بزرگنمايي:

چه خبر - با اين شرايط نميتوانيم به کار کلوب ادامه دهيم

12 سال پيش، يک تيم سه نفره جوان و با انگيزه با ظهور مفهوم شبکه هاي اجتماعي در دنياي ديجيتال، شروع به توسعه يک شبکه اجتماعي بومي، با الگوبرداري از قهرمان شبکه هاي اجتماعي آن زمان يعني سرويس اورکات نمودند.
زماني که راه اندازي و مديريت يک شبکه اجتماعي از ترانزيت کراک و شيشه در اين کشور خطرناک تر و پر دردسر تر بود.
آن دوران سخت، مصادف با شروع دوران رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد بود، زماني که هيچ تصوير روشني از مديريت فضاي ديجيتال و بخصوص مفهوم شبکه هاي اجتماعي و سايتهاي کاربر محور وجود نداشت.
فقط چند لحظه فرض کنيد، شما به عنوان مدير کلوب دات کام، مسئول تمامي فعاليت ها و محتواي پست ها، عکس ها و کامنت هاي نزديک به يک ميليون کاربر بوديد، دنيايي پر از خلاهاي قانوني و کم تجربه گي دستگاه هاي اجرايي، قضايي و پليسي.
اين محتوايي که امروز به چرخش آن بر روي تلگرام عادت کرده ايد، هرگز قابل رشد و گردش در شبکه هاي اجتماعي و وبلاگ هاي آن دوره نبود. کلوب دات کام نزديک به 3 بار کاملا فيلتر شد، بار آخر رفع فيلتر ما 28 روز بطول انجاميد، اگر وب مستر يا کشاورز باشيد شايد کمي ملتفت شويد که چگونه بعد از 28 روز زميني خشکيده و بي رونق را دوباره بايد گرم فعاليت و حضور مردم کرد !
خاطرم هست آن دوران، يک بار بخشي که مسئوليت مديريت و پالايش فضاي مجازي را به تازگي به ايشان سپرده بودند، ما و چند سرويس وبلاگ ديگر را صدا کردند و يکي از آن دوستان که هنوز مسند اجرايي دارند صريحا خطاب به چند جوان مهندس با انگيزه فرمودند :
"اگر شما را دستگير نمي کنيم اين فقط لطف ما است و بايد مراقب رفتارتان باشيد "
شريان حياتي يک شبکه اجتماعي و سايت کابر محور فقط و فقط محتواي آن است، مقوله اي که آن روزها بسيار بسيار محدود بود و امروز هم بگونه اي ديگر محدود است.
کلوب دات کام جزو 3 سرويس پر ترافيک ايران بود، درخت پر شاخه برگ کلوب را، پس از فيلترهاي مکرر هر روز بي رونق تر کردند و نه دل و دماغي براي مردم ماند و نه براي مديران آن و امروز بسياري از همان مسئولين نادم و پشيمان هستند وليکن چه سود ؟!
کشور عجيبي داريم، زمان که مي گذرد دغدغه هاي گذشته به مزاح و شوخي تبديل مي شود، باورتان مي شود چاپ کارت ويزيت، يک روزي نياز به مجوز و مميزي وزارت ارشاد داشت؟ ماجراي دستگاه فکس؟ دستگاه ويديو؟ و دهها موضوع ديگر پس از گذشت يک دهه امروز به لطيفه تبديل شده اند، ماجرا و مشکلات آن روز ما هم امروز به لطيفه مي ماند.
آن که هر روز از خواب بلند شوي و منتظر فيلتر شدن و کلا تعطيلي کسب و کارت باشي !!
اين روزها هم دوستان عزيزي شروع کرده اند به جريان سازي، تضعيف و شکايت از جريان جديد محتواسازي کاربران در آپارات و سرويس هاي ديگر که بلاشک اين مسير توليد محتوا بومي، به نفع کشور و فرهنگ امروز ما است .
هر ماه روزنامه يا دوست جديدي مقاله اي مي نويسد که وا اسلاما، وا حجابا، اين چه محتوايي است که مردم توليد مي کنند !! يا صدا و سيما شکايت مي کند که چرا پخش زنده مي رويد، بيايد 50 درصد سهامتان را به نام ما کنيد تا اجازه پخش زنده بدهيم !!
باورتان مي شود دختري آرايش کردن خود را در اينستاگرام پخش زنده مي کند و 20 هزار نفر آنلاين مي بينند و انواع کامنت هاي مرتبط برايش مي فرستند بعد صدا و سيما پيغام و پسغام تهديدآميز بابت پخش زنده هاي سايت آپارات از هيات هاي عزاداري محرم گرفته تا ميزگرد آقاي مهران مديري و پخش زنده فلان سمينار براي ما مي فرستد و هر روز بدنبال شکايت جديدي است و مي فرمايد اگر مي خواهيد به اين فعاليت ادامه دهيد تشريف بياوريد مجوز IPTV بگيريد و به ما سهام دهيد و ....
برادر من ديگر بس است، اين داستان شما هم دو سال بعد لطيفه ديگري خواهد شد، وقتي زورتان يا دستتان به سرويس اينستاگرام يا تلگرام نمي رسد براي چه به سراغ ما مي آئيد؛ آنهم با تهديد؟ !
امروز بيش از 120 سري، محتواي هفتگي توسط کاربران در تهران و شهرستان ها توليد مي شود و نزديک به 1200 نفر اشتغال زايي کرده است. گريزي از جريان تکنولوژي وجود ندارد، در بستر آپارات نباشد، هزاران راه ديگر براي نشر آن وجود دارد. در اين يک صد برنامه قطعا اشکالاتي هست و بعدا هم بيشتر پيش خواهد آمد، مگر با غير از صبوري و تدبير و با ضديت و از ريشه درآوردن مي شود درخت تنومندي را اصلاح و پربار کرد ؟
قحطي محتوا ويديويي، چنان گريبان گير کشور شده که يک شبکه 50 نفره ماهواره ايي آنچنان در کشور مخاطب پيدا کرده که روزي چندين پرونده رسيدگي به تبليغات کسب و کارها، در آن تشکيل مي شود !
مقاله هايي که امروز، عليه محتواهاي توليد شده فرزندان رشد يافته در بستر فرهنگي خود مي زنيد، که شايد ذائقه شان را نمي پسنديد، نکند فردا به لطيفه هايي شبيه ماجراي کلوب تبديل شود! و دوباره کار از کار گذشته باشد و اين همه نشاط به سيل سرخوردگي بدل شود.
و کلام آخر آنکه
نگهداري سايت کلوب دات کام با شرايط فعلي، محدوديت ها و عدم تمايل به توسعه آن بيش از اين صلاح نيست و شرکت صباايده تصميم به خاموشي اين سرويس در انتهاي پاييز دارد. از کاربران عزيز و قديمي اين سرويس دردمندانه پوزش مي طلبيم و تقاضا داريم در اين فرصت يکي دوماهه اگر محتواي خاصي براي کپي برداري يا ذخيره نسخه پشتيبان در نظر دارند از فرصت استفاده کنند.
اگر کم و کسري در سرويس دهي - چه در ابعاد فني و چه محتوايي- ديديد با عنايت به موارد فوق بنده و تيممان را حلال بفرماييد .
والسلام
محمد جواد شکوري مقدم

منبع: سايت کلوب