جشنواره فجر 96: از علاقه نويد محمدزاده به فحش تا قشري که ديده نميشوند
اخبار فرهنگي و هنري
بزرگنمايي:
چه خبر - سي و ششمين جشنواره فيلم فجر: نشست خبري فيلم مغزهاي کوچک زنگ زده
هومن سيدي؛ کارگردان فيلم، سعيد سعدي؛ تهيه کننده، فرهاد اصلاني، نويد محمدزاده، لادن ژاوه وند، فريد سجاديحسيني، مرجان اتفاقيان، نويد پورفرج؛ بازيگران فيلم، بامداد افشار؛ موسيقي، پيمان شادمانفر؛ فيلمبردار، مهدي سعدي؛ تدوينگر عصر سهشنبه 17 بهمن ماه در پرديس سينمايي ملت حاضر شده و به پرسشهايي درباره فيلم سينمايي «مغزهاي کوچک زنگزده» پاسخ دادند.
هومن سيدي در بخشي از نشست در مورد اتهام سياهنمايي که به فيلمش وارد ميشود، گفت:
«ممکن است چنين اتهامي وارد باشد، اما قصد ما اين نبوده. ما نميخواستيم چيزي را سياه نشان دهيم، اما تلاش کرديم تلخيها را نشان دهيم. من انتهاي فيلم را کاملا اميدبخش، نوراني و انساني ديدم. حالا اينکه تلاش و قصد من نتيجه برعکس داده يا سياه جلوه ميکند را واقعا نميدانم. من همه تلاشم را کردم که مخاطب با نااميدي از سالن بيرون نرود، اما درباره دايرهوار بودن تلخيهاي فيلم حق با مخاطب است، اما همين هم به واقعيت جامعه نزديک است.»
نويد محمدزاده در بخشي از اين نشست با پرسشي درباره مدل موهايش مواجه شد و در پاسخ گفت:
«خودم دوست داشتم مدل موهايم اينطور باشد و خيلي دوست ندارم شکل نرمال و مثل همه باشد، حالا ببينيم اينستاگرام چه اتفاقي ميافتد؟! از اينکه ميآيند و در اينستاگرام فحش ميدهند خوشم ميآيد، چون ما در حملهها خودمان را پيدا ميکنيم. من نماد همانهايي هستم که در اينستاگرام حمله ميکنند.»
او درباره سئوال ديگري که به مشابهت نقشهاي او حضور در نقش شخصيتهاي عقدهاي گفت:
«پيشنهاد من اين است که فيلمها را با هم ببينم و به صورت ملموس ببينيم چه وجه تشابهي دارد. اينکه پزشک بازي کنيم يا گدا به معناي تفاوت بازيگري نيست. بازيگر بايد در ايفاي نقش يک طبقه بتواند به شکلهاي مختلف کارش را انجام دهد. اگر توانسته باشم اين تفاوت را نشان دهم که خدا را شکر در اين غير اين صورت کارم ضعف دارد. کاراکترها در فيلمهايي که اشاره شد از جمله «خفگي»، «عصباني نيستم»، «ابد و يک روز» و ... ابعاد مختلفي دارند و فقط نبايد به ظاهرشان نگاه کرد.»
سيدي گفت:
«ما اين افکار را به تماشاگر منتقل ميکنيم که سينما فقط اجتماعي است و اگر اين طور نباشد، سينما نتيجه نميدهد. سعي کردم با بازي تيپيکال بازيگرها به واقعيت نزديک شوم. سعي کردم چيزي را بيهوده کمرنگ يا پررنگ نکنم. خاطرم هست چيزهاي ديگري هم باشد. طراحي صحنه به ما کمک کرد که به واقعيت نزديک شويم.»
پيمان شادمانفر در مورد فيلمبرداري اثر گفت:
«کل فيلم روي دست گرفته شد و اين خيلي دشوار بود. سعي کرديم شبيه همه دوربين روي دستهايي که تا به حال ديديم، نباشد و در فاصله و حرکت دوربين و... سعي کرديم حس مستند باشد. من از حبيب سلطاني تشکر ميکنم که دوربين دو من را همراهي ميکرد. پلان ثابتي هم نگرفتيم.»
نويد محمدزاده در مورد ايفاي نقشهايي که عقدهاي بودن ويژگي مشترک آنان است، گفت:
«ميتوان در يک طبقه اجتماعي، يک کاراکتر را به چند شکل مختلف بازي کرد. خشم و عقدهاي بودن را ميتوان به چند صورت نشان داد. فقط روي ماجرا را نبينيم.»
