بزرگنمايي:

چه خبر - ماجراي دوستي تلگرامي دختر و پسر نوجوان

پسر نوجوان بعد از دوستي تلگرامي با دختر مورد علاقه‌اش، وي را به بهانه ازدواج فريب داد و با همدستي دوستش طلاهاي او و مادرش را دزديد. متهمان يک روز بعد از سرقت، دختر نوجوان را در پارکي رها کرده و گريختند.چند روز پيش مردي با حضوردر پايگاه ششم پليس آگاهي تهران از ناپديد شدن دخترش و سرقت طلاهاي همسر و دخترش خبرداد.
شاکي به افسر تحقيق گفت: شب که از محل کارم به خانه آمدم، همسرم در حالي که گريه مي‌کرد، گفت؛ دختر 16 ساله‌مان ناپديد شده و طلاهاي او و دخترمان که 50 ميليون تومان ارزش داشت به سرقت رفته است. ابتدا گمان کرديم شايد دخترم طلاها را برداشته، با تلفن همراهش تماس گرفتيم که خاموش بود. جست‌وجوهايمان براي يافتن او بي نتيجه مانده و گمان مي‌کنيم بلايي برسر او آمده باشد.
پس از اين شکايت، ماموران تحقيقات براي يافتن دختر ناپديد شده و رازگشايي از اين سرقت را آغاز کردند تا اين‌که دو روز بعد دختر نوجوان به خانه‌اش بازگشت و گفت؛ فريب دوست تلگرامي‌اش را خورده و در دام او گرفتار شده بود.
در ادامه والدين اين دختر همراه او به پليس آگاهي مراجعه کردند. دختر 16 ساله به افسر تحقيق گفت: دو ماه قبل به‌طور اتفاقي در يک گروه تلگرامي عضو شده و در آنجا با پسري نوجوان به نام شاهرخ آشنا شدم. تلفني با هم حرف مي‌زديم و گاهي نيز در بوستان و کافي شاپ همديگر را ملاقات مي‌کرديم و بعد از مدتي به هم علاقه‌مند شده و تصميم به ازدواج گرفتيم. مي‌دانستيم والدينمان به‌خاطر سن کم ما با اين وصلت مخالفت مي‌کنند. پسر مورد علاقه‌ام به بهانه ازدواج فريبم داد. او مي‌گفت بايد مخفيانه ازدواج کنيم اما براي تامين هزينه زندگي نياز به پول داريم. زماني که متوجه شد من و مادرم در خانه طلا داريم پيشنهاد سرقت طلاها را مطرح کرد.
دختر نوجوان ادامه داد: با حرف هايش مرا فريب داد و تصميم به سرقت گرفتم. روز حادثه او و دوستش به خانه ما آمده و طلاها را سرقت کرده و سه نفري فرار کرديم. به خانه آنها رفتيم. من آنجا ماندم و آنها طلاها را فروختند. روز بعد مرا از خانه خارج و در پارک رهايم کردند. فهميدم عشق او به من يک سراب بوده است.

منبع: isna.ir