بزرگنمايي:
چه خبر - جلوگيري از آسيب کودک بعد از طلاق
بسياري از والدين با اين که نگران تاثيرات منفي طلاق بر روح و روان کودکانشان هستند، اما سرانجام زندگيشان به طلاق ميانجامد و بر اثر آن مشکلاتي جدي براي کودک پس از جدايي والدين بهوجود ميآيد که در اين فرصت به ارائه نکاتي در ارتباط با اين موضوع ميپردازيم که کودک پس از اتفاق ناخوشايند طلاق آسيب کمتري ببيند.
حضانت و پذيرش مسئوليت
بهتر است حضانت فرزند را کسي بهعهده گيرد که بيشتر احساس مسئوليت ميکند و نيازهاي کودک را بهتر ميشناسد. البته پذيرش حضانت به معناي سلب مسئوليت از والد ديگر نيست. هر يک از والدين بايد به نوبه خود، وظايفشان را در قبال فرزندشان به سرانجام برسانند و در مسير درست تربيت نيز، همسر سابق خود را تا به زمان بزرگسالي و جواني کودکشان همراهي کنند.
حفظ روال عادي زندگي کودک
کودک بايد در يک فضاي ايمن و زير چتر حمايتي پدر و مادر دوران کودکي را بگذراند. پريشاني و ناراحتيهاي بسيار والدين حين و بعد از طلاق، روند عادي زندگي کودک را مختل ميکند. بسياري از والدين نسبت به اين مساله بيتوجه هستند و فراتر از ظرفيت پذيرش، دانش و آگاهي کودک، درون او را مملو از اطلاعات دنياي بزرگسالانهاي ميکنند که نه تنها در حيطه درک و فهم کودک نيست بلکه براي سلامت روان و جسم او نيز بسيار مضر و آسيبزاست. سعي کنيد شرايط و واقعيتهاي حاضر زندگيتان را آن طور که بايد پذيرش کنيد و فرزندتان را کمتر درگير مسائلي نماييد که چارهاي جز تحمل آن ندارد. مدبرانه پيش برويد و اجازه دهيد فرزندتان در کمال آرامش تنها با مصائب عدم حضور والدين در کنار هم، خود را سازگار و هماهنگ کند. بيترديد اگر او شاهد روند طبيعي زندگي شما باشد و طلاق را عامل نابودي خود و والدينش نپندارد، قادر خواهد بود در آرامش نسبي و با نگاهي مثبت مسائل اجتنابناپذير و لاينحل زندگي والدينش را پذيرش کند و کمتر در معرض ابتلا به آسيبهاي بي امان قرار گيرد. البته شايان ذکر است در اين مسير والدين نقش بسيار بسزايي دارند و هر دو بايد پاسخگوي نيازهاي کودک مطابق با وظايف والدينيشان باشند. يادتان باشد کودک مسبب اشتباه والدين نيست، زندگي سالم حق مسلم اوست.
خوشبيني و واقع بيني
نااميدي، افسردگي و منفينگري از مهمترين پيامدهاي منفي طلاق است. بسياري از کودکان بعد از طلاق مانند والدينشان احساس پوچي و وحشت ميکنند و تفکرات منفي و فاجعهبار بسياري در ذهنشان دارند. در چنين شرايطي شايسته است والدين بر شرايط ناخوشايند روحي خودشان مسلط باشند و مانع سرايت آن به فرزندانشان شوند همچنين در يک ارزيابي واقعبينانه شرايط جديد زندگي و برنامههاي مفيد و متعالي آن را براي کودک توضيح دهند.
تشويق به صحبت کردن
براي جلب حمايت و آشنايي کودک با شرايط جديد زندگي، به کرات و به طرق مختلف و بهواسطه افراد معتمد و دلسوز با او سخن بگوييد. اجازه دهيد بدون ترس و واهمه درباره ماجراي زندگي نافرجام والدينش کسب اطلاعات کند و سوالاتي که دانستن پاسخ آنها رهگشاي مسير نامعلوم زندگي اوست را بهدرستي و به دور از اميد واهي و يا حتي دروغ، جوابگو باشيد. ابراز احساسات منفي و تالم خاطر او را مرهم شويد و سعي کنيد همدرد، همراه و شريک آلام او باشيد.
ندانم کاريهاي والدين و از همه مهمتر منفي جلوه دادن والد ديگر، آسيبهاي مضاعف جبران ناپذيري را بر روح و روان آسيب ديده کودک تحميل ميکند.
تنظيم قوانين مشترک
قوانين و مقررات هر دو خانه بايد تقريبا مشابه به هم باشد. زماني که کودک يک روش پايدار و موثر را در هر دو خانه دنبال کند، کمتر دچار سردرگمي ميشود. قوانين مشترک خط و مرزهايي را براي رفتار کودک مشخص ميکند که مورد تائيد هر دو والد است و مانع از دوقطبي شدن کودک ميشود.
گروکشي والدين
در برخي مواقع شاهد گروکشي والدين از طريق کودکان يا متهم کردن طرف مقابل به سوءرفتار با فرزندشان هستيم، گرچه گاهي نيز يکي از والدين يا هردو، براي جلب رضايت و همراه کردن هميشگي کودک با خود، به طرق مختلف به او باج ميدهند يا حتي در شرايط خاصي متوسل به حقالسکوت ميشوند. بيترديد ادامه اين روند مخرب، نهتنها باعث بروز اختلالاتي در روان و شخصيت کودک ميشود بلکه تربيت کودک را با موانع بزرگي مواجه ميکند که در نهايت سلامت آينده زندگي کودک نيز مخدوش خواهد شد.
منبع : چهارديواري جام جم