين حاشيههاست.
نيما کرمي
نيما کرمي در گفت وگويي ميگويد:
«در طول يک سال گذشته پس از اين که در برنامه زنده شبکه يک و در حالي که نميدانستم برنامه روي آنتن زنده است، همسرم را در آغوش گرفتم، شايع شده بود که من و همسرم ممنوعالکار شدهايم. در حالي که هيچ کداممان کار خلاف قانون يا خلاف شرعي انجام نداديم و بعد از آن هم هر روز در برنامه زنده صبحهاي شبکه آموزش اجرا داشتيم. اما باز اين شايعه وجود داشت که ممنوعالکار هستيم! بنابراين هيچ وقت اين موضوع را تکذيب نکردم و گذاشتم تا مخاطبان خودشان متوجه شوند که ممنوعالکارم يا نه؟! اما اينکه شايعات از کجا ميآيند به نظر من بخشي از شايعات مربوط به بادهاي دنياي نوين است. يعني هرچه مراقب رفتارمان باشيم باز هم اين حرف و حديثها وجود دارد. اما در واقع بخش ديگري از آن هم به دليل رفتار و عملکرد خودِ آدمهاست. بعضي از همکاران ما آنقدر براي خود حاشيه ايجاد ميکنند که همين حاشيهها باعث به وجود آمدن شايعاتي پشت سرشان ميشود.»
رضا شفيعي جم : برادرزاده فردين نيستم
«رضا شفيعي جم» در دورههايي سوپراستار فيلم و سريالهاي طنز بود. اما به مرور کم رنگ شد و اکنون کمرنگتر از هميشه و در سکوت کارش را ادامه ميدهد. اين که شايعاتي پشت سر او وجود داشته يا نه؟ بهانهاي شد تا به سراغ او برويم.
رضا شفيعي جم
رضا شفيعي جم ميگويد:
«در جامعهاي زندگي ميکنيم که بابت هرچيزي همديگر را قضاوت و براي همديگر شايعه درست ميکنيم. من فکر ميکنم همهمان دچار غيبت و بدگويي هستيم. چون شايعه هم به نوعي غيبت و بدگويي است. راست اش را بخواهيد در ميان چهرههاي هنري برخي واقعا هنرمند هستند. اينها کساني هستند که فقط و فقط با کار هنريشان بزرگ و معروف ميشوند. اما دسته ديگر آدمهايي هستند که شهرت طلب اند و فقط با حاشيه سازي معروف ميشوند. هرچند گاهي اوقات هم شايعات واقعا وجود دارند. به اين که فرد پرحاشيه يا کم حاشيه باشد هم کاري ندارد. خودِ من با اينکه هميشه از حاشيهها و حرف و حديثها دور بودهام اما شايعاتي را درباره خودم شنيدهام. از همان زماني که به سينما آمدم بيشتر آدمهايي که از نزديک با آنها ارتباط دارم، تصور ميکنند من برادرزاده «فردين»، بازيگر قديمي هستم! وقتي هم اين موضوع را تکذيب ميکنم با من جر و بحث ميکنند که دروغ ميگويي! ما بهتر از خودت ميدانيم که تو همان برادرزاده فردين هستي! با اين که چندين سال است وارد سينما شدهام باز هم همين شايعه وجود دارد. هرچه هم تکذيب ميکنم فايدهاي ندارد!»
سيد جواد هاشمي : ما خانهمان را نفروختيم
سيد جواد هاشمي هم يک بازيگر توانمند است که بازي خوب، چهرهاش را ماندگار کرده اما آنچنان هم از حاشيه و شايعه دور نبوده است.
سيد جواد هاشمي در گفت وگويي ميگويد:
«شايعه بزرگ ترين آفت اين روزهاي ماست که به يک معضل فرهنگي تبديل شده است. طوري که خيلي از مردم با اينکه ميگويند شايعه سازي کار بدي است اما خودشان اينکار را انجام ميدهند! به عنوان مثال همين چند وقت پيش بود که بدترين شايعه زندگيام را شنيدم. بعد از آن که حرف و حديثهايي درباره سفر من و دوستان هنرمندم به کشور برزيل به راه افتاد تصميم گرفتم براي يک بار به اين موضوع بپردازم. با اين وجود نه تنها شايعات و حرف و حديثها کمتر نشد که تهمت و حرفهاي ناجور بيشتر از قبل به طرفم سرازير شد!
سيد جواد هاشمي
حتما همه شما شنيدهايد که من در مصاحبهاي مربوط به سفر برزيل گفتهام: «من خانهام را فروختم تا هزينه سفر هنرمندان به برزيل را فراهم کنم.» همين مصاحبه باعث شد شايعات بي اساس تبديل شود به کلي تهمت و بد و بيراه که از جانب دوستان و مردم عادي به طرفم سرازير شد! در حاليکه اصل موضوع چيز ديگري بود. من در آن مصاحبه از سوالات مکرر مصاحبه کننده خسته شدم و در قسمتي از حرفهايم گفتم: «من اصلا خانهام را فروختم تا دوستانم را به برزيل ببرم. به کسي هم ارتباطي ندارد و...» که مصاحبه کننده با حذف قسمتهايي از قبل و بعد حرفهايم فقط همين قسمت را منتشر کرد و ما را به دردسر انداخت. دروغي که هنوز هم از ترکشهايش در امان نيستم!»
منبع: روزنامه خراسان