بزرگنمايي:

چه خبر - داريوش ارجمند در من و شما

در ابتداي برنامه آرش ظلي پور از داريوش ارجمند خواست تا مانند هميشه رک و صريح صحبت کند.

گزيده اي از مهم ترين صحبت هاي داريوش ارجمند را در ادامه مي خوانيم:

من نظم و قانون مندي را از پدر نظامي ام و روحيه لطيف را از مادرم به ارث بردم.

بازيگري که به يکباره و به خاطر تعريف هاي اطرافيانش سراغ خوانندگي برود، حکم دولت مستعجل را دارد. خيلي ماندگار و موفق نخواهد بود.

من هنرجوهاي آموزشگاه بازيگري ام را به جايي معرفي نميکنم زيرا نميخواهم تبليغ آن ها را بکنم.

من مخالف معرفي بازيگر در ايران هستم. اگر شريفي نيا معرفي بازيگر ميکند, قرار نيست لزوما کار درستي باشد.

شريفي نيا خيلي کارها ميکنند که ربطي به سينما ندارد.

کستينگ (انتخاب بازيگر) در کشورهايي اتفاق مي افتد که سنديکا داشته باشند. و در آن کشورها بازيگر شش ماه بيکار نخواهد ماند. ولي اينکه دختر خاله و پسرخاله يا آدم هايي را که خوشمان مي آيد را وارد سينما و بازيگري کنيم اسمش کستينگ نيست.

بازيگران سريال امام علي را مهدي فتحي انتخاب کرد نه شريفي نيا.

شريفي نيا هبچ گاه از من دلخور نبوده و هرگز پاسخ سخنان مرا نداده و نخواهد داد. او تشکيلاتي و سياستمدار تر از اين حرفاست که بخواهد رک گويي کند.

من در مورد انتخاب فيلم پايان نامه پشيمان نيستم نقشم را خودم نوشتم، فيلم نامه را درست انتخاب کردم اما فيلم نامه درست اجرا نشد.
در متن فيلم نامه صحبتي در مورد نقش دانشجويان ستاره دار و ستاره ندار نبود . بخش هايي ضبط شده بود در فيلم پايان نامه که در نمايشنامه نبود. و من بي خبر بودم وقتي فيلم را در جشنواره ديدم باخبر شدم و بسيار عصباني شدم.

جاهايي هست که آدم ميلغزد من هم ميلغزم . وقتي از حامد کلاهداري شکلات داغ را نوشت به او اميدوار شدم.

ناصر تقوايي کوچک جنگلي را بسيار متفاوت ميساخت. ما همه کار را موقع ضبط ميديدم و ميگريستيم.

من داستان ها و جريانات اين فيلم را هنگامي که تقوايي کارگردانش بود در کتابي نوشتم و چاپ خواهد شد.
در نهايت کار را از تقوايي گرفتند و به افخمي دادند و من انصراف دادم.

بازي فربيرز عرب نيا در مختارنامه اصلا خوب نبود به خودش هم ميگويم.

بزرگترين آرزويم بازي در نقش حضرت ابوالفضل است. او را با تمام سلول هايم حس ميکنم.

از ميان فيلم هايم اعتراض را بيشتر از همه دوست دارم. رييس را هم دوست داشتم ولي خيلي قيچي شد. من 20دقيقه در انتهاي فيلم توسط تک گويي داشتم.

اگر اکبر عبدي در جايي غير از ايران متولد ميشد به عنوان يکي از نوابغ دنيا در هنر نمايش شناخته ميشد.

اکبر عبدي قادر است با لهجه همه ي ايران صحبت کند. بايد به اکبر عبدي شبي دو ساعت بهش فرصت داد تا خودش را تخليه کند.
از دورهمي و خندوانه هم بهتر ميشود.

اکبر عبدي مي تواند در پشت صحنه آدم را تا سر حد مرگ بخنداند.

حسن فتحي مرا دوست نداشت و ندارد. من کارگردان هايي مانند کيميايي را دوست دارم عاشق بازيگرش باشد.

من در فيلم کارگردان هايي که کار اولشان باشد زياد بازي کرده ام.

ما مملکتي هستيم که سر چهار راه حوادث ايستاده ايم و متمدن بوده ايم. ما ده هزار سال قدمت داريم و هرگز بت پرست نبوده ايم.
به من سر فيلم ازدواج به سبک ايراني خيلي فحش دادند. گفتند چرا دختر به امريکايي دادم بايد پسرم دختر امريکايي ميگرفت
چه تفکر سطح پاييني دارند اين گونه افراد...

من ناراحت نيستم که همکاري ام با حسن فتحي ادامه پيدا نکرد. اگر بخواهم حسرت بخورم که کاش در فيلمي بازي مي کردم آرزو مي کردم، به جاي کوين اسپيسي در خانه پوشالي بازي ميکردم.

علي معلم پايبند به خانواده اش بود و اصولي و پاک زندگي ميکرد و با مرگش پشت سينماي خصوصي خالي شد. علي معلم بود که فيلم ازدواج به سبک ايراني را بست.

منبع: سيمرغ