فرمول تلويزيون براي شهرت و رسوخ کم مغزها...تبليغ براي بلوغ زودرس
اخبار فرهنگي و هنري
بزرگنمايي:
چه خبر - گفت و گو با آزيتا ترکاشوند... تناقضات وحشتناک تلويزيون
تناقضات حاکم بر سينما و تلويزيون در سالهاي اخير بارها و بارها با انتقادات مواجه شدهاست. اينکه سياستگذاران سينمايي همچنان با شبکه هاي ماهواره اي مشکل دارند و حتي اجازه پخش تيزر فيلمها در آن را نميدهند و از آن سو به ناگاه فضاي مجازي پر ميشود از تصاوير نامناسب «نورگل يشيلچاي» بازيگر ترک همين شبکهها که براي بازي در يک فيلم مجوزدار(!) به داخل آمده فقط حجم بالاي علامت سوال است که پيش روي مخاطب مي گذارد.
آزيتا ترکاشوند بازيگر سينما و تلويزيون با اشاره به اين تناقضات گفت:
متأسفانه در ماههاي اخير تناقضاتي را در سينما و تلويزيون ميبينيم که مي شود آنها را در تاريخ ثبت کرد. در تلويزيون همچنان جرأت ندارند به راحتي از تلگرام و اينستاگرام نام ببرند اما مشاهده ميکنيم که از بچه هايي که در همين فضاهاي اشتراکي معروف شدهاند استفاده ابزاري ميشود براي جلب توجه به يک برنامه زنده بدون اينکه حتي به آينده اين بچه ها فکر شود. البته اين استفاده ابزاري به اين کودکان هم ختم نميشود و حتي آدم بزرگهايي که به ناگاه در فضاي مجازي چهره ميشوند مجالي شده اند براي جلب مخاطب در رسانه هاي رسمي. به ياد دارم فردي که فيلمهايي از او منتشر شد که در آن حرکات رزمي مانند فيلمهاي چيني انجام ميداد و همين فيلمها باعث شد حتي بسياري از همکاران من هم با ايشان فيلم و عکس بگيرند و در صفحات مجازي خود منتشر کنند و بعد که کارشان تمام شد، آن فرد را فراموش کردند و آن شخص را با توهم سلبريتي بودن تنها گذاشتند که اين امر موجب افسردگي و در نهايت ايست قلبي آن شخص شد!!
بازيگر «کلاه پهلوي» و «گذر از رنجها» افزود:
به کجا چنين شتابان!؟ ما قبلا فرار مغزها داشتيم و الان رسوخ کممغزها به عرصه هاي فرهنگي صورت گرفته!تعدادي عکس منتشر ميکنند با متني پر از اوهام و با اينگونه پستها معروف ميشوند و از آن طرف برنامهسازان تلويزيون هم از اين جماعت استفاده ميکنند براي پر کردن آنتن. من واقعا از برنامهسازان تلويزيون گله دارم که نتيجه اخلاقي و هدفشان از ساخت اين نوع برنامه ها چيست؟ آيا در رابطه با بحراني ميخواهند صحبت کنند؟ آيا اين نوع برنامه ها يک پيام و نتيجه اخلاقي به همراه دارد؟ ما يک مجري را ميبينيم که در برنامه تلويزيوني ميگويد فضاي مجازي بد است و چرا همه درگير آن شده اند بعد از آن طرف آدمهايي که در فضاي مجازي با يک جمله و لودگي بزرگ شدهاند ميشوند مهمانان يک برنامه زنده!
آزيتا ترکاشوند با مخاطب قرار دادن دست اندرکاران «فرمول يک» که اخيرا دو کودک اينستاگرامي را مهمان کرده بودند، خاطرنشان ساخت:
بايد پرسيد هدف شما در دعوت از دو نفر کودک خردسال که در فضاي مجازي معروف شده اند چيست؟ وقتي يکي از اين کودکان در برنامه زنده ميگويد درس خواندن را رها کن و ازدواج کن و من الان دوستدختر دارم و به من پيامک داده و… واقعا دو شاخ است که روي سر مخاطب تلويزيون سبز ميشود! هدف از توليد چنين برنامهاي چيست؟ برنامه سازان و مجريان با اين نوع برنامهها چه هدفي را دنبال ميکنند؟ ميخواهند به کودکانمان بگويند بچه ها درس خواندن بد است و بلوغ زودرس خوب است؟ يک زماني اسطوره ما حسين فهميده بود. حسين فهميده در 13 سالگي آرمان و هدف و نگاهش چه بود؟ او الگوي کودکان آن دوره بود چون از خود گذشت براي بقيه! اما الان الگوي بچه ها شده کچليک و رسانه ملي هم اين الگوسازي را ترويج ميدهد! چه اتفاقي افتاده که اين تناقض عظيم در ساختار رسانه هاي مدعي فرهنگ سازي ما شکل گرفته؟ ما اين همه کودک نخبه در اين مملکت داريم؛ چرا آنها را به برنامههاي تلويزيون دعوت نميکنيم تا الگوي کودکانمان قرار گيرند و ميرويم به سراغ سوژههاي دمدستي که مدتها قبل از طريق فضاي مجازي مخاطبان حسابي آنها را شناختهاند و نيازي به رونمايي دوبارهشان نيست.
بازيگر «مستانه»، «ارتباط خانوادگي» و «من و زيبا» با اشاره به تسري تناقضات در مديريت فرهنگي گفت:
از يک طرف باران کوثري را ممنوعالتصوير ميکنند و از آن طرف ميگويند چرا مخاطب به رسانه ملي اعتماد ندارد؟ از يک طرف شبکههاي ماهوارهاي مانند جم را تکفير ميکنند و مدام ميگويند اينها معاندند و حتي پخش تيزرهاي سينمايي در آنها را جرم ميدانند اما از طرف ديگر بازيگر ترک يکي از همين شبکهها را که در تمام عکسها و فيلمها لباسهاي باز و نيمهعريان به تن دارد به ايران ميآورند تا بشود جن؛ آن هم جني زيبا و چادري!!! آيا سينما و تلويزيون ما قوانيني دارد يا خير؟ اگر دارد پس اين همه تناقض از کجا ميآيد؟ اگر هدف پر کردن آنتن تلويزيون و پرده سينما به هر قيمت ممکن است که هيچ ولي اگر هدفمان، فرهنگسازي است که راه را درست نميرويم. بايد بدانيم اين تناقضات بدجوري ذهن مخاطبان متولد دهه هاي هفتاد و هشتاد را به چالش ميکشد و يک بدبيني نسبت به رفتارهاي مديران فرهنگي را پيش روي آنها قرار مي دهد. اين بدبيني باعث ميشود در آينده حتي افعال کاملا درست سياستگزاران هم جلب توجه نکند.
منبع: cinemajournal.ir
-
يکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ - ۳:۲۳:۳۲ AM
-
۸۹ بازدید
-
-
چه خبر