بزرگنمايي:

چه خبر - پياده روي زنان در کشورهاي غربي خاک برسر!

شهاب پاك نگر در ستون طنز روزنامه قانون نوشت:

جرالدين دخترم! خوبي؟ 100 دفعه نگفتم ميري دستشويي دمپايي رو خيس نکن؟!

بگذريم، تو مهندسي و بهتر مي‌داني در غربِ خاک‌برسر به خاطر کيفيت بنزين و ماشين‌ها هوا خيلي آلوده شده و بهتر است مردم به جاي استفاده از خودرو با پاي پياده يا دوچرخه به سرکار بروند که يک تکانِ غير موزوني هم به اين هيکل داده باشند. حالا شکم که اعتبار مرد است اما زنان بايد بيشتر روي اضافه وزن خود دقت داشته باشند. علي‌الحساب به تو توصيه مي‌کنم فعلا فقط پياده‌روي کن، ولي با رعايت اين نکات:
الف) در خيابان‌هاي خلوت پياده راه نرو، خصوصا اگر هوا تاريک باشد يا روشن. اصلا دختري که در خيابان خلوت راه مي‌رود اگر قصد جلب توجه نداشته باشد، چه هدفي دارد؟ در خيابان‌هاي شلوغ هم پياده‌روي نکن، يک سري از اين مردهاي غربي عادت دارند در مسير مستقيم راه نروند به خصوص وقتي يک خانم سر راه‌شان باشد. راستي يادت نرود، يک هورموني در پسرهاي نوجوانِ غربي ترشح مي‌شود که فکر مي‌کنند اگر جلوي يک خانم جفتک بيندازند، آن دختر صد در صد عاشقش مي‌شود. پس حواست را جمع کن که از جلوي نوجوان‌ها هم رد نشوي.

ب) همان‌طور که گفتم سعي کن هميشه پياده‌روي کني. ولي از کنار خيابان يا اتوبان راه نرو. بعضي ماشين‌ها عادت دارند براي خانم‌هايي که ايستاده‌اند يا راه مي‌روند يا به هر نحوي از انحاء وجودِ خارجي دارند، بوق بزنند تا به حمل و نقل عمومي کمک کنند. اگر آن خانم مسيرش را عوض کند، آن‌ها حس انسان دوستي‌شان بيشتر تحريک مي‌شود و بيشتر بوق مي‌زنند و دنده عقب مي‌گيرند تا جايي که ممکن است بزنند طرف را زير کنند. در پياده‌رو هم پياده‌روي نکن. اين يک قلم زن و مرد ندارد، اصلا يک قانون نانوشته وجود دارد که مي‌گويد در پياده‌رو حق تقدم با موتور است، بعد ماشيني که در پياده‌رو پارک کرده، بعد ساختمان‌هايي که تمام پياده‌رو را با برزنت بسته‌اند.

ج) دخترم، پزشکان توصيه مي‌کنند روزي 10 تا 20 دقيقه پياده‌روي جلوي نصف بيماري‌ها را مي‌گيرد، پس تو هم سعي کن نصف سلامتي‌ات را به اين شکل تضمين کني. اما هنگام پياده‌روي از روي پل عابر رد نشو. منظورم اين نيست که سرت را مثل چي بيندازي پايين و از عرض خيابان رد شوي، نه! پل عابر خلوت است و يک‌دفعه ديدي يک آدم نيازمند گولاخي با چاقو سراغت آمد و خواست کيفت را به زور بگيرد. به هرحال در اين شرايط، تنها راه نجاتت اين است که خودت را به پايين پرت کني و يحتمل در اين مسير اذيت بشوي. ضمنا از روي خط عابر هم رد نشو، باورت مي‌شود در افسانه‌هاي غرب آمده است که پرنسس‌ها عاشق مردهاي جواني مي‌شدند که با ماشين و با سرعت زياد به سمت‌شان مي‌آمدند و بعد زرت ترمز مي‌کردند؟ خدا را چه ديدي شايد يکي از تو خوشش آمد و با نيت خير، همين حرکت را در مورد تو تکرار کرد. فقط من نگرانم چون کيفيت خيابان و لنت ترمز در غرب خيلي مناسب نيست، ممکن است با يک زمان‌بندي اشتباه تلف شوي.

د) پياده‌روي براي زن و مرد لازم است اما تو سعي کن از همين الان‌ها تا آخرِ سال بي‌خيال پياده‌روي شوي. چون يکي ديگرِ از روش‌هاي دلبري در غرب اين است که پسرها زير پاي دخترها سيگارت، نارنجک و بمب هيدروژني مي‌اندازند و دخترها هم يک دل نه 100 دل عاشق آن‌ها مي‌شوند. ولي چون ما خانوادگي به انفجار حساسيت داريم و ممکن است دچار سوختگي زياد بشويم توصيه مي‌کنم در اين بازه زماني بي‌خيال پياده‌روي شوي. اصلا اگر خواستي خودم برايت يک تردميل مي‌گيرم، در خانه راحت براي خودت قدم بزن. اگر دختر خوبي باشي شايد برايت يک دوچرخه ثابت هم بخرم تا حالش را ببري. اي بابايي قربونش بشه!

منبع: روزنامه قانون