بزرگنمايي:
چه خبر - رابطه ناآراميها و آتشبس اصولگرايان چيست؟
روزنامه اعتماد نوشت: «به نظر ميرسد در جناح اصولگرا محافظهکاري بر کنشهاي راديکالي غلبه کرده است. اين شرح حال و روز اصولگراياني است که حسن روحاني را از خود نميدانند. نه حالا و در دولت دوازدهم، بلکه از همان روزهاي مناظرات انتخاباتي سال ٩٢ بود که متوجه شدند اين روحاني همان روحاني نيست که مدتها و سالها با «روحانيت مبارز» نشست و برخاست داشت. حالا قريب به ٦ ماه پس از روي کار آمدن دولت دوازدهم و ٤ سال و ٦ ماه بعد از حضور روحاني در جايگاه عاليترين مقام اجرايي دريافتهاند که «عبور از روحاني» آنها را به پاستور نميرساند. اين گزاره را گر چه نه به صراحت اما ميتوان از لا به لاي مواضع و اظهاراتشان دريافت. از همين روي شايد شعار «مرگ بر روحاني»شان کنار رفته و احتمالا پاي ايده حمايت از دولت به جلسات خصوصي و پشت پردهشان راه يافته است. همان جلساتي که روزگاري فرمان شليک به روحاني را صادر ميکرد گويي حالا فرمان آتشبس داده است.
همين ديروز بود که سعيد جليلي، رقيب سال ٩٢ روحاني در اينستاگرامش نوشت:
«امروز اگر به هر علت مسئوليتي نداريم قرار نيست در نقش اپوزيسيون (مخالف) نظام حاضر شويم. انقلابيگري به معناي کمک کردن براي رفع مشکلات کشور در هر دوره از جمله زماني است که مسئوليت اداره کشور بر عهده ما نيست.» گر چه او تلويحي به تغيير فاز احمدينژاد و يارانش اشاره دارد اما در بخشي از اين يادداشت کوتاه اينستاگرامي معناي تازهاي براي انقلابيگري دارد؛ مفهومي که برخي هجمه و حمله به دولت اعتدال تعريف ميکردند را سعيد جليلي کمک براي رفع مشکلات کشور توصيف کرده است.
جليلي پس از روي کار آمدن دولت دوم روحاني، به زعم خود دولت در سايه تشکيل داد و در توضيح اين تصميم گفته بود:
«همه ما وظيفه داريم امور کشور را مثل سايه دنبال کنيم. قرار هم نيست فقط ايراد بگيريم. اگر ميبينيم جايي کار خوبي انجام ميشود، بايد پشتيباني و تاييد کنيم، نه اين که چون رقيب ما يک کار خوب کرد، فقط مخالفت کنيم! بايد نقاط قوت را تاييد و تقويت کرد و به مردم هم انتقال داد. اگر هم اشتباهي صورت بگيرد بايد تلاش کرد تا اصلاح شود.»
اما جليلي تنها اصولگرايي نيست که صحبت از کمک به دولت به ميان ميآورد. عزتالله ضرغامي، رييس اسبق صداوسيما هم با روزهاي رياستش بر رسانه ملي فرق کرده است. او اغلب ترجيح ميدهد مواضعش از طريق مجاري مجازي به گوش مخاطبان برسد و از نشست و برخاستش با محمدعلي ابطحي، رييس دفتر رييس دولت اصلاحات و گپ و گفت در مورد حوادث بعد از انتخابات ٨٨ تا مواضع حمايتي از دولت را در فضاي مجازي منتشر ميکند.
اين تغيير مواضع تا جايي است که ضرغامي چندي پيش در صفحه توييتر خود نوشت:
«به جاي اين کارها کمک کنيم دولت به وعدههايش عمل کند. همه وعدههاي آقاي روحاني از ايجاد اشتغال تا کاهش درخواست مجوز شنود از قوه قضاييه مورد تاييد همه است.»
اين رويکرد حتي در ميان چهرههايي از اصولگرايان که خود را براي رقابتهاي رياستجمهوري آماده ميکنند، ديده ميشود. پرويز فتاح، رييس کميته امداد امام خميني در همايش خبر خوب خبرگزاري فارس گفت: «گاهي بنده با دولت زاويه دارم و آيا اين درست است که تمام صحبتهاي من در نقد دولت به کار گرفته شود؟دولت در چارچوب نظام است و بايد از دولت دفاع کرد. حالا اگر ما با دولت در دندهاي ديگر افتادهايم آيا امکان ندارد خبر خوب هم از قول من و از دولت پخش شود؟»
پيش از اين چهرههاي معتدلتر جريان راست هم اذعان کرده بودند که نبايد به بهانه دست يافتن به پاستور به تخريب بيوقفه دولت روي آورد. چهرههايي چون محمدرضا باهنر خصوصا در حوزه سياست خارجي مدافع روحاني بود و حقايقي چون کاهش نرخ تورم را قابل دفاع ميدانست. او حتي بارها اعلام کرد با وجود اين که در طيف مقابل ايستاده اما بر اين باور است بايد براي عبور از چالشها به دولت کمک کرد.
تغيير مواضع اصولگرايان و متفاوت شدن رويکردشان در مورد دولت پس از ناآراميهاي اخير در کشور پررنگتر شد. آنها به ايدهاي رسيدند که چند سال پس از حوادث ٨٨ اصلاحطلبان پيشنهاد دادند. «وفاق، وحدت و گفتوگو» براي عبور از چالشها و بحرانهايي که مردم اصولگرا و اصلاحطلب را در آن شريک ميدانند. گويي آنها دريافتهاند که آخرين سنگر همين دولت مستقر است که تلاش دارد درصدي از رضايتمندي را به مردم بازگرداند. چه آن که غلامرضا مصباحيمقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز هم معتقد است اصولگرايان اگر قرار به انتخاب ميان دولت روحاني يا خدشه وارد شدن به نظام باشد، ميان بد و بدتر، دولت روحاني را انتخاب ميکنند.
آنها گر چه خودشان پروژه عبور از روحاني را کليد زدند و طومار درخواست استعفا به راه انداختند و راهپيمايي عليه دولت ترتيب دادند اما پس از واکنشهاي اعتراضي همراه با خشونت و موجسواري برخي جريانها دريافتهاند، راهحل رجعت به روحاني و توقف - هر چند کوتاهمدت - پروژه «مرگ بر روحاني» است.»
منبع: روزنامه اعتماد