بزرگنمايي:

چه خبر - از هرمز سيرتي تا رابعه اسکويي

رابعه اسکويي از ترکيه و شبکه «جم» برگشت و با انتشار عکس و متني در اينستاگرام اين بازگشت را اعلام کرد.برگشت اين بازيگر با واکنش‌هاي زيادي در فضاي مجازي روبه رو شد.همکارانش و ديگر بازيگران و کارگرداناني به او خوش‌آمد گفتند و با اين روش ضمن حمايت از او بخشي از مسير ادامه فعاليت‌هايش در داخل کشور را هموار کردند.
چند سال قبل که شبکه جم فعاليت‌هايش را گسترش داد و شروع به جذب بازيگران و کارگردانان ايراني کرد، سرابي شکل گرفت که خيلي‌ها را به خود جذب کرد.پول، شهرت، زندگي در رفاه کامل و پلي که هنرمندان ايراني را به آن‌طرف مرزها و به دنياي فرهنگ و هنر اروپا و آمريکا وصل خواهد کرد.خيلي‌ها با اين رويا راهي جم شدند که چند ماه بعد مقابل دوربين کارگردانان هاليوود قرار مي‌گيرند و فرياد مي‌زنند: سينما سلام...
اما واقعيت جم خيلي زود خود را نشان داد؛ تلخ و شکننده ! آنهايي که رفتند خيلي زود شکستند؛ غرور ، اعتبار و حرمتي که بين مردم کسب کرده بودند از دست رفت .انگار بعد از ورود به جم سطل آب يخي رويشان خالي شد و آنها از خواب پريدند و واقعيت را مقابل خود ديدند.
واقعيتي که نرم نرم خود را عيان مي‌کرد.بازيگران بايد در کارهايي بسيار سطحي بازي مي‌کردند، آثاري که نه تنها از نظر محتوايي پوچ و خالي بود بلکه هيچ زيباشناسي بصري نداشت که اثري قابل توجه در کارنامه آنها باشد.قرار بود در طول کار در هتل‌هاي گران‌قيمت اقامت کنند و دستمزدهاي نجومي بگيرند اما به مرور معلوم شد که بايد در خانه‌هايي با کمترين امکانات زندگي کنند و دستمزد‌ها کم و کمتر شد و به مرور اصلا پرداخت نشد.
جم شد جهنمي که روح و روان بازيگران و کارگردانان را مي‌سوزاند، آنها يا بايد مي‌ماندند و به هر جور رفتار غيرانساني و زشت تن مي‌دادند و يا بازمي‌گشتند؛ شايد دنياي فرهنگ و هنر ايران دوباره آنها را بپذيرد! که اگر نپذيرد يعني همه عمر خود را يکجا آتش زده‌اند،اما شرايط کار در جم آنقدر سخت بود که خيلي‌ها ترجيح دادند برگردند.
آغاز بازگشت‌ها
هرمز سيرتي، يکي از بازيگراني بود که به دليل سخيف‌ بودن آثار توليدي جم تصميم به بازگشت گرفت.او بعد از بازگشت با رسانه‌هاي مختلف از جمله روزنامه جام جم صحبت کرد و به اصطلاح همه چيز را روي دايره ريخت! افشاگري او درباره جم و اين‌که مطبوعات و رسانه‌ها از او حمايت کردند باعث شد که ديگران هم قوت قلب پيدا کنند و تصميم به بازگشت بگيرند.
زماني که خبر رسيد سعيد ابراهيمي‌فر که در کارنامه خود ساخت فيلمي مانند نار و ني را دارد براي همکاري به شبکه جم به ترکيه رفته است، خيلي‌‌ها تعجب کردند؛ مگر مي‌شود کارگرداني کار بلد که آثار خاص مي‌سازد بتواند با جم همکاري کند.اما او هم برگشت! هر چند پير و شکسته! او که در همه سال‌هاي فعاليت‌اش در ايران پرستيژ خاص خود را داشت و عينکي تيره و گرد بر چشم مي‌گذاشت و شيک مي‌پوشيد و با طمانينه حرف مي‌زد، بعد از بازگشت از جم انگار که فروريخته بود اما خيلي زود توانست دوباره کارش را شروع کند.
توقف در ميانه راه !
رامسين کبريتي يکي ديگر از بازيگراني بود که براي کار به ترکيه و شبکه جم رفت.او که بيکاري را دليل پيوستنش به اين شبکه اعلام کرده بود خيلي زود اعلام کرد که فريب خورده و شرايط بسيار بد است. خيلي از همکارانش از جمله حسام نواب‌صفوي با انتشار پست‌هايي در اينستاگرام از او خواستند که برگردد.اما او هنوز ميان برگشت و ماندن در سراب مردد است.
