بزرگنمايي:
چه خبر - مصاحبه پدر مهرداد اولادي و طلب 450 ميليوني از پرسپوليس
مدتهاست كه استقلال، پرسپوليس و نفت تهران به دنبال تسويه حساب با طلبكاران خود هستند تا با دريافت مجوز حرفهاي از ليگ قهرمانان آسيا حذف نشوند. سرخابيها بارها اعلام كردهاند كه با بخش بزرگي از شاكيان خود تسويه حساب كردهاند اما برخي مربيان و بازيكنان پيشين اين دو تيم ميگويند هيچ تماس تلفني با آنها براي حضور در باشگاه و تسويه حساب انجام نشده است.
عليدايي، امير قلعهنويي، جواد نكونام، محمود فكري و صمد مرفاوي از جمله افرادي هستند كه به صورت رسمي اين موضوع را اعلام كردهاند. هرچند كه برخي پيشكسوتان مثل اميرحسيناصلانيان مطالبات خود را بخشيدهاند اما ساير افراد همچنان شاكي هستند و گفته ميشود برخي از آنها به AFC شكايت خواهند كرد تا مانع از ارسال مدارك جعلي به كنفدراسيون فوتبال آسيا شوند.
مهرداد اولادي نيز يكي از بازيكنان پرسپوليس بود كه مبلغي در حدود 450 ميليون تومان از اين باشگاه طلبكار است. او كه چندي پيش به دليل عارضه قلبي درگذشت، همان روزها اعلام كرد كه قصد شكايت از باشگاه را ندارد اما پدر اين بازيكن ميگويد اتفاقات خاصي در باشگاه رخ داده كه مانع از ديدار او با علي اكبر طاهري، مديرعامل سرخپوشان شده است.
همانطور كه در جريان اخبار هستيد، باشگاه پرسپوليس اعلام كرده با بخش زيادي از طلبكاران خود تسويه حساب كرده، آيا با شما تماسي در اين باره گرفته شده است؟
خير، هيچ تماسي با من نگرفتند. چند روز پيش (شنبه هفته گذشته) به ملاقات علي اكبر طاهري رفتم. مسئولان باشگاه اعلام كردند كه او جلسه دارد و اجازه ندادند به حضورشان بروم. جلسه تمام شد و چند نفر از باشگاه خارج شدند اما دوباره اجازه ندادند من پيش او بروم. داد و بيداد كردم و گفتم من پيرمرد هستم و پروستاتم را عمل كردهام. دو ساعت است كه اينجا نشستهام چرا من را اذيت ميكنيد؟ گفتم من قرص ميخورم و نميتوانم منتظر بمانم اجازه بدهيد به اتاق بروم اما اجازه ندادند.
چه كسي به شما اجازه ورود نداد؟
نگهبان دم در. به او گفتم اجازه بده بروم داخل ولي گفت اگر بخواهي ميتواني به زور وارد اتاق بشوي اما طاهري از دست ما عصباني ميشود. طاهري به آنها گفته بود اگر اولادي آمد، بگوييد من نيستم يا در جلسه هستم.
در ادامه چه اتفاقي رخ داد؟
سر و صدا كردم و گفتم من بيمارم. پسرم مُرده، چرا مرا اذيت ميكنيد؟ من با شما چه كار كردم؟ اينها را كه گفتم، گفتند برو بالا و با طاهري صحبت كن. رفتم بالا گفتند داد و بيداد كني زنگ ميزنيم به 110. گفتم زنگ بزنيد. من شاكيام، شما ميخواهيد به 110 زنگ بزنيد؟ سال 95 نيز يك بار با طاهري دعوا كردم و او مرا به اتاقش راه نداد. ما 6 سال است كه از پرسپوليس طلبكاريم چرا پولمان را نميدهند؟
واكنش طاهري چه بود؟
گفتم آقاي طاهري چرا مرا اذيت ميكنيد؟ من نيز خدايي دارم. به همان خدا يك تومان از طلب ما را ندادهاند. طاهري گفت ما كه باشگاه هستيم، الان بانكها نيز به مردم بدهكارند. من گفتم به من چه ارتباطي دارد؟ مگر مال مُرده را ميخورند؟ من هم خدايي دارم. آه من تو را ميگيرد.
