روايت بي پرواي فريدون جيراني از خالي کردن عقده ها
اخبار فرهنگي و هنري
بزرگنمايي:
چه خبر - آنها همه در رويا هستند. آقا!/ بحث عقده خالي کردن است ديگر!
گزيده اظهارات جيراني در گفتوگوي علي رستگار با فريدون حيراني با «جام جم» را در ادامه ميخوانيد:
* سينماي ما يک اقتصاد ضعيف و بخور و نمير دارد که در آن يکسري کمديهاي امتحان پسداده ميسازند و يکسري ملودرام ارزان. يک سينماي رئاليسم اجتماعي هم داريم که با ملودرام قاطي شده؛ سينمايي که در آن لحن سوزناک ملودرام را کمتر و رئاليسم آن را بيشتر کردهاند تا تفکر اجتماعي بيشتر جلوه کند.
* با اينکه حدود 40 سال از انقلاب اسلامي ايران ميگذرد اما بجز چند استثنا مثل «نهنگ عنبر» آقاي مقدم که دوستش دارم و چند فيلم ديگر، باقي آثار خيلي پرفروش تفاوت چنداني با فيلمهاي فارسي قبل از انقلاب ندارد.هميشه گفتهام که اين هيچ اشکالي هم ندارد. آنهايي که فکر ميکردند سليقه ميسازند، بايد بفهمند که ساختن سليقه به راحتي نيست. آنها همه در رويا هستند. آقا! مردم ميخواهند به سينما بيايند و سرگرم شوند. مردم دلشان ميخواهد بخندند و شاد شوند. اگر در کشوري که کنسرت کم است و جوانها غير از ميدانهاي فوتبال جايي براي جيغ زدن و فرياد کشيدن ندارند، يک فيلم وجود داشته باشد که در آن چهار قطعه آواز و موسيقي پخش شود و در آن دست بزنند، مردم با آن شاد ميشوند و براي تماشاي آن ميآيند. بحث عقده خالي کردن است ديگر! الان فيلمها براساس شکستن خط قرمزها ميفروشند، نه براساس داستانگويي درخشان.
* وقتي من فيلمي ميسازم که ميلياردها تومان ميفروشد و بعد با خودم فکر ميکنم ميتوانم يک فيلم ديگر عين همين بسازم که باز همينقدر بفروشد، براي چه دنبال استانداردسازي بروم؟! سليقه تماشاگر ايراني و جهان سومي، عوض شدني نيست. به خدا اينطوري نيست که يک عده فکر ميکنند ميتوانند اين سليقه را تغيير دهند. من يک سوال از شما دارم؛ پربينندهترين سريال سالهاي اخير تلويزيون چيست؟ يادتان ميآيد؟ پربينندهترين سريال سالهاي اخير، «ستايش» است. چه کسي آن را نوشته؟ سعيد مطلبي. اين سريال «ستايش» بود که همه را به وجد آورد، قسمت دوم آن ساخته شد و قسمت سوم آن را هم قرار است بسازند. شما فرمول اين سريال را بگذاريد و روي کاغذ آن را نگاه کنيد. مردم آن را ديدند، خوششان آمد، گريه و زاري کردند. دوباره پخش شد، سه باره پخش شد، باز هم ديدند. مردم «ستايش» ميخواهند. (محکم و با تاکيد روي ميز ميکوبد) اين را از جانب من بنويس. مردم «چرخ فلک» نميخواهند، «ستايش» ميخواهند.
* اصلا واژه مبتذل غلط است. مردم فيلم و سريالي ميخواهند که آنها را سرگرم کند، ملودرام باشد و تاثير بگذارد. بهخدا «ستايش» مبتذل نيست، تاثير ميگذارد و سرگرم ميکند.
* فيلمهايي که ميفروشد، محصول فضاي بستهتان است! فضا را باز کنيد، اين فيلمها عوض ميشود.
* فيلمفارسي تا آخرين لحظه هم تماشاگر داشت.
* اينکه ميگويند سينماي ايران در سال 56 فقط دو فيلم توليد کرده، اشتباه است. در آن سال 43 فيلم توليد شد. در سال 57 هم 30 فيلم توليد شد. تازه در آن وضعيت روزهاي انقلاب سينماها تا 15 آبان هم باز بود و 17 فيلم هم به نمايش درآمد. اين شکلي نيست، واقعيتها را مخدوش نکنيم. فيلمفارسي اگر تماشاگر نداشت، سرپا نميماند. آن سينما زماني ضربه خورد که عرياني سينماي ايتاليا را وارد فيلمهاي ايراني کرد. در چنين شرايطي آن حاشيهنشينان و افراد طبقات پايين که تماشاگران اصلي سينماي ايران بودند، به دليل باورهايي که داشتند برخي صحنههاي فيلمها را دوست نداشتند و از اين سينما بدشان آمد.
* وقتي فيلم ميفروشد و تماشاگر دارد، ديگر شما نميتوانيد به سازندگان آن بگوييد چرا اينها را ميسازند. مهم، دوست داشتن مردم است. اصلا اينکه ما سينما را تصفيه و تميز کنيم، حرف غلطي است.
منبع: jamejamonline.ir
-
يکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۶ - ۴:۴۰:۰۷ AM
-
۲۸۷ بازدید
-
-
چه خبر