مهدي مظلومي يکي ديگر از کارگرداناني است که با رفتن به جم تقريبا همه بليط‌هاي خوبي را که در همه اين‌سالها جمع کرده بود سوزاند ! او که با ساخت سريال بدون شرح به شهرت رسيده بود در ادامه کارهايش هرچند، آثار ديگري هم ساخت اما نتوانست موفقيت بدون شرح را تکرار کند. واقعيت اين است که او به مرور خلاقيتش در ساخت آثار کمدي که تخصص‌اش بود را از دست داد و نتوانست مردم را مثل سابق جذب کند او بيکاري را بهانه کرد و راهي جم شد و اتفاقا همين کارگردان بود که خيلي از بازيگران را تشويق به همکاري با جم کرد.اما مظلومي هم بعد از ساخت چند سريال بسيار نازل براي اين شبکه از همکاري با جم ابراز نارضايتي کرد و جم به او نيز خيانت کرد.
بازگشت به امنيت
بازيگران زن اما ماجرايشان سواي بازيگران مرد است.رفتن آنها شايد به همان روشي باشد که بازيگران مرد مي‌روند اما برگشتشان شايد با اما و اگرهاي بيشتري روبه رو باشد.رابعه اسکويي که اکنون برگشته يکي از بازيگراني است که طبق شنيده‌ها شبکه جم بيشترين ظلم را به او کرده است.جم او را به سراب خود دعوت کرد اما حتي يک نقش متوسط هم به او نداد.
اسکويي حدود دو سال شرايط بسيار بدي را در کشوري غريب تجربه کرد و حالا برگشته و به دامان حضرت معصومه (س) پناه برده و در اينستاگرامش نوشته:
«من برگشتم... ايرانم... اومدم... اينجام، همين‌جا... يه وقتايي يه چيزايي هست که گفتنش محاله، نه که نخواي بگي، نه.. مي‌خواي... حتي واژه هم براش داري... ولي نمي‌شه، به زبون مياد، ولي به گوش هيچ کس نمياد... دلتنگي، خونه، دوست، فاميل، رفيق، صدا، هوا، خاک... خاک... خاک... وطن...!
من اينجام، تهرانم... برگشتم به عشق اين خاک، به عشق مردم... رفتم به خيال هواي تازه و روزاي بهتر، رفتم که نباشم... که زندگي کنم... ديدم، اما نمي‌شه...
خدايا به‌خاطر راهي که پيش پام گذاشتي تا برگردم، آدمايي که منو درک کنن، کمک کنن اينجا باشم ازت سپاسگزارم... الهي قربونت برم... خداوند بخشنده‌ مهربان... شيشه را در بغل سنگ‌سپردم به خودت... دستم به دعا و چشمم پره اشک... خدايا دوستت دارم... سلام ايران من. سلام مردم من... سلام زندگي...»
پرديس افکاري ديگر بازيگر زن ايراني بود که به جم پيوست اما خيلي زود ابراز پشيماني کرد.افکاري که بازي در آثاري چون گزل، دخترک کنار مرداب، برخورد، کيفر، شور شيرين، در مسيرزاينده رود و ... را دارد، مي‌توانست در ايران بماند و کارنامه خود را درخشان‌تر کند.شايد فقط کمي صبر لازم بود !‌ اما او و همسرش بعد از نااميدي از جم از کميسارياي عالي سازمان ملل در ترکيه پناهندگي گرفته‌اند که شرايط طاقت‌فرسايي دارد و معلوم نيست، تا کي بتوانند دوام بياورند.
آنطور که از اخبار و شواهد برمي‌آيد چکامه چمن ماه ، بهارک صالح‌نيا، بهنار سليماني و... نيز اصلا شرايط خوبي در ترکيه ندارند و تقريبا جم با آنها قطع همکاري کرده است.
هنرمندان بزرگ هيچوقت مهاجرت نمي‌کنند چون مي‌دانند که در وطن و کشور خود ارج و قرب دارند و خارج از اين مرز و بوم نه کسي آنها را مي‌شناسد و نه کسي براي هنر آنها ارزشي قائل است.براي همين است که حتي اگر شرايط کاري و زندگي براي دوره‌اي سخت شود آنها دوام مي‌آورند چون مي‌دانند بعد از هر سختي، آساني است.
آنهايي که رفته‌اند و برگشته‌اند دوره تلخي را سپري کرده‌
اند اما اميدوارند که به تدريج بتوانند خود را احيا کنند و کارشان را از سر بگيرند.براي همين است که اسکويي نوشته: برگشته تا پايش روي زمين باشد و با احساس امنيت زندگي کند.

منبع: jamejamonline.ir