بزرگنمايي:
نمايش جديد علي رفيعي
علي رفيعي همزمان با تمرين نمايش جديدش «خاطرات و کابوسهاي يک جامهدار از قتل ميرزا تقي خان» ميزبان دانشجويان علاقهمندي بود که براي تماشاي تمرينات اين کارگردان باسابقهي تئاتر و شنيدن حرفهاي او در تالار وحدت جمع شده بودند.
اين کارگردان که در وقفهي بين تمرينها دقايقي دربارهي نمايش جديدش صحبت ميکرد، خبر داد: 14 آبان اين نمايش روي صحنه خواهد رفت و ما در حال حاضر مراحل پاياني تمرينات را پشت سر ميگذاريم و در واقع در مراحل تنظيمات اجرا هستيم.
او دربارهي طراحي صحنهي ويژهي اين نمايش نيز گفت: در اين نمايش استفاده بهتر و بيشتري از فضاي سن خواهيم کرد و صحنه به شدت کاربردي است و هر چه که در آن ديده ميشود معنا، مفهوم و کاربرد خواهد داشت. در اجراي اول اين نمايش که 38 سال پيش در تئاترشهر روي صحنه رفت، صحنه دو طبقه بود، به طوري که طبقه اول حمام و طبقه بالايي کاخ سلطنتي را نشان ميداد. اما در اين اجرا طبقه بالا حذف شده چون با درون کاخ کاري نداريم و تنها يک پلکان ما را به فضاي بيروني متصل ميکند.
رفيعي يادآور شد: در اجراي سال 56 هم آب روي صحنه بود، البته در آن اجرا تا لب صحنه پر از آب بود و عمق آن هم بيشتر بود به طوري که بازيگر نقشه جامهدار، يعني رضا ژيان تا کمر در آب فرو ميرفت اما در اين اجرا عمق آب چند سانتي متر است و در حال حاضر چهار تُن آب روي صحنه است که در اجراي اصلي به شش تُن افزايش پيدا خواهد کرد. براي آوردن آب در صحنه هم تحقيقات زيادي انجام داديم که بتوانيم بطور کامل صحنه را عايقبندي کنيم تا قطرهاي آب به بيرون نشت نکند.
او دربارهي روايت اين نمايش نيز توضيح داد: تمام اين نمايش از منظر جامهدار روايت ميشود. وقتي که ميرزا تقيخان را به قتل ميرسانند تنها شاهد اين ماجرا جامهدار است و اميرکبير از او ميخواهد که رگهايش را ببرد که او اين کار را ميکند اما قاتلان تحمل صبرکردن براي خارج شدن خون از بدن او را ندارند و در نهايت با يک لُنگ خيس او را خفه ميکنند.
اين کارگردان و نمايشنامه نويس ادامه داد: 38 سال پيش که اين نمايشنامه را نوشتم يک فرضيه را در آن قرار دادم به اين ترتيب که در داستان نمايش 20 سال از مرگ اميرکبير گذشته هيچکس از واقعيت ماجرا خبر ندارد. جامهدار به عنوان تنها کسي که از واقعيت باخبر است با کابوس اين اتفاق زندگي ميکند و هر روز صبح با باز کردن درهاي حمام به روي مشتريان و شنيدن صداي قطرات آب، صداي نزديکشدن اسبهايي را ميشنود و شروع ميکند به حرف زدن با خودش و با تماشاگران. در اين حين پنج نفر وارد ميشوند و اصل ماجرا با يک فلاشبک بزرگ شروع ميشود.
رفيعي دربارهي علت پرداختن به يک موضوع تاريخي توضيح داد: جرقه نوشتن اين نمايشنامه، خواندن يک جمله از کتاب «اميرکبير و ايران» نوشتهي فريدون آدميت بود، با اين مضمون که «از خاصهتراش خواست تا رگش را بزند». اين عبارت مرا به فکر انداخت که نمايشنامهاي بنويسم براي روايت تراژدي تاريخ نه يک تراژدي تاريخي. متن آن را هم زماني که در پاريس بودم، نوشتم چون ميخواستم وقتي به ايران برميگردم يک کار ايراني روي صحنه ببرم.
به نقل از سيمرغ، علي رفيعي در بخش ديگري از اين نشست در پاسخ به اين سؤال که چرا بعد از گذشت حدود چهار دهه تصميم به اجراي مجدد اين نمايش گرفته است، گفت: تنها در ايران است که يک نمايش به صحنه ميآيد، بعد ميميرد و ديگر خبري از آن نميشود. در کشورهاي اروپايي و حتي شرق آسيا، سيستمي وجود دارد به عنوان رپرتوار، به اين معنا که کارگردانان وابسته به يک تئاتر بعد از اجراي يک نمايش آن را کنار نميگذارند و کارگردانان يکي پس از ديگري آن نمايش را اجرا ميکنند و آن کار سالها روي صحنه ميماند. به علاوه اجراي اين نمايش در سال 56 با ناکاميها و مسائلي همراه بود که به دل من نچسبيد و اين تنها دو دليل از مجموعه دلايلي است که خواستم مجدد آن را روي صحنه ببرم.
کارگردان نمايش «شکار روباه» در ادامه درباره اتفاقاتي که در نمايش جديدش براي اولين بار رخ داده گفت: هيچ وقت سابقه نداشته که يک نمايش را پيش از اجرا دورخواني کنم، اما به دليل آماده نبودن سالن تمرين در 10 روز اول اين نمايش در منزل من دورخواني شد. از طرفي به دليل طولاني بودن متن تصميم گرفتيم آن را کمي کوتاهتر کنيم چرا که متأسفانه اجبارها و محدوديتهايي در کار داريم؛ از جمله اينکه بايد ساعت 18 اجرا را آغاز کنيم چون بعد از ما برنامه موسيقي اجرا ميشود و کوتاه کردن متن هم به دليل همين محدوديت زماني بود.
رفيعي ادامه داد: در اين نمايش براي اولين بار بود که هر بازيگر را براي نقشي خاص دعوت کردم و به دليل کمبود وقت نشد که همه بازيگران همه نقشها را تمرين کنند و نظرات خود را درباره نقشها اجرايي کنند.
او درباره تغييرات اين اجرا نسبت به اجراي سال 56 توضيح داد: اين نمايش در آن زمان خيلي تأثيرگذار بود و افرادي که سه نسل پيش اين نمايش را ديدند، هنوز با ديدن من از آن ياد ميکنند. آن نمايش خيلي مردانه بود و فقط دو سه نقش زن داشت و من خواستم که در اجراي جديد آن را زنانهتر کنم، همانطور که در همه کارهايم زن جايگاه بالايي دارد به همين خاطر چند شخصيت زن به کار اضافه شد و تعداد بازيگران افزايش پيدا کرد.
او در ادامه درباره امکان اجراي مجدد نمايش «شکار روباه» توضيح داد: در حال حاضر من فيلم آن نمايش را هم نميتوانم بدست بياورم و با دشواريهايي مواجه هستم. آن نمايش در اجراي قبلي با وجود اينکه براي 60 اجرا قرارداد داشت اما در بيست و هفتمين اجرا متوقف شد و من هم نتوانستم کاري بکنم اما تا زماني که سيامک صفري، قبراق است اين نمايش ميتواند اجرا شود. در حال حاضر متن نمايشنامه «شکار روباه» آماده چاپ است و علاقهمندان ميتوانند در آينده آن را تهيه کنند.
علي رفيعي در پايان درباره کارهاي بعدي خود گفت: دو اجراي ديگر دارم که خيلي زود بعد از اين نمايش آنها را به صحنه ميبرم. يکي نمايش «آشپزخانه» است که با 40 بازيگر در تالار مولوي اجرا خواهد شد و نوشته آرنولد وسکر نمايشنامهنويس قرن 17 آلمان است که متن آن به طور کامل ترجمه و اقتباس و تبديل به نمايشي ايراني شده است و ديگري نمايش «سربازها» نوشته يک نمايشنامهنويس ناشناس قرن 17 آلمان است که احتمالا در تئاترشهر روي صحنه خواهد رفت.
منبع : isna.ir