احمدرضا عابدزاده همچنان در کرمانشاه حضور دارد؛ شرايط مردم خوب نيست!
حاشيه هاي ورزشي
بزرگنمايي:
چه خبر - کمک هاي احمدرضا عابدزاده در کرمانشاه
پزشکان سالهاست به احمدرضا عابدزاده توصيه کردهاند نبايد زياد بايستد چون زانوهايش بارها جراحي شده اما چهره محبوب و مردمي ورزش کشور دلش با زلزلهزدگان است و در روزهاي گذشته هر روز ساعتها در روستاها کنار مردم بوده و در حد توان کمکشان کرده است.
عصر ديروز، گفتوگويي دوستانه با عقاب آسيا انجام شده است که در ادامه ميخوانيد:
*تهران هستيد يا کرمانشاه؟
2 روز تهران بودم و صبح امروز (يکشنبه) به کرمانشاه آمدهام، البته امروز با هواپيما آمدم چون مسير دور بود و رانندگي طولاني اذيتم ميکرد.
*شرايط مردم چطور است؟
خيلي سختي ميکشند، امکانات واقعاً کم و ضعيف است.
*ولي در خبرها داشتيم کمکرساني زياد بوده.
من چيزي که با چشمانم ميبينم را ميگويم، هزاران نفر در سرما و باران داخل چادر در پارکها يا جاهاي ديگر مناطق زلزلهزده زندگي ميکنند. با شروع باد چندين کانکس تخريب شدهاند. از قول من بنويسيد کساني که دنبال پول روي پول گذاشتن بابت زلزله هستند شرف ندارند.
*اينقدر کيفيت کانکسها پايين بوده؟
کانکس بايد آهني باشد و محکم اما برخي از آنها با يک لگد خرد ميشوند. قيمت کانکس 6 متري 5/2 ميليون بوده و الان شده 5/3 ميليون تومان، کيفيتش هم ضعيفتر شده است. آدمهايي که کيفيت کانکس را پايين آوردهاند و قيمتش را بالا بردهاند، تاوان بدي پس ميدهند. اين پول خرج دوا و درمان خودشان و تکتک اعضاي خانوادهشان خواهد شد، چون دارند نانشان را داخل خون مردم مظلوم و آسيبديده ميزنند و به دهان خودشان و خانوادهشان ميگذارند. در چند روزي که کنار مردم بودم خيلي صبوري کردم که يقه چند نفر را نگرفتم.
*چطور؟
طرف از خودروي پرشيا پياده شده و دستش را به سمت من دراز کرده و ميگويد من همه چيزم در زلزله رفته، پول به من کمک کن. نگاه به دستش ميکنم و ميبينم ساعت دور مچ دستش چند ميليون قيمت دارد. دست چنين افرادي را بايد قطع کرد که از مناطق ديگر خودشان را رساندهاند ميان آسيبديدهها تا گدايي کنند يا طرف سيگار دستش است و ميگويد کمک کن. گفتم تو اگر پول نداري چطور سيگار خريدهاي؟ سيگار واجبتر است يا آب و نان؟ چرا کار نميکني؟ کار که فقط اداره رفتن نيست، پشت سرت اين همه آوار است و زباله، حداقل ميتوانستي يک کيسه زباله برداري و زبالهها را جمع کني و با فندکي که سيگارت را روشن ميکني، زبالهها را آتش بزني.
*در کليپهاي منتشر شده در فضاي مجازي درد دل يک دختر با شما خيلي ناراحتکننده و تأثيرگذار بود.
در آن لحظات بغض کرده بودم تا جلوي مردم گريه نکنم ولي وقتي تنها شدم، نتوانستم جلوي اشکم را بگيرم. داخل يک چادر هم يک دختر 12 ساله را ديدم که کتف دست و پاي راستش شکسته بود و پدرش از زجر چطور گريه ميکرد. او را به تهران و بيمارستاني در يوسفآباد منتقل کردم. امروز هم با يک لولهکش به روستايي در 15 کيلومتري سرپلذهاب آمدهام تا کانکسهاي مخصوص حمام را به آبگرمکن لولهکشي کنيم و مردم روستا بتوانند استحمام کنند. لوازم بهداشتي مخصوص خانمها در مناطق زلزلهزده خيلي کم است و اميدوارم مسئولان اين وسايل را به مردم اين مناطق در ايران برسانند.
*باز در فضاي مجازي شما را مشغول توزيع چاي و قند ديدهايم.
رفتم چندين دست گرمکن خريدم، فروشنده 30 درصد تخفيف داد، بعد چند دست گرمکن هم گذاشت روي بار خريداري شده و گفت براي مردم زلزلهزده قيمت خريدم را حساب کردم. اين چند دست هم کمک خودم. همينطور موقع خريد چاي و قند قيمت خريد حساب کردند. در ايران خيلي از مردم انصافاً «انسان و شريف» هستند و بالاخره در هر فضايي چند نخاله هم پيدا ميشود و حساب نخالهها با مردم شريف کشورم جداست. خيليها از خارج کشور پيگير هستند، کمک ميفرستند، در داخل هم مردم به رغم مشکلات اقتصادي 12، 13 ساله اخير کشور که در زندگي همه تأثير فراواني گذاشته است، در حد توان کمک ميکنند و خداوند به زندگي و کارشان برکت بدهد. شرايط هم در اين مدت تعريف زيادي نداشته و اميدوارم با عزم ملي و حضور همه دستگاهها، اوضاع سريع تغيير کرده و زندگي به کرمانشاه بازگردد.
منبع: خبرورزشي
-
دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۵:۵۵ AM
-
۹۱ بازدید
-
-
چه خبر