سيدي در ادامه گفت:
«هر فيلمي مخاطب خاص خودش را دارد، شايد اين فيلم را تشخيص دهند که گروه سني خاصي بايد آن را ببينند. من هم خيلي تاکيدي ندارم که چه گروهي فيلم را ببيند. خوشحال ميشوم که مخاطبم از فيلم خوشش بيايد ولي منتظر نيستم تماشاگر با بشکن از سالن خارج شود!»
سيدي در مورد ريتم فيلم گفت:
«شايد از ابتدا قصد ما اين بود که فيلم را شبيه به پرواز ترسيم کنيم و ابتدا و پايان بايد ريتم پايين ميآمد. به نظرم ميآمد که اگر پايان فيلم با ريتم اواسط فيلم تمام شود. خستهکننده ميشد... سوال دوم اين خبرنگار از کارگردان «مغزهاي کوچک زنگزده» اين بود که؛ چرا شکور با اين همه آدم از مرگ مادر بي خبر مانده بود؟ سيدي گفت: به اين دليل که خيلي زود برادر ناتني به زندان رفت و در يک بازه زماني نصفروز مثلا به ديدار برادر در زندان رفت، پس اولين نفري که به شکور خبر مرگ مادر را داد، برادر ناتني بود...»
مهدي سعدي، تدوينگر در مورد تدوين فيلم توضيح داد:
«به هر حال لازم است تدوين فرصت را ايجاد کند که با اين نوع تدوين سعي کرديم به آن برسيم.»
در مورد بهرهگيري گروه سازنده فيلم از نمونههاي شخصيتهاي واقعي پرسشي مطرح شد و در پاسخ نويد پورفرج بازيگر فيلم گفت:
«ما به کمپها رفتيم و آدمهاي بسيار زيادي در دنياي واقعي در بيابانهاي اطراف تهران زندگي ميکنند و هرکسي به آنجا برود قطعا ايدههاي زيادي ميگيرد.»
نويد محمدزاده هم گفت:
«تحقيق من هومن سيدي و گروه بود که اينجا هستند و هرچه شد، آنها راهنماييام کردند.»
سيدي همچنين در مورد شباهتهاي فيلمش به «خانه پدري» ساخته کيانوش عياري گفت:
«کيانوش عياري يکي از عزيران در ذهن من است. متاسفانه فيلم «خانه پدري» را نديدم و ميدانم چنين صحنهاي در فيلم من وجود دارد که شبيه فيلم ايشان است. من اگر آن فيلم را ميديدم، قطعا از کار عياري تاثير ميگرفتم و از اين بابت خوشحالم که آن کار را نديدم! اين احساس از بيرون است که حس ميشود ما خودمان را سانسور ميکنيم ولي من دنبال اين بودم که تاثير تا جايي باشد که اهميت دارد؛ يعني مرگ جسم دختر مهم نيست، ميخواستم به اينجا برسيم که کاراکتر دختر زنده باشد برگردد و حرفهاي دلش را بگويد.»
سيدي در توضيح طراحي شخصيت معتاد گفت:
«من براي کارکتر پدر و مادر خيلي تلاش کردم ولي ژاوه وند در کمپي کار ميکرد و وقتي آمد حتي يک دهن آواز براي مسئول کمپ خواند و خيلي کاراکتر خاصي داشت...»
لادن ژاوهوند در 63 سالگي با بازي در فيلم هومن سيدي پا به عرصه بازيگري گذاشته است. ژاوه وند در نشست خبري گفت:
«من متاسفم براي کساني که فکر ميکنند در تهران چنين قشري نيستند. من هم اين زندگي سخت را تجربه کردهام. صحاز نويد محمدزاده و هومن سيدي تشکر مي کنم. آنها مثل پسران من بودند و اگر کسي بخواهد بازهم به او کمک ميکنم. سيدي گام به گام با من بود. البته من خودم باهوشم و همه چيز را ياد ميگرفتم.»
سيدي در ادامه گفت:
«زندگي ژاوه وند بسار عجيب است و اگر کسي اين قدرت را دارد که چنين فيلمهايي بسازد، اين کار را بکند. ژاوهوند بسيار متخصص است به اين دليل که تجربيات زيادي دارد.»
در حاشيه
-در پايان جلسه دو خبرنگار با هومن سيدي و محمود گبرلو مدير جلسه درگيري لفظي پيدا کردند و سيدي هم در پاسخ گفت اگر به دنبال اين هستيد که بگوييد فيلم من کپي است، بايد بگويم بله من ازهمه فيلمهاي دنيا کپي کردهام و اگر قرار است شما اينطور صحبت کنيد، ماهم ميتوانيم از اين نوع رفتارها داشته باشيم.
منبع: سيمرغ
-
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۸:۴۸:۱۶ AM
-
۵۸۶ بازدید
-
-
چه خبر