مهرداد اولادي سابقه حضور در استقلال را نيز دارد؛ طلبي از اين باشگاه نداريد؟
خير. باشگاه استقلال با ما تسويه حساب كرده است.
از اتفاقات رخ داده در باشگاه پرسپوليس بگوييد. بعد از جلسه با طاهري چه اتفاقي رخ داد؟
كاش دل من در داشت تا آن را باز كنم و ببينيد چه خبر است. پسر من مُرده، من بايد بروم سر خاك پسرم؟ او جوان بود. مهرداد بايد ميآمد سر خاك من. مشكل مهرداد اين بود كه به طاهري و هيچكس ديگري باج نميداد. گفتند برو شكايت كن، هركاري دوست داري بكن. من گفتم پس بروم شكايت كنم؟ حرف ديگري نداريد؟ گفتند خير. برو هر كاري دوست داري بكن.
شكايت كرديد؟
بله، پيش از اين نيز به مهدي تاج و عليپور درددلهايم را گفته بودم و باشگاه را محكوم كردم. گفتند با شما همكاري ميكنيم كه پولتان را بگيريد اما هيچ كاري نكردند. طاهري ارزشي براي صحبتهاي من قايل نميشود. من 6 بار پيش او رفتهام اما جوري حرف ميزنند كه انگار پسر من طلبكار نيست. آن زمان كه مهرداد بازي ميكرد براي او چه كردند كه حالا بكنند؟ پسرم را به يك تيم اماراتي فروختند اما پول آن را گرفتند و خرج كردند. چرا پول او را نميدهند؟
ما 450 ميليون تومان از باشگاه پرسپوليس طلبكاريم كه اگر اين پول را در بانك ميگذاشتيم، در حال حاضر دو برابر شده بود ولي نه پول ميدهند و نه با ما تماس ميگيرند. باور كنيد قرصم را به همراه ندارم وگرنه نشانتان ميدادم كه روزي چند قرص بايد بخورم و دنبال طلبم بدوم.
وقتي مهرداد اولادي درگذشت، اخباري مبني بر اوردوز كردن او منتشر شد؛ شما اين موضوع را تاييد ميكنيد؟
بدون شك دروغ است. ميگويند پسرم اوردوز كرده است. پسر من به سيگار لب نميزد. نه فقط او كه بقيه برادرانش نيز به اين مسائل كاري ندارند. هركس كنار من سيگار بكشد، سردرد ميگيرم. پسر من اين كارها را كرده و من خبر نداشتم؟ مگر ميشود؟
چرا شكايت نكرديد؟
هيچكس را ندارم كه شكايت كند. راهش را نيز بلد نيستم، فقط خدا را دارم. به طاهري نيز گفتم كه فقط خدا را دارم؛ كمكم كنيد اما نكردند. همين تهمتها را ميخواستند به هادي نوروزي نيز بزنند ولي چون استاندار مازندران بابلي است، اجازه ندادند آبروي ورزشكار كشورشان را ببرند ولي من كسي را نداشتم كه جلوي اين تهمت را بگيرم.
مسئولان قائمشهري واكنشي به اين موضوع نشان ندادند؟
پيش آنها رفتم اما انگار نه انگار. چه كار بايد بكنم؟ اين كاري بود كه با بچهام كردند و من نميتوانم واكنشي نشان بدهم. دادستاني هيچ حرفي به ما نزد. نماينده قائمشهر در مجلس شوراي اسلامي نيز اعتراضي به اين شايعات نكرد ولي نماينده اهواز گفت چرا اين مسائل را درباره يك ورزشكار بيان ميكنيد؟ اين همه بازيگر و ورزشكار در جواني ايست قلبي كردهاند؛ مهرداد نيز يكي از آنهاست.
موضوعي كه مدتي است واكنش برخي هواداران را در پي داشته، اين است كه مهرداداولادي هنوز سنگ قبر ندارد؛ اين در حالياست كه از مرگ او حدود دوسال ميگذرد، چرا يك سنگ قبر براي او نخريديد؟
در حال حاضر او سنگ قبر ندارد و خاك هر بار نشست ميكند. من ميروم و خاك روي او ميريزم. به من ميگويند يك سنگ قبر معمولي مثل همه روي قبر او بگذار ولي قبول نميكنم. ميخواهم يادمان بسازم ولي اجازه اين كار را نميدهند. من 100 متر زمين به قيمت 12 ميليون تومان براي قبرستان خريدم و گفتم اجازه بدهيد در اينجا دستشويي عمومي بسازم. به هر حال مردم از شهرهاي مختلف به اينجا ميآيند به خاطر رفاه حال آنها اجازه بدهيد من اينجا را آباد كنم اما اجازه نميدهند. حتي روز اول گفتم كه اجازه بدهيد در روستاي دورتري كه از قاديكلا (محل دفن مهرداداولادي) هست، او را دفن كنيم و آنجا يادمان بسازيم اما اجازه ندادند. ما به مسئولان شهر گفتيم مهرداد براي اين كشور افتخار آفريني كرده است، در خارج از كشور پرچم ايران را بالا برده اما گفتند نميتوانيم اين اجازه را بدهيم. مهرداد در تيمملي موفق بود و در عربستان پرچم كشورمان را بالا برد اما يك بار به احترامش بازي دوستانهاي نكردند. كل جهان به ما تسليت گفتند اما فدراسيون هيچ كاري براي او نكرد. حسين هدايتي تماس گرفت و گفت من 40 ميليون تومان پول ميدهم و قبر اين بچه را بسازيد اما من قبول نكردم. گفتم يادمان او را با پول خودم ميسازم تا روحش در آرامش باشد.
شنيدهايم علي كريمي نيز به نداشتن سنگ قبر او اعتراض كرده است.
بچه من را خيلي اذيت كردند. علي كريمي آمد و گفت مگر اين بچه پدر ندارد؟ مگر پدر او مُرده كه يك سنگ قبر برايش نميخرد؟ گفتم من 100 متر زمين براي او خريدهام و به قبرستان هديه كردهام تا 40 متر زمين به من بدهند و براي او يادمان بسازم ولي قبول نكردند. ميگويند الان نميتواني براي او سنگ قبر بگذاري چون خاك نشست ميكند. خاك بعد از دو سال هنوز دارد نشست ميكند؟
در اين ميان برخي هواداران پرسپوليس نيز كم لطفي كردهاند. آنها هادي نوروزي را در دقيقه 24 تشويق ميكنند اما يادي از مهرداداولادي نميشود.
من از شما ميپرسم كه باشگاه پرسپوليس چه زماني از مهرداد نام برده است؟ من از طاهري پرسيدم كه چرا نامي از او نميبريد ولي او پاسخي نداد. عليپروين و چند پيشكسوت پرسپوليس براي او مراسم يادبود برگزار كردند اما مهدي تاج، عليكفاشيان، علي اكبر طاهري و ساير مسئولان هيچ كاري نكردند. اين در حالياست كه وقتي مهرداد فوت كرد، همه آمدند و گفتند اگر كاري بود به ما بگوييد.
گفتيد كه پيش تاج رفتيد و او گفت با شما همكاري ميكند؛ كاري كرد؟
خير، گفت شما برو ما پولت را ميگيريم و به شما ميدهيم اما خبري نشد.
در مدتي كه مهرداد اولادي فوت كرده است، شخصي پيش شما آمد كه از او گلايه داشته باشد؟
خير، به خدا قسم هيچكس نيامد. همه از او راضي بودند. مهرداد پسر خوبي بود. يك بار كه من مريض بودم آمد و عكس يك پسر سرطاني را نشانم داد و گفت او 15 سال دارد و سرطاني است. همه بيمار ميشوند، نگران نباش حالت خوب ميشود. گفتم نگران نيستم ولي بعدها با خودم گفتم كاش زير عمل ميمُردم و اين داغ را نميديدم. اين داغ تسكيني ندارد. نه شب داريم و نه روز. فقط در حال زجر كشيدن هستيم. در اين دو سال يك مُرده متحرك شدهام اما كسي از ما خبري ندارد.
وضعيت مادر مهرداد چطور است؟
او بيمار است. بارها به دكتر مراجعه كردهايم و در حال حاضر 16-15 قرص در طول يك روز ميخورد. زندگيمان از هم پاشيده هرچند كه ما زندگي نميخواهيم. من ميخواهم بميرم، زندگي به چه دردم ميخورد؟
به موضوع طلبتان از باشگاه پرسپوليس برگرديم؛ كسي در باشگاه از شما دلجويي نكرد؟
دلجويي؟ خير. فقط يك نفر وقتي ديد من ناراحتم، صورتم را بوسيد و گفت حاج آقا شما به خانه برويد. انشاا... درست ميشود. من به خانه آمدم اما كسي كمكم نكرد.
اگر باشگاه به شما چك بدهد، رضايت ميدهيد؟
خير. قبول نميكنم زيرا به من بياحترامي شده است. من حرفشان را قبول ندارم. اگر بياحترامي نميكردند، ممكن بود ببخشمشان اما در حال حاضر فقط پولم را ميخواهم. 6 سال است كه پول من پيش آنهاست و كاري براي وصول آن نكردهاند. چه كسي قبول ميكند از خير 450 ميليون تومان بگذرد؟ من وكيل گرفتهام و دنبال اين قضيه هستم. رفتار آنها را نيز فراموش نميكنم و به خدا واگذارشان ميكنم.
(پدرش استشهاد محلي نشانمان ميدهد كه امضاهاي زيادي دارد و ساكنان روستا از مسئولان خواستهاند كه اجازه ساخت يادمان را بدهند) با اين استشهاد نيز نتوانستيد يادمان بسازيد؟
خير اجازه ندادند. من اصل اين استشهاد را به فرماندار دادم ولي در نهايت اجازه ندادند. زمين را 17 بهمن 95 خريدم و به مسئولان قبرستان دادم ولي اجازه ساخت يادمان را نميدهند. اين جوان چهار بار پرچم ايران را بالا برده چرا اجازه نميدهند به خاطر او يادماناي ساخته شود؟
صحبت خاصي مانده كه بخواهيد به مسئولان بگوييد؟
مهرداد كمك زيادي به ما ميكرد. به من ميگفت بابا كار كردي، خسته شدهاي. ديگر كار نكن من به تو پول ميدهم اما من ميگفتم اگر كار نكنم، خسته ميشوم. ميگفت پس كمتر كار و بيشتر استراحت كن. اگر پول بخواهي من به تو ميدهم. در دوران بيماريام ميگفت اگر زن و بچه داشتم تو را به تهران ميبردم و درمانت ميكردم ولي من گفتم آنجا چه كسي به داد من برسد؟ اينجا (قائمشهر) خواهر و مادرت از من پرستاري ميكنند اما آنجا كسي را ندارم.
همين بيكسي باعث شده نتوانم حق پسرم را بگيرم. مهرداد را دو سال و نيم به امارات فروختند، يك سال بعد بازيكن آزاد شد و به اسپانيا رفت. در آنجا در دو بازي دو گل زد، گفتند بيا قرارداد ببند اما بايد به سربازي ميرفت. به همين دليل برگشت. من اعتراض كردم كه چرا آنجا نماندي! گفت آمدم كه به كشورم خدمت كنم اما سرنوشتش اين شد. من خواستهاي از مسئولان ندارم، آنها ميتوانستند يك خيابان به نام مهرداد بزنند. پيش يكي از مسئولان شهر رفتم و او با تندي با من حرف زد. گفتم چرا تندي ميكني؟ مگر من چه خلافي مرتكب شدهام؟ چرا سر من پيرمرد داد ميزنيد؟ (اشك در چشمانش حلقه ميزند)
اگر پسرم زنده بود با من چنين رفتاري ميكردند؟ ميگويند چرا عليه ما صحبت ميكني؟ از وقتي مهرداد رفت، همه زندگيمان رفته است. حتي اگر قائمشهر مال من باشد، وقتي دل خوش ندارم به چه دردم ميخورد؟ روز من مثل شب است. ناچارم كه به مغازه ميروم وگرنه حوصله زندگي ندارم. حتي برخي مردم با من نامهرباني ميكنند. 6 ستون روي قبر پسرم كاشتم كه يادمان بزنم. آمدند و آن را تخريب كردند. مگر ميخواستم براي پسرم كاخ بسازم؟
چرا روي زخم من نمك ميپاشيد؟ من كافر نيستم، مسلمانم ولي اذيتم ميكنند. به خدا ميگويم مگر چه كار كردهام؟ جز اين بوده كه دنبال لقمه نان حلالي بودم؟ صبح به مغازه و عصر به خانه ميروم. چه كار كردهام كه با من همكاري نميكنيد كه براي پسرم يك يادمان بسازم؟
منبع: روزنامه